حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس:
«طلوع انقلاب اسلامی در ایران، فصل جدیدی در مبارزهی برای فلسطین گشود. از
اوّلین قدمها یعنی بیرون راندن عناصر صهیونیست که ایرانِ دورانِ طاغوت را
یکی از پایگاههای امن خود میشمردند و سپردن محلّ سفارت غیر رسمی رژیم
صهیونیست به نمایندگی فلسطین و قطع جریان نفت، تا کارهای بزرگ و
فعّالیّتهای گستردهی سیاسی، همه موجب پدید آمدن «جبههی مقاومت» در کلّ
منطقه شد و امید به حلّ مسئله در دلها شکفت.»
دکتر محمد البحیصی، رئیس جمعیت دوستی ایران و فلسطین به بررسی تأثیر پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران بر مسئلهی فلسطین پرداخته است.
بسم الله الرّحمن الرّحیم؛ سلام و درود خداوند متعال بر پیامبر اکرم صلیاللهوعلیهوآلهوسلم و خاندان پاک و مطهر ایشان.
آنچه که دربارهی حرکت فلسطینیان بهسمت صلح با صهیونیستها و مصالحه
آنها با یهودیان گفته میشود، ما را به یاد یک مقولهی قدیمی میاندازد که
دشمنانِ مسئلهی فلسطین به ترویج آن پرداختند و مدعی شدند که فلسطینیان
وطن خود را فروختند. اما حقیقت چیزی غیر از این است. کسانی که چنین
مقولهای را ترویج کردند، بهدنبال تحقق هدف دیگری بودند و آن، این بود که
بتوانند از این رهگذر، پشت کردن خود به مسئلهی فلسطین را توجیه کنند.
بنابراین، مسائلی را به ناحق و بهصورت ناروا به فلسطینیان نسبت دادند. در
این ارتباط، ضربالمثلی وجود دارد که میگوید: «عیبی را که در خودشان وجود
دارد، به دیگران نسبت میدهند».
اکنون این سؤال وجود دارد که دشمنانِ مسئلهی فلسطین دقیقاً از کدام «صلح»
سخن میگویند؟ آیا میتوان با رژیم صهیونیستی غاصب به صلح دست پیدا کرد؟
آیا زندگی در کنار این دشمن صهیونیستی صلح را به ارمغان میآورد؟ آیا در
پروژه صهیونیستی که به دو بخش غربی و یهودی تقسیم میشود، صلحی وجود دارد؟
امروز پس از گذشت حدود ۲۵ سال، سَر تعداد اندکی از فلسطینیانی که در توهم
نوعی سازش با دشمن صهیونیستی غرق شده بودند، به سنگ خورده است. علت اینکه
آنها چنین توهمی را در طول سالیان متمادی در سَر پروراندند این بود که
هیچگاه نتوانستند واقعیت، ماهیت، مأموریت و چهرهی اصلی این دشمن را
بهخوبی بشناسند. آنها همچنین نتوانستند به مأموریت دشمنان در پروژهی
بزرگ صهیونیستی پی ببرند و بدین ترتیب، دچار اشتباه محاسباتی شده و چنین
اشتباهی را مرتکب شدند.
اما ملت فلسطین نه تنها گزینهی مقاومت را انتخاب کرد، بلکه به آن
بهعنوان تنها گزینه در مقابله با دشمنان نگریست. بنابراین، فلسطینیان
دنبالهروی هیچ گزینهای جز گزینهی مقاومت برای مبارزه با پروژهی
صهیونیستی نیستند. گزینهی مقاومت خود به تنهایی در کنار ایمان به خداوند
متعال ضامن تحقق پیروزی است. علاوه بر این، فلسطینیان به نقاط قوتِ موجود
در امت اسلامی نیز اهتمام ویژهای دارند که این نقاط قوت در محور مقاومت
نهفته هستند. فلسطینیان هیچ گزینهای جز ایفای نقش در خط مقاومت ندارند و
هیچ ارزشی برای توهماتی که با ماهیت خط مقاومت در تعارض است، قائل نیستند.
امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در گذشته به یک عامل بسیار مهم متکی، و آن
محاصرهی کشورهای چهارگانه (لبنان، سوریه، اردن و مصر) که در اطراف اراضی
اشغالی فلسطین واقع شدهاند، بود. در واقع، از آنجایی که صهیونیستها
منطقهی عربی را جزئی از معادلهی نبرد عربی ـ اسرائیلی میدانستند، از
همان بدو تأسیس خود تصمیم گرفتند تا آن [منطقهی عربی] را از طریق ایجاد
پایگاههایی ثابت، تحت محاصره قرار دهند. از همینروی، صهیونیستها در
منطقه روابط بسیار مستحکمی را با سه کشور برقرار کردند؛ کشورهایی که
منطقهی عربی در میان آنها محصور بود. دشمن صهیونیستی همچنین پایگاههایی
را برای خود در این کشورهای سهگانه ایجاد کرد تا حلقهای متشکل از سه کشور
را تشکیل داده باشد. این کشورها، ایران، ترکیه و کشور اتیوپی در آفریقا
بودند.
لذا زمانی که ما از اهمیت انقلاب اسلامی و همچنین برپایی جمهوری اسلامی
ایران سخن میگوییم، در مییابیم که امام خمینیِ بزرگ و به همراه ایشان ملت
مسلمان و عزیز ایران توانستند تمامی این حلقههای تشکیل شده را درهم
بشکنند. انقلاب اسلامی در وهلهی نخست حلقهای را درهم شکست که رژیم طاغوتی
شاه آن را ایجاد کرده بود. بنابراین، میتوانیم بگوییم که انقلاب اسلامی
ایران به رهبری امام خمینی رحمهالله توانست
حلقهی مرکزی تشکیل شده توسط صهیونیستها را برای همیشه از ببرد.
ایرانیان همچنین شعار بزرگ «امروز ایران، فردا فلسطین» را سَر دادند. لذا
ایران که یکی از پایگاههای آمریکاییها و همچنین یکی از پایگاههای مهم
پروژهی صهیونیستی محسوب میشُد به پایگاهی برای مقاومت و به پایگاهی مرکزی
برای تمامی آزادگان جهان تبدیل شد. علیرغم گذشت چند دهه از پیروزی انقلاب
اسلامی، ایران همچنان به نقش خود در حمایت از مقاومت ادامه میدهد و به
فضل خداوند متعال، انشاءالله این حمایت را تا زمان تحقق پیروزی بزرگ
یعنی آزادسازی فلسطین از بحر تا نهر و نابودی غده سرطانیِ خبیث، ادامه
میدهد.
اینجاست که اهمیت بسزای انقلاب اسلامی در ایران بیش از پیش برجسته میشود.
پس از ظهور و بروز این انقلاب بود که جمهوری اسلامی ایران آغوش خود را به
روی مسئلهی فلسطین باز کرد. واقعیت آن است که جمهوری اسلامی ایران با
رویکرد انسانی خود نهتنها آغوش خود را به روی فلسطین و مسئله فلسطین، که
به روی کشورهای جهان عرب و کشورهای جهان اسلام باز کرد. این نبوغ و خلاقیتی
است که امام خمینی رحمهالله از آن
برخوردار بودند. این نبوغ و خلاقیت در واقع نشأت گرفته از یک بصیرت ایمانی
بود؛ بصیرتی که در تمامی اقدامات ایشان در خصوص مسئلهی فلسطین تجلی یافت.
این بصیرت، نبوغ و خلاقیت امام خمینی رحمهالله بود که به مسئلهی فلسطین، جنبهی وسیع انسانی و جهانی اعطاء کرد.
بر اساس آنچه که گفته شد، ما میتوانیم بیش از پیش به عمق نقش مثبتی که جمهوری اسلامی ایران و در رأس آن امام خمینی رحمهالله در پایهریزیِ مواجهه و رویارویی فراگیر با دشمن صهیونیستی و پروژهی صهیونیستی ایفا کردند، پیببریم.
احساس نزدیک بودن تحقق پیروزی، احساسی نیست که بیدلیل ایجاد شده باشد،
بلکه احساسی است که بر مبنای بررسی دادهها و اطلاعات واقعی بهوجود آمده
است. زمانی که ما از پیروزی سخن میگوییم در واقع در حال سخن گفتن از یک
نبرد هستیم؛ نبردی که در آن طرفهای مختلفی وجود دارند. هریک از این طرفها
دارای اهداف و آرمانهایی هستند. در چنین نبردی هم نقاط ضعف و هم نقاط قوت
وجود دارد. زمانی که از نزدیک بودن تحقق پیروزی سخن میگوییم، این بدان
معناست که وضعیت نبرد بهصورت اجمالی برای ما واضح و آشکار گردیده است.
در حال حاضر دو محورِ درگیر با یکدیگر وجود دارند، چراکه پروژهی
صهیونیستی با اشغال فلسطین یک نبردِ جهانی را در منطقه بهراه انداخته
است. در این میان، محور مقاومت نمایندگی حق و حقانیت را برعهده دارد و محور
باطل نیز در چهارچوب پروژهی صهیونیستی ظاهر شده است. در اینجا ما به
وعدهی خداوند متعال ایمان و یقین داریم که فرموده است حق علیه باطل پیروز
خواهد شد. خداوند متعال در این زمینه میفرماید: «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ
عَلَى الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ».
با بررسی کوتاه واقعیت کنونی رژیم صهیونیستی و همچنین واقعیت ائتلاف
شیطانی به سرکردگی ایالات متحدهی آمریکا، درمییابیم که ائتلافِ وسیعِ
متشکل از کشورهای غربی، عربی و رژیم صهیونیستی، از چندین دههی گذشته
تاکنون احساس ضعف، شکست و فروپاشی دارد. علت هم آن است که پروژهی آنها یک
پروژه شیطانی در برابر حق است و این پروژه نمیتواند در برابر حق پیروز
گردد؛ کمااینکه خداوند متعال میفرماید: «إنَّ کَیدَ الشَّیطانِ کانَ
ضَعیفًا».
اما واقعیت آن است که حق و حقانیت، چیزی است که در حال حاضر و در آینده
میتوان به آن تکیه کرد، چراکه این مسیر، مورد تأیید خداوند متعال است.
بدون شک، کسی که در مسیر حق و حقانیت گام برمیدارد، قطعاً پیروز است.
پروژهی مقاومت که جمهوری اسلامی ایران پایهگذار آن است و شهید بزرگ حاج
قاسم سلیمانی طی سالیان متمادی از آن حمایت بهعمل آورد، اکنون در حال میوه
دادن است و سایهی درخت نورانی آن با تمامی شاخه و برگهایش در تمامی جهان
گسترانیده شده و نوید طلوع صبحی جدید را میدهد؛ طلوع صبح پیروزی اسلامِ
عزیز، طلوع صبح آزادی فلسطین و آزادی امت اسلامی و همچنین طلوع صبح پیروزی
نهضت اسلامی و بازیابی نقش برجستهی آن.