در پاسخ به بیانیه ی پر از خلاف واقع افراد به ظاهر معترض، جمعی از دانشجویان بسیجی ضمن محترم شمردن حق آزادی بیان، گروه های مخالف را به مناظره دعوت کردند.
به گزارش خبرگزاری تنویر جمعی از دانشجویان بسیجی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در پاسخ به بیانیه دانشجویان به ظاهر معترض علی رغم محکوم کردن ادعا های خلاف واقع آنان و همچنین رفتار بدور از اخلاق برخی ها، آنان را به مناظره رسمی دعوت کردند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّـهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلاً{نساء، آیه ۱۵۰}
ضرب المثلی وجود دارد که "يكي گفت: خسن و خسين هر سه دختران مغاويه بودند كه در مدينه آنان را گرگ دريد.
گفتند: خسن و خسين نبود، حسن و حسين بود. هر سه نبود، هر دو بود. دختر نبود، پسر بود. مغاويه نبود معاويه بود. معاويه هم نبود علی(ع) بود. در مدينه گرگ آنها را پاره نكرد بلكه امام حسن را زنش زهر داد، امام حسين را هم شمر ملعون در صحرای كربلا شهيد كرد. آن كسي را هم كه گرگ خورد حضرت يوسف بود آن هم در مدينه نبود در راه كنعان به مصر بود آن هم نخورد بلكه برادرهاش گفتند خورد كه از اصل دروغ بود"
حال بیانیه جدید منتشر شده توسط به ظاهر معترضین، مصداق ضرب المثل بالاست که در هر جمله آن، خلاف واقع و تحریف کلمات و واقعیت از موضع اصیل آن مشاهده میشود.
در ادامه برای روشن شدن حقیقت به نکاتی اشاره خواهد شد:
۱- در ابتدا توصیه میکنیم دوستان مصداق وسطباز نباشند و کمی از میانه لحاف فاصله بگیرند؛ و درحالی که بخش عظیمی از قرآن را نادیده گرفتهاند، از یک آیه برای روایت خود از صحنه سوءاستفاده نکنند.
آیا آیات قرآن در ضرورت حجاب را نخواندهاید؟
از آیات قرآن استفاده میکنید اما اولین اعتراض شما در لزوم حذف حکم خداست؟
آیا این آیه قرآن را ندیدهاید که "ای كسانیكه ايمان آوردهايد! اگر فاسقی برای شما خبری مهم آورد تحقيق كنيد، مبادا (از روی زودباوری و شتابزدگی تصميم بگيريد و) ناآگاهانه به گروهی آسيب رسانيد، سپس از كردهی خود پشيمان شويد."
اگر این اصلِ مسلمِ غیر قابل انکارِ عقلیِ قرآن را قبول دارید، چرا قبل از مشخص شدن علت فوت مرحومه مهسا امینی، به مجازات قاتل ذهنی خود پرداختید، کشور را با آشوب مواجه کردید و زمینه کشته شدن و به شهادت رسیدن مردم همین سرزمین را مهیا کردید تا آنجا که داعش و گروه های تجزیه طلب طمع به جان مردم و خاک این کشور کردند؛ یکی عملیاتی تروریستی در دل این کشور انجام داد و دیگری پرچم های تجزیه طلبانه را به نمایش گذاشت.
در شروع بیانیه از آیه قرآن برای حق اعتراض استفاده کردهاید؛ اما مطابق کدام اصل اسلام و قرآن به فحاشی و تهدید به خونریزی و قتل روی آوردهاید؟
مگر احترام به اساتید و بزرگان حتی از جبهه مخالف مورد سفارش و تأکید اسلام نیست که در واکنش به صحبت کردن اساتید همین دانشگاه که برای شنیدن حرف شما آمدهاند، شروع به هو کشیدن و فحاشی میکنید؟
۲- این گروه پر سر و صدا شعار پیشرفت کشور سر میدهند و ریاکارانه از مردم سخن میگویند؛ اما کلاس ها و راندهای آموزشی دانشگاه را تعطیل میکنند و همفکران و هم گروهی هایشان در خارج از دانشگاه، مردم را با تهدید مجبور به بستن مغازه هایشان میکنند. باید پرسید آیا شما طرفدار پیشرفت کشور و مردم هستید یا خود مخلّ سلامت و معیشت مردم میباشید؟
در واقعه رخ داده در محل سالن سینا و صدرا از مجموعه آموزش دانشکده پزشکی و حراست دانشگاه تقاضای شفافیت در این زمینه را داریم و اقدام ناصحیح نیروهای امنیتی را محکوم مینماییم؛ اما برای تمام اعضای آن ورودی روشن است که عدهای از آنها قصد اعتصاب داشتهاند و ناامنی مسیر صرفاً یک بهانه است که اگر قصد ورود به سالن امتحان را داشتند، مراقبان امتحان تا ۳۰ دقیقه پس از زمان مقرر و قبل از وقوع آن حادثه، منتظر این گروه برای حضور در جلسه امتحان بودهاند.
۳- در بیانیهتان از تقاضای مجوز برای اعتراض و تجمع گفتهاید؛ ما دانشجویان انقلابی که همواره تیغ نقد و اعتراضمان متوجه مسئولین مختلف بوده است، ضمن حمایت از حق اعتراض و آزادی بیان، این سؤال را داریم که کدام دستگاه برای فحاشی رکیک و تهدید دیگران به قتل، مجوز صادر میکند؟
مجوز نداشتن شما یک مسئله فرعی است که موضوع مهمتر، نحوه اعتراض شما، رفتارها و شعارهایتان است.
لازم به ذکر است تا هنگامی که در مقابل فحاشی ها و حرکات اشتباه همفکرانتان نایستید و یک مرز مشخص با اینگونه رفتارها ترسیم نکنید، شما نیز جزوی از آنان محسوب میشوید.
۴- متفکران انقلاب اسلامی همواره از فکر مخالف استقبال کرده اند و پاسخ قلم را با قلم داده اند، اما دروغ و تحریف و افترا با آزادی بیان متفاوت است.
نمیتوان دروغی منتشر کرد که موجب بر هم زدن نظم جامعه شود یا شخصیت اول کشور را تهدید به مرگ کرد و قوانین دانشگاه و کشور را زیر پا گذاشت و همچنان از آزادی سخن به میان آورد.
این گروه معترض که تا الان هیچگونه مبانی و ایدهای از خود بروز نداده اند، خوب است به این سؤال پاسخ دهند حد آزادی چیست و چگونه تعیین میشود؟
چگونه میشود دم از آزادی زد اما دانشجویان را تهدید به عدم شرکت در کلاس کرد؟
چگونه میشود در تجمعات از حق و حق مداری سخن گفت و در خفا اجانب را اجیر کرده تا برای دانشجویان بسیجی و خانوادهشان مزاحمت ایجاد کرده و آنها را تهدید به قتل کنند؟
چگونه میشود شعار "زن و آزادی" داد اما دختران بسیجی و مذهبی یا هرکسی که پوششی خلاف میل شما دارد را تهدید کرد و در حرکتی ذلیلانه که ناشی از رذالت مجریان آن دارد، اسامی این طیف از زنان را بر در و دیوار خوابگاه زد و آنها را تهدید کرد؟
شعار آزادی میدهید اما پوستر تصاویر شهدای شاهچراغ بر دیوار خوابگاهها را نیز تحمل نمیکنید!
این همان آزادی است که قرار بود برای مردم به ارمغان بیاورید؟!
۵- دم از انصاف و حق مداری می زنید در صورتی که مینیبوس های دروغین را برای مشتری جمع کردن به متنهای تهی از واقعیت خود اضافه می کنید.
از حضور نیروهای لباس شخصی مسلح در دانشگاه میگویید!! اما مانند سایر سخنانتان هیچ سند و مدرکی برای آن ارائه نمیکنید.
۶- از سخن گفتن دانشجویان انقلابی با اساتید شاکی و معرض هستید، اما بیش از آن میبایست از نوشتن نام اساتید بدون اجازه آنان و همچنین عدم اطلاع کامل اساتید از محتوای نامهتان سرافکنده و نادم باشید که قطعاً دروغ شما پیرامون اعتراض غیرمسالمت آمیز و فحاشیهایتان برای اساتید روشن خواهد شد.
ای کاش همچون بسیجیان در اردوهای جهادی شرکت می کردید و با درد مردم آشنا می شدید تا به جای همراهی با رسانه های سعودی و صهیونیزم جهانی با مردم مستضعف همین کشور همراهی می کردید؛ و ای کاش به جای فحاشی، شعار اقتصادی سر می دادید، تا بگوییم دغدغه مردم را دارید.
ای کاش چند مورد حضور گسترده خود را نام میبردید تا بگوییم شما نیز مانند بسیجیان در حوادثی مثل سیل و زلزله و کرونا و... یاریرسان و خادم مردم بوده اید.
در پایان مانند چند بیانیه سابق ضمن محترم شمردن حق آزادی بیان و اعتراض، گروه مخالف را دعوت به گفتگو و انجام مناظره میکنیم.
والسلام علی من التبع الهدی
جمعی از دانشجویان بسیجی دانشگاه علوم پزشکی شیراز.