کد خبر: ۱۱۰۳۹۱
تاریخ انتشار: ۲۶ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۵:۴۶
یاداشت روز
به گزارش تنویر ، 1- «ترامپ با بوئینگ به برجام پیوست»! «ایرباس پرید، مخالفان نپریدند»! «فرود تاریخی بوئینگ در ایران»! «پرواز همای برجام»! «پرواز بوئینگ از روی دیوار برجام»! «طلسم روابط تجاری با آمریکا شکست»! «دلواپسان ایرباس»! «به افتخار برجام، تحریم‌های 37 ساله شکسته شد»! «ایرباس نو فقط یکی از دستاوردهای برجام است»! «بن ژور مسیو»! «فرانسوی‌ها از زمین و آسمان به ایران برگشتند»! و... دهها نمونه مشابه دیگر، تیتر اول روزنامه‌های زنجیره‌ای دوشنبه 22 آذر و شنبه 25 دی‌ماه 95 است که با ذوق‌زدگی کودکانه‌ای از لغو تحریم فروش هواپیما به ایران خبر داده بودند.
این ذوق‌زدگی در حالی بود که مطابق ماده 22 برجام و پیوست‌های2و5 آن، بایستی تحریم ‌فروش هواپیمای مسافربری و قطعات آن به ایران از همان اولین روز اجرائی شدن برجام - 27 دی‌ماه94 - یعنی یک سال قبل از تاریخ مورد اشاره لغو می‌شد که نشده بود.
همان روزها در کیهان با اشاره به مفاد اجرا نشده و بر زمین مانده برجام تأکید کرده بودیم که فروش یک یا دو فروند هواپیمای ایرباس نمی‌تواند آنگونه که روزنامه‌های زنجیره‌ای و دولتمردان ادعا می‌کنند، نشانه لغو تحریم‌ها و گشایش اقتصادی مورد نظر آقایان باشد و این اقدام آمریکا را با انتخابات ریاست جمهوری 96 در ایران بی‌ارتباط ندانسته بودیم.
2- آقای دکتر روحانی در تاریخ 23 تیرماه 94 تاکید کرده بود که «در روز اجرای توافق، تمامی تحریم‌ها، حتی تحریم‌های تسلیحاتی، موشکی، هم به صورتی که در قطعنامه بوده لغو خواهد شد، تمام تحریم‌های اقتصادی، شامل، تحریم‌های مالی، بانکی، بیمه، حمل و نقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق (!) و حتی تحریم تسلیحاتی هم کنار گذاشته می‌شود»!
اما برخلاف وعده رئیس‌جمهور محترم کشورمان، تحریم‌ها نه فقط لغو که تعلیق هم نشد و آن بخش از تحریم‌ها که در برجام تعلیق شده بود نیز به اجرا درنیامد تا آنجا که آقای دکتر سیف با صراحت اعلام کرد دستاوردهای ما از برجام «تقریبا هیچ» بوده است و آقایان ظریف و صالحی و عراقچی نیز اذعان کردند که تحریم‌ها فقط روی کاغذ لغو شده است و در عمل از لغو آنها خبری نیست و...
آن روزها، با توجه به بدعهدی‌های پی‌در‌پی آمریکا در برجام که به نظر می‌رسید یکی از اهداف آن تحقیر ایران در منطقه است، احتمال دادیم که فروش یک یا دو فروند هواپیمای ایرباس می‌تواند یک ترفند باشد و به آن پرداختیم. بخوانید!
3- در مرداد ماه 95 یعنی هفت ماه بعد از تاریخی که برای اجرائی شدن برجام تعیین شده بود، در حالی که هنوز از لغو تحریم‌ها خبری نبود، «جان برنان» رئیس سازمان سیا- و نه فلان سناتور و یا تحلیل‌گر آمریکایی- در همایش امنیتی «اسپن» گفته بود:
«تصور می‌کنم توافق هسته‌ای کار درستی بود و آقای روحانی را که در میان عناصر فعال در ایران، فردی بسیار میانه‌رو به شمار می‌آید، تقویت کرد. او باید دستاوردهای بیشتری داشته باشد تا حمایت بیشتری جلب کند. به این دلیل که در حکومت ایران بین تندروها و میانه‌روها رقابت وجود دارد. برخلاف تصور، ایران کشور یکدستی نیست، بنابراین در حالی که آنها سال آینده انتخابات برگزار می‌کنند، ما به دقت اوضاع را تحت نظر خواهیم داشت تا ببینیم موازنه قدرت چگونه پیش می‌رود. نگرانی من (سازمان سیا) این است که بسیاری از ایرانی‌ها انتظار داشتند با آزاد شدن دارایی‌ها، پول به زندگی آنها سرازیر شود»!
«جان برنان» رئیس وقت سازمان «سیا» ضمن اعتراف به این واقعیت که تعهدات آمریکا در برجام عملی نشده است، بر ضرورت کمک به یک جریان سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران و انتخاب مجدد آقای دکتر روحانی که ایشان را «میانه‌رو» معرفی می‌کند، تأکید می‌ورزد.
گفتنی است که «مایک پمپئو» رئیس بعدی سازمان سیا که با ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ تصدی این سازمان را برعهده گرفته است نیز در اظهاراتی مشابه «جان برنان» به ضرورت حمایت از آقای دکتر روحانی اشاره کرده و می‌گوید «روحانی فردی است که نشان داده تمایل دارد ایران بار دیگر به جامعه جهانی بازگردد»!
همان روزها در کیهان این نکته را پیش کشیدیم که آمریکا از یکسو نمی‌خواهد و قرار نیست به لغو تحریم‌ها و اجرای برجام تن بدهد و از سوی دیگر خواهان حمایت از ریاست‌جمهوری آقای روحانی است و پیش‌بینی کردیم که قبل از انتخابات باید دست به اقدامی بزند که بتواند به عنوان یک دستاورد- هرچند حداقلی- برای برجام تلقی شود تا در رقابت‌های انتخاباتی از سوی جریان - به قول آمریکا - میانه‌رو به حساب امتیازات برجام نوشته شده و قابل فاکتور کردن باشد!
ما در کیهان از این «دستاورد حداقلی» با عنوان «شیرینی آدامسی»!  یاد کردیم که «شیرینی» آن مانند شیرینی آدامس، اندک و موقتی است و پس از چندبار جویدن از بین خواهد رفت. حتی در یکی از یادداشت‌ها، احتمال دادیم که این «شیرینی آدامسی» می‌تواند فروش چند فروند هواپیما باشد!
این احتمال همانگونه که پیش‌بینی کرده‌ بودیم تحقق پیدا کرد و فروش چند فروند هواپیما در آستانه انتخابات ریاست‌ جمهوری به تیترهای اول روزنامه‌های زنجیره‌ای و ترجیع‌بند مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های دولتمردان تبدیل شد و با بوق و کرنا از آن به عنوان دستاورد بزرگی که مقدمه لغو همه تحریم‌هاست یاد کردند؛ «ترامپ با بوئینگ به برجام پیوست»! «بن ژور مسیو»! «ایرباس پرید، مخالفان نپریدند»! و...
4- اکنون اما، آمریکا همان شیرینی آدامسی را هم پس گرفته و ضمن افزایش چندباره تحریم‌ها، فروش هواپیما به ایران را هم ممنوع اعلام کرده است و این به معنا و مفهوم آن است که اعتراف صادقانه آقای سیف به دستاورد «تقریبا هیچ» به نقطه «تحقیقاً هیچ» رسیده است و 4 سال امکانات و فرصت‌های نظام دود شده و به هوا رفته است. آیا غیر از این است؟! روی سخن با روزنامه‌های زنجیره‌ای نیست چرا که به قول مدیرمسئول یکی از اصلی‌ترین روزنامه‌های زنجیره‌ای؛ آنها مجبور بوده‌اند برجام را بزک کنند! چه کسی آنها را مجبور کرده بود؟ بماند! اما سخنی با رئیس‌جمهور محترم و تیم محترم هسته‌ای کشورمان در میان است و آن، اینکه آیا هنوز هم برجام را فتح‌الفتوح! بزرگترین دستاورد تاریخ ایران! معجزه قرن! تسلیم قدرت‌های بزرگ جهان در مقابل ایران! و... می‌دانند؟! اگر پاسخ منفی است که نمی‌تواند منفی نباشد، برای خروج از فاجعه‌ای که به بار آمده و خسارت محضی که به ملت و نظام تحمیل شده است چه راهکاری را در نظر گرفته و کدام چاره‌ای را اندیشیده‌اند؟!
5- تیم هسته‌ای کشورمان را افرادی مؤمن، دلسوز و با پشتکار می‌دانیم که همه تلاش خود را برای حل و فصل چالش هسته‌ای به نفع ایران اسلامی به کار گرفته‌اند و هر چند که به توصیه‌های مستند منتقدان توجهی نکرده و حتی از کنار پیش‌بینی‌های تحقق یافته آنان در مراحل مختلف این چالش نیز با بی‌اعتنایی - بعضاً توأم با اهانت - عبور کرده و خسارت کنونی را آفریده‌اند ولی به جد بر این باوریم که هرگز در پی خسارت‌آفرینی نبوده‌اند، بلکه خسارت محضی که پدید آمده حکایت از آن دارد که اعضای محترم تیم هسته‌ای کشورمان، ضمن تخصص در برخی رشته‌ها، از کارآمدی کافی برای حضور در چالش هسته‌ای و نیز هوشمندی و درایت لازم برای مقابله با حقه‌ها، فریبکاری‌ها و دروغپردازی‌های حریف برخوردار نبوده‌اند و به همین علت از آوردگاه هسته‌ای نه فقط دست ‌خالی بازگشته‌اند، بلکه امتیازات فراوانی را به حریف واگذار کرده‌اند که بازیابی آن، اگرچه ناممکن نیست ولی با تحمل خسارت‌های فراوان دیگر همراه است.
۶- با توجه به آنچه گذشت، مطمئن‌ترین راه پیش‌روی که شاید تنهاترین راهکار نیز باشد در دو بخش قابل پی‌گیری است.
اول؛ خارج کردن پرونده هسته‌ای از اختیار دولت و سپردن آن به هیئت یا شورایی مرکب از کارشناسان ورزیده‌ هسته‌ای و حقوقدانان کار‌آزموده که یک یا دو مسئول دولتی نیز می‌توانند در آن حضور داشته باشند. بی‌آن که تصمیم‌نهایی منحصرا برعهده دولت باشد.
دوم؛ مقابله متوازن با نقض عهدهای آمریکا و متحدانش. به عنوان مثال در مقابل هر یک از نقض عهدها می‌توانیم بخشی از امتیازاتی را که واگذار کرده‌ایم پس بگیریم. آغاز غنی‌سازی 20 درصدی، شروع تحقیق و توسعه در فردو، بکارگیری سانتریفیوژهای حذف شده در نطنز و...
و دراین‌باره باز هم گفتنی‌هایی هست.
نام:
ایمیل:
* نظر: