کد خبر: ۱۱۶۵۳۶
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۸:۲۶
اشعار یک پاسدار


نامه ای به خدا

اشعار پاسدار داود وزیری


سوختم .آب شدم .تکیه بردیوار غم .اکنون به فریادم برس

ناله کردم ،آه کردم،سوزدل مرحم نشد،یاد تورادارم هوس

دست برسر می گزارم ،رهرو راهت شوم،پادر رکابت می گزارم

خفته ای شاید،ولی ماهی فدای یار می گردم،صدایم کن جرس

بانگ می آرم ،دلی شاد و و غمی در سینه فریادش به عشق

ناکجابادم،کجافریاد آرم ، سوی تو ای هم نفس

فرد فرد عشق را سوز تو مجنون می کند

لیلیان را سوی عشق تو چنین فریاد می آرد فرس

بار بگزاریدو بردارید و بگریزید زود

برگزرگاه جنان معبود می دارد غرس

نامه ای،شعری،برایت ناله کردم ای طبیب

یا سریع و یا رحیم و یارفیق و یا انس


نام:
ایمیل:
* نظر: