بگذار که چون شمع بسوزد دل من
تا عاقبت آن خاک شود منزل من
ای کاش علمدار تو بودم همه عمر
خاک تو شده مهر سجودم همه عمر
ای قامت رعنای تو خورشید فلک
افتاده به پایت همه از جنّ و ملک
بر پیکر تو تیر زند شمر لعین
صد لاله ی خونین بدمد روی زمین
تو خون خدا در رگ آدم شده ای
تنها توحسینِ(ع) همه عالم شده ای
از گریه بسی زخم زبانم زده اند
شمشیر جفا بر تن و جانم زده اند
پیراهن مشکیِ تنم نذر تو شد
این خیل جوانِ وطنم نذر تو شد
ما را غم درمان به خدا نیست حسین(ع)
تنها غم ما درد جدائیست حسین(ع)
سرسبز ترین غنچه ی جامانده سلام!!
کی می شکفی؟!،هست مرا جان کلام
دریاب مرا، جان شده دلتنگ حرم
مولای زمان!! ای که تویی بال و پرم
#فرهاد_کرمی