این دومین گلایه روحانی از کابینهاش در روزهای اخیر است که به مردم
عرضه ميشود! او قبلاً اعضای کابینه را متهم کرده بود که «روزه سکوت
گرفتهاند و حرف نمیزنند.»
روحانی سپس «ناامیدی» را توطئه دشمن نامید و
به این ترتیب شاید ناخواسته بخش «ناامیدیتراش» کابینه را با دشمن در یک
سو قرار داد: «امروز مهمترین توطئه دشمنان علیه ملت ایران ایجاد یأس و
ناامیدی است.»
رئیسجمهور البته به تولیدکننده کالای ایرانی هم هشدار
داد که اگر کیفیت کالایش از کالای خارجی کمتر و قیمتش بالا باشد، کار برای
او سخت خواهد شد و جنسش بیخ ریشش میماند و به این ترتیب آن دسته از
تولیدکنندگان و خریداران کالای ایرانی را که با قیمت و کیفیت کالا چالش
داشتند، درگیر یک «ناامیدی ذهنی» کرد: «حتی اگر کیفیت جنس ایرانی یک ذره
کمتر باشد، باید ایرانی بخریم. البته اگر فاصله کیفیت زیاد باشد کار سختتر
میشود. اگر کیفیت پایین و قیمتها هم بالا باشد، خب جنس بد بیخ ریش
صاحبش!»
پروپاگاندایی برای تحریمکنندگان!
اما اظهارات رئیسجمهور درباره چگونگی صادرات نفت ایران و اینکه پول آن
کجا خرج میشود، برای وضعیت کنونی برجام که امریکا اعلام کرده از آن خارج
میشود و تحریمهای نفتی ما بازمی گردد، یک پروپاگاندای واقعی به نفع
طرفهای ما در برجام به حساب میآید: «عدهای سؤال میکنند که دولت پول
نفت را چگونه و کجا خرج میکند، امسال سازمان تأمین اجتماعی 52 هزار
میلیارد تومان به مستمریبگیران اختصاص داده است و پول حاصل از فروش نفت
کمتر از100 هزار میلیارد تومان است و حدود 55 درصد آن به مستمریبگیران
پرداخت میشود و این بخشی از هزینههای دولت است. حالا اگر صادرات نفت
نداشته باشیم، بیتردید زندگی مردم با مشکل مواجه خواهد بود! سال 92 وقتی
برای انتخابات آماده میشدم به جنوب رفتم. یک پتروشیمی را دیدم که انبارش
پر است. علت را پرسیدم گفتند که ما تحریم هستیم و مجبور شدیم کارخانه را
بخوابانیم! چاههای نفت ما به دلیل تحریمها قفل بود. برای بازسازی آنها
800 میلیون دلار خرج کردیم. کارگران ما چقدر کار کردند تا در عرض چند ماه
صادرات نفت ما دو برابر شد. امروز صادرات نسبت به سال 93 و سال 94 که زمان
اجرای برجام زمستان 94 بود، دوبرابر شده است.»
اینکه در بحبوحه تبلیغات
امریکا برای خروج از برجام، رئیسجمهور بگوید «اگر صادرات نفت نداشته
باشیم، زندگی مردم با مشکل مواجه میشود»، از هر سخن دیگری که یک وزیر
بزند، ناامیدکنندهتر است و البته اگر سخنان رئیسجمهور را در روزهای
پایانی مذاکرات هستهای به یاد آوریم، میبینیم که اینگونه سخنان مسبوق به
سابقه است و طرفهای مذاکره به خوبی از آن در فشار بیشتر به مذاکرهکنندگان
ما استفاده کردند.
البته رئیسجمهور به خوبی میداند که حقوق مستمری
بگیران باید از محل حق بیمهای که 30سال پرداخت کردهاند، تأمین شود و نه
از صادرات نفت! و باید توضیح بدهد که با کدام مدیریت، کار سازمان تأمین
اجتماعی به اینجا رسیده که با پول نفت اداره شود؟!
کار بهتر از دیپلم و لیسانس و دکترا
روحانی سپس وارد مقولهای با مفهوم «کار بهتر است یا مدرک» شد و نتیجه
گرفت که اگر جوانی توانست کار کند ولی حتی دیپلم هم نگرفت، چه بهتر:
«جوانهای بیکار چگونه دارای کار میشوند؟ قبلاً فکر میکردیم باید بروند
دیپلم بگیرند و لیسانس و بعد منتظر باشند تا دولت آنها را استخدام کند.
دیگر آن دوره گذشته است. اولاً دولت، زیاد چاق و فربه شده، به طوری که
نمیتواند راه برود. این دولت باید وزن خود را کم کند. با این وزن، ورزش دو
که هیچ، تند راه رفتن را هم نمیتواند انجام دهد. کمی بعد باید عصا و
ویلچر برای او بیاوریم. ما نمیتوانیم هر روز دولت را چاق کنیم. دولت باید
چابک و لاغر شود تا بتواند کار کند. جوان ما باید برای ورود به بازار کار،
آموزش دیده باشد. سالهاست توصیه من به وزیر کار، وزیر آموزش و پرورش و
وزیر علوم این است که به این جوانها مهارت کار یاد بدهید. طرف دیپلم
میگیرد هیچ شغلی بلد نیست. لیسانس است، هیچ مهارتی بلد نیست. دکتری است،
مهندس کشاورزی است، فرقی نمیکند. ما باید مهارت کار به او یاد دهیم. این
وظیفه وزارت کار، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و معاون رئیسجمهور در
فناوری و سایر مسئولان است. وزیر آموزش و پرورش در جلسه شورای عالی انقلاب
فرهنگی گزارشهای خوشحالکنندهای داد مبنی بر اینکه در یکسری شهرها،
معمولاً دانشآموزان نمیتوانند دیپلم بگیرند، زیرا قبل از آن، جذب بازار
کار میشوند. خوب درس خوانده، مهارت یاد گرفته و جذب بازار کار شده است.
حالا بعداً دیپلمش را هم میگیرد یا اصلاً نمیگیرد؛ مهم نیست. مهم این است
که کار یاد گرفته است.»
البته روحانی که خودش می گوید: «کمی بعد باید
برای دولت عصا و ویلچر بیاورید» و این نمای ناامیدانه را از دولت ترسیم
میکند، معلوم نیست چرا از یأسآفریني وزرای خود که از کمبود بودجه و
ارزانی نفت می نالند، گله میکند؟!
بولتون بددهان
شاید امید بخشترین سخنان روحانی، جایی بود که به نوعی جواب جان بولتون و یا خود ترامپ را داد و از جشن چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب سخن گفت: «آقایی که در امریکا اخیراً سمتی گرفته است و خیلی هم بددهن است و نسبت به ایران همیشه بد حرف میزند گفته بود که جمهوری اسلامی ایران، چهلمین سال انقلاب خودش را نخواهد دید. به کوری چشم او، ما وارد چهلمین سال انقلاب شدیم و با تحرک و موفقیت بیشتر سال را به پایان میبریم و انشاءالله 22 بهمن با جشن شما وارد چهل و یکمین سال انقلاب خواهیم شد.»