کد خبر: ۱۲۴۱۷۵
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۷:۵۵
* جریان های شعری معاصر فارسی * علی حسین پور چافی * چاپ اول، تهران: امیرکبیر، 1384.
شهرام کارگر دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد/   مدرس دانشگاه/ فرهنگی بسیجی شهرستان جهرم

اشاره

کتاب جریان­های شعری معاصر فارسی، 

واژه­های کلیدی: جریان، شعر معاصر فارسی، حسین­پور چافی.ی حسین­پور چافی است. این کتاب منبعی غنی و ارزشمند در زمینۀ شعر معاصر فارسی است که مؤلّف با نگاهی ژرف و شیوه­ای آکادمیک و با طبقه­بندی منطقی موضوعات، شعر فارسی را از کودتای ۱۳۳۲ تا انقلاب ۱۳۵۷ بررسی کرده است. در این مقاله ضمن معرّفی و بررسی کتاب، به برخی نقاط قوّت و ضعف این اثر نیز اشاره شده است.

مقدّمه

در سال­های اخیر کتاب­های مختلفی در عرصۀ تاریخ ادبیات معاصر فارسی، به ویژه در زمینۀ شعر به چاپ رسیده است. شیوۀ نگارش در تعداد زیادی از این کتاب­ها به صورت 
زندگینامه­ای است و پس از سال­شمار زندگی شاعر و معمولاً تعریف و تمجید از شخصیت مورد بحث، با ذكر آثار و تألیفات وی سخن به اتمام می­رسد که البته با توجّه به اهداف این گونه کتب و نویسندگان آنها، مطالب این کتاب­ها نیز در خور فایده است. تعدادی از گردآورندگان نیز به بیان نمونۀ شعر شاعران معاصر و یا گزیدۀ اشعار آنان با توجّه به سلیقۀ شخصی خود پرداخته­اند. امّا دستۀ سوم کتاب­هایی است که به نقد و تحلیل و بررسی ادبیات (شعر یا نثر)، به دور از تعریفات و تعارفات تکراری و با دیدی ناقدانه و روشنگرانه و شیوه­ای آکادمیک همّت گماشته­اند؛ از جملۀ این کتاب­ها، جریان­های شعری معاصر فارسی، نوشتۀ زنده­یاد1 دکتر علی حسین­پور چافی است، که در این مقاله به آن پرداخته می­شود.

دربارة کتاب

جریان­های شعری معاصر فارسی در واقع رسالۀ دکتری مرحوم حسین­پور چافی است که به راهنمایی دکتر سیروس شمیسا و مشاورۀ دکتر غلامحسین­زاده و دکتر سعید بزرگ بیگدلی، در سال ۱۳۸۰ در دانشگاه تربیت مدرّس تهران از آن دفاع شده و در سال ۱۳۸۱ به عنوان «پژوهش فرهنگی تشویقی سال» (دورۀ هفتم) برگزیده شده است و پس از ویرایش و اصلاحات نهایی، در سال ۱۳۸۴ توسّط مؤسّسۀ انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده است.

این کتاب، که تحقیقی دانشگاهی است، در یک پیش گفتار و مقدّمه و ۷ فصل تدوین یافته است. در پیش گفتار و مقدّمه ابتدا به چگونگی تدوین کتاب پرداخته شده و سپس مروری کوتاه بر تاریخ هزارسالۀ شعر فارسی، اوضاع سیاسی و فرهنگی زمان مشروطه -به عنوان عصر بیداری- و تغییر سبک و قالب و زبان و بیان از این زمان به بعد، بررسی تجدّدخواهی روشنفکران و روی هم­رفته، تغییرات پی در پی در جهت شیوۀ تازه و موضع­گیری­های ادبا و به وجود آمدن آثار مغایر با پیشینیان ادامۀ بحث را تشکیل می­دهد.

فصل اول، که عنوان «کلّیات و تعاریف» دارد، به پیشینۀ تقسیم­بندی شعر و شاعران معاصر و تقسیم­بندی­ها و نام­گذاری­های دیگران به عنوان مشخّص کردن سبک و کاستی­ها و نارسایی­های آن شیوه­ها اشاره شده و ضمن نقد و توضیح صحیح و مستدل، مزایای 
تقسیم­بندی شعر معاصر ارائه شده در کتاب بیان شده است. همچنین توضیح دربارۀ اصطلاح «جریان» در مقایسه با دو اصطلاح «سبک» و «مکتب»، خود بحثی جالب و محکم است که چرایی انتخاب این واژه را مشخّص می­کند. «چنین استنباط می­شود که آنانی که این اصطلاح را دربارۀ گروه­های خاصّی از شاعران معاصر به کار می­گیرند، آگاهانه یا ناخودآگاه به برخی از نکات توجّه دارند: یکی اینکه گویی این جریان­ها هنوز به آن حد از وسعت و عظمت که مکاتب شعری کهن بدانها دست یافته­اند، نرسیده­اند تا به کسب عناوینی چون مکتب یا سبک [...] نایل شوند. دیگر اینکه این جریان­ها پدیده­هایی جدیدند و هنوز جاری هستند و هنوز کاملاً ثبات و قرار و قوام نیافته­اند [...] این نکته نیز به ذهن خطور می­کند که گویی همانند مکاتب شعری کهن، که هریک به شاخه­ها و شعب و گرایش­های مختلفی تقسیم 
می­شده­اند، شعر نو نیز با همۀ فراز و فرودهایش، سبک شعر دوران معاصر یا مکتبی جدید در عرصۀ فارسی است و تمامی شاخه­ها و گرایش­های منشعب از آن، جریان­هایی بیش نیستند؛ جریان­هایی که در نهایت به رودی واحد تبدیل می­شوند و به دریایی واحد می­ریزند» (حسین­پور چافی، ۱۳۸۴: ۴۵- ۴۶).

دربارۀ اصطلاح «معاصر» نیز مؤلّف محدوده های این دوره را با استناد به کتب ادبیات معاصر بیان کرده است و نهایتاً حول و حوش سال ۱۳۰۰، را که مقارن با انتشار افسانۀ نیما و اولین رمان و داستان کوتاه و نمایشنامه نو هم هست، برای نقطۀ آغاز ادبیات معاصر، موجّه­تر و منطقی­تر می­داند و حق هم همین است.

فصل­های بعد این کتاب به معرّفی شش جریان شعری دوران بیست و پنج سالۀ مورد بحث (۱۳۳۲ - ۱۳۵۷) می­پردازد. فصل دوم: جریان شعر سنّت­گرای معاصر؛ فصل سوم: جریان شعر رمانتیک عاشقانه و فردگرا؛ فصل چهارم: جریان شعر رمانتیک جامعه­گرا و انقلابی؛ فصل پنجم: جریان شعر سمبولیسم اجتماعی؛ فصل ششم: جریان شعر موج نو و حجم­گرا، و فصل هفتم: جریان شعر مقاومت.

مؤلّف تقریباً در همۀ این فصول با عناوین مختلف به سرآغاز و پیشینۀ هر جریان و بررسی پیدایش و گسترش این جریان­ها پرداخته و در حین بحث به تقسیم­بندی­های اصولی و منصفانه می­پردازد؛ مثلاً در فصل دوم، تمام شاعران سنّت­گرا را در یک گروه جای نمی­دهد و خط شعری ایرج دهقان، رهی معیّری و محمدعلی بهمنی را از هم تفکیک داده و برای خواننده روشن می­کند. همچنین گاهی که احساس می­شود نیاز به توضیحات و روشنگری بیشتری هست، مؤلّف مستنداً سطور بیشتری را به تحقیق اختصاص می­دهد. در فصل سوم به جریان شعر رمانتیک عاشقانه و فردگرا می­پردازد و در فصل چهارم، ضمن بررسی مفهوم و ماهیت جریان شعر رمانتیک جامعه­گرا و انقلابی و تجزیه و تحلیل این جریان، تفاوت آن با جریان رمانتیک عاشقانه و فردگرا (فصل قبل) را بیان می­کند و خواننده را به وادی جدیدی از جریان رمانتیک رهنمون می­شود؛ در فصل پنجم در بیان جریان سمبولیسم اجتماعی قلم می­زند و معنای اصطلاحی و خاص آن و شباهت­ها و تفاوت­های آن با سمبولیسم اروپایی و چگونگیِ رواج آن در شعر ایران را مفصّلاً توضیح می­دهد؛ چنان که نزدیک به ۱۰۰ صفحه فقط به این فصل اختصاص می­یابد. البته در فصول دیگر نیز بسته به چگونگی موضوع و یا نو بودن آن، نوع بیان مبحث تغییر کرده و حجم کتاب نیز سبک­تر و سنگین­تر می­شود. در دو فصل پایانی کتاب، جریان «شعر موج نو و حجم­گرا» و جریان «شعر مقاومت» را تقریباً با همان سبک و سیاق چهار فصل قبل بررسی می­کند و موشکافانه و با در نظر گرفتن جوانب و زوایای مختلف، مختصّات این جریان­ها و پستی و بلندی­ها و بعضاً تقابل آنها را نیز برای خواننده آشکار می­کند.

مباحث مشترک در همۀ این فصول شش­گانه2، ویژگی های زبانی- ادبی و محتوایی- فکری جریان­هاست. مؤلّف در این فصول، بعضاً بیانیه­ها و مانیفست­های نیمه­رسمی و رسمی برجستگان این جریان­ها را که در آثارشان یا در مجلّات و نشریات آن زمان درج شده است، بیان می­کند. نوع بیان و چگونگی استفاده از زبان، بسامد کلمات و استفاده از واژه­های خاص و بعضاً قراردادی، قوالب شعری برتر و نوع استفاده از وزن و قافیه و تصویرگری­های خاص هر جریان، مسائلی است که در ویژگی­های زبانی و ادبی این جریان­ها بررسی می­شود. توجّه به مضامین و درون­مایه­های برتر و اختصاصی در هر جریان، جنبۀ متفکّرانه یا احساسی بودن و خیال­انگیز بودن اشعار، اجتماعی یا شخصی بودن اشعار و مسئلۀ تعهّد در برابر اجتماع و مردم هم از مواردی است که به عنوان ویژگی­های محتوایی و فکری جریان­های شعری معاصر به آن پرداخته شده است.

نقاط قوّت

کتاب جریان­های شعری معاصر فارسی از بهترین منابع در زمینۀ شعر معاصر است و اگر به دیدۀ انصاف در آن نگریسته شود، نقاط قوّت مختلفی را در آن می­توان دید که به بررسی بعضی از آنها می­پردازیم:

- منابع: حسین­پور چافی از ۱۷۷ منبع خوب و معتبر در زمینۀ ادبیات معاصر استفاده کرده که از لحاظ تعداد نیز قابل توجّه است. جالب اینکه بعضی از این منابع، کمیاب است و یا به ندرت در کتب ادبی معاصر نامی از این آثار و پدیدآورندگان آنها آورده شده است.

- تعدّد شاعران: در این کتاب از بیشتر شاعران معاصر که در فاصلۀ زمانی ۱۳۳۲ و حتی قبل از آن تا انقلاب ۱۳۵۷ زندگی می­کرده­اند و در روند، گسترش و حرکت جریان­های معاصر شعر فارسی به نوعی مؤثر یا دخیل بوده­اند، نام برده است. در هر فصل تعدادی از آنان را به عنوان برجستگان هر جریان، بیشتر مورد بررسی قرار می­دهد. از جریان شعر سنّت­گرای معاصر، رمانتیک عاشقانه و فردگرا، رمانتیک جامعه­گرا و انقلابی، سمبولیسم اجتماعی، موج نو و جریان شعر مقاومت، هرکدام به ترتیب ۵، ۷، ۵، ۷، ۲ و ۳ شاعر را مورد بررسی دقیق قرار می­دهد و سال­شمار زندگی ادبی و مختصّات شاعری آنان را متناسب با جریان مورد بحثش توضیح می­دهد. علاوه بر آن، پیش از بحث دربارۀ شاعران مشهور هر جریان، نمونه­ای از شعر شاعران آن جریان را می­آورد و مختصّات زبانی و محتوایی را در آن زیر ذرّه­بین نقد، مورد بحث قرار می­دهد. همچنین در پایان هر فصل از فصول شش­گانه، تعدادی از شاعران همان جریان را آورده و گاهی مختصراً آنان را معرّفی می­کند. روی­هم­رفته در این کتاب از بیش از ۲۰۰ شاعر معاصر نام برده شده است.

- انصاف و عدالت و استدلال قوی: اگر به سراسر کتاب جریان­های شعری نگاهی بیفکنیم می­بینیم که همه جای کتاب با استناد و استدلال بحث می­شود و در بیان هر جریانی نقاط قوّت و ضعف و اوج و فرود آن جریان را منصفانه بیان می­کند. همان گونه از شاملوی نوپرداز بحث می­کند که از حمیدی سنّت­گرا و از کارو -که شاعری ارمنی است- یا خسرو گلسرخی -که دارای گرایش مارکسیستی است- چنان سخن می­گوید که از دیگران. علاقه و سلیقۀ شخصی خود را در نوشتۀ تحقیقی دخالت نمی­دهد و بدون اینکه به کسی بتازد و یا تعارفی داشته باشد، منصفانه و محترمانه به نقد جریان یا شاعر می­پردازد؛ مثلاً در صفحۀ ۶۲ عدم توفیق قصیده را منصفانه بیان می­کند و در صفحۀ ۶۸ درباره وزن جدید شعر و نظرات سیمین بهبهانی و انتقاد حسین منزوی از وی، و در صفحات ۷۵ و ۷۶ و ... درباره ناکارآمدی بعضی از شعرهای سنّت­گرایان معاصر و تحوّل تدریجی یا دیرهنگام و بعضاً بی­توفیق نگرش آنان به انصاف سخن می­گوید. همچنین در صفحۀ ۱۲۲ با اشاره به استفاده از مختصّات زبانی سبک­های کهن در شعرهای رمانتیک، که گاهی باعث کهنگی زبان یا اضطراب سبکی 
می­شود، و در فصل ششم دربارۀ شاعران موج نو و حجم­گرا و راهِ نه چندان صحیح آنها و 
بی­تعهّدی آنها در مقابل اجتماع و ... بدون غرض و با نهایت انصاف و با استناد قوی، خواننده را آگاه می­سازد. موارد دیگری نیز وجود دارد که به دلیل دوری از اطناب از ذکر آنها خودداری می­شود.

- فصل­بندی، تقسیمات و عنوان­بندی منظّم: سبک و شیوۀ نگارش کتاب مشخّص 
می­کند که نویسنده علاوه بر اشراف کامل بر موضوع، به شیوۀ تحقیق درست نیز واقف است. از ابتدای کتاب، عنوان­ها متناسب با متن آورده شده است و یک جریان­بندی کامل و 
تمام­عیار در حدّ بضاعت کتاب آشکار است. مؤلّف گاهی دربارۀ واژه­های عنوان­ها نیز توضیح می­دهد و به تعبیر دیگر، کلید واژه­هایی به دست خواننده می­دهد؛ مثلاً در صفحات ۴۱ و ۴۷ دربارۀ دو واژۀ «جریان» و «معاصر» و یا در صفحات ۲۹۷ تا ۳۰۶ دربارۀ دو اصطلاح «موج نو» و «حجم­گرایی» و در صفحات ۱۹۵ تا ۲۰۸ دربارة «سمبولیسم» مفصّلاً توضیح می­دهد. همچنین گاهی هر جریان را دوباره تقسیم­بندی می­کند و شاعران مختلف را در شاخه­های جداگانۀ یک جریان جای می­دهد، که نمونه­اش را در صفحات ۳۵۳ تا ۳۵۹ که شاعران جریان مقاومت را در دو شاخۀ «مذهبی» و «خلقی و چپ­گرا» معرّفی کرده است، می­بینیم.

از دیگر جوانب این نظم، اختصاص صفحات به هر فصل متناسب با عناوین و موضوعات است؛ چنان که مثلاً به فصل دوم که مبحثی گسترده و جریانی سابقه­دار است و از حدود ۷۰ شاعر به انحاء مختلف نام برده شده، ۵۷ صفحه اختصاص یافته است و در فصول بعد نیز تقریباً به همین نسبت و با در نظر گرفتن موضوعات و روند هر جریان، تعداد صفحات کم و زیاد شده است؛ به عنوان مثال، در فصل چهارم (رمانتیک جامعه­گرا و انقلابی، ۳۱ صفحه) به دلیل اشتراكاتی که با فصل قبل (رمانتیک عاشقانه و فردگرا، ۵۱ صفحه) دارد، تعداد صفحات کمتری اختصاص داده شده است.

- محدودۀ زمانی: بررسی دوران ۲۵ساله، که فاصلۀ دو رویداد سیاسی مهم نیز هست، از جملۀ نقاط قوّت این کتاب است. علاوه بر توجّه به اینکه این زمان از نظر سیاسی و فرهنگی مسیری پرفراز و نشیب را طی کرده است، محدود کردن آن به محقّق این امکان را داده است که در دایرۀ تحقیق خود امکان جولان بیشتری داشته باشد و بهتر بتواند مسائل را بررسی کند. نکته اینجاست که مؤلّف پا را از دایرۀ تحقیق بیرون نگذاشته و تمام مطالب کتاب را به بررسی شعر معاصر دوران ۲۵سالۀ کودتای ۱۳۳۲ تا انقلاب ۱۳۵۷ اختصاص داده و خواننده را در این مسیر به بیراهه نمی­برد و به مقاصد ناخواسته نمی­رساند. به تعبیر دیگر، حسین­پور چافی قبل و بعد از دوران مذکور را بررسی نمی­کند و با محدود کردن گسترۀ بحث، این امکان را به خود می­دهد که موضوعات را به طور مطلوب تجزیه و تحلیل کند.

نقاط ضعف

با اینکه کتاب جریان­های شعری معاصر فارسی منبعی غنی و ارزشمند در زمینۀ شعر معاصر است، امّا وادی نقد و داوری، نگاهی منصفانه را که قوّت و ضعف ببیند و بررسی کند، می­طلبد؛ بنابراین به برخی از نقاط ضعف کتاب می­پردازیم:

- اغلاط چاپی (ویرایشی): هرچند اغلاط چاپی در این کتاب بسیار کم مشاهده می­شود و مؤسّسۀ انتشارات امیر کبیر نهایت دقّت را در چاپ و ویرایش این کتاب به خرج داده است، ولی به هر حال مواردی نیز وجود دارد که در جدول زیر به چند مورد اشاره می­شود و امید است در چاپ­های بعدی برطرف شود:

صفحه

غلط

صحیح

ص 222، س 5

سوداگرای

سوداگری

ص 345، س7 و 17

قنقوس

ققنوس

ص 353، س 10

اخلاق

خلاق

صفحه ۲۵۶ از سطور ۱۴ تا ۱۹ نظر احمد شاملو به صورت نقل مستقیم آورده شده است، که نشانی از منبع این نقل قول دیده نمی­شود.

- چاپ مجدّد: متأسّفانه و به گواهی سایت­ها و منابع دیگر3، چنین منبع غنی و پرباری تاکنون به چاپ دوم نرسیده است. ظاهراً بعد از فوت مرحوم حسین­پور چافی، چاپ مجدّدی از این کتاب صورت نگرفته است؛ چنان که در کتابفروشی­های تهران و شهرستان­ها، تا 
آن­جایی که نگارندۀ این سطور اطّلاع دارد، نمی­توان و شاید به سختی می­توان نسخه­ای از این کتاب را به دست آورد.

- فهرست اعلام: با وجود اینکه در این کتاب از بیش از ۲۰۰ شاعر نام برده شده و از ۱۷۷ منبع استفاده گردیده است، جای فهرست اعلام در پایان کتاب خالی است و این نیز می­تواند مشکلی در جهت دسترسی سریع به مطالب مورد نظر ایجاد نماید.

پی­نوشت

* دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد / فرهنگی بسیجی شهرستان جهرم/ مدرس دانشگاه

1. حسین­پور چافی از استادان جوان و عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان بود که «هنگامی که متوجّه قطع امید پزشکان از مداوای بیماری یکی از دانشجویانش می­شود، او را با ماشین شخصی خود جهت معالجه به اصفهان می­برد و در راه بازگشت از اصفهان به کاشان در اثر سانحه جان خود را از دست می­دهد» (www. samt. ac. ir. blogfa. com)

2. در این نوشتار منظور از فصول ششگانه، فصل های ۲ - ۷ است که جریان­های شش­گانۀ شعر معاصر مورد نظر مؤلّف را بررسی می­کند.

٣. منظور، سایت­های مرتبط با حسین­پور چافی و کتاب جریان­های شعری معاصر فارسی است -که نام بعضی از آنها در کتابنامه آمده است- و تماس تلفنی این­جانب با دکتر راستگو، از دوستان مرحوم حسین­پور در دانشگاه کاشان.

کتابنامه

- حسین­پور چافی، علی، ۱۳۸۴، جریان­های شعری معاصر فارسی. چاپ اول، تهران: امیر کبیر.

- http://www.amir kabir.net

-http://www.finaleshop.com

- http://www.kashanu.ac.ir

- http://www.samt.ac.ir.blogfa.com



نام:
ایمیل:
* نظر: