کد خبر: ۱۰۶۱۹۱
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۶:۵۲
یاداشت روز
به گزارش تنویر ، اولین سؤالی که درباره حادثه تروریستی دیروز در تهران به ذهن می‌رسد این است؛ دستان چه کسی به خون هموطنان بی‌گناه و مظلوم کشورمان آغشته است؟ برخی منابع خبری می‌گویند داعش مسئولیت این جنایت را برعهده گرفته است و عده‌ای نیز زبان ملامت و انگشت اتهام را به سوی آل‌سعود نشانه رفته‌اند. اگرچه در نقش‌آفرینی این دو آلت خشونت و ترور تردیدی وجود ندارد اما نباید از کارگردان اصلی ماجرا غفلت کرد.
اگر کسی با چاقو به شما حمله کند و زخمی بزند، چاقو را ملامت می‌کنید و درصدد اقدام علیه چاقو برمی‌آیید یا دستی که چاقو را فرود آورده و از آن بالاتر، فردی که دست را به ضربه زدن واداشته است؟! حدود سه ماه پیش بود که داعش با انتشار ویدئویی به زبان فارسی، ایران را تهدید به عملیات تروریستی کرد. محمد بن سلمان وزیر دفاع عربستان و پسر پادشاه این کشور نیز یک ماه پیش از لزوم کشاندن جنگ و ناامنی به داخل مرزهای ایران گفت. در این که داعش و آل‌سعود به خون ایرانی‌ها تشنه‌اند، شکی نیست اما این مسئله نباید ذهن و چشم را از کارگردان اصلی ماجرا غافل سازد. ردپای کدام عملیات تروریستی در ایران را می‌توان گرفت و به آمریکا نرسید؟!
ملت ایران زخم خورده‌ترین و پرخاطره‌ترین ملت‌ها از وحشی‌گری تروریسم است. خاطره جنایت‌های گروهک جندالشیطان که مدت‌ها جنوب شرق کشور را ناامن کرده و به اسم دفاع از قومیت و مذهب، خون زن و مرد و کودک شیعه و سنی را می‌ریخت، هنوز از ذهن مردم پاک نشده است. عبدالمالک ریگی سرکرده این گروهک راهی پایگاه ماناس در قزاقستان بود تا با ریچارد هالبروک دستیار ویژه اوباما در امور ایران و غرب آسیا دیدار کند و سرمشق‌های جنایی تازه بگیرد که در کمال ناباوری و در میان زمین و آسمان به دام افتاد. دانشمندان هسته‌ای کشورمان را چه کسانی ترور کردند؟
کمی به عقب‌تر بازگردیم. دهه 60 پرماجرا و به تعبیر مقام معظم رهبری؛ مظلوم! در سال‌های اولیه همین دهه بود که منافقین رسماً اعلام جنگ مسلحانه کردند و تهران را عملاً به شهری جنگی مبدل ساختند. به طوری که اگر کسی صبح از خانه خارج می‌شد نمی‌توانست مطمئن باشد غروب سالم به خانه بازمی‌گردد. (درست همان وضعیتی که اکنون مردم در شهرهای مختلف کشورهای منطقه دارند، از اسلامبول و آنکارا گرفته تا کابل و بغداد و موصل و منامه و رقه و ...) آنهایی که در آن روزهای پر‌حادثه سوار اتوبوس می‌شدند اول زیر صندلی‌ها را با نگرانی نگاه می‌کردند که مبادا مسافر قبلی ساکی پر از مواد منفجره جا نگذاشته باشد! ته مانده آن مسافران مرگ و سفیران ترور امروز زیر چتر چه کسانی هستند؟ دو ماه پیش بود که جان مک‌کین، سناتور جمهوری‌خواه آمریکایی در آلبانی با منافقین دیدار کرد و گفت تنها راه ایجاد ثبات و امنیت در خاورمیانه براندازی نظام ایران است!
درباره آل‌سعود و داعش گفتنی زیاد است و باید گفت و به گفتن نیز اکتفا نکرد و عمل نیز کرد اما در این مجال بهتر است به کارگردان این سناریوی خونین و ضدانسانی بپردازیم. همین چند روز پیش بود که روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی از انتصاب مایکل دی آندرا به ریاست بخش عملیات ایران در سازمان سیا خبر داد. انتشار چنین خبری از سوی یکی از معروف‌ترین روزنامه‌های آمریکایی به هیچ عنوان اتفاقی نیست. مخصوصاً وقتی به سوابق و شیوه کاری این مامور کهنه‌کار آمریکا نگاهی بیندازیم، او در سال 1979 (همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران) به سیا پیوسته است و تا همین اواخر رسانه‌ها او را تنها با نام مستعار راجر می‌شناختند. راجر در سال 2003 و در اوج حمله آمریکا به عراق رئیس‌برنامه بازداشت و بازجویی در سازمان سیا شد. کار این بخش شکنجه مظنونین و گرفتن اعتراف از آنها برای مبارزه ادعایی با تروریسم بود که رسوایی آن چنان بالا گرفت که به رسانه‌ها کشیده شد. سه سال بعد و در زمان ریاست مایکل هیدن، دی آندرا ریاست مرکز مبارزه با تروریسم سیا را برعهده گرفت. مرکزی که ترور برنامه‌ریزی شده مخالفان و دشمنان آمریکا، ماموریت اصلی آن است. اصلی‌ترین و جنجالی‌ترین ابزار این بخش برای انجام ماموریت‌های خود در منطقه غرب آسیا، استفاده از پهپادهای مهاجم بود. تحت مدیریت دی آندرا از سال 2003 تا 2010 استفاده از این ابزار کشتار 40 برابر افزایش یافت و علاوه بر ده‌ها هدف از پیش تعیین شده، هزاران شهروند بی‌گناه یمنی، پاکستانی، افغانستانی، عراقی و ... نیز کشته شدند. دی آندرا 9 سال در این بخش مشغول آدمکشی بود و از این بابت رکورد تازه‌ای از خود برجای گذاشت.
دی آندرا که عکسی از وی تا کنون منتشر نشده، به شاهزاده تاریکی شهره است و در میان همکارانش نام دیگری نیز دارد؛ آیت‌الله مایک! چرا که می‌گویند در یکی از ماموریت‌هایش در آفریقا با یک زن جاسوس مسلمان آشنا شده و برای ازدواج با او اسلام آورده است! واشنگتن‌پست در گزارشی که 5 سال پیش از خصوصیات وی منتشر کرد نوشت؛ در دفتر کار راجر سجاده‌ای برای نماز دیده نمی‌شود اما تسبیحی که در دست می‌چرخاند مشهور است!
حادثه تروریستی دیروز در تهران اولین خوشخدمتی این مسلمان قلابی و قاتل به پمپئو (رئیس‌سیا) و ترامپ است؟ شاید اینطور باشد اما ماموریت رئیس‌بخش ایران در سیا بسیار پیچیده‌تر و فراتر از عملیات کور و فاقد ارزش امنیتی دیروز است. چند روز پیش واشنگتن اگزماینر در این خصوص نوشت؛ «ماموریت میز ایران در سیا، جمع‌آوری اطلاعات درباره منافع، مقاصد، و اقدامات ایران است. این کار روی جذب و حفظ شبکه جاسوسان ایرانی سیا در داخل و خارج از کشور است.این چالش دشواری است.سرویس اطلاعاتی ایران، وزارت اطلاعات، و سازمان‌های ایدئولوژیکی همچون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در ردیابی و دستگیری جاسوسان، بسیار زبده‌اند. سیا باید برای حفظ فعالیت مؤثر جاسوسان خود، بین خطر زیاد و احتیاط شدید توازن برقرار کند.سیا باید هر اقدام ممکن را صورت دهد تا موجب جلب توجه خصمانه به آن جاسوسان نشود.این به معنای جذب مقامات ایرانی در زمانی است که به خارج از کشور سفر می‌کنند، و بنابراین کمتر در معرض نظارت وزارت اطلاعات هستند... ما باید با ایرانی‌ها مقابله کنیم یا شاهد این باشیم که جهان را در آتش هرج و مرج بسوزانند اما ما باید در حالی که این کار را انجام می‌دهیم، از منزوی کردن عناصر میانه‌روتر اجتناب کنیم.در عین حال، تندروها باید بدانند که ما توانایی کنترل این روند فزاینده را داریم.
اما حادثه دیروز فارغ از تمام ابعاد و جوانب مختلف امنیتی، حاوی هشدارها و عبرت‌های عمیقی برای مردم و اهل سیاست نیز بود. آن هم اینکه همه ما سوار بر یک کشتی هستیم و در این دریای طوفانی و پر از دزدان دریایی، اتحاد و یک‌صدایی و گوش به فرمان ناخدا بودن است که می‌تواند کشتی را به ساحل آرامش برساند. کشتی‌ها با چند موج و رعد و برق، مسیر خود را تغییر نمی‌دهند. رهبری ناخدا و آرمان‌های امام قطب‌نمای کشتی انقلاب هستند و کشتی را از طوفان، ‌هراس و‌ گریزی نیست.
اما آنان که امنیت و سرنوشت کشور و منافع ملی را قربانی مطامع زودگذر سیاسی و جناحی می‌کنند، از حوادث دیروز درس می‌گیرند؟
نام:
ایمیل:
* نظر: