کد خبر: ۱۲۳۵۷۲
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۲
مقاله
هیچ فقیر و مسکینی از در خانه امام حسن مجتبی(ع) ناامید برنگشت و حتی خود ایشان به سراغ فقرا می‌ رفتند و آن‌ها را به منزل دعوت می ‌کردند و به آن‌ها غذا و لباس می‌دادند .آری این است یکی ازنشانه های کریم اهل بیت بودن و...
گرداوری:صدراله زین العبادی  مدیرکانون بسیج اداره کل آموزش وپرورش فارس

هیچ فقیر و مسکینی از در خانه امام حسن مجتبی(ع) ناامید برنگشت و حتی خود ایشان به سراغ فقرا می‌ رفتند و آن‌ها را به منزل دعوت می ‌کردند و به آن‌ها غذا و لباس می‌دادند .آری این است یکی ازنشانه های کریم اهل بیت بودن و...

ولادت

در پانزدهم ماه رمضان الکریم سال سوم هجری، اولین فرزند امام علی علیه‌السلام و فاطمه سلام الله علیهابه دنیا آمد. پس از ولادت، نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند. تا اینکه جبرئیل،امین وحی، فرود آمد و گفت: « خدایت سلام می‌رساند و می‌گوید چون علی برای تو همانندهارون برای موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون علیه السلام یعنیشبّرقرار ده
رسول خدا فرمود: « زبان من عربی است و شبّر، عبری است جبرئیل گفت: « شبّر در زبان عرب به معنای« حسن»است . رسول اكرم (ص) بلافاصله پس از ولادتش، او را گرفت و در گوش راستش، اذان و در گوش چپش اقامه گفت سپس براى او گوسفندى قربانى كرد، سرش را تراشید و هم وزن موى سرش، نقره به مستمندان داد. پیامبر (ص) دستور داد تا سرش را عطرآگین كنند و از آن هنگام آیین عقیقه و صدقه دادن به هم وزن موى سر نوزاد سنت شد.
به این ترتیب، کودک، حسن نام گرفت. تنها کنیه‌ی آن حضرت « ابو محمد» و مشهورترین القابش« سیّد» و «سبط» و «تقی» است.

رابطه امام حسن عليه السلام و رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم

امام حسن عليه السلام بيشتر از هفت سال با رسول خدا زندگي نکرد، ولي در همين مدت به شدت مورد عنايت آن حضرت بود و استفاده‏ هاي علمي و تربيتي فراواني برد. محبت رسول خدا به امام حسن بسيار فراوان بوده و آن حضرت، گاهي نوه‌اش را در کارهاي بزرگي همانند بيعت رضوان و مباهله با نصاراي نجران هم شرکت مي‌داده است. رسول خدا درباره‌ي او تعريف و تمجيدهاي فراواني نموده است که امام بعدها به مناسبت‌هاي مختلف، از آنها براي معرفي شخصيت الهي خويش سود جست.


امام حسن و فاطمه زهرا سلام الله عليها امام حسن عليه السلام با مادر خود، فاطمه‌ي اطهر، رابطه ‏اي عميق و متعالي داشت. فاطمه گاه با فرزندش بازي‌هاي کودکانه مي‌کرد و گاه با ملاطفت مادرانه او را به عبادات مستحب تشويق مي‌نمود. حسن نيز گزارش سخنان رسول خدا را پيش از هر کس، از مسجد به مادر مي‌رساند و گاه در عبادت مادر دقت مي‌کرد و از آن درس‌ها مي‌گرفت.

علت معروفیت ایشان به کریم اهل بیت

هیچ فقیر و مسکینی از در خانه امام حسن مجتبی(ع) ناامید برنگشت و حتی خود ایشان به سراغ فقرا می‌ رفتند و آن‌ها را به منزل دعوت می ‌کردند و به آن‌ها غذا و لباس می‌دادند.

امام حسن مجتبی (ع) نسبت به دردمندان و تیره بختان جامعه بسیار دلسوز بودند و با خرابه ‌نشینان دردمند و اقشار مستضعف و کم‌درآمد همراه و همنشین می‌شدند و دردِ دلِ آن‌ها را با جان و دل می‌شنیدند و به آن ترتیب اثر می‌دادند، و در این حرکت انسان‌دوستانه جز خداوند را مدنظر نداشتند. هیچ فقیر و مسکینی از در خانه حضرت ناامید برنگشت و حتی خود ایشان به سراغ فقرا می‌ رفتند و آن‌ها را به منزل دعوت می ‌کردند و به آن‌ها غذا و لباس می‌دادند.(1)

امام حسن مجتبی (ع) تمام توان خویش را در راه انجام امور نیک و خداپسندانه به کار می‌گرفت و اموال فراوانی در راه خدا می ‌بخشید. مورّخان و دانشمندان در شرح حال زندگانی پر افتخار ایشان، بخشش‌های بی‌سابقه و انفاق‌های بسیار بزرگ و بی‌ نظیری ثبت کرده‌ اند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کردند و سه بار نیز ثروت خود را به دو نیم تقسیم کردند و نصف آن را در راه خدا به فقرا بخشیدند.(2)

روایت شده که روزی امام حسن (ع) بر جمعی از مساکین گذشت که پاره‌ای چند از نان خشک ها را بر روی زمین گذاشته ‌اند و می ‌خورند، چون نظر ایشان به آن حضرت افتاد از امام دعوت کردند و حضرت از اسب پیاده شدند و فرمودند:« خدا متکبّران را دوست نمی‌دارد»و با ایشان نشستند و از طعام ایشان تناول کردند و سپس از همه ی مساکین خواستند که برای صرف غذا به خانه ی حضرت بروند و حضرت با غذاهای خوب از ایشان پذیرایی نموده به همه ی آنها لباس­های مناسب هدیه دادند.(3)

بسياري از فضائل است كه گاهي از امام حسن (ع) روايت مي‌شود و گاهي از امام حسين (ع) و اين ناشي از شباهت آن دو بزرگوار است. روایت فوق هم در مورد هر دو امام(ع) نقل شده است.

روایات تاریخی مربوط به بخشش­های آن حضرت فراوان می باشد که ذکر تفصیلی آنها مناسب این نوشته نیست. وقتی از خود امام پرسیدند، چرا هرگز سائلی را ناامید برنمی‌گردانید؟ فرمودند:«من هم سائل درگاه خداوند هستم و می‌خواهم که خدا مرا محروم نسازد و شرم دارم که با چنین امیدی سائلان را ناامید کنم. خداوندی که عنایتش را به من ارزانی می‌دارد، می‌خواهد که من هم به مردم کمک کنم».(4)

به خاطر این بخشندگی‌ها و کارهای نیکی که از سوی امام حسن مجتبی (ع) در مسیر خیر، احسان و کمک به طبقات درمانده و نیازمند انجام می‌گرفت آن حضرت را کریم اهل بیت لقب داده اند.و با توجه به کرامت ‌ها و بخشش‌ های کم‌ نظیر و گاهی بی‌ نظیر آن امام بزرگوار لقب «کریم» برازنده آن حضرت است.

نگاهی کوتاه سیره زندگی امام حسن مجتبی

امام حسن مجتبی علیه السلام عابدترین و زاهدترین مردم بود. سیره عملی آن حضرت در تمام شئون زندگی می تواند الگوی عملی قرار گیرد که در این جا به خلاصه ای از زوایای مختلف آن اشاره می کنیم:

*یاد خدا در هر حال: شیوه امام حسن مجتبی علیه السلام این بود که وقتی به بستر خواب می رفت، سوره کهف را می خواند و می خوابید.حسن بن علی چنان بود که چون از وضو فارغ می شد رنگش تغییر می کرد و می فرمود: حق است بر کسی که می خواهد به محضر خداوند وارد شود، این که رنگ چهره اش تغییر کند.

* رعایت حال و حقوق مردم: امام حسن(ع) از لحاظ اجتماعی به گونه ای رفتار می کرد که همسایگان و شهروندان و هیچ کس به خاطر شأن والای ایشان از دست یابی به ایشان و دست یابی به حقوق خویش محروم نشوند؛ یعنی آثار جلالت امام بر مردم تحمیل نمی شد و از جبروت آنی امام ضرری به نظم جامعه و حقوق مردم نمی رسید.

*سیوطی در کتاب تاریخ الخلفا روایت کرده که روزی امام حسن مجتبی علیه السلام در مکانی نشسته بود و چون خواست از آن جا رود فقیری وارد شد، امام به آن مرد فقیر خوش آمد گفت و با او ملاطفت کرد و سپس به او فرمود: ای مرد تو وقتی نشستی که ما برای رفتن برخاستیم، آیا اجازه رفتن به من می دهی؟ مرد فقیر عرض کرد: آری ای پسر رسول خدا.

روزی گذر امام به جمعی از گدایان افتاد که چند پاره نان خشک در پیش داشتند و مشغول خوردن بودند. چون نظر آنان به حضرت افتاد، تعارفش کردند. امام حسن از اسب فرود آمده و فرمود: خدا متکبران را دوست نمی دارد. آن گاه با آنان نشست و از غذایشان تناول کرد. به برکت وجود آن بزرگوار چیزی از غذا کم نیامد. آن وقت، حضرت آنان را به مهمانی دعوت کرده و ضمن دادن غذای خوب، لباسهای فاخری نیز به آنها هدیه داد.

حلم و بردباری امام حسن مجتبی علیه السلام

حلم و بردباری امام چنان بود که گاه دشمن کینه توز را که به قصد کشتن آمده بود، به دوستی مخلص و هواداری مؤمن تبدیل می کرد. امام حسن از نمونه های مشهور، به بردباری و نیکی در برابر بدکاران است. و الگوی حقیقی در مکارم اخلاق است. موفق بن احمد خوارزمی روایت کرده که امام حسن مجتبی علیه السلام گوسفندی داشت که به آن علاقه داشت، روزی مشاهده کرد که پای آن گوسفند شکسته به غلامش فرمود چه کسی پای این گوسفند را شکسته؟ پاسخ داد: من! فرمود چرا؟ گفت: می خواستم شما را غمگین کنم! امام فرمود: اما من تو را خوشحال خواهم کرد و تو در راه خدا آزادی!

مردی از شامیان گوید: روزی در مدینه شخصی را دیدم با چهره ای آرام و بسیار نیکو و لباسی در بر کرده که به طرز زیبایی آراسته و سوار بر اسب. درباره او پرسیدم. گفتند حسن بن علی بن ابیطالب است. خشمی سوزان سرتاپای وجودم را فرا گرفت و بر علی بن ابیطالب حسد بردم که چگونه او چنین پسری دارد. پیش او رفته و پرسیدم آیا تو فرزند علی هستی؟ وقتی تأیید کرد، سیل دشنام و ناسزا بود که از دهان من به سوی او سرازیر شد. پس از آن که به ناسزاگویی پایان دادم از من پرسید آیا غریب هستی؟ گفتم: آری. فرمود با من بیا اگر مسکن نداری به تو مسکن می دهم و اگر پول نداری به تو کمک می کنم و اگر نیازمندی، بی نیازت می سازم. من از او جدا شدم درحالی که در روی زمین محبوب تر از او نزد من کسی نبود.

اهتمام به نماز

امام حسن (ع) همچون سایر معصومان (علیهم السلام) در زمره بهترین نمازگزاران قرار داشتند. ایشان با آگاهی کامل از احکام، آداب و اسرار نماز، کامل ترین نماز را به جای می آوردند و در هنگام اقامه نماز، خود را در محضر حق می یافتند. با تمام وجودشان در برابر او خضوع و خشوع می کردند و هرگز به چیزی جز خدا توجه نداشتند. امام صادق (ع) از پدران بزرگوار خویش چنین نقل می کنند:

امام حسن (ع) هنگامی که به نماز می ایستاد، بندهای بدنش می لرزید؛ به جهت آن که خود را در مقابل پروردگار خویش می دید.[5]

به نقل یکی از شیعیان امام حسن (ع)، ایشان هر شب هنگامی که نیمه شب فرا می رسید، به مسجد می رفتند و نماز گزارده، دعا می خواندند و به درگاه الهی تضرع می نمودند.6]

انس با قران

قرآن مجید، تنها سند ارتباط خدا با بشر در چارچوب وحی است. بنا بر سخن امام مجتبی (ع) در قرآن، چراغ های نورانی و شفای دل ها وجود دارد که باید در پرتو نور آن حرکت کرد.[7]از آن جا که معصومان (علیهم السلام) عاشقان حقیقی خداوند بودند و قرآن را کلام معشوق خود می دانستند، به خواندن قرآن بسیار علاقه داشتند و به تلاوت آن انس گرفته بودند. ایشان قرآن را مظهر تجلّی یار می دانستند و بر این اعتقاد بودند که: >فَتَجَلَّی لَهُمْ سُبْحانَهُ فی کتابِهِ مِنْ غَیرِ أَنْ یکونُوا رَأَوْهُ»؛[8]«خدای سبحان در کتاب خویش [قرآن ]، بی آن که او را ببینند، برای بندگان تجلی نمود.» ازاین رو، به مردم سفارش می فرمودند که قرآن را با توجه بخوانند و در آیات آن تدبر کنند و تنها به تلاوت آن اکتفا ننمایند. امام حسن (ع) در توصیه ای می فرمایند

>وَ اعْقِلُوهُ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَایةٍ وَ لَا تَعْقِلُوهُ عَقْلَ رِوَایةٍ فَإِنَّ رُوَاةَ الْکتَابِ کثِیرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِیلٌ ؛[9]

این سخنان را برای فهم و درایت بشنوید، نه برای نقل و روایت که راویان کتاب بسیارند و فهم کنانش اندک

درسهایی از زندگانی امام حسن (ع)

زندگي امام حسن مجتبي(ع) سرشار از بركت و معارف الهي و حاوي درس هايي ارزشمند براي شيعيان راه حق است

سخاوت بی مانند

مورّخان نوشته اند: «حضرت مجتبی علیه السلام » در طول عمر خویش دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده و نصف آن را برای خود نگهداشت و نصف دیگر را در راه خدا بخشید

بخشش وعنایت همراه با حمایت

. عثمان در کنار مسجد مدینه نشسته بود. مرد فقیری از او کمک مالی خواست. او پنج درهم به وی داد. فقیر گفت: مرا نزد کسی راهنمایی کن که کمک بیشتری به من کند. عثمان به طرف حضرت مجتبی و حسین بن علی علیهماالسلام و عبداللّه جعفر، که در گوشه ای از مسجد نشسته بودند اشاره کرد و گفت: نزد این چند نفر جوان که در آنجا نشسته اند رفته، از آنها تقاضای کمک می کنی.

وی نزد آنها رفت و درخواست کمک نمود. امام حسن علیه السلام فرمود: از دیگران کمک مالی خواستن، تنها در سه مورد رواست: دیه ای (خونبها) به گردن انسان باشد و از پرداخت آن به کلّی عاجز باشد، یا بدهی کمرشکن داشته باشد که از عهده پرداخت آن ناتوان است، و یا فقیر و درمانده گردد، به گونه ای که دستش به جایی نرسد. پس در مورد کدامیک از این سه مورد درخواست کمک می کنی؟

گفت: اتفاقا گرفتاری من یکی از همین سه چیز است. حضرت مجتبی علیه السلام پنجاه دینار به وی داد، و امام حسین علیه السلام به پیروی از آن حضرت [و با حفظ حرمت او] چهل و نُه دینار، و عبداللّه بن جعفر چهل و هشت دینار به وی دادند.

مرد فقیر هنگام برگشت، از کنار عثمان گذشت. عثمان گفت: چه کردی؟ جواب داد: از تو پول خواستم، تو [اوّلاً کم] پول دادی و [ثانیا[ نپرسیدی پول را برای چه منظوری می خواهم؟ امّا هنگامی که نزد آن سه نفر رفتم، یکی از آنها (حسن بن علی) در مورد مصرف پول از من پرسش نمود و آن گاه هر کدام مبالغی را به من عطا کردند.

عثمان گفت: این خاندان، منبع علم و حکمت، و سرچشمه نیکی و فضیلتند. نظیر آنها را نمی توان یافت

جواب هدیه

یکی از کنیزان حضرت، دست گلی را به عنوان هدیه به آن حضرت تقدیم کرد. حضرت او را در مقابل آزاد نمود. وقتی به آن حضرت گفتند: چگونه کنیزی را که قیمت گزافی دارد در مقابل یک دسته گل آزاد کردی؟ فرمود: خداوند ما را این چنین تربیت نموده و فرموده است: «وَ اِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِاَحْسَنَ مِنْها اَوْ رُدُّوها»؛ «هرگاه با تحیّتی به شما تحیّت گفته شد، شما نیز تحیّتی بهتر یا همانند آن بفرستید.» و من هدیه ای را بهتر برای این کنیز از آزادی او نیافتم.

کمک از طریق راهنمایی

گاه حضرت دست خالی بود و نمی توانست مستقیم به فقیری کمک کند، از این رو از طریق راهنمایی صحیح مشکل او را حل می کرد. روزی فقیری نزد آن حضرت آمد و درخواست کمک نمود. حضرت پولی نداشت به او کمک کند و از اینکه مرد فقیر ناامید برگردد، شرمسار بود؛ لذا فرمود: آیا حاضری تو را به کاری راهنمایی کنم که به مقصودت برسی؟ فقیر گفت: چه کاری؟ حضرت فرمود: امروز دختر خلیفه از دنیا رفته و خلیفه [سخت] عزادار است، ولی هنوز کسی [جرأت نکرده] به او تسلیت بگوید. نزد خلیفه می روی و با سخنانی که به تو می گویم، او را تسلیت می گویی.

فقیر گفت: چگونه تسلیت بگویم؟ حضرت فرمود: وقتی نزد خلیفه رسیدی بگو: «اَلْحَمْدُ لِلّهِ الّذی سَتَرَها بِجُلُوسِکَ عَلی قَبْرِها وَلاهَتَکَها بِجُلُوسِها عَلی قَبْرِکَ؛ ستایش خدای را که او را مستور کرد [و زیر خاک پنهان نمود] با نشستن تو بر قبر او (یعنی زیر سایه پدر از دنیا رفت) و او را هتک و اهانت نکرد با نشستن او بر سر قبر تو (یعنی ممکن بود بعد از تو دخترت در عالم تنهایی مورد هتک و بی حرمتی قرار بگیرد).»

مرد فقیر طبق گفته حضرت عمل کرد. این جملات عاطفی اثر عمیقی بر روح خلیفه گذارد و از حُزن و اندوه او کاست؛ از این رو دستور داد جایزه ای به وی بدهند.

آن گاه پرسید: این سخن از آنِ تو بود؟ گفت: نه، حسن بن علی علیهماالسلام آن را به من آموخته است. خلیفه گفت: راست می گویی، او منبع سخنان فصیح و شیرین است

شهادت امام


تلاش موفق امام حسن براي به‌کرسي نشاندن اهداف صلح باعث شد که معاويه طرح قتل حضرت را پيگيري نمايد تا بتواند به خواسته ديرين خود يعني تبديل خلافت اسلامي به سلطنت موروثي، جامه‌ي عمل بپوشاند. به اين ترتيب سمي مهلک تهيه کرد و آن را توسط همسر آن حضرت به او خوراند.
حضرت پس از مدتي درد و رنج، در روز 28 ماه صفر سال 50 هجري به لقاء الله شتافت. برادرش امام حسين عليه السلام، جنازه‌ي او را پس از تغسيل و نماز براي دفن به سوي مسجد و روضه پيامبر برد ولي سرانجام بر اثر ممانعت بني‌اميه در بقيع به خاک سپرد

نتیجه گیری

طبق تعالیم اسلام، اخلاق نقش مهمی در سعادت انسان دارد و ارایه الگویی عینی، می تواند افراد را برای عمل به دستورهای اخلاقی دین ترغیب نماید. سیره اخلاقی امام مجتبی (ع) سرشار از نمونه های جزیی و ملموس از چگونگی رعایت اخلاق در شئون مختلف زندگی است که با معرفی آن، می توان الگوی مناسبی برای سبک زندگی اخلاقی و اسلامی عرضه کرد. ایشان در بُعد اخلاق بندگی، با رعایت اصولی همچون خشوع، اهتمام به نماز و انس با قرآن، ادب بندگی را به زیبایی نشان می دهند. هم چنین در سطح اخلاق فردی، با نشان دادن رفتارهایی همچون زهد، صبر، شجاعت و عفت نمونه ای از منش درست انسانی را در زندگی فردی به تصویر می کشند. در روابط اجتماعی نیز با تأکید و عمل به اصولی مانند سخاوت، مهربانی با دیگران، گذشت، تواضع، قدردانی از محبت دیگران و بردباری، نحوه رفتار شایسته در جامعه را به دیگران می آموزند. بدین ترتیب سیره اخلاقی ایشان الگوی مناسبی برای تمام شئون زندگی انسان خواهد بود.

هم چنین حرف و عمل آن بزرگوار یکی بود و آنچه را به دیگران توصیه می کردند، ابتدا خود به آن عمل می نمودند. این تطابق گفتار و رفتار، گواه دیگری بر کمالات اخلاقی آن امام همام است و یکی از معیارهای مهم برای انتخاب اسوه به شمار می آید.

نکته دیگر آن که فضایل اخلاقی در ابعاد مختلف، چنان در زندگی و رفتار حضرت ظهور دارد که یک سیره، می تواند هم زمان بیان گر چندین فضیلت اخلاقی باشد. این دلیل دیگری است که ایشان را الگویی بی نظیر در مکارم اخلاقی به شمار می آورد

پی نوشت­ها:

1. زمانی، احمد، حقایق پنهان، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اوّل، سال ۱۳۷۵، ص ۲۶۸.

2. سیوطی، تاریخ الخلفا، مکتبة المثنی، بغداد، 1383ق.ص190. تاریخ یعقوبی،منشورات المکتبة الحیدریة، نجف، 1384ق، ج2، ص215.

3. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت، 1404 ه.ق، ج 42، ص 213.

4. قرشی، باقر شریف، زندگانی امام حسن (ع) ، ترجمه ی فخر الدین حجازی، تهران: نشر بعثت، چاپ اوّل، ۱۳۷۶، ص۱۳۵.

5-امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب، چاپ اول، قم: مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، 1416 ق.

6- باعونی، شمس الدین، جواهرالمطالب فی مناقب الإمام علی بن أبی طالب (ع)، چاپ اول، قم: مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیه، 1415

7- حلوانی، حسین بن محمد، نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، چاپ اول، قم: مدرسه الإمام المهدی (عج)، 1408 ق.

8- حلی، ابن فهد، عده الداعی و نجاح الساعی، چاپ اول، قم: دارالکتب الإسلامی، 1407 ق.

9- خصال، جامعه مدرسین، چاپ اول، قم،

منابع

قران کریم

الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، محمد بن محمد مفيد، 2جلد، قم، كنگره شيخ مفيد، 1413 ق.

- الإرشاد، محمد بن محمد مفيد، ، ترجمه رسولى محلاتى، 2جلد، تهران، اسلاميه، چاپ دوم، بى تا.

- الأمالي، محمد بن الحسن طوسى، 1جلد، قم، دار الثقافة ، چاپ اول، 1414ق.

- الأمالي، محمد بن على ابن بابويه،1جلد، تهران، كتابچى، چاپ ششم، 1376ش.

- الأنوار البهية، شيخ عباس قمى، مترجم محمد محمدى اشتهاردى‏، قم، ناصر، 1380

- الخصال‏، ابن بابويه محمد بن على،‏ مصحح على اكبر غفارى، قم‏، جامعه مدرسين‏، 1362 ش‏.

- الكافي، محمد بن يعقوب بن اسحاق كلينى، 8 جلد، تهران، دار الكتب الإسلامية ، چاپ چهارم، 1407 ق.

- أنيس المؤمنين،‏ محمد بن اسحاق حموى‏، تهران‏، بنياد بعثت‏، 1363 ش‏.

- بحار الأنوار، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى‏، بيروت‏، دار إحياء التراث العربي، 1403 ق‏.

- جلاء العيون‏، علامه مجلسى‏، قم‏، سرور، 1382

- زندگانى چهارده معصوم عليهم السلام (ترجمه إعلام الورى)، فضل بن حسن طبرسى، تهران، اسلاميه، چاپ اول، 1390 ق.

- زندگاني حضرت امام حسن (عليه السلام‏)، علامه مجلسى‏،تهران، اسلاميه‏،1362ش.

- سيره معصومان، سيد محسن امين عاملى، مترجم على حجتى كرمانى‏، تهران، سروش، 1376

- كامل الزيارات، جعفربن محمد ابن قولويه، ترجمه محمد جواد ذهنى تهرانى‏، تهران‏، پيام حق‏، 1377 ش‏.

- كامل الزيارات‏، جعفر بن محمد ابن قولويه، محقق و مصحح: عبدالحسين امينى، نجف اشرف‏، دار المرتضوية، 1356 ش‏.

- منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل علیهم السّلام، حاج شیخ عباس قمی، قم، دلیل، 1379

- نگاهي به زندگي دوازده امام، علامه حلي، محمد محمدي اشتهاردي، تهران، انتشارات اسلامي، 1385

إحقاق الحقّ: ج 11، ص 20 س 1، بحارالأنوار: ج 44، ص 30

کد

تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی (ع) ترجمه کتاب «الحیاة السیاسیة للإمام الحسن (ع) » ، علامه سید جعفر مرتضی عاملی، مترجم محمد سپهری.

- امام حسن (ع) الگوی زندگی، حبیب الله احمدی.

- حسن کیست، فضل الله کمپانی.

- حقایق پنهان، احمد زمانی.

نام:
ایمیل:
* نظر: