چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
berooz
۲۱:۴۷:۰۵
کد خبر: ۵۷۹۱۵
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۲:۵۲
درگفتگو با مسئول انجمن شعر بسیج هنرمندان فارس:
ادبیات مقاومت، شاخه ای از درخت تنومند ادبیات انقلاب اسلامی است. ادبیاتی که در دامن فرهنگی انقلاب اسلامی روییده است و شناخت ریشه های آن بر معرفت ما نسبت به شاخ و برگهای آن خواهد افزود.

بسیج هنرمندان فارس- مرضیه مرادی، مسئول انجمن شعر سازمان بسیج هنرمندان فارس مقاومت را یکی از درون مایه های ادبیات فارسی می داند که پدیده ای نو پدید نیست وآن را ریشه در دیدگاه های اسلامی ایرانیان می داند.

درگفتگو خبرنگاربسیج هنرمندان فارس با خانم مرادی، ادبیات پایداری را ازدیدگاه این شاعر مورد بررسی قرار گرفته است که در ادامه می آید.

 

ادبیات پایداری چیست واین واژه در ادبیات فارسی نشانگرچیست؟

  مقاومت از جمله درون مایه هایی است که از ابتدای ادب فارسی در شعر شاعران متعهد نمود داشته است. مقاومت انسان در برابر ستم پذیری و ستم کردن، مقاومت در برابر فقر روحی و اجتماعی و هر اتفاق غیر انسانی و غیر اخلاقی و غیره.

به نظر می رسد شعر شاعران گذشته ای که از جور و ستم و تکبر شاهان سروده اند نوعی مقاومت را نشان می دهد که این نوع نگرش ها مستقیم یا غیر مستقیم ریشه در دیدگاه های اسلامی ایرانیان دارد. بنابراین هنگامی که اسمی از مقاومت به میان می آید منظور وجود داشتن عرصه ای آشکار از نبرد و جنگ میان نیکی و بدی نیست بلکه در بیشترین برهه از زمان نه تنها نبردی آشکار وجود نداشته بلکه در ظاهر همه چیز آرام به نظر می رسیده است؛ با این حال تعدادی از شاعران نمی توانستند به رخ دادهایی که در اطرافشان در حال روی دادن است بی تفاوت باشند و وابستگی خاصی به دستگاه خلافت نداشتند.

این شاعران که قشر روشن فکر و پیامبران ادبی جامعه بودند به رستاخیزی مردم به داشتن نگرشی مقاومتی در برابر ظلم و جور و بدی می پرداختند. پس ادبیات مقاومتی ادبیاتی نو پدید نیست.

 

واژه ی مقاومت و پایداری در ادبیات فارسی معاصرچگونه شکل گرفت؟  

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی نوعی از ادبیات مقاومت شکل گرفت که در این مورد جنگ میان نیکی و بدی آشکار بود و شاعران مردم را به دفاع از عقاید و وطنشان فرامی خواندند.

 همان طور که اشاره شد این نوع نگرش مقاومتی ریشه در دیدگاه های اسلامی شاعران دارد که مرگ را بر ظلم و ستم و ستم پذیری و ننگ و غیره ترجیح می دادند. در این زمان واژه هایی چون شهادت و شهید، دفاع و مقامت وارتباط آن با واقعه کربلا وارد ادبیات شد و نوعی ادبیات به نام ادبیات جنگ و دفاع مقدس را شکل داد. شعر جنگ به لحاظ زمانی حد فاصل بين شروع تجاوز دشمن تا پذيرش قطع نامه 598 را در بر مي گيرد.

آن چه مسلم است از ابتداي تاريخ تاكنون مفاهيمی چون ظلم ستيزي، دفاع از مظلوم و غیره مورد توجه همه و به ويژه اديبان و فرهيختگان قرار گرفته است و در آثار باقي مانده از شاعران از ابتدا تاكنون نمودهايي از اين گونه عقايد و نگرش شاعران ديده مي شود؛

امّا در زمان جنگ نمونه اي عيني از دفاع و قرار گیري انسان هاي خداجو و شهادت طلب در برابر دشمنان متجاوز در جلو ديد مردم قرار گرفت و شاعران كه هنوز در تب و تاب سرودن از انقلاب اسلامي ايران و شور و هيجان آن زمان قرار داشتند، خود را در مواجه با رويدادي ديدند كه احساس آن ها را بيش از پيش برانگيخت و آن ها را به سرودن شعرهاي با مضمون هاي جنگ و شهادت طلبي در شرایطی جدید واداشت.

با توجه به قرار گرفتن شاعران در جوّي تازه، جريان هاي تازه اي در شعر با رويكردهاي تازه ي زباني و محتوايي رخ داد. در دهه  ی 60 که شاعران در روبه رویی مستقیم با جنگ و مسایل مربوط به آن بودند به گونه ای متفاوت تر از آن چه اکنون در باره ی دفاع مقدس سروده می شود دست به قلم می شدند. در آن زمان بیشترین دغدغه ی شاعران بیدارگری مردم و فراخواندن آن ها برای رویارویی با دشمن و ثابت کردن تقدس جنگ و فراخواندن مردم به مقاومت بود.

بنابراین در این دروه زبان شاعران در سرایش زبانی توفنده و حماسی بود و در حقیقت شاعران زبانی را برای سرایش انتخاب می کردند که بیشترین برانگیختن را در پی داشته باشد. به خصوص در قالب رباعی که به علت وزن خاص خود نوعی توفندگی ویژه را نیز به همراه دارد.

 

محتوای این جریان شعری در این دوره چیست؟

بی تردید علاوه بر مسئله ی گفته شده در زبان این دوره اتفاقات خاص دیگری نیز روی داده است که به طور مشخص ورود برخی از واژه ها در شعر قابل ردیابی است. هدف شاعران در این دوره بیشتر فراخواندن مردم به مقاوت و شتافتن به سوی جبهه هاست. بی تردید در این فضا شاعر کمتر به دنبال آوردن صور خیال در شعرهایش است و بنابراین می توان گفت در این دوره یا صورخیالی در شعرها دیده نمی شود و یا صورخیال ها همان تکرارهای همیشگی است. به جز در اندک مواردی که شاعران به دنبال آوردن ترکیب های خاص هستند.

در شعر جنگ اگر چه محتواي كلي شهادت طلبي، جنگ و ستيز بر عليه باطل و حق طلبي را در بر داشت امّا در حوزه ي محتوا و نگرش شاعر به این گونه مضامین تنوع وجود دارد. در برخي از شعرها شاعران مردم را به جهاد تشويق كرده، برخي تراژدي گونه اند و برخي ديگر به حفظ ارزش ها اصرار دارند. شعر جنگ آميختگي ميان عرفان و شرع و شعر است. شعر جنگ در بردارنده ي تمايلات و انديشه هايي است كه در برابر مظاهري چون زور، تجاوز، خونريزي و غیره بيان شده است. شهادت و شهادت طلبي، رشادت، شجاعت، دشمن ستيزي، دعوت به وطن دوستي، انتقاد از افراد رفاه طلب، وصف اعمال، كردار و مقام رزمندگان و شهدا، مطابقت شهداي جبهه با شهداي كربلا، حمايت و ترويج روحيه استكبار ستيزي، بيان معنويت رزمندگان و شهيدان نام عمليات ها و مناطق عملياتي، نام شخصيت ها و لشكرهاي صدر اسلام  و غیره از درون مايه هاي اصلي شعر جنگ است.

 

زنان در ادبیات پایداری چه جایگاهی را دارا هستند؟

   بی شک یکی از پرتاثیرترین قشری که در مقامت و در نتیجه ادبیات مقاومت نقش دارند زنان هستند. در طول هشت سال دفاع مقدس ایران و با توجه به شیعه بودن مردم این مرز و بوم و اقتدای آنان به امام حسین علیه السلام در طول جنگ و عملیات ها، زنان پا به پای آنان به حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت زینب سلام الله علیها توجه و اقتدا می کردند و در حقیقت این زنان بودند که با اهدای زمان و لحظات شیرین با همسر بودن و یا با فرزند و برادر بودن مردان را به حضور در جبهه های جنگ تشویق می کردند.

 

تاثیر زنان در طول این مقاومت اگر بیش از مردان نباشد بی شک کمتر از آنان نیز نیست. اگرچه این توجه و مفهوم در زمان جنگ بسیار کم رنگ بود و شاعران به توصیف حالات و احساسات زنان و مادران و فرزندان شهدا در آن دوره نمی پرداختند و بیشتر به بیان مسایل حماسی و ارزشی در شعرهایشان توجه داشتند اما با پایان یافتن جنگ و شروع شعر دفاع مقدس توجه به خانواده های شهدا و فداکاری های آنان یکی از پررنگ ترین درون مایه های شعر این دوره است.

 

شاعران دفاع مقدس به خوبی به بیان احساس مادر شهید، همسر، خواهر و فرزند شهید( که به علت علاقه خاص دختران به پدر معمولا در شعرها دختر است) پرداختند و با این اتفاق واژه ها و تصویرهایی جدید، ردیف هایی تازه در شعر دفاع مقدس شکل گرفت و در کل خودش باعث ایجاد نوعی جریان در شعر دفاع مقدس شد.

گاهی دیده می شود که کنگره ها و یا شب شعرهایی با مضمون زنان شهدا یا مادران شهدا برگذار می شود و این خود نشان دهنده ی نقش پررنگ خانواده ی شهدا در یک پایداری است و جنگ هشت ساله ی ایران نیز از این تاثیر مستثنی نیست.

در یک کلام پس از جنگ و در سالهای پس از آن شاعران، به خصوص شاعران تازه کاری که دوره ی جنگ را درک نکرده اند، بیشتر با خانواده های شهدا در ارتباط بوده اند و دردمندی آن ها را از نزدیک لمس کرده اند یکی از پررنگ ترین مضامین دفاع مقدس به خصوص در سال های پس از جنگ بیان حال و احساسات خانواده ی شهدا گاهی از زبان خودشان و گاه از زبان شخص سوم است.

 

شاعران زن استان فارس در ادبیات مقاومت وپایداری در چه سطحی از این جایگاه قرار دارند؟

اگر ادبیات فارسی را از پیش رو بگذرانیم می بینیم که تعداد زنان شاعر درصد بسیار کوچکی از شاعران را شامل می شود. اگرچه در دوران مشروطیت و جریان یافتن نگاه های جدید و روشن فکرانه در میان ادبیان باعث حضور بیشتر شاعران زن در جامعه شد اما باز هم تعداد انگشت شماری زن شاعر فعال را می توان نام برد که به صورت جدی به سرایش شعر پرداخته باشد. این روند تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه می یابد و حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز اگرچه شاعران زن افزایش می یابند اما تعداد آنان بسیار قابل توجه نیست و اگر زنی نیز به سرایش شعر بپردازد  نمی توان انتظار داشت که شعر او بسیار موضوعی و یا همراه با جریان های پررنگ جامعه باشد اما پس از پایان جنگ و به خصوص با وارد شدن نسل سوم انقلاب به فضای شعری جامعه تعداد زنان شاعر  بسیار افزایش چشم گیری دارد و در برخی موارد دیده می شود که حضور زنان پر رنگ تر از مردان است. در فارس نیز همین نگاه و رویه دیده می شود. زنان شاعر  استان فارس نیز بیشترین فعالیت شعری خود را پس از جنگ تحمیلی آغاز کردند و درون مایه ی اکثر شاعران زن دفاع مقدس بیان احساسات خانواده ی شهدا و فرزندان شهدا است و بیشتر دردمند و سوزان است تا حماسی و توفنده.

در میان زنان شاعر استان فارس بیشترین فعالیت شعری به خصوص در حوزه آیینی و دفع مقدس را خانم پروانه نجاتی داشتند و پس از آن می توان به شاعرانی چون افروز علی عسگری، پریوش عصفوری، سیمین آقابابایی، اعظم قلندری، فروغ تنگاب، طیبه ی نیکو، فاطمه ی قایدی، فاطمه فاضلی، راضیه اسفندیاری زاده و در جوان تر ها به خانم پدیده زارع اشاره نمود.

مطالب مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر: