آخرین اخبار
کد خبر: ۴۷۴۸
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۰ - ۰۷:۴۲
ناوهای هواپیمابر آمریکا در خلیج‌فارس هدف‌هایی بزرگ و سیبل‌هایی متحرک برای موشک‌های ایران هستند و لذا هزینه هرگونه اقدام نابخردانه برای این کشور بسیار بالا خواهد بود.

خلیج فارس، آبراهی در امتداد دریای عمان و در میان ایران و شبه‌ جزیره عربستان است که مساحت آن در حدود ۲۳۷ هزار کیلومتر مربع است و سومین خلیج بزرگ جهان محسوب می‌شود.

کشورهای ایران، عمان، عراق، کویت، امارات، قطر، بحرین و عربستان سعودی در کنار این خلیج هستند و خلیج فارس، در واقع محور تبادلات تجاری و انتقال انرژی میان اروپا، آفریقا، آسیای جنوبی و جنوب شرقی محسوب می‌شود و از نظر راهبردی نیز در منطقه خاورمیانه، به عنوان بزرگترین و مهمترین مرکز ارتباطی بین این سه قاره است که بخشی از سیستم ارتباطی اقیانوس اطلس، دریای مدیترانه،‌ دریای سرخ و اقیانوس هند نیز هست.

این منطقه منبع مهم انرژی‌های جهان و منبع سرشار نفت و گاز است که از نظر جغرافیای سیاسی، استراتژیک و انرژی یک پهنه آبی مهم و حساس در دنیا محسوب می‌شود.

پس از جنگ نفت‌کش‌ها که در جریان جنگ ایران و عراق رخ داد بسیاری از کشورهای غربی بر آن شدند تا به بهانه حفظ امنیت این منطقه راهی این خلیج راهبردی شوند و با بهانه حفظ امنیت این ناحیه، نفوذ خود را گسترش و نقش خود را در کارهای داخلی کشورهای حاشیه این خلیج دخالت دهند.

جمهوری اسلامی ایران بیش از هر کشور دیگری بر دریای جنوب و خلیج فارس مسلط است که یکی از علل آن وجود مرز آبی زیاد ایران با آن است که این مرز آبی ۱۴۰۰ کیلومتر و با احتساب جزایر به ۱۸۰۰ کیلومتر می‌رسد.

از سوی دیگر بسیاری از جزایر خلیج فارس متعلق به ایران بوده که برتری کاملی به لحاظ مرز آبی و وضعیت جغرافیایی نسبت به سایر کشورهای همسایه خلیج فارس به ایران می‌دهد.

بنابراین در حقیقت تمام نوار شمالی خلیج فارس متعلق به ایران است و از سوی دیگر طول خلیج فارس از تنگه هرمز تا آخرین نقطه پیشروی آن در جهت غرب در حدود ۸۰۵ کیلومتر بوده که تاکید دیگری بر اهمیت نکته مذکور است.

در شرقی‌ترین بخش خلیج فارس تنگه هرمز، دومین تنگه پر تردد دنیا است و به نوعی می‌توان آن را شاهراه انرژی جهان دانست زیرا در حدود ۴۰ درصد نفت حمل شده توسط نفت‌کش‌ها و ۲۵ درصد کل عرضه جهانی نفت از این آبراه عبور می‌کند و این خود گواه اهمیت بسیار زیاد حفظ امنیت این تنگه خواهد بود.

مقادیر قابل توجه نفت و گاز جهان در بستر خلیج فارس و حدود ۷۳۰ میلیارد بشکه نفت اثبات شده، ۷۰ تریلیون مترمکعب گاز طبیعی و حدود ۷۰ درصد کل ذخایر شناخته شده نفت و گاز دنیا و انتقال انرژی از راه تنگه هرمز نیز اهمیت این تنگه را دو چندان می‌کند.

همان‌طور که اشاره شد کشورهای غربی به بهانه حفظ امنیت انتقال نفت، ناوگان نظامی خود را در خلیج فارس مستقر می‌کنند که یکی از این کشورها که همواره حضور نظامی خود را در منطقه خلیج فارس حفظ و تقویت کرده است ایالات متحده آمریکا است.

آمریکا همواره در لشکرکشی‌های دریایی خود به حضور ناوها، زیردریایی‌ها و علی‌الخصوص ناوهای هواپیمابر خود به عنوان مظهری از قدرت‌نمایی پوشالی بالیده است فارغ از اینکه صرف میلیاردها دلار برای چنین تجهیزاتی آن هم برای دخالت در امور کشورهای مختلف و حضور و ارعاب کشورها در آب‌های بین‌المللی و آب‌های کشورهای دیگر نشان از سلطه‌طلبی و خوی استعماری آمریکا دارد.

ناوهای هواپیمابر به عنوان یک پوشش و پشتیبان هواپیما و هلی‌کوپترهای جنگی طراحی شده که هزینه ساخت آن بسیار سنگین است به طوری که گاهی هزینه ساخت یک ناو به ۶ میلیارد دلار می‌رسد هرچند ناو جدیدی که ایالات متحده در حال طراحی آن است در حدود ۱۴ میلیارد دلار هزینه داشته است.

از طرف دیگر، نیروی دریایی آمریکا معمولا همراه این ناوهای غول‌پیکر چندین ناو، ناوشکن و ناوچه نیز در نظر می‌گیرد که وظیفه محافظت از ناو اصلی را برعهده دارند.

از دید بسیاری از کشورهای جهان این ناوها مظهر شکست‌ناپذیری و قدرت ایالات متحده آمریکا هستند که البته از دید نخست با همراهی ۱۰ تا ۲۰ شناور سطحی و زیر سطحی و تجهیزات راداری، موشک‌های پدافندی، هواپیماهای شکاری و همراهی زیر دریایی‌های اتمی و مجهز به انواع تجهیزات سیستمی سونار و موشک‌های با برد ۲ تا ۳ هزار کیلومتر دلهره‌آور به نظر می‌رسند.

اما نکته قابل توجه، میزان آسیب‌پذیری بسیار بالای این ناوها با ورود به محدوده آب‌های کم عمق و سواحل است، جایی که احتمال برخورد با موانع دریایی، مین‌های دریایی، حتی احتمال اصابت موشک‌های برد کوتاه ساحل به دریا یا بسیاری موارد مشابه موجودیت آنها را به خطر می‌اندازد.

ایالات متحده آمریکا به خوبی از موضوع آسیب‌پذیری این ناوها و تجمع آنها در محدوده کوچکی چون خلیج فارس که پهنه آن در بیشترین حالت به ۲۹۰ کیلومتر و عمق آن در بیشترین نقطه به صدمتر هم نمی‌رسد، آگاه است.

حضور این ناوهای هواپیمابر در محدوده‌ای که دارای مختصات جغرافیایی خاصی چون خلیج فارس است به چه معناست؟ در حالی که حتی با موشک‌های برد متوسط ساحل به دریای جمهوری اسلاکی ایران امکان هدف قرار دادن این تجهیز جنگی وجود دارد و قایق‌های تندرو سپاه یا سایر شناورهای سطحی نیز از توان مورد اصابت قرار دادن آنها بهره مندند. جایی که شناورهای زیر سطحی‌ سبک ارتش به راحتی می‌توانند در آن تردد کرده و ضربه‌ های مهلکی به این ناو غول‌پیکر بزند، جایی که این ناوها هدفی مطلوب برای اژدرهای فوق‌ سریع‌ غیر قابل رهگیری محسوب می‌شود.

همه اینها گواه بر این است که دشمن در صورت کوچکترین خطا با مشکلی اساسی روبرو خواهد شد.

مشکلی که علیرغم تحمیل هزینه‌های چند 10 میلیاردی آن هم به سادگی، باید منتظر تلفاتی چند هزار یا چند 10 هزار نفری باشد زیرا همان‌گونه که عنوان می‌شود ناوهای هواپیمابر علاوه بر تحمیل هزینه‌های وحشتناک بالغ بر ۴ تا ۶ هزار سرنشین دارد که در صورت صدمه دیدن آن، جان بسیاری از این افراد به خطر خواهد افتاد و هرگز فراموش نخواهیم کرد که تلفات نظامی آمریکا در جنگ ویتنام باعث شد تا پوشش خبری کشته‌های آمریکا در سراسر جهان افکار عمومی را به شدت علیه آمریکا بشوراند و تظاهرات ضد جنگ در ایالات متحده به وقوع بپیوندد.

حال ایالات متحده خود می‌داند تنها با از بین رفتن یک ناو هواپیمابر خود متحمل تلفاتی خواهد شد که حتی از کشته‌های این کشور در ۸ سال جنگ در عراق نیز بیشتر است.

از طرف دیگر اگر بعد درگیری فیزیکی و نظامی را کنار بگذاریم، در بازار جهانی، اکنون شاهد تحریم نفتی ایران از سوی اتحادیه اروپا هستیم و بنا به درخواست نمایندگان مبنی بر قطع صادرات نفت به اروپا در یک اقدام زودتر از موعد، قیمت جهانی نفت رشد فزاینده‌ای یافته است و این افزایش قیمت نفت به هیچ عنوان برای کشورهای غربی و اروپایی که درگیر بحران بزرگ اقتصادی هستند، مساعد نیست.

با توجه به شرایط فعلی کوچک‌ترین اختلال در مسیر تردد نفتکش‌ها و تردد کشتی‌های باری دیگر می‌تواند قیمت نفت را به طور سرسام‌آوری افزایش دهد و این ضربه‌ای بزرگ به اقتصاد جهان خواهد بود و بحران اقتصادی غرب را تشدید خواهد کرد.

در نتیجه‌گیری این موضوع می‌توان عنوان کرد که ایالات متحده در شرایط فعلی نه خواست و نه توان مقابله با کشور جمهوری اسلامی ایران را ندارد زیرا از یک سو حضور نیروهای نظامی آمریکایی در اطراف کشور و ناوهای گران‌قیمت و تجلی پوچ قدرت، به عنوان سیبل‌هایی متحرک برای قدرت‌نمایی جمهوری اسلامی هستند و از طرف دیگر، بروز درگیری و اختلال در تردد نفتکش‌ها از خلیج فارس و تنگه هرمز و عدم امکان تردد آنها معضلی جهانی را به دنبال خواهد داشت که شاید سال‌های سال اقتصاد دنیا را به چالش بکشاند.

نام:
ایمیل:
* نظر: