آخرین اخبار
کد خبر: ۴۷۷۰۲
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۴
ماده 5 از اساسنامه خاندان سلطنتي تأكيد دارد كه سيستم حاكميت و عربستان سعودي پادشاهي است و حاكمان از فرزندان عبدالعزيز بن عبدالرحمن آل سعود مؤسس خاندان سعودي و فرزندان فرزندان وي خواهند بود. به اين ترتيب كه بيعت بر اساس كتاب خداوند متعال و سنت رسول با شايسته‌ترين آن‌ها صورت خواهد گرفت.
به گزارش تنویر به نقل از مشرق، اعضاي خاندان حاكم عربستان سعودي در ميان خود سنت‌هاي عجيب و غريب و مستحكمي دارند كه بر مناسبات بين آن‌ها حاكم است، آن‌ها در زمان خوشي‌ها به خوبي راه دروغ گفتن به يكديگر را بلد هستند و در سختي‌ها در تبادل پيام‌هاي غيرمستقيم بين يكديگر خبره هستند.

مشكل سعودي‌ها شاه آينده است يا وليعهد جديد؟/
 

نگراني از سرنوشت مشترك، آن‌ها را دور هم جمع مي‌كند و شهوت قدرت در تمامي ابعاد خود بين آن‌ها فاصله مي‌اندازد. يكي از مهم‌ترين خصوصيت‌هاي خاندان حاكم سعودي اين است كه انتقال آرام قدرت در ميان آن‌ها يك استثنا است. بيماري پادشاه در كشور سكوت خبري عادي به شمار نمي‌رود، چرا كه دامن زدن به درگيري‌هاي طولاني در شاخه‌هاي متعدد خاندان حاكم به ويژه جريان‌هاي اصلي داخل اين خاندان را با خود همراه دارد.

هنوز چيزي از اعلام خبر ورود ملك عبدالله بن عبدالعزيز شاه عربستان به بيمارستان براي انجام آزمايش‌هاي پزشكي در آخرين روز از سال 2014 ميلادي نگذشته بود كه سايت‌هاي اجتماعي و به‌ويژه تويتر اخبار متنوعي درباره سلامتي شاه عربستان منتشر كردند.

اين اولين بار نيست كه شايعات مختلف در مورد مرگ پادشاه منتشر مي‌شود. در اواخر مارس گذشته نيز شايعات مشابهي در مورد كناره‌گيري شاه از قدرت و رسيدن امير سلمان به پادشاهي مطرح بود، شايعاتي كه يك منبع مسئول از خاندان حاكم موضوع ناتواني پادشاه از انجام وظايف محوله براساس اساسنامه هيئت بيعت را رد و مدعي شد كه شاه عربستان همچنان با تمام لياقت و اقتدار قادر به اداره امور كشور است.

ماده 11 از اساسنامه هيئت تأكيد دارد كه در صورت رسيدن به اين ديدگاه كه پادشاه توانايي انجام وظايف خود به علت ناتواني در اوضاع جسماني را ندارد و كميته‌ پزشكي در گزارشي اين موضوع را ثابت كرده و مشخص شد كه پادشاه به صورت موقت نمي‌تواند وظايف خود را انجام دهد، هيئت بيعت صورت جلسه‌اي در اين رابطه تنظيم كرده و اختيارات پادشاه را به وليعهد منتقل مي‌كند.

اما اگر گزارش پزشكي مذكور اعلام كرد كه پادشاه به ‌صورت دايمي نمي‌تواند به وظايف محوله عمل كند، در اين شرايط هيئت خواستار بيعت با وليعهد به عنوان شاه جديد كشور مي‌شود.


خاندان سديري با اين ماده به دنبال مجبور كردن خاندان عبدالله براي سازش است، بر اين اساس كه اساسنامه هيئت بيعت كه مرجعي مورد اجماع خاندان حاكم است، تنها دستورات پادشاه را اجرا نمي‌كند. علاوه بر اينكه دستورات اين هيئت بعد از مرگ پادشاه و وليعهد قابل اجرا است.

موضوع تعيين امين سلمان به عنوان وليعهدي پادشاه بعد از مرگ سلطان بن عبدالعزيز و نايف بن عبدالعزيز به نحوي رقم خورد كه پادشاه و وليعهد از خانواده مادري شاه بودند، اين در حالي بود كه سديري ها اصرار داشتند كه بايد اساسنامه هيئت بيعت به‌عنوان مرجعي براي ايجاد توازن با خانواده شاه مورد استفاده قرار گيرد.

مشكل سعودي‌ها شاه آينده است يا وليعهد جديد؟/از سوي ديگر اختلافاتي نيز بين اساسنامه هيئت و دستور ويژه پادشاه عربستان براي تعيين جانشين وليعهد به ‌وجود آمد، چرا كه اساسنامه هيئت تأكيد دارد كه در صورت بيماري پادشاه و وليعهد قدرت به صورت موقت به اين هيئت تفويض مي‌شود اما دستور پادشاه قدرت را به مقرن داده است. در همين راستا خاندان سديري اصرار دارد كه آزمايش‌هايي براي اثبات قدرت يا عدم قدرت پادشاه بر روي توانمندي‌هاي ذهني وي انجام شود تا تصميم نهايي براي بقا يا بركناري وي گرفته شود.

بيانيه دفتر پادشاهي كه در تاريخ 2 ژانويه در مورد اوضاع جسماني شاه عربستان منتشر شد، سعي داشت راه را بر تلاش‌هاي خاندان سديري براي سوءاستفاده از بيماري پادشاه جهت فشار آوردن به خانواده شاه و تحقق دستاوردهايي در عرصه قدرت براي خود ببندد.

اين اولين بار بود كه دفتر پادشاهي به سرعت و وضوح از ماهيت بيماري شاه عربستان و مداواي انجام ‌شده بر روي وي پرده برداشت و اوضاع جسماني او را تشريح و تأكيد كرد كه وجود التهاب در ريه شاه لازم مي‌كرد كه وي به صورت موقت از طريق لوله تنفس كند
. البته پيش‌تر نيز اين حالت ديده شده بوند و شاه عربستان در فوريه سال گذشته در ديدار با باراك اوباما رئيس‌جمهور آمريكا با لوله تنفس مصنوعي ظاهرشده بود، اقدامي كه پيش از آن سابقه نداشت.

در واقع بيانيه دفتر پادشاهي در مورد بيماري پادشاه و مداواي وي برگه ديگري از فشارهاي هئيت بيعت در زمينه تشكيل كميته پزشكي براي بررسي اوضاع جسماني پادشاه را از دست آن خارج كرد. به ‌اين ‌ترتيب مي‌توان گفت اصرار بر انتشار اخباري در زمينه سلامتي پادشاه اقدامي پيش دستانه بود، چرا كه عناصر شاخه سديري در خاندان حاكم به عمد اخبار ديگري را منتشر مي‌كردند و اين بيانيه به دنبال توقف روند شايعات بود. مهم‌ترين پيام اين بيانيه به شاخه سديري در خاندان سعودي اين بود كه بيماري شاه عربستان طوري نيست كه وي مجبور به بركناري از قدرت باشد و حال عمومي او باثبات است.

نكته قابل توجه اينكه اين بار اين شايعات به صورت تقريباً علني در سطح بالايي از شاخه‌هاي خانواده ملك عبدالله و سديري ادامه پيدا كرد و مشخص شد كه كساني كه از كناره گيري پادشاه از قدرت يا حتي مرگ وي سخن مي‌گويند، عناصر وابسته به جريان سديري هستند و در مقابل كساني كه تمام اين موضوعات را رد مي‌كنند، حاميان شاخه وابسته به پادشاه هستند.

سناريوهاي انتقال قدرت در عربستان

در مورد سناريوهاي موجود در زمينه انتقال قدرت در عربستان سعودي مي‌توان گفت كه اين سناريوها محدود است. بدترين حالت‌ها در دوران پادشاهي سعود بن عبدالعزيز به ‌وجود آمد كه خاندان حاكم عربستان به چندين شاخه تقسيم شد و انتقال قدرت با اختلاف در موازنه نيروها به نفع جريان فيصل و مداخله طرف‌هاي داخلي و بين‌المللي به ويژه آمريكا همراه شد. همچنين ورود علماي وهابي در اين درگيري‌ها به نفع فيصل و روابط نزديك وي با خاندان آل الشيخ و رابطه فاميلي با اين خاندان از طرف مادر تأثير زيادي در تعيين قطعي سرنوشت پادشاهي وي داشت.

مشكل سعودي‌ها شاه آينده است يا وليعهد جديد؟/
 

در بقيه زمان‌ها سنت كنار زدن پادشاه از قدرت اعمال نشده است، ملك فهد در سال 1982 به قدرت رسيد و با وجودي كه توان عقلي و جسمي براي انجام مأموريت‌هاي حاكميتي را از سال 1996 از دست داده بود، تا آخرين روز عمر خود در سال 2005 رسماً شاه كشور بود.

در شرايط كنوني با وجود اوضاع نابسامان جسمي پادشاه و اقدامات محكمي كه وي براي زمينه‌سازي جهت رسيدن فرزندش متعب به پادشاهي در دستور كار قرار داده و تعداد ديگري از فرزندان خود را در مناصب حساس شامل امارت مكه و رياض و معاونت وزير خارجه قرارداده، اين نگراني در نزد خانواده عبدالله وجود دارد كه جريان سديري در صورت مرگ پادشاه تمام تغييراتي كه وي در زمان پادشاهي انجام داد را خنثي كند.


به اين ترتيب در روند انتقال قدرت در دوره كنوني مي‌توان سه سناريو را تصور كرد:


- سناريوي اول شامل ابقاي پادشاه در سمت خود تا پايان عمر و انجام عمليات انتقال قدرت بر اساس سنت‌هاي پيشين است. البته اين روند حضور امير متعب در روند جانشيني امير مقرن جانشين وليعهد كنوني را امكان‌پذير نمي‌كند، چرا كه در اين ‌صورت پادشاه آينده يعني سلمان است كه هر كسي را كه مناسب ديد به عنوان جانشين وليعهد تعيين مي‌كند و قطعاً وي فردي را از شاخه شاه كنوني انتخاب نمي‌كند و ترجيح مي‌دهد فرد ديگري از جريان سديري را در اين سمت قرار دهد.

- سناريوي دوم شامل بركناري پادشاه از قدرت با تضمين تعيين فرزندش متعب به‌ عنوان جانشين وليعهد بر اساس همان بندي‌هاي موجود در دستور انتصاب مقرن به اين سمت خواهد بود، به ‌اين ‌ترتيب پادشاه آينده ملزم به اجراي اين دستور است و نمي‌تواند آن را تغيير دهد. اين سناريو قابل قبول و براي خانواده شاه كنوني نجات‌بخش است، اما چيزي كه جريان سديري از آن مي‌ترسد، اين است كه در صورت رسيدن مقرن به پادشاهي و وليعهدي متعب ديگر آن‌ها تقريباً شانسي براي رسيدن به سلطنت نخواهند داشت.

- سناريو سوم شامل استفاده از الگوي قطردر كناره‌گيري پادشاه و وليعهد و بيعت با مقرن به عنوان شاه آينده و متعب به عنوان وليعهد و محمد بن زايد يا هر شخصيت ديگري از جريان سديري به عنوان جانشين وليعهد سومين سناريو در معادله قدرت‌ سعودي است. در اين صورت افرادي كه از مدت‌ها پيش به دنبال انتقال قدرت از پادشاه به امير سلماني بودند انتظارشان طولاني خواهد بود. همچنين آن‌هايي كه بر روي انتخاب هيئت بيعت حساب كرده بودند، نيز خواهند ديد كه بعد از اين معامله تقسيم قدرت اختيارات اين هيئت ناديده گرفته شده و وليعهد و جانشين وي بدون نظارت هيئت تعيين شدند.

قطعاً خانواده سديري به دنبال تسريع در روند انتقال قدرت قبل از بهبودي پادشاه است، چرا كه در اين ‌صورت فرصت عزل و نصب هاي جديد از وي گرفته مي‌شود. شايد بيشترين چيزي كه باعث نگراني جريان سديري مي‌شود، صادر شدن دستورات غافلگير كننده براي خارج كردن كامل اين خانواده از معادله قدرت باشد، كاري كه وي از سال‌ها پيش به دنبال آن است و از طريق مجموعه‌اي كارشناسي شده از عزل و نصب ها به دنبال تخريب جريان سديري برآمده است.

به همين علت است كه سديري ها پيشنهادهايي را به خانواده پادشاه براي سازش مطرح كردند و در عين حال اصرار دارند كه آزمايش‌هاي پزشكي براي پادشاه در مورد توانايي يا عدم قدرت وي در ادامه مسئوليتش انجام گيرد.

مشكل سعودي‌ها شاه آينده است يا وليعهد جديد؟/
 

پيامدهاي مرگ پادشاه

الف: فروپاشي خاندان‌ حاكم :

ملك عبدالله به عنوان يك شخصيت قاطع و طاغوتي در داخل خاندان سعودي مطرح بود و هيچ يك از امراي سعودي امكان حتي نزديك شدن به وي را نداشتند، چه برسد به اينكه با او درگير شوند. اين جايگاه منحصر به ‌فرد باعث ايجاد تغييراتي اساسي در تركيب قدرت به صورت بي‌سابقه‌اي شد و باعث شد دشمن تاريخي شاخه خانوادگي ملك عبدالله يعني جريان سديري ضمن از دست دادن عناصر ارشد خود فرصت دستيابي به پادشاهي را تا زمان نامشخصي از دست بدهد.

بحراني كه بعد از ملك عبدالله ممكن است به وجود آيد، در همين موضوع نهفته است، چرا كه بسياري از امراي خاندان سعودي از سياست‌هاي ملك عبدالله در عزل و نصب هاي متعدد خشمگين بودند، اما شخصيت قاطع پادشاه و جايگاه او در خاندان حاكم اجازه ابراز كردن اين خشم را به آن‌ها نمي‌داد.


خلاصه اينكه درگيري‌هاي احتمال در خاندان قدرت بين جريان‌هاي مختلف بعد از مرگ پادشاه بوجود خواهد آمد و اين موضوع پيامدهاي منفي در هم‌بستگي و وحدت خاندان سعودي به دنبال خواهد داشت.

ب: چالش‌هاي اقتصادي:

ملك عبدالله به صورت جزيي خشم مردم در نتيجه مشكلات معيشتي بخش عمده‌اي از شهروندان را مهار كرد، اين در حالي است كه اقدامات اقتصادي انجام شده از سوي پادشاه بسيار كمتر از پيش‌بيني‌هايي است كه شهروندان در زمان رسيدن پادشاه به قدرت در آگوست 2005 انتظار آن را مي‌كشيدند. با كاهش درآمدهاي نفتي دولت تصميم گرفت يارانه تعدادي از كالاهاي اساسي از جمله سوخت را حذف كند و افزايش حقوق‌ها را متوقف نموده و ماليات زيادي به هزينه‌هاي استفاده از برق و آب و تلفن اعمال كند. همچنين پروژه‌هاي توسعه زيرساخت‌ها و اقدامات خدماتي در كشور متوقف شد.

به همين علت احتمال دارد شاخص‌هاي نابساماني اجتماعي در اشكال مختلف خود بار ديگر در عربستان ديده شود.
افزايش فساد اقتصاد در دستگاه‌هاي دولتي و كاهش ميانگين توسعه و پيامدهاي اجتماعي و اقتصادي ناشي از آن از ديگر عواملي است كه مي‌تواند در بروز اعتراضات احتمالي مردم مؤثر باشد.

ج: بروز پديده ناامني:

فقدان رهبري كاريزماتيك و پيامدهاي آن و مشكلات اقتصادي كشور كه در مرحله آينده رو به افزايش خواهد بود و همچنين اوضاع نابسامان منطقه‌اي و خطر روزافزون داعش در عرصه داخلي عربستان خطرات امنيتي گسترده‌اي است كه عربستان سعودي و ثبات سياسي آن را تهديد مي‌كند.

مشكل سعودي‌ها شاه آينده است يا وليعهد جديد؟/اختلافات گسترده در تعيين وليعهد آينده

راهكار انتقال قدرت در عربستان سعودي براساس ماده پنج اساسنامه حاكميت اين كشور و مباني هيئت بيعت است كه شاه كنوني عربستان در سال 2006 تصميم به ايجاد آن گرفت تا روند انتخاب پادشاه و وليعهد را در آينده در اختيار داشته باشد.

ماده 5 از اساسنامه خاندان سلطنتي تأكيد دارد كه سيستم حاكميت و عربستان سعودي پادشاهي است و حاكمان از فرزندان عبدالعزيز بن عبدالرحمن آل سعود مؤسس خاندان سعودي و فرزندان فرزندان وي خواهند بود. به اين ترتيب كه بيعت بر اساس كتاب خداوند متعال و سنت رسول با شايسته‌ترين آن‌ها صورت خواهد گرفت.

بر اساس متن اين ماده مشكلي در انتقال قدرت در عربستان سعودي وجود نخواهد داشت، چرا كه وليعهد حاكم بر كشور خواهد بود تا اين كه هيئت بيعت پادشاه را تعيين كند، اما مشكل كنوني تعيين پادشاه آينده نيست ؛بلكه در تعيين وليعهد آينده است و اين منصبي است كه ممكن است اختلافات زيادي در مورد آن به وجود آيد.

نام:
ایمیل:
* نظر: