کد خبر: ۱۱۲۳۹۱
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۶ - ۰۷:۵۲
یاداشت
به گزارش تنویر ، 1- برای فهم درست داستان برجام و دیوانه خواندن مذاکره‌کنندگان با آمریکا توسط رئیس‌جمهور بازخوانی تذکرات و هشدارهای رهبرمعظم انقلاب این روزها بسیار کمک‌کننده خواهد بود. «مسئله هسته‌ای بهانه بود،حتّی این قضیّه‌ موشکها که راه انداخته‌اند، که هیچ غلطی هم نمی‌توانند بکنند، بهانه است-3/3/95»، «من دو سه سال قبل در اوایل مذاکرات هسته‌ای، گفتم اگر مسئله هسته‌ای حل شد، دیگر قضیّه تمام است؟ خب حالا قضیّه هسته‌ای حل شده، ببینید تمام است قضیّه؟ قضیّه‌ موشک‌ها پیش آمد؛ قضیّه موشک‌ها حل بشود، قضیّه حقوق بشر است؛ قضیّه حقوق بشر حل بشود، قضیّه اصل ولایت فقیه و اصل قانون اساسی و حاکمیّت اسلام است-25/3/95»، «آمریکایی‌ها می‌گویند چرا این‌قدر به ما بدبین هستید، با این وضعیّتی که شماها دارید، می‌شود به شماها خوش‌بین بود؟ خیال می‌کنید اگر شما(مسئولان کشور) در قبال مسئله هسته‌ای عقب‌نشینی کنید، مسئله شما با آمریکا تمام می‌شود؟ نه آقا،... مگر ول می‌کنند شما را- 28/7/95»
2- آقای روحانی در صحن علنی مجلس ادعای مذاکره مجدد در‌باره برجام از سوی آمریکا را «داستان مضحک و از حرفهای خنده‌دار تاریخ» خواند و از این داستان مضحک سخن گفت،اما از داستان مضحک داخلی‌ها و حرفهای خنده دار آنها در‌باره برجامِ سخنی به میان نیاورد!. داستان مضحکی که ایستادگی دولت در برابر آمریکایی‌ها را به تحریک کردن دشمن و سایه جنگ تعبیر می‌کردند و دولتمردان آن زمان را به علت تسلیم نشدن در برابر زیاده خواهی‌ها و زورگویی‌های آمریکایی‌ها، به دیوانگی و خودشیفتگی در سیاست خارجی متهم می‌کردند و تمام تصمیمات دولت ماقبل خود از جمله غنی‌سازی20درصد و نصب و راه‌اندازی 19هزار سانتریفیوژ و ساخت نانوداروها و محصولات کشاورزی به دست دانشمندان و شهدای هسته‌ای را تعطیل کردند، اما به دشمن درس اخلاق می‌دهند که «بی‌منطقی از همین جا آشکار می‌شود و جای شرم دارد که رئیس‌جمهوری استدلالش این باشد که مخالفت می‌کنم با هر کاری که دولت قانونی قبل طبق مقررات کرده است»! داستان مضحکی است که ادعا می‌کردند باید با کدخدای دنیا بَست و با او اعتمادسازی و رضایتش را جلب کنیم تا دست از دشمنی بردارد! اما به ریششان خندیدند و دست از دشمنی بر نداشتند. داستان مضحکی است که تلاش کردند تمام برگهای برنده ملت بزرگ ایران را یک به یک بسوزانند، از ادعاهای خالی بودن خزانه کشور، غیرممکن بودن آب خوردن مردم، نابودی کشور با یک موشک آمریکا تا حمله به پایه‌های اقتدار ملت و کنایه زدن به شهرک‌های موشکی کشور و..... و تا لبخند زدن و قدم زدن با دشمنان اصلی ملت ایران و نهایتاً با دست خالی سرمیزه مذاکره نشستند! داستان مضحکی است که تلاش می‌کردند ملت را رودروی هم قرار دهند و جامعه را به دو قطبی برجامیان و دلواپسان؛ و طرفدار صلح و رفع تحریم و طرفدار جنگ و تحریم تبدیل کنند، هرچند نتوانستند! داستان مضحکی که تمام خطوط قرمز نظام را زیر پا گذاشتند و بر خلاف تذکرات و هشدارهای مکرر رهبری تن به اقدامات نابجا و زیاده خواهی‌های شیطان بزرگ دادند و برجامی پر خلل و فرج برای سوءاستفاده آمریکا امضاء کردند! اما برای توجیه عملکرد و ‌اشتباهات خود می‌گفتند که هرچه کردیم با اجازه رهبری بوده است!  و برای توجیه مذاکره با شیطان بزرگ و عاقل نشان دادن خود قرآن کریم را تفسیر به رای و و نهیب امام‌حسین(ع) به عمرسعد را مذاکره معرفی می‌کنند!
در این داستان مضحک، دیگرانی  را که تجارب و نتایج گذشته داخلی و خارجی مذاکره با آمریکا را گوشزد می‌کردند و این روزها را در خشت خام می‌دیدند، متهم به تندروی و نداشتن عقلانیت سیاسی و علم دیپلماتیک و سواد حقوق بین‌الملل می‌کردند اما خود را کارکشته مذاکره و عالم دیپلماتیک می‌دانستند و ادعا داشتند در برابر شش قدرت جهانی به تنهایی مذاکره می‌کنند! و اکنون که آمریکا تهدید و تحریم می‌کند، می‌گویند ما وفای به عهد می‌کنیم!. داستان مضحکی که هرچه قافله سالار نظام می‌گفت «خوشبین نیستم، اعتماد نکنید!» اما می‌گفتند خوشبین هستیم و اعتمادسازی لازمه تنش‌زدایی با دشمن است! داستانی که خود به مضحک بودن آن اذعان دارند این درحالی است که نه تنها نتوانستند تحریم‌های هسته‌ای را بردارند، ادعای برداشتن تحریم‌های غیرهسته‌ای را هم داشتند، اما تحریم‌های هسته‌ای را به نام غیرهسته‌ای محکم‌تر کردند و دولت خودشان نیز با قانون کاتسا و قانون جدید تحریم‌های موشکی هم مشمول تحریم شد!. داستان مضحک به این مطولی معلوم نیست تا کی و تا کجا ادامه خواهد داشت، داستان مضحک صفحات اول روزنامه‌های زنجیره‌ای صبح روز بعد از مذاکرات و برجام، خود حکایت دیگری دارد. این داستان مضحک آنجا مضحک‌تر می‌شود که به راه بن بستی منتهی شده که انتهایش نوشته شده «مگر دیگران دیوانه‌اند با آمریکا مذاکره کنند» و حالا مانده‌اند که چه بکنند و به ملت چه بگویند که تا به حال به گوش مردم لالایی باغ گلابی برای گشایش اقتصادی و رفع تحریم‌ها بالمره! می‌خواندند. سخنان خنده‌آور جریان داخلی اینجاست که خود هزاران تهمت و افترا به دیگران و گذشتگان زدند، اما امروز برای حفط این داستان مضحک هرگونه انتقاد از عملکرد زیانبار و سراسر خسارتِ محض خود را گناه کبیره و حرام شرعی می‌شمرند!. البته این داستان مضحک موجب خنده و صدالبته تعجب ملت ایران نیز شده که خود کرده را تدبیر نیست!. این داستان مضحک هم با تدابیر هوشمندانه رهبری و هوشیاری و انسجام ملت که اکنون به اهداف سناریونویسان داستان پی برده‌اند، به پایان می‌رسد اما فردای پایان داستان، کاسبان مذاکره که کشور و ملت را با «فهم نادرست» و «تفکر غلط» شش سال سرکار گذاشتند، باید پاسخگو باشند!!!.
3- اما در داستان مضحک برجام رئیس‌جمهور آمریکا را متهم به دیوانگی می‌کنند تا «دیوانگی مذاکره با آمریکا» را تحت‌الشعاع قرار دهند، ولی حقیقت به قول گوستاو لوبون این است که «دیوانه به کار خویش هوشیار است» و به قول گونتر گراس نویسنده آلمانی برنده جایزه نوبل ادبیات «برای کسب موفقیت در این جهان، هوشمند در نهان و دیوانه در عیان باید بود». براین اساس رئیس‌جمهور آمریکا از ده تا عاقل هم عاقل‌تر است، ولی دیوانه وار سیاست‌های «دولت عمیق» یا همان دولت پشت پردهِ تصمیم‌گیر و تصمیم ساز اصلی در داخل آمریکا را اجرا می‌کند تا دیگران را با این سیاست‌ها همراه کند. چنان که سعدی علیه رحمه نیز می‌گوید «افراد به ظاهر دانا کوشش دارند خود را همرنگ محیط سازند، ولی ‌اشخاص به ظاهر دیوانه سعی می‌کنند محیط را به شکل خود درآورند».
4- این روزها بازار تصویب تحریم‌های جدید علیه ایران و طرح‌های ضد محور مقاومت در کنگره و سنای آمریکا با همکاری دولت و وزارت خارجه این کشور داغ است. آمریکا تلاش دارد با این طرح‌ها فضای رعب و وحشت علیه جبهه مقاومت را با هدف تسلیم شدن در مقابل سیاست‌های خصمانه کاخ سفید تشدید کند. همان‌گونه که قبلا گفته بودیم این تحریم‌ها اتفاق جدیدی نیست و آنچه جدید است فقط عنوان تحریم‌هاست. چنان که مارک والاس سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل گفته«عده‌ای پیش‌بینی می‌کردند با تایید نکردن پایبندی ایران به برجام از سوی رئیس‌جمهور آمریکا آسمان به زمین می‌آید و دنیا به آخر می‌رسد ولی چنین نشد وآب از آب تکان نخورد». لذا آمریکا اقدام خاصی چه از نظر نظامی و چه از نظر غیرنظامی نمی‌تواند علیه ملت ایران انجام دهد و تنها راه آمریکا برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی استفاده از فضاسازی‌های اینچنینی توسط عناصر لیبرال و غربگرای داخلی و مرعوب ساختن مسئولان از طرق تغییر محاسبات آنهاست. براین اساس آمریکا با راهبرد تبلیغاتی ایران هراسی سه هدف اصلی از فضاسازی‌های ناشی از این تحریم‌ها را دنبال می‌کند: اولا- مصرف داخلی دارد. رئیس‌جمهور آمریکا از یک‌طرف برای اینکه به افکارعمومی داخلی آمریکا بگوید به وعده‌های انتخاباتی خود عمل کرده نیاز دارد تا با چنین فضاسازی‌هایی ژست فرد پیروزی بگیرد و به مردم کشورش چنین القایی کند که در مسیر پاره کردن برجام است. از سوی دیگر تلاش دارد با این فضا سازیها شکست‌های آمریکا در منطقه در مقابل جمهوری اسلامی را تحت‌الشعاع قرار دهد. ثانیا- رئیس‌جمهور آمریکا با بهره‌برداری از فضای به وجود آمده ناشی از تصویب طرح‌های ضد محور مقاومت می‌خواهد به چند متحد باقی مانده خود در منطقه که ادعا می‌کردند آمریکا با ایران مذاکره و مماشات می‌کند ، دلگرمی داده باشد و از سوی دیگر شاید بتواند دیگر کشورها را در همراهی با محور مقاومت بترساند.ثالثا-این فضاسازی‌های آمریکا بر مبنای تعلیق هدفمند برجام و فضای «نه تایید و نه رد برجام» با هدف نگه داشتن چماق تهدید علیه ملت ایران و بالا بردن قدرت چانه‌زنی برای گرفتن امتیازات بیشتر و مرعوب کردن دولت ایران است.
5-آمریکا با این سیاست افکارعمومی داخلی آمریکا و همچنین متحدینش در منطقه را راضی خواهد کرد اما همه چیز به دولت و ملت ایران بستگی دارد که آیا رئیس‌جمهور آمریکا بتواند کام خود را با این فضاسازی‌ها شیرین کند یا خیر!. اگر دولت ایران همچون قبل مرعوب توپ و تشر آمریکا شود قطعاً گامی در جهت شیرینی کام آمریکا برداشته خواهد شد و اگر ملت ایران همچون همیشه تحت هدایت‌های رهبر معظم انقلاب بایستد، قطعاً آمریکایی‌ها نمی‌توانند شیرینی چنین فضاسازی‌هایی را بچشند.
نام:
ایمیل:
* نظر: