کد خبر: ۱۱۴۷۷۴
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۹
در واکنش به ضرب‌الاجل ترامپ تحریم‌های بی‌سابقه جدید و همراهی اروپا با آمریکا، تنها گزینه دولت ایران اتخاذ یک اقدام عملی مؤثر است
به گزارش تنویر ، دولت آمریکا از میانه اکتبر سال گذشته میلادی برجام را در بستری قرار داد که ماهیت توافق هسته‌ای ایران و 1+5 را به طور کلی از بین خواهد برد. ترامپ 13 اکتبر با عدم تایید پایبندی ایران به برجام، دستور اجرا شدن تحریم‌های جدید و بی‌سابقه‌ای را علیه ایران صادر کرد که به «مادر تحریم‌ها» یا در حوزه فنی به تحریم «کاتسا» معروف شد. این تحریم‌ها در واقع رژیم بی‌سابقه‌ای از فشار‌ها و محدودیت‌های اقتصادی است که به مراتب گسترده‌تر و اثرگذار‌تر از رژیم تحریم‌های سابق علیه ایران است به گونه‌ای که به مرور تمام بسترهای اقتصادی ایران را فراگرفته و زمینگیر می‌کند، از همین رو کارشناسان اقتصادی رژیم تحریم کاتسا را «سیاهچاله» نامیده‌اند.
به گزارش «وطن‌امروز»، حالا دونالد ترامپ در میانه ژانویه 2018 نیز همین روند را دنبال کرده و رژیم تحریم‌ها را علیه ایران گسترده‌تر کرده است. آمریکایی‌ها 14 شخص و شرکت را در تحریم‌های جدید گنجانده‌اند. آنها در اقدامی بی‌سابقه که تاکنون در تاریخ مناسبات بین‌المللی سابقه نداشته، رئیس قوه‌قضائیه ایران را به فهرست تحریم‌های جدید افزوده‌اند؛ تحریم‌هایی که در ادامه این گزارش ذکر خواهد شد دامنه فراگیری آن تا چه اندازه‌ای است و تا چه محدوده‌ای از مدیریت اقتصادی کشور را می‌تواند شامل شود. اقدام بسیار معنادار و خطرناک دیگر وزارت خزانه‌داری آمریکا تحریم شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی فضای مجازی است که این مورد نیز می‌تواند به معنای دامن زدن به ناآرامی‌های اخیر و همچنین قفل کردن روند همکاری‌های ایران با سایر کشورها در حوزه فعالیت‌های مربوط به فضای مجازی باشد. تحریم‌هایی مانند تحریم صنعت هواپیمایی ایران و همچنین شرکت پشتیبانی و نوسازی بالگردهای ایران نیز در ادامه همان سیاهچاله تحریم‌ها شکل گرفته است و می‌تواند در ادامه تبعات بسیار زیادی در این حوزه به کشور وارد کند.  این تحریم‌ها در کنار فهرست تحریم‌هایی که وزارت خزانه‌داری دولت ترامپ در میانه اکتبر علیه ایران اعمال کرد، یک بستر بی‌سابقه تحریم علیه ایران است. این بخشی از نقشه دونالد ترامپ است. رئیس‌جمهور آمریکا از ابتدای نشستن در اتاق بیضی شکل کاخ سفید، معادله موجود در توافق هسته‌ای را تغییر داد. ترامپ همانند اوباما در اعمال تعهدات آمریکا در برجام اخلال ایجاد کرد. ترامپ هم مانند اوباما مانع گشایش‌های بانکی برای ایران شد و وزارت خزانه‌داری دولت ترامپ هم مانند وزارت خزانه‌داری در دولت اوباما بانک‌های معتبر اروپایی را از همکاری با ایران باز داشت. ترامپ در ادامه راهبرد خود را در قبال توافق هسته‌ای آشکار کرد. او قائل به همان تئوری قدیمی چماق و هویج بود. ترامپ به مرور خود را از توافق هسته‌ای عقب کشیده اما در ادامه تلاش کرده است اروپا را به حضور در این توافق تشویق کند. هدف ترامپ این بوده که با خروج غیررسمی خود از برجام، فشار علیه ایران را دوباره از سر گرفته و تحریم‌های جدیدی به بهانه‌های مختلف علیه ایران اعمال کند. تحریم‌هایی که هدف آن بی‌اثر کردن تعلیق تحریم‌های مندرج در برجام است. از سوی دیگر او از حضور ایران و اروپا به همراه چین و روسیه در پای برجام استقبال کرده است، چرا که با این ترفند، ایران را ناچار به تداوم محدودیت‌های هسته‌ای خود می‌کند، بنابراین فرمول مورد نظر ترامپ، خروج آمریکا از برجام و ادامه برجام توسط سایر اعضا است. این نقشه ترامپ حالا روند آشکارتری به خود گرفته است. رئیس‌جمهور آمریکا حالا با افزایش تحریم‌ها علیه ایران، خروج رسمی خود  از برجام را به مثابه چماقی نگه داشته است و دولت ایران را تهدید می‌کند در صورت عدم تحقق شروط اروپا درباره برنامه موشکی و نیز در صورت عدم اصلاح مفاد برجام، او رسما از برجام خارج خواهد شد. این رفتار ترامپ از یک‌سو موجب نزدیک شدن مواضع تروئیکای اروپایی حاضر در برجام به مواضع ترامپ در قبال ایران می‌شود و از سوی دیگر شرایط را برای خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران برای دولت رئیس‌جمهور دیوانه آمریکا فراهم‌تر می‌کند. به عبارتی ترامپ می‌خواهد تا 4 ماه دیگر که پایان ضرب‌الاجل او برای خروج از برجام است، معادله روابط ایران و 3 کشور اروپایی حاضر در برجام را تحت تاثیر اقدامات خود کند. همراهی 3 کشور اروپایی حاضر در برجام با این سیاست ترامپ نیز از پیش مشخص بود. همان زمان که برخی مقامات دولت حسن روحانی و نیز رسانه‌های حامی او ساده‌لوحانه از همراهی اروپا با ایران در مقابله با ترامپ می‌گفتند، رسانه‌های منتقد تصریح کردند اساسا نقطه اتصال اروپا با آمریکا به مراتب بیشتر از آن است که اروپا بخواهد منافع برجام را به منافع فراوان خود با آمریکایی‌ها ترجیح دهد. همراهی حداکثری فرانسه و تاکید امانوئل مکرون بر ضرورت مذاکره بر سر برنامه موشکی ایران و همراهی انگلیس و آلمان با این موضع فرانسه نشان داد 2 سوی آتلانتیک بر سر مواجهه با ایران مواضع مشترک مهمی دارند. حالا ترامپ، صبح روز 12 ژانویه قبل از آنکه بیانیه کاخ سفید درباره تمدید تعلیق تحریم‌های ایران منتشر شود، با امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه آخرین هماهنگی‌ها را انجام می‌دهد. او در بیانیه‌اش درباره ضرورت میدان‌داری اروپا درباره مذاکرات موشکی و دائمی کردن محدودیت‌های هسته‌ای ایران گفته و تصریح کرده درباره این تصمیمات علیه ایران، با اروپا هماهنگی‌های لازم را به عمل آورده است.  حالا زمینه‌های مشترک ترامپ و اروپا علیه ایران محکم‌تر شده است. ترامپ پیچ و مهره شرط تغییر محتوای برجام از طریق انجام یک توافق ضمیمه را با اروپا محکم‌تر کرده است. او با قرار دادن موضع حیثیتی فرانسه درباره موشک‌ها به عنوان یکی از شروط توافق جدید، همراهی حداکثری کاخ الیزه با کاخ سفید علیه تهران را تضمین کرده است. بر اساس استراتژی ترامپ و رفتار اروپا، به نظر نمی‌رسد چشم‌انداز روشنی برای توافق هسته‌ای وجود داشته باشد، بویژه اینکه این نگرانی هست که در صورت ادامه این وضعیت، ایران بدون آنکه صاحب حقی شده باشد، یا چیزی را درباره بدعهدی آمریکا ثابت کرده باشد، در گوشه رینگ قرار گیرد. برجام از میانه اکتبر و با تحریم‌های کاتسا، در واقع از بین رفت. تحریم‌های جدید آمریکا دارد بیشتر از آن کاری را انجام می‌دهد که تحریم‌های تعلیق شده در برجام انجام داده‌ است. آمریکا به سرعت تحریم‌های تعلیق شده در برجام را جایگزین کرده است. بخش 4 «مادر تحریم‌ها» که با عنوان «اعمال تحریم‌‌های بیشتر در پاسخ به برنامه موشک‌‌های بالستیک ایران» درج شده، تمام شرکت‌ها و افرادی را که به هر نوعی به برنامه توان دفاع موشکی ایران مرتبط هستند، تحریم می‌کند. در این قانون صراحتا قید شده است هر شخص یا شرکتی که با «هر فعالیتی» به فعالیت‌‌های دولت ایران در رابطه با برنامه موشک‌‌های بالستیک آن یا هر برنامه دیگر ایران در جهت توسعه و استقرار یا نگهداری سیستم‌‌های شلیک تسلیحات کشتار جمعی از جمله هر تلاشی برای تولید، دستیابی، تملک، توسعه، حمل، انتقال یا استفاده از چنین قابلیت‌‌‌هایی کمک مادی کرده باشد یا خطری مادی ایجاد کرده باشد، در فهرست تحریمی SDN قرار خواهد گرفت. این بخش از تحریم به همکاران و حامیان برنامه موشکی بسنده نکرده، بلکه در بند 5 از بخش شناسایی موارد تحریمی، صراحتا قید شده است تمام افراد و شرکت‌‌‌هایی که به افراد و شرکت‌های حامی و همکار برنامه موشکی ایران هر نوع خدماتی ارائه می‌دهند، در فهرست تحریمی SDN قرار می‌گیرند. به عبارتی بر اساس این بخش از تحریم جدید، تمام شرکت‌ها، سازمان‌ها، نهادها و افرادی که به «هر نوعی» با وزارت دفاع ایران همکاری می‌کنند و تشخیص داده شود این همکاری آنها موجب کمک به برنامه موشکی ایران می‌شود، در لیست جدید تحریم‌‌های آمریکا قرار می‌گیرند. علاوه بر آن تمام افراد، شرکت‌ها و سازمان‌‌‌هایی که به این افراد و شرکت‌‌های همکار وزارت دفاع خدمات ارائه می‌دهند نیز تحت تحریم قرار می‌گیرند. نکته قابل تامل این است که فهرست SDN جنبه تحریمی دارد و نه تنبیهی. بر این اساس متناسب با نحوه فعالیت همه این موارد، آنها مجازات خواهند شد. از توقیف و بلوکه اموال و دارایی‌ها و نیز لغو روادید گرفته تا قطع همکاری شبکه‌‌های مربوط جهانی با این افراد و شرکت‌ها. اما یکی از مهم‌ترین و نگران‌کننده‌‌‌‌‌ترین بخش‌‌های این تحریم مربوط به محدودیت‌‌های بی‌سابقه‌ای است که به بهانه سپاه علیه کشور اعمال می‌شود. این بخش از مادر تحریم‌ها اگر چه می‌خواهد تبعات امنیتی بسیاری در منطقه و داخل کشور ایجاد کند اما در حوزه اقتصاد، به دنبال زمینگیر کردن اقتصاد ایران یا به تعبیر سناتورهای آمریکایی «Shut Down» اقتصاد ایران است. بر اساس قانون کاتسا، ابتدا سپاه و تمام دفاتر و نهادهای مرتبط با سپاه و همینطور تمام شرکت‌‌های همکار سپاه در فهرست تحریم SDN قرار می‌گیرند، سپس افراد و نهادهایی که به نوعی با سپاه همکاری می‌کنند به موجب دستور اجرایی 13224 باید در لیست تحریمی SDN قرار بگیرند. به موجب این دستور اجرایی ابعاد این تحریم جدید بسیار زیاد و خارج از تصور است. به عنوان نمونه بیش از 5 هزار شرکت اقتصادی خصوصی با قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) همکاری می‌کنند که بر اساس دستور جدید ترامپ خطر قرار گرفتن در این فهرست جدید تحریمی همه آنها را تهدید می‌کند. یا اینکه اگر بانک مرکزی یا بانک ملی به این شرکت‌ها خدماتی ارائه کنند و وزارت خارجه آمریکا این همکاری را شناسایی کند، توسط وزارت خزانه‌داری آمریکا در فهرست تحریمی SDN قرار می‌گیرند. این چالش بزرگ اقتصادی با بندهای 26، 28، 29 و 30 برجام که می‌گوید ایران باید از منافع رفع تحریم‌ها علیه بانک مرکزی و نهادهای ذی‌ربط منتفع شود، در تناقض است. به همین خاطر به این طرح سیاهچاله تحریم می‌گویند.  حالا ترامپ با یک فهرست تحریمی 14 موردی دیگر، این فرآیند را تشدید کرده است. کار به جایی رسیده که رئیس قوه‌قضائیه کشور نیز در فهرست تحریم‌ها قرار گرفته است! قطعا کسی نمی‌تواند منکر این واقعیت شود که این موضوع از نتایج راهبرد ساده‌لوحانه دولت در حوزه مناسبات خارجی و بویژه تنظیم نحوه روابط با آمریکاست. حالا این وضعیت فشار جدید تحریم علیه ایران است. از برجام نیز عایدی چندانی نصیب ایران نشده است. دولت روحانی هنوز نتوانسته است ارز حاصل از فروش نفت را وارد ایران کند. به اذعان مقامات دولتی، همکاری‌های بانکی ایران تنها با چند بانک کوچک انجام می‌شود. دولت به جای آنکه وعده‌های غیرقابل شمارش خود درباره گشایش‌های اقتصادی را محقق کند، حالا برای جبران کسری بودجه، به دنبال افزایش 50 درصدی قیمت حامل‌های انرژی و حذف یارانه مردم است!  برجام 3 ماه قبل به صورت غیررسمی پاره شد و ترامپ تهدید کرده است در صورت عدم تحقق شرط‌هایش، بهار سال 97 به صورت رسمی آن را پاره می‌کند. شرط‌های ترامپ غیرقابل تحقق است، بویژه آنکه مذاکره مجدد بر سر محتوای برجام، به معنای بی‌اعتباری مذاکرات گذشته و مذاکره‌کنندگان است. دولت تاکنون یک رفتار منفعلانه در قبال نقض مکرر برجام از سوی طرف مقابل داشته است. برآورد طرف آمریکایی از واکنش ایران به شرایط فعلی، برآورد خطرناکی است و نسبتی با واقعیت هم ندارد. ایران در شرایط فعلی چاره‌ای ندارد جز آنکه این برآورد را تغییر دهد. حتی اگر هدف، حفظ برجام در همین حد کوچک هم باشد، ایران باید واکنش‌های عملی خود به این شروط آمریکا را رونمایی کند. دست گذاشتن روی ماده 4 ان‌پی‌تی و حقوق هسته‌ای مندرج در آن از یک‌سو و نشان دادن توانمندی‌های جدید موشکی، تنها 2 مورد از ده‌ها پیشنهادی است که دولت ایران می‌تواند با استفاده از آن تا حدودی واشنگتن را بلرزاند. هرچند با این وجود نیز واقعیت آن است که یک دولت هوشمند در چنین شرایطی، اتکای خود به خارج از کشور و سرمایه‌گذاری خود روی یک توافق مچاله شده را پایان خواهد داد.
نام:
ایمیل:
* نظر: