اشاره به جایگاه پدر در مكتب اسلام
با نگاهی به سیره اهل بیت(ع) نیز به خوبی این معنا نمایان میشود تا آنجا كه در سلسله خاندان عصمت و طهارت(ع)، فرزندان میراثدار پدر در تداوم راه حق و عصمت میشوند و بدین طریق مسیر روشنی را برای پیروان مكتب حق ترسیم میكنند.
با این تفاسیر تكریم پدر و مادر همواره به عنوان معروفهای مهم در جامعه اسلامی مطرح شده و در ابعاد گسترده نیز بدان پرداخته میشود. یكی از اقداماتی كه در جامعه اسلامی ما در این زمینه انجام شده است، نامگذاری روز ولادت مولای متقیان علی(ع)، ابالائمه به عنوان روز پدر است. چرا كه آن حضرت پدر سایر ائمه اطهار بوده است بنابراین میلاد فرخنده او نیز بهترین مناسبت برای تكریم مقام پدران است.
در چنین روزی است كه فرزندان جامعه اسلامی برای تكریم پدرانشان به تكاپو میافتند و تلاش میكنند تا با تكریم و اهدای هدایا به آنان، گامی در جهت قدردانی از زحمات پدران خود داشته باشند. اما امان از دل كسانی كه در چنین روزی سایه پدر بالای سرشان نیست و تنها با یاد و خاطرات او، جشنهای روز پدر را نظارهگر میشوند.
روزی كه سایه پر مهر «پدران آسمانی» بر سر تمام ملت ایران احساس میشود
به راستی در این روز، جای خالی «پدران آسمانی» بیش از همه احساس میشود و شاید هم برعكس، سایه پر مهر و محبت این پدران بر سر تمام ملت ایران كه موجب آرامش امروزی جامعه ما شده است، بیش از همه زمانها احساس میشود. آری! همه ما مسلمانان و ایرانیان وامدار فداكاریها و ایثارگریهای مردان مردی هستیم كه روزگاری فرزندان خویش را برای دفاع از این آب و خاك و كیان و مكتب رها كرده و راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل شدند و از آنجا راه آسمان را طی كردند.
البته هنوز هم در شهادت باز است، آن هم برای مشتاقان حقیقی مكتب عشق و بندگی و كسانی كه هیچگاه دست از دفاع از اسلام حقیقی برنداشتند و در هر برهه و مكانی كه احساس كردند، اسلام حقیقی به خطر افتاده، تا پای جان ایستادگی كردند و جان در طبق اخلاص نهاده و آسمانی شدند.
تمام این تفاسیر برای همه شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم اعم از بسیجی، پاسدار، ارتشی و غیره صدق میكند. به هر حال شهید، شهید است و همه آنان یك هدف داشته و یك مسیر را طی كردهاند و مقصدشان نیز یكی بوده است.
شهید مدافع حرمی كه عكس سر بدون پیكرش در فضای مجازی پخش شد
قریب ۳ سال پیش و در اوج بحبوحههای نبرد رزمندگان مدافع حرم با داعشیهای جنایتكار در سوریه بود كه عكسی در فضای مجازی و شبكههای اجتماعی توسط این گروه خونخوار پخش شد كه اوج رذاتها و خباثتهای تكفیریها را به همه دنیا ثابت كرد.
تجلی اوج رذالتهای تكفیریها در یك عكس
عكسی كه در آن نشان داده میشد جمعی از جنایتكاران داعشی، سر جدا شده یكی از شهدای مدافع حرم را بر سر نیزه كرده و بدان بياحترامي ميكنند. انتشار این عكس غوغایی در فضای استان فارس به پا كرد؛ چرا كه این سر جدا شده، متعلق به سردار رشید اسلام، شهید عبدالله اسكندری، یكی از رزمندگان دوران دفاع مقدس و مدیركل اسبق بنیاد شهید و امور ایثارگران فارس بود.
همرزمان شهید عبدالله اسكندری، همچنان داغدارند
اول خرداد سال ۹۳، روز آسمانی شدن این سردار رشید اسلام بود؛ سرداری كه هنوز هم كه هنوز، تمام یادگاران دوران دفاع مقدس و همرزمانش نتوانستهاند داغ فراقش را فراموش كنند و همچنان با شنیده شدن نام او، آههای جانسوزی میكشند و به جایگاه این شهید والامقام كه همچنان هم جاویدالاثر است و هیچ اثری از پیكر مطهرش به وطن بازنگشته است، غبطه میخورند.
در سالروز میلاد مولای متقیان حضرت علی(ع) و روز پدر و در حاشیه جشن «پدران آسمانی» كه بههمت بنیاد شهید و امور ایثارگران فارس برگزار شد، دقایقی را با فرزند این شهید بزرگوار همكلام شدیم تا از حس و حال او در چنین روزی جویا شویم.
خودتان را كامل معرفی بفرمایید.
من علیرضا اسكندری، ۲۶ ساله و فرزند سردار شهید عبدالله اسكندری، یكی از شهدای مدافع حرم استان فارس هستم كه دو ماه دیگر مصادف با سومین سالگرد شهادت پدرم است ضمن اینكه من تنها فرزند پسر خانواده هستم.
امسال سومین سالی است كه سایه پدر بالای سرتان نیست، در چنین روزی چه احساسی دارید؟
پدرم قبل از اینكه به شهادت برسند، مدتی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران فارس بودند و به همین دلیل من هم به بنیاد زیاد رفت و آمد داشتم و فرزندان شهدا را از نزدیك میدیدم و با آنها مأنوس بودم؛ زمانی كه خبر شهادت ایشان را دادند یكی از فرزندان شهدا كه رفاقت خاصی بین ما بود، من را بغل كرد و گفت من برای دومین بار یتیم شدم.
او جملهای به من گفت كه بعدها به آن رسیدم، چون اوایل فراق پدرم برای ما دشوار بود و آن جمله این بود كه «اگر حضور فیزیكی پدرتان نیست، اما قطعاً و یقیناً حضور معنوی ایشان همیشه بالای سر شما هست و من به عنوان یك فرزند شهید، بارها این مسئله را در زندگی خود حس كردهام؛ شاید اكنون مقداری فراق ایشان برای شما سخت باشد اما بعدها این مسئله را درك خواهید كرد» و واقعاً نیز چنین بود یعنی علیرغم اینكه ایشان دیگر حضور فیزیكی بین ما ندارند، اما ما حضور معنوی ایشان را همیشه حس میكنیم و من واقعاً احساس میكنم كه هنوز هم یك پدر بالای سرم هست.
از آخرین خاطرهای كه در چنین روزی با پدر خود داشتید، بگویید.
یك خاطره از آخرین سالی كه ایشان در میان ما بودند و مصادف با همین ایام بود، تعریف میكنم؛ سه سال پیش، پدرم برای آخرین بار به مراسم اعتكاف رفتند چرا كه همیشه بر حضور در این مراسم معنوی تأكید داشتند؛ به خوبی به یاد دارم در چنین روزی من چندین بار میخواستم با او تماس برقرار كرده و روز پدر را به ایشان تبریك بگویم اما گویی كسی جلوی من را میگرفت كه ممكن است مزاحم خلوت پدرم با معبود شوم. تا اینكه آنچه میخواستم محقق شد و خود پدرم برای من یك پیام تبریك روز پدر فرستاد.
من نیز از این فرصت استفاده كردم و بلافاصله با ایشان تماس گرفتم و ایشان هم به شوخی به من گفتند كه شما باید به من تبریك میگفتید نه اینكه من ابتدا تبریك بگویم و من نیز به این دلیل از پدرم عذرخواهی كردم.
آیا هیچگاه گمان میكردید كه روزی پدر شما هم آسمانی شود؟
كسانی كه مانند ایشان به آن درجه از نزدیكی به خداوند میرسند كه لایق مقام شهادت میشوند، قطعاً یكسری صفات بارزی در آنها وجود دارد؛ ایشان در جبهههای ۸ سال دفاع مقدس و بعد از آن در جبهههای جهاد سازندگی حضور داشتند و چند بار هم مجروح شده بودند و ما حس میكردیم كه اتفاقی باید بیفتد كه نیفتاده است؛ اما خواست و مشیت الهی این بود كه ایشان در دوران دفاع مقدس علیرغم اینكه چندین بار زخمی شدند، به درجه رفیع شهادت نائل نشوند.
خواست خدا بود كه پدرم ابتدا در بنیاد شهید و امور ایثارگران خدمت كند و این مسئله حس و حال شهادت ایشان را چندین برابر كرد. به طوری كه همیشه با حسرت به فرزندان شهدا نگاه میكرد كه پدر فلان فرزند شهید، همرزم من بود و بدین طریق به مقام همرزمان شهیدش غبطه میخورد كه چرا در كنار آنان به شهادت نرسید.
همیشه یادم هست در ماههای رمضان كه به اتفاق پدر و مادرم برای اقامه نماز مغرب و عشاء به مسجد میرفتیم، به ما میگفتند با زبان روزه دعای پدر فراموشتان نشود و میگفتند كه آرزوی شهادت دارند.
شهادت، خواست پدرم بود و برای رسیدن به این هدف هم خیلی تلاش كرد تا اینكه بالاخره آن اتفاقی كه سالهای سال به دنبال آن بود رخ داد و به هدف غایی خود رسید و در نهایت پدرم در اول خردادماه ۹۳ مصادف با سالروز ازدواجشان در سال ۶۰ به فوز عظیم شهادت دست یافت.
به عنوان یك فرزند شهید مدافع حرم، چه پاسخی به شبهاتی كه درباره دفاع از حرمهای اهل بیت(ع) و مدافعان حرم بیان میشود، دارید؟
من كمتر از آن هستم كه بخواهم در این زمینه صحبتی كنم اما سخنی از پدر شهیدم نقل میكنم؛ چند ماه قبل از اینكه ایشان به منطقه اعزام شوند در مراسمی صحبت میكردند و گفته بودند كه اگر در هر جای این كره زمین ببینم عدهای بر علیه دین خدا قیام كردند و بدانم كه باب شهادت در آنجا به روی من باز میشود، به والله قسم كه در آنجا حاضر میشوم و شهادت را با آغوش باز قبول میكنم.
این شاید بهترین پاسخی باشد كه میتوان در جواب این سئوال داد چرا كه نقل قول از خود شهید است؛ البته پدرم بسیار پیگیر مسائل سیاسی روز بودند، گرچه خودشان سیاسی نبودند اما پیگیر این مسائل بودند و مسائل سوریه را همیشه دنبال كرده و نگران تعرض به ضریح مطهر عمه سادات بودند و همین باعث شده بود كه به سوریه بروند.
آیا یادمانی از پدر شهیدتان در شیراز وجود دارد؟
خیر، پدرم همچنان جاویدالاثر است و هیچ یادبودی هم ندارد؛ البته تاكنون دوستان و آشنایان زیاد گفته بودند كه مزار یادبودی برای ایشان مهیا شود اما ما نمیدانیم كه این خواست ایشان است یا خیر؛ چرا كه وقتی پدرم در مسئولیتهای مختلف ایفای نقش میكرد، همیشه دوست داشت گمنام بماند و شاید دلیل اینكه جاویدالاثر شدند و یا اینكه هنوز هیچ مزاری برای ایشان در نظر گرفته نشده است، خواسته خود ایشان باشد.
شما گفتید كه پدرتان همیشه اهل اعتكاف بودهاند، آیا خاطرهای از سخنان و درخواستهای پدرتان در آخرین اعتكاف به خاطر دارید؟
در آخرین اعتكاف پدرم، یكی از دوستانشان نقل میكردند كه من به شهید گفتم بعد از اعتكاف برای زیارت امام حسین(ع) به كربلا مشرف شویم و ایشان هم خندیدند و گفتند كه ای كاش همانند امام حسین(ع) شهید شویم؛ من با خنده به او گفتم كه حاجی شما را میشناسند ما را كه نمیشناسند، پس باید كارت ملی همراه بیاورم اما ایشان گفتند كه آن كسی كه بخواهد بشناسد، میشناسد.
از لحظاتی كه متوجه شهادت پدر شدید، بگویید.
قبل از اینكه عكس سر بدون پیكر پدرم در فضای مجازی پخش شود، یكی از همرزمان ایشان به من اطلاع داده بودند اما به صراحت نگفته بودند كه به شهادت رسیده است، تا اینكه با دیدن این عكس متوجه شهادت ایشان شدیم.
آخرین سئوال اینكه آیا دوست دارید راه پدر را ادامه دهید؟
صد درصد اگر لایقش باشم آن را ادامه خواهم داد ضمن اینكه شهادت آرزوی همه ماست؛ آن هم شهادت در راه خدا و امیدوارم كه خداوند به من هم توفیقی به این شكل عطا كند.
منبع: ایکنا