کد خبر: ۱۲۱۷۳۷
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۱
سازمان بسیج کارگران و کارخانجات میزگرد اشتغال زنان در گفتمان انقلاب اسلامی را برگزار کرد
اشتغال زنان یکی از مناقشه‌برانگیزترین موضوعاتی است که در حوزه زنان و خانواده مطرح می‌شود و همواره موافقان و مخالفانی را در برابر خود به صف می‌کند. این مسئله وقتی بیشتر حساسیت‌برانگیز می‌شود که با مشارکت اجتماعی و حضور فعال زنان گره می‌خورد.


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج کارگران و کارخانجات فارس، اشتغال زنان یکی از مناقشه‌برانگیزترین موضوعاتی است که در حوزه زنان و خانواده مطرح می‌شود و همواره موافقان و مخالفانی را در برابر خود به صف می‌کند. این مسئله وقتی بیشتر حساسیت‌برانگیز می‌شود که با مشارکت اجتماعی و حضور فعال زنان گره می‌خورد و بازنمایی اشتغال زنان در جامعه به گونه‌ای شکل می‌گیرد که انگار زنان خانه‌دار شأن و جایگاهی ندارند و زنان برای به‌دست آوردن جایگاه اجتماعی مناسب لزوماً باید شغلی درآمدزا داشته باشند و پول دربیاورند. در برابر این نگاه یک نگاه سنتی نیز وجود دارد که به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی خروج زن از خانه و خانواده و ورودش به اجتماع را نمی‌پذیرد و زن بودن زن را محصور به چهاردیواری خانه و انجام امور خانه‌داری و تربیت فرزندان به شمار می‌آورد. اما جایگاه اشتغال زنان در گفتمان انقلاب اسلامی چیست؟ آیا این گفتمان با اشتغال زنان مخالف است؟ و اگر نه چه چارچوب‌ها و ضوابطی را برای حضور اجتماعی زن و نقش‌آفرینی اجتماعی وی تعریف می‌کند؟ این موضوع محور میزگردی است که روزنامه «جوان» با همکاری سازمان بسیج کارگران و کارخانجات برگزار کرده است. دکتر مریم اردبیلی، پزشک و دکترای آینده‌پژوهی و دکتر عاطفه خادمی، دکترای سیاستگذاری فرهنگی در این نشست جایگاه اشتغال زنان در گفتمان انقلاب اسلامی را تبیین کرده و به سؤالات ما پاسخ دادند. مشروح این میزگرد را در ادامه می‌خوانید.

اشتغال زنان یکی از موضوعات حساسیت‌برانگیز جامعه است. آیا گفتمان انقلاب اسلامی مخالف اشتغال زنان است؟ که به نظر نمی‌آید مخالف باشد و اگر موافق است در چه چارچوب‌ها و ساختاری این اشتغال را می‌پذیرد و توصیه می‌کند؟
دکتر اردبیلی: یک استعاره و روایت ذهنی از اشتغال وجود دارد که با تمام دردسر‌ها زنان جامعه را به سمت حضور در بازار کار سوق می‌دهد و آن این است که انسان پول‌ساز مفید است. شما اگر بتوانید این روایت را از ذهن افراد پاک کنید و تغییر دهید خیلی اتفاق‌ها می‌افتد؛ اینکه یک خانمی در هر شأنی و با هر جایگاهی فعالیتی مفید انجام دهد و انتخاب کند این فعالیت مفید چه می‌تواند باشد با استعاره انسان پول‌ساز در تضاد است. زن خانه‌دار ما ممکن است در منزل خود مشغول مفیدترین فعالیت‌ها باشد و اثر آن را هم ببیند، اما تصور کند «من هیچ‌کس نیستم»، چون فعالیت‌هایش پول‌ساز نیست! با وجودی که بعد از انقلاب اسلامی بنا بود این انگاره تغییر کند، اما سال‌هاست شاهد حاکمیت همین استعاره در ذهن اکثر افراد هستیم؛ به گونه‌ای که حتی همسر این خانم خانه‌دار هم به او می‌گوید مگر تو چه کار می‌کنی؟! درحالی‌که اولویتش همین بوده که همسرش شاغل نباشد. پول درآوردن شده هدف انسان‌ها و اگر فردی پول درنیاورد انگار هیچ عملکردی نداشته و عملکرد‌های مفید غیرپول‌ساز دیده نمی‌شود. دومین آسیب این است که اگر زن می‌خواهد در محیط خانواده و محیط اجتماعی خودش شأنیت داشته باشد حتماً و حتماً باید با همان الگو‌های مردانه پول‌ساز باشد. یعنی این خانم هرقدر هم در خانه کار‌های مفید انجام دهد تا وقتی به او نگویند شما این شغل و این ردیف و این حقوق را در سال داری نه خودش پیش خودش احترام دارد نه پیش خانواده‌اش و نه پیش جامعه. این خانم همیشه خودش را مقایسه می‌کند که اگر من کاری و فلان قدر درآمد داشته باشم شأنم در نگاه همه بالا می‌رود. این الگویی آسیب‌زاست که در ذهن همه ما وجود دارد. نکته بعدی بی‌ارزشی اشتغال خانوادگی زن است. من بین اشتغال خانگی، اشتغال خانوادگی و اشتغال در خانه سه تا مفهوم متفاوت می‌دانم.
چطور؟
دکتر اردبیلی: اشتغال خانگی و مشاغل خانگی معطوف به درآمد است. یکی شغل خانه‌داری زن است.
در حال حاضر بحث ارزشگذاری خانه‌داری مطرح است و حتی در هدف پنجم سند ۲۰۳۰ هم به این موضوع ورود کرده و بحث ارزشگذاری کار خانه‌داری را مطرح کرده است؛ نظر شما درباره این شیوه از ارزشگذاری برای زنان خانه‌دار چیست؟
دکتر اردبیلی: ما ارزش افزوده خدمات زن را در خانواده با همان انگاره مادی و پول‌سازی محاسبه می‌کنیم. مثلاً می‌گوییم چرا کار خانگی زنان ارزشمند است؟ با رویکرد پارادایم اقتصادی اینگونه نگاه می‌شود که این خانم خانه‌دار در خانه غذا می‌پزد، که این کار این مقدار ارزش مادی دارد. از فرزندان هم پرستاری می‌کند که اگر نمی‌کرد باید پرستار می‌گرفتید و این مقدار به پرستار حقوق می‌دادید. خانه را هم تمیز می‌کند که اگر می‌خواستید خدمتکار بیاورید باید این مقدار هزینه می‌دادید. بر همین مبنا رسیدگی به درس بچه‌ها و کار‌های دیگر زنان خانه‌دار محاسبه ریالی می‌شود و اینکه زنان خانه‌دار اینقدر ارزش افزوده تولید می‌کنند. بگذریم از اینکه این چرتکه‌اندازی‌ها هیچ جایی محاسبه و پرداخت نمی‌شود و شبیه مهریه است که کی داده و کی گرفته! اما نکته آسیب‌زای کار در اینجا نیست بلکه این است که شما نقش مادری و همسری زن را به خدمت‌دهندگی در خانه فرو بکاهید. در این میان خانواده را هم فروکاسته‌ایم به جایی که افراد در آن خدمت می‌گیرند؛ اگر نشد هم می‌توانند بروند جای دیگر این خدمات را بگیرند! ارزش کار در خانه زن، ورای کار خانگی زن است. ارزش کار در خانه زن ارزش محوریت فرهنگی- تربیتی خانواده و حفظ خانواده و محور فرهنگی- تربیتی جامعه است. این جایگاهی است که بی‌بدیل است و کسی نمی‌تواند نقش آن را ایفا کند و با هیچ عددی قابل محاسبه نیست و این را باید پررنگ کرد. در غیر این صورت حتی اگر مابه‌ازای ریالی کار خانگی را به زن پرداخت کنیم همانند این است که این زن به اندازه آشپز و خدمتکار و پرستار توانسته نقش‌آفرینی اقتصادی داشته باشد. در حالی که شأن زنی که مادر و همسر است بسیار بالاتر از اینهاست و ما نهایتاً نقش کار‌های خدماتی زن را محاسبه کرده‌ایم و ارزش نقش‌آفرینی زن در خانواده دیده نشده است.
خانم خادمی نظر شما درباره اشتغال زنان در گفتمان انقلاب اسلامی چیست؟
دکتر خادمی: در موضوع اشتغال زنان نخست باید ببینیم اشتغال را به چه معنایی در نظر می‌گیریم و چگونه تعریف می‌کنیم. اگر اشتغال را به معنای اثرگذاری در حوزه اقتصادی و کمک به اقتصاد یک کشور قلمداد می‌کنیم به طور یقین جمهوری اسلامی با اشتغال زنان مشکلی ندارد. به هر حال نیمی از جامعه ایران زنان هستند و به طور یقین آن‌ها هم باید در حوزه اقتصاد نقش‌آفرینی کنند. همین اثرگذاری در حوزه اقتصاد یکی از شئون حضور اجتماعی زنان است و در شرایط فعلی و اقتضائات فعلی جمهوری اسلامی ایران و بحث‌های تحریم‌ها و فشار‌های دشمن و تمرکز آن در حوزه معیشت موجب می‌شود تا زن انقلاب اسلامی نتواند در کلان جمهوری اسلامی ایران نسبت به عرصه اقتصاد و معیشت بی‌تفاوت باشد، اما در این مبحث نکات زیادی مطرح است و در بحث اشتغال زنان تبصره و خط قرمز‌های زیادی وجود دارد.
چه تبصره‌ها و حرف‌ها و خط قرمز‌هایی در گفتمان انقلاب اسلامی در باب اشتغال زنان مطرح است؟
خادمی: آن چیزی که در نظام جمهوری اسلامی ایران به واسطه ساختار‌ها در حوزه اشتغال رقم خورده مطلوب گفتمان انقلاب اسلامی نیست. چون با حقیقت زن بودن خیلی فاصله دارد و ساختار‌های اشتغال تناسبی با اقتضائات زن بودن ندارد و به حضور اجتماعی نزدیک نیست. خانم‌ها الزاماً احساس نمی‌کنند در عرصه اشتغال تأثیرگذار و مولدند. تمرکز استفاده از ظرفیت زنان در کار‌های خدماتی و ثانویه تعریف شده است؛ مشاغلی همچون «منشی‌گری» که موجب می‌شود خانم‌ها در اقتصاد کلان جامعه مولد نباشند. مهم‌تر از همه اینکه اتفاقاً اگر بخواهیم همان مدل اشتغال غربی را در ایران پیاده کنیم این مدل اشتغال با روحیات زن ایرانی مسلمان و خاص ایرانی بودنش تناسب ندارد. هیچ جای دنیا زنان به اندازه ایران دلسوز و نسبت به خانواده خود متعهد نیستند. این را تاریخ کشورمان روایت می‌کند. ما در حوزه اشتغال نمی‌توانیم این ویژگی‌های روحی و اقتضائات فکری زن ایرانی را نادیده بگیریم تا چرخه نظام سرمایه‌داری بچرخد. گفتمان انقلاب اسلامی قائل به این است که شرایط اشتغال زنان و نقش‌آفرینی آن‌ها در ساختار اقتصادی متناسب با مطالبه و خواست و رضایت خودشان باشد و مهم‌تر از همه به اقتضائات زن بودنش آسیب نزند. زن روستایی با میل و رغبت و شاید با تعهد و تعصبی بیشتر از مرد خودش بر سر زمین می‌رود و کار می‌کند؛ چرا؟ چون او خود را در اتصال با نهاد خانواده می‌بیند و متعهد است. به همین خاطر هم با اشتیاق سر کارش حاضر می‌شود اگرچه این کار یک کار ثانویه باشد و اگرچه نسبت به کارش حقوق و مزایای آن‌چنانی هم نداشته باشد. اما وقتی ما اشتغال زنان را به محیط و شکل و شمایل خاصی محدود می‌کنیم خانم‌ها ناچار می‌شوند در این چارچوب قرار بگیرند.
خانم دکتر خادمی! اشتغال زنان در چارچوبی که اشاره داشتید زمانی قابل دستیابی است که شرایط خاص اقتصادی و اجبار‌های اجتماعی همچون سرپرستی خانواده زنان را ناگزیر از اشتغال اجباری نکند، اما یک زن سرپرست خانوار مجبور است کار کند تا خرج زندگی خود و خانواده‌اش را دربیاورد.

زن سرپرست خانوار کجای گفتمان انقلاب اسلامی جای دارد؟
دکتر خادمی: اتفاقاً وقتی ما درباره اشتغال زنان صحبت می‌کنیم نباید یک نگاه کلی داشته باشیم بلکه بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی زنان در این حوزه دسته‌بندی می‌شوند. نهاد‌ها و ساختار‌های ما نسبت به زنان سرپرست خانوار بی‌تفاوتند. نهایت اینکه یکی دو تا خدمات بیشتر به آن‌ها می‌دهند و درنهایت این زنان ناگزیرند در شرایط بسیار سختی امرار معاش کنند. اما در گفتمان انقلاب اسلامی زن سرپرست خانوار مهم است. در این گفتمان حتی زن خانه‌دار هم موضوعیت دارد و مولد حوزه اقتصاد به شمار می‌رود. در گفتمان انقلاب اسلامی زنی که از سر ناچاری باید کار کند فضای اشتغال و شرایط این زن باید خاص او باشد و اصلاً نباید در جامعه اسلامی به سمتی برویم که یک زن از سر ناچاری رو به اشتغال بیاورد یا در بحث زن خانه‌دار انقلاب اسلامی مدعی این است که خانواده برایش نهادی اصیل است و در این نهاد زن نقش محوری و مدیریتی دارد. وقتی این زن حقوق شوهرش را در شرایط فعلی مدیریت می‌کند تا بتواند با همین حداقل‌ها امور زندگی را رتق و فتق کند این زن نباید در انقلاب اسلامی نادیده گرفته شود، اما نادیده گرفته می‌شود یا در بحث زنان کارگر؛ انقلاب اسلامی به هیچ وجه نمی‌پسندد که زن با کرامتش مجبور باشد در شرایط سخت کاری قرار بگیرد. گفتمان انقلاب اسلامی مولدگری زن را متناسب با اقتضائات جنس خودش در نظر می‌گیرد و از این نظر قطع به یقین دارای یک مدل ایده‌آل برای اشتغال و حضور مولد زنان در حوزه اقتصاد است که اگر این مدل طراحی شود این هم یکی از همان برگ‌های برنده جمهوری اسلامی و یکی از سرفصل‌های مهم در نشر گفتمان انقلاب اسلامی حوزه زنان و مطالبه‌گری از غرب در این حوزه است.
مسئولان حوزه زنان و خانواده مباحثی نظیر سهم‌خواهی زنان از پست‌های مدیریتی یا نمایندگی مجلس و شورای شهر را مطرح می‌کنند؛ چنین اظهاراتی چقدر در راستای اشتغال زن در گفتمان انقلاب اسلامی قابل ارزیابی است؟
دکتر خادمی: متأسفانه در موضوع اشتغال زنان درگیر نگاه‌های سیاسی و درنتیجه آسیب‌زا شده ایم؛ این نگاه در حوزه‌های سیاسی و برای یک اقلیت آقازاده تعریف می‌شود که این زنان بیایند و در جایگاه نماینده مجلس، وزیر یا وکیل قرار بگیرند و با بی‌توجهی نسبت به قشر عظیمی از زنان مظلومی که اکثرشان از روی ناچاری شاغل هستند پیش می‌رود. اگر شما با اغلب این زنان صحبت کنید می‌بینید که ناچارند کار کنند و اگر شرایطی باشد که از منظر اقتصادی تأمین شوند حاضر نیستند در چنین شرایطی در یک شغل دست‌چندم غیرمولد زمان زیادی از ساعات مفید زندگی‌شان را سپری کنند.
خانم دکتر اردبیلی شما هم با این نگاه موافقید یا نکته دیگری دارید؟
دکتر اردبیلی: بله؛ درواقع اگر به بسیاری از بانوان شاغل بگویید پول به تو می‌دهیم، اما نیازی نیست سر کار بروی متوجه می‌شویم که چه میزان رغبت برای حضور در محیط‌های شغلی فعلی در زنان ما وجود دارد. در اینجا لازم است تأکید کنم گونه‌شناسی زنان خیلی مهم است؛ ما تیپ‌های مختلف زنان را داریم و برای شرایط آن‌ها باید سعی کنیم ارتقایی را تعریف کنیم، نه اینکه نسخه آرمانی را برای همه بپیچیم. زنی که شاغل است، زنی که دوست دارد خانه‌دار باشد، زنی که ترجیح می‌دهد در مقطعی از زندگی شاغل باشد و در مقطع دیگر خانه‌دار. ما باید برای همه این زنان برنامه داشته باشیم تا بتوانند احساس کرامت، شأن و مفید بودن داشته باشند که در مقاطع مختلف زندگی‌شان جلوه‌های متفاوتی دارند. ما هیچ الگوی منعطفی برای این فضا نداریم و در اوج نقش‌آفرینی زنان که اهمیت حضور فیزیکی‌شان در خانواده خیلی زیاد است و سنین باروری‌شان است، در همان مقطع اوج شکوفایی اجتماعی زن هم تعریف می‌شود، یعنی اگر به شکوفایی اجتماعی سرگرم شود خانواده را از دست می‌دهد و اگر مشغول خانواده شود از شکوفایی اجتماعی بازمی‌ماند. زنان نباید محکوم باشند یا این را انتخاب کنند یا آن را. باید یک طیفی از الگو‌ها و مطلوبیت‌ها برای خانم‌ها طراحی شود تا آن‌ها حق انتخاب داشته باشند.
این برمی‌گردد به شرایط اقتصادی نامناسب جامعه ما؛ طبعاً در شأن یک خانم نیست راننده کامیون شود، در شأن یک خانم نیست گوشت و مرغ بفروشد یا در کافی‌شاپ کارگری کند، اما اگر ما این را هم از این خانم‌ها دریغ کنیم وقتی نیاز اقتصادی‌شان را برطرف نکرده‌ایم ممکن است آن‌ها با چالش‌های دیگری مواجه شوند!
دکتر خادمی: بله درست است، اما ما داریم در برخی موارد این را تبدیل به گفتمان می‌کنیم. در حالی که باید الگو‌های ملموس و قابل دستیابی برای تمام اقشار جامعه را ارائه دهیم. باید مدل‌ها و الگو‌هایی که معرفی می‌کنیم با شرایط و اقتضائات جامعه ما سازگار باشد و این مدل‌ها را به گفتمان تبدیل کنیم تا زنان ما احساس نکنند عقب مانده‌اند.
به بحث طراحی مدل اشتغال مورد تأیید گفتمان انقلاب اسلامی اشاره داشتید. آیا تاکنون هیچگونه اقدامی برای طراحی چنین مدلی صورت گرفته است؟
دکتر خادمی: اگر کارنامه عملکرد نهاد‌ها و سازمان‌ها را در حوزه اشتغال مورد بررسی قرار دهید، در هیچ یک از مراحل، سیاستگذاری، قانونگذاری و اجرایی به هیچ عنوان دغدغه اشتغال بانوان طیف عام را ندارند. در قوانین مجلس تنها دغدغه‌ای که نسبت به اشتغال زنان وجود دارد، مرخصی زایمان است.
که آن هم به نتیجه نرسید!
دکتر خادمی: بله کم و زیاد می‌شود؛ تصویب می‌شود، اما دولت زیر بار آن نمی‌رود و می‌گوید شما می‌خواهید زنان از محیط کار حذف شوند. همه این‌ها نشان می‌دهد فهم مشترکی در این باره وجود ندارد. اما مدل اشتغال و سیستمی که بخواهد همه زنان ما را در بر بگیرد نداریم و همیشه به صورت جزئی و موردی لایحه‌ای را مصوب کرده‌اند. مثلاً برای زنان شاغل در نیروی انتظامی یا آموزش و پرورش، اما در نگاه کلی هیچ کاری صورت نگرفته است.
اشتغال زنان بعضاً با آسیب‌های جدی همراه است و شاید بشود بخشی از سبک خاص آرایش و پوشش خانم‌ها را در ذیل همین ماجرا طبقه‌بندی کرد. فضای کاری در بخش دولتی برای خانم‌ها خیلی کم است و اغلب زنان ما در بخش خصوصی جذب می‌شوند، اما رصد برخی آگهی‌های استخدام درباره خانم‌ها بیانگر برخی آسیب‌هاست و برخی مشاغل برای خانم‌ها نظیر کارمندان آژانس‌های هواپیمایی یا منشی شرکت، به گونه‌ای جا افتاده که یک خانم محجبه یا خانمی با ظاهر ساده نمی‌تواند به این مشاغل ورود یابد. به گونه‌ای که انگار پوشش و آرایشی خاص از سوی فضای اشتغال منحرف شده به این بانوان تحمیل می‌شود. نظر شما در این باره چیست؟
دکتر خادمی: بله اشتغال این سبک رفتار را دارد الگو می‌کند و به آن شأنیت می‌دهد. هرچند آمار مصرف لوازم آرایش در زنان خانه‌دار بیشتر است، اما این شأنیت دادن و اصالت دادن به این مدل زن شاغل کاملاً در سیستم‌های اشتغال خصوصی برای زنان مشهود است و ما یک بار هم نیامده‌ایم در قانونگذاری‌مان این مسائل را هم ببینم؛ اینکه در حداقل موضوع جمهوری اسلامی باید نگاه جنسیتی را کنترل کند. حتی فمینیست‌ها هم به دنبال این هستند که جنسیت زن نباید ملاک قرار بگیرد. حتی اگر بنا بود غرب را هم ملاک خود قرار دهیم در این موارد حداقلی هم نتوانستیم کارمان را به‌درستی انجام دهیم. البته در غرب در این حوزه‌ها به واسطه رویکرد‌های فمینیستی برای این مسائل ایستادگی می‌کنند. آن‌ها در گفتمانی که هیچ نسبتی با آن ندارند تلاش می‌کنند، اما ما در جمهوری اسلامی ایران این گفتمان از خودمان است و این نهایت غربت است. گفتمان انقلاب اسلامی همه این‌ها را تأیید می‌کند و به آن بها می‌دهد، اما ما در درون گفتمان خودمان نمی‌توانیم به مؤکدات آن عمل کنیم و زیستمان را با آن منطبق نماییم.
نگاه به زن به عنوان یک ابژه جنسی چه آسیب‌هایی را در بر دارد؟
دکتر اردبیلی: بخشی از کار ویژه زن جذب جنسی در نظر گرفته شده است همانطور که دیدگاه سنتی این ابژه جنسی بودن و جذابیت جنسی ایجاد کردن را مهم‌ترین کارکرد زن می‌دانست و آن را به عنوان جاذبه‌ای درون خانواده محدود می‌کرد تا مرد را به خانه و خانواده جذب کند، اما وقتی این عمومی شود و در عرصه اجتماعی برایش قیمت گذاشته شود در عمل ما با شرایطی مواجه می‌شویم که زن را در جامعه هم ابژه جنسی می‌داند و با همین کارکرد جذابیت جنسی او را به کارگیری می‌کنند و برای این ماجرا نرخ می‌گذارند؛ به این معنا که افراد با ظاهر جذاب‌تر به کارگیری می‌شوند. این تحقیر بسیار بزرگی است که زن را تنها یک ابژه جنسی ببینند.
به نظر می‌رسد الگو شدن این فرم از اشتغال به واسطه فعال‌تر بودن بخش خصوصی در حوزه اشتغال، برای خود خانم‌ها هم آسیب‌هایی را در پی داشته است؛ چراکه شاید خانمی بعد از مدتی به این مدل رفتاری عادت کند و در آن هضم شود، اما به واسطه آنکه با فطرتش در تضاد است با تضاد‌هایی درونی مواجه خواهد شد. در سطح کلان نیز این مدل پوشش و رفتار می‌تواند ساختار‌های اجتماعی و خانوادگی را تحت‌الشعاع قرار دهد و این مدل از اشتغال و اجتماعی دانستن آن بسیار آسیب‌زننده بوده است. نظر شما چیست؟
دکتر خادمی: خطر آنجاست که این مسئله در حال نامحسوس شدن است و هم خانم و هم خانواده وی می‌پذیرند و باور می‌کنند باید اینگونه رفتار کنند و این دارد تبدیل به باور می‌شود. ابزار غرب رسانه است و با این ابزار خیلی خوب دارد این باور‌ها را در جامعه شکل می‌دهد و وقتی موضوعی تبدیل به باور شد دیگر نمی‌توان مدل دیگری غیر از آن را متصور شد. در این شرایط دیگر نمی‌توان فضا را مدیریت کرد. برخی از جامعه زنان که در این تیپ مشاغل هستند خیلی هم احساس پرستیژ می‌کنند. هرقدر به حلقه‌های بالای سرمایه‌داری وصل باشید بیشتر در این فرآیند احساس پرستیژ می‌کنید. به قول گیدنز نظام سرمایه‌داری همچون ارابه‌ای است که همه چیز را در زیر چرخ خود می‌گیرد و می‌رود.
ما گفتمان انقلاب اسلامی را برای مقابله با نظام سرمایه‌داری مستقر کرده‌ایم، اما متأسفانه در حال حاضر مؤلفه‌های نظام سرمایه‌داری به شکلی نصفه، نیمه در جامعه ما اجرایی می‌شود و همین موجب شده تا تنها دچار چالش‌های جدی شویم. نظر شما چیست خانم دکتر اردبیلی؟
دکتر اردبیلی: دقیقاً همینطور است. این موجب شده تا تنها نقاط منفی آن‌ها را پیاده‌سازی کنیم و از سوی دیگر آن دلزدگی که در خود دنیای غرب در برابر نظام سرمایه‌داری ایجاد شده در کشور ما ایجاد نشود. درست شبیه توریستی که رفته بخشی از دنیای غرب را دیده و بقیه‌اش را ندیده است. در حالی که اهمیت حفظ و ارتقای خانواده را باید برای جامعه باز کرد و همه باید دغدغه‌شان این باشد. جامعه باید هزینه کند تا از زنانگی زن پاسداشت کند و زنان ما بتوانند زیست زنانه‌شان را داشته باشند؛ اینکه برای زایمان مرخصی مناسب داشته باشند، وقت آزاد داشته باشند تا بتوانند فرزندانشان را به‌خوبی تربیت کنند و بسیاری از اقدامات دیگری که می‌تواند در این زمینه صورت گیرد
 
و البته این هزینه نیست و در عمل سرمایه‌گذاری است؛ موافق نیستید؟
دکتر اردبیلی: دقیقاً همینطور است. چون این زن نسل بعدی جامعه را تربیت می‌کند. البته با تمام چالش‌ها باید بگویم هنوز خانواده در کشور ما قداست و جایگاه دارد و در نگرش‌های جوانان ما وجود دارد. شاید برایتان جالب باشد به‌رغم افزایش جدی آمار طلاق، ما جزو ۱۰ کشور کم‌طلاق دنیا هستیم. وقتی فشار جهانی شدن را در نظر بگیریم من فکر می‌کنم اگر انقلاب اسلامی ایران اتفاق نمی‌افتاد محال بود ما جزو ۱۰ کشور کم‌طلاق دنیا باشیم.

مطالب مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر: