کد خبر: ۱۲۴۰۹۳
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۷:۵۱
بسمه تعالی 

سخنی با فرهنگیان فرهیخته

کمتر کسی جرات آن را دارد که اذعان نماید، نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی کشور ناکارآمد است و شاید اگر مقام معظم رهبری بر این عبارت صحه نمی گذاشت، نگارنده نیز از بیان این عبارت واهمه داشت. هر چند این جمله هرگز به معنای کم رنگ کردن زحمات ارزشمند تمامی معلمان خدوم در طول تاریخ نمی باشد و اتفاقا اولین منتقد سیستم تربیت کنونی معلمان می باشند.
به حقیقت، آموزش و پرورش جمهوری اسلامی یک نهاد کاملا وارداتی است. نهادی که در عصر مدرنیته متولد شد و محل تولد این مولود نیز در جایی دیگر بود. متاسفانه این نهاد مقدس، فلسفه و مبانی نظری زادگاه خویش را با خود به همراه آورد، چرا که وقتی مختصات مبانی و فلسفه تحول نظام آموزش و پرورش ملی را واخوانی می نماییم، رد پایی روشن از مولفه های فلسفه تعلیم و تربیت ایرانی- اسلامی  کمتر در آن به چشم می خورد.  شاهد این مدعا عبارتند از؛ عدم ابتنا به فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، کاستی در همپایی با تحولات محیطی، کاستی در تربیت نیروی انسانی متخصص مورد نیاز، ضعف در به روز آوری ساختارها، روندها و فرآیندها، پایین بودن نرخ بهره وری و اثربخشی، ضعف در پاسخگویی به نیازمندی های انقلاب اسلامی در سطوح بومی، ملی، منطقه ای و بین المللی، ضعف در تامین نیازمندی های معیشتی فرهنگیان و...
خلا مشهود نارسایی های مصرح، جامعه تعلیم و تربیت را بر آن وادار نمود تا به فکر تاسیس منشور و نقشه راهی برای حرکت آینده نظام رسمی و عمومی تربیت کشور بیفتند.
به همین منظور سندی با عنوان برنامه درسی ملی تدوین شد. هر چند در گام نخست، شوربختانه به سمت مدل های برنامه ریزی استراتژیک همچون مدل SWOT حرکت کردیم، اما به لحاظ کاستی هایی چند، خوشبختانه این روند متوقف و برای بار سوم در یک چرخشی کاملا هوشمندانه در میانه راه تغییر مسیر داده شد و با مشارکت بیش از ۵۰۰ نفر از زبدگان و فرهیختگان عرصه تعلیم و تربیت در طول قریب ۷ سال تلاش بی وقفه، در قامت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند مذکور نمود عینی یافت. 
البته نقطه آغازین بحث، منجر به تدوین مبانی نظری سند تحول بنیادین شد، به طوری که امروز در دو بخش مبانی نظری سند... (که مبتنی بر بنیان های نظری آموزش و پرورش است) و سند تحول بنیادین که به تعبیری قانون اساسی آموزش و پرورش ما می باشد، رخ عیان کرده است.
این سند کاملا نوآورانه عمل نمود، به طوری که با خلق مفاهیم جدیدی همچون تعریف تربیت، تکوین و تعالی هویت، حیات طیبه، شایستگی های پایه، ارکان سهیم و موثر در تربیت، ساحت های شش گانه و...، افق جدیدی در سیستم تربیتی ایجاد نمود، هر چند که شاه بیت و کلید واژه سند تحول را باید در دو کلمه"حیات طیبه" جستجو کرد، کلید واژه ای که از قرآن کریم اقتباس شده است.
البته بزرگانی همچون علامه جعفری در کتاب حیات معقول، علامه طباطبائی، امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، نظریاتی در مورد مفهوم"حیات طیبه" نگارش نموده اند که جمع نظریات آنان به زعم نگارنده حول یک محور اشتراک نظر دارد و آن، اینکه، حیات طیبه به آخرت و قیامت قابل احاله نیست، بلکه دنیای جامدات امروزین، آغاز حیات طیبه و به حقیقت این مقصد پایانی است که آخرت است. این سند بدنبال تاسیس انسان عامل بوده و با پرهیز از نظریه انسان تک ساحتی امثال هربرت مارکوزه، فقط یک بعد از انسان را مخاطب قرار نداده و نگاهی جامع نگر به پدیده تربیت نموده است. 
به هر حال این سند، با ایجاد چرخش تربیتی بر مدار تربیت دینی، نگاه تجزیه ای و تفکیکی را تبدیل به نگاهی یک پارچه و کل نگر، کنترل بیرونی را به خویشتن بانی درونی، انتقال اطلاعات و حافظه محوری را به کسب شایستگی های مهارت پایه و خلاقیت زا و فهم محور، پذیرش انفعالی شرایط محیطی را به تکوین و تعالی هویت و کنشگر فعال در محیط، آموزش مدرک گرا و اشتغال زا را به تربیت متوازن در تمام ساحت ها تبدیل نموده است.
برای تحقق این مهم، به نظر می رسد تمامی عناصر ۳۲ گانه برنامه درسی ذیمدخل بوده اما نقش بزرگ و بی نظیر معلم و اراده متعلم را باید در صدر فهرست عوامل احیاگر سند تحول بنیادین برشماری کرد.
کوتاه سخن آنکه؛ اگر نظام تربیتی ما بخواهد کارآمدی و معناداری خود را حفظ و روزاروز بر قطر مقبولیت علمی، دینی و الهی آن بیفزاید، باید با تاسی جستن از سند مذکور ، تغییرات قصد شده داده تا بدین وسیله، بستر و زمینه مناسب برای تحقق یک "انقلاب تربیتی" فراهم آید و همانا محور این انقلاب تربیتی می تواند صرفنظر از همه نامهربانی ها، کج داوری ها و ندیدن های معلم، "معلم" باشد.
من ا... توفیق

دکتر ناصر جوکار
مردادماه ۱۳۹۹

نام:
ایمیل:
* نظر: