کد خبر: ۶۶۴۱۴
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۴ - ۲۱:۰۹
مدرس دانشگاه آزاد اسلامی شیراز گفت:
غلامرضا صفرپور گفت: با درایت امام‌گونه‌ی مقام معظم رهبری و حضور مردم در صحنه، توطئه‌ی آمریکا پس از جنگ نیز با شکست مواجه شده است.

پایگاه اطلاع رسانی بسیج اساتید فارس، غلامرضا صفرپور مدرس گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز درخصوص جریان ایران – گیت گفت: رابرت مک فاراین، مشاور امنیت ملی ریگان از کارشناسان خود خواست که بر روی دو مسأله که یکی ازآنها تجدیدنظر در روابط آمریکا و ایران و دیگری برای راه های آزادسازی گروگان های آمریکایی در لبنان بود، مطالعات لازم را به عمل آورده و گزارش نماید. کارشناس روابط خارجی آمریکا در شورای امنیت ملی بعد از تحقیق و بررسی گزارشاتی ارائه دادند .

وی ادامه داد: طبق این گزارش در جنگ بین ایران و عراق برنده نهایی اگر ایران نباشد،بازنده جنگ هم نخواهد بود. آزادی گروگان های آمریکایی در لبنان با توجه به نفوذی که جمهوری اسلامی ایران بر نیروهای حزب الله دارد تنها از طریق رهبران ایرانی امکان پذیر می باشد. همچنین با توجه به این که اکثر سلاح های استراتژیک جمهوری اسلامی بویژه هواپیماهای جنگی ایران ساخت آمریکا بوده و نیروهای ایرانی شدیداً به قطعات یدکی این سلاح ها نیازمند می باشند، این امر موقعیت خوبی برای آمریکا است. نظر این کارشناسان چنین بود که با تأمین بخشی از نیازمندی های تسلیحاتی ایران، زمینه برای برقراری ر ابطه با این کشور و حتی آزادی گروگان ها فراهم خواهد آمد.

مدرس دانشگاه آزاد اسلامی شیراز تصریح کرد: بعد از این گزارش، تلاش لازم برای ایجاد تماس با دولت مردان ایرانی در دستور کار کاخ سفید قرار گرفت. هر چند که وزیر امور خارجه، جرج شولتز و وزیر دفاع با این پیشنهاد مخالف بودند؛ ولی ریگان دستور لازم جهت ایجاد رابطه و مذاکره با ایران را صادر کرد. سرانجام در تاریخ چهارم خرداد ماه ۱۳۶۵، هواپیمای حامل مک فارلین و همراهانش با مقداری قطعات یدکی سلاح های استراتژیک و همچنین هدایای دیگری همچون کتاب انجیل امضاء شده توسط ریگان و یک عدد کیک که به صورت کلیدی تهیه شده بود، در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشست. گرچه دولت مردان ایرانی به خاطر حفظ منافع کشور و نظام، مایل نبودند این سفر و مذاکره پنهانی با ایران علنی شود؛ ولی بدنبال دستگیری مهدی هاشمی و شایعه ارتباط دستگیری وی با برقراری رابطه با آمریکا و انتشار ماجرای سفر مک فارلین در روزنامه الشراع، چاپ لبنان جهت عدم سوء استفاده گروه های مخالف نظام، دولت مردان ایرانی تصمیم به افشای آن گرفتند که هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در سیزدهم آبان ماه ۱۳۶۵ در مراسم راهپیمایی مردم در جلو مجلس شورای اسلامی موضوع را چنین مطرح و تحلیل کردند؛ « … یکی از هواپیماهایی که برای ما اسلحه می آورد اجازه عبور گرفت که وارد کشور شود و کسانی که به عنوان خدمه هواپیما اجازه ورود را گرفته بودند پنج نفر بودند، خلبان، کمک خلبان و افراد دیگری که معمولاً هستند. آنها در بدو ورود اسامی ایرلندی به ما داده بودند، وقتی که هواپیما وارد فرودگاه مهرآباد شد به ما اطلاع دادند این آقایانی که در فرودگاه از هواپیما پیاده شده اند می گویند ما آمریکایی هستیم و برای مسئولان کشور از آقای ریگان و مسئولان آمریکا پیام آورده ایم که با رؤسای قوا جلسه تشکیل دادیم و گفتیم این آقایان را فعلاً در فرودگاه توقیف کنید تا ببنیم مسأله آنها چیست ؟ … هواپیمای آنان را به پایگاه نظامی منتقل کردیم و سه ساعت و نیم آنها را نگه داشتیم، آنها در فرودگاه معطل شدند و امام فرمودند تا ما توانستیم تصمیمی بگیریم و خدمت حضرت امام مسأله را عرض کردیم و امام فرمودند که با آنها صحبت نشود آنها را به هتل منتقل کردیم و در هتل ادعا کردند که آقای مک فارلین و یکی دو نفر دیگر از مشاورین ریگان در بین این افراد هستند که برای مقامات ایرانی پیام آوردند . آقای ریگان برای مسئولان کشور شما هدیه فرستاده اند، هدیه برای هر یک از ما یک عدد اسلحه کمری بود و گفتند که پیام راهم در ملاقات حضوری به شما می گوییم و یک عدد کیک را هم آورده بودند که به شکل کلیدی بود و می گفتند که این کلید فتح روابط ایران و آمریکا است… و ما گفتیم ما اسلحه و بالاتر از اینها را که پول آن را پرداخت کرده ایم از آمریکا طلب داریم، حالا شما اسلحه کلت برای ما می فرستید. هدیه از کسی قبول نمی کنیم و حرفی هم با کسی نداریم و شما باید توضیح دهید که چطور به صورت قاچاق وارد ایران شده اید. پاسپورت های آنها را گرفتیم و کپی آنها را هم داریم .

اقای هاشمی ادامه می دهد که «آنها خواستار آن بودند که یکی از مسئولان کشور آنها را بپذیرد، چون پیام آقای ریگان است، خوب است آقای رئیس جمهور بپذیرند گفتیم ایشان ملاقات نمی کنند، گفتند رئیس مجلس یا نخست وزیر بپذیرد و گفتیم هیچ کدام نمی پذیرند. آن وقت آقای مک فارلین عصبانی شده بود و گفته بود که شماها چقدر دیوانه اید. شانس در خانه شما آمده و مشکلاتتان را آماده ایم تا حل کنیم. فضای شما در تصرف هواپیماهای عراقی است. ما آمده ایم مشکلات شما را حل کنیم، شماها این طور عمل می کنید و گفته بود که من اگر رفته بودم روسیه پوست بخرم گورباچف روزی سه بار با من ملاقات می کرد. شما چه جور کسانی هستید که نماینده مخصوص رئیس جمهور آمریکا آمد؛ ولی یک کلام حاضر نیستند صحبت کنید آنها پنج روز در هتل ماندند و وحشت آنها را گرفته بود و بعد به ما اطلاع دادند که نیروهای واکنش سریع آمریکا به حالت آماده باش در آمده اند. که نمی دانیم درست بود یا نه .. بالاخره بعد از پنج روز آنها را مرخص کردیم. افتخار سلاطین دنیا این است که با یکی از سردمداران آمریکا ملاقات بکنند ولی جمهوری اسلامی چون روی پای خودش ایستاده و به خدا اتکا کرده و آن قدر قدرت دارد که آنها می گویند و التماس می کنند و ما را به عنوان میهمانی که به میهمانی وارد شده، تحت فشار معنوی بگذارند ولی جمهوری اسلامی می گوید نه ما با کسی که آثار جنایتش اینجا و آنجا بلند است، نمی توانیم مذاکره کنیم .

وی در ادامه اظهار داشت: بعد از اجرای این ماجرا رسانه های غربی از آن به عنوان ایران – گیت که یادآور رسوایی ریچارد نیکسون در ماجرای واترگیت بود، نام بردند و موضوع به همین جا ختم نشد بلکه بسیاری از عوامل دست اندکاران آمریکا در حین رابطه از مشاغل خود بر کنار شده و مجبور به استعفاء گردیدند و مک فارلین نیز که از شدت شرمساری اقدام به خودکشی کرد که نجات داده شد و کمیسیون های متعددی مأموریت یافتند که موضوع را بررسی نمایند.

غلامرضا صفرپور افزود: پس از افشای ماجرای مک فارلین، هدایت سیاست خارجی آمریکا به دست جناح رادیکال تر دولت ریگان یعنی وزرای دفاع و امور خارجه افتاد که جهت موقعیت و اعتبار آمریکا نزد منتقدان عربی اش طرح حمایت جدی از آمریکا و تحریم همه جانبه علیه ایران برای پایان دادن به جنگ در پیش گرفتند و سعی کردند در شورای امنیت قطعنامه ای را درباره تحریم فروش اسلحه به ایران به تصویب برسانند که در این زمینه موفقیت چندانی کسب نکرد و کاسپار واینبرگر، وزیر دفاع آمریکا در برابر کمیته روابط خارجی سنای این کشور گفت : در صورتی که قطعنامه تحریم اجرا شود، ریشه توانایی ایران برای ادامه جنگ به سرعت خشک می شود و در واقع ریشه موجودیت ایران نیز به عنوان یک ملت به خشکی می گراید.

وی خاطرنشان کرد: حملات گسترده عراق به مراکز صنعتی و اقتصادی ایران در این مقطع با چراغ سبز آمریکا و حمایت و هدایت و اطلاعات این کشور انجام گرفت. به عنوان نمونه در طی بمباران نیروگاه نکا در آذر ماه ۱۳۶۵ هـ. ش (دسامبر ۱۹۸۶م ) ساندی تلگراف به نقل از دیپلمات های مستقر در بغداد نوشت : کمک اطلاعاتی آمریکا به عراق این کشور را قادر خواهد ساخت تا به تأسیسات اقتصادی ایران و نیروگاه نکا ضربه وارد کند. در اثر تهاجمات هوایی گسترده عراق به مراکز صنعتی و اقتصادی ایران و به موازات آن تهدید شرکت های خارجی صادر کنند. نفت علیه آن و نیز کاهش قیمت نفت به کمتر از ده دلار وضعیت اقتصادی ایران رو به وخامت می گذاشت.

این مدرس دانشگاه اضافه کرد: همچنان که کشورهای انگلستان، فرانسه، ایتالیا و بلژیک به بهانه اسکورت نفت کش ها و کشتی های تجاری افزون بر کشتی ها و ناوهای جنگی قبلی خود، ناوها، مین روب ها و کشتی های لجستیکی و پشتیبانی دیگری را به خلیج فارس اعزام نمودند. توافق پنج عضو دائمی شورای امنیت در مورد پیش نویس قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران در اول بهمن ماه ۱۳۶۶ هـ. ش (۲۰ ژانویه ۱۹۸۸) نیز حاصل شد. بدین ترتیب راه برای واشنگتن برای وارد ساختن فشار بر تهران به منظور پذیرش قطعنامه ۵۹۸ هموار شد.

وی تأکید کرد: پس از این دخالت نظامی ایالت متحده در خلیج فارس رویارویی مستقیم نیروهای آمریکا با جمهوری اسلامی ایران شروع شد. در تاریخ ۳۰ شهریور ماه ۱۳۶۶ هـ. ش (۲۱ سپتامبر ۱۹۸۷ م) دو فروند از هلی کوپترهای نیروی دریایی این کشور کشتی ایران اجرا و متلعق به نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را به اتهام مین گذاری بدون هیچ گونه هشدار قبلی مورد حمله قرار داند بر اساس بیانیه پنتاگون وزارت دفاع آمریکا در این حادثه چهار خدمه کشتی ایران شهید و چهار تن دیگر زخمی و ده نفر هم به گروگان گرفته شدند. سخنگوی کاخ سفید گفت که ریگان شخصاً دستور حمله به کشتی ایران را صادر کرد. در تاریخ هفدهم مهر ماه ۱۳۶۶ نیز هلی کوپترهای توپ دار آمریکای سه قایق کشتی ایران را غرق کردند و در بیست و هفت مهرماه همان سال چهار ناو آمریکایی دو سکوی نفتی ایران رشادت و رسالت را مورد حمله قرار داند و پس از حمله سخنگوی کاخ سفید با قرائت بیانه ای اعلام کرد که وی شخصاً دستور حمله را داده است. در ماه آوریل ۱۹۸۸ م. (فروردین ماه ۱۳۶۷) نیز نیروی دریایی ایالت متحده در نزدیکی یک تنگه هرمز با کشتی های جنگی ایران درگیر شدند. هواپیماهای جنگنده اف – ۱۴ سه قایق ایرانی را غرق کرده و دو ناوچه ایرانی به نام های سهند و سبلان را از کار انداختند.

صفرپور عنوان کرد: آمریکا پس از آن همه حمایت های اقتصادی و سیاسی و حتی استفاده از جاسوسان خود در ایران به عنوان ستون پنجم و از طریق جنگ نفت کش ها و حمله به مراکز صنعتی و اقتصادی و تحریم ایران و به زانو در آوردن ایران ناکام مانده بود، سعی کرد با ایجاد رعب و وحشت در میان مردم و کاهش دادن حمایت های مردمی از جنگ، علاوه بر باز گذاشتن دست عراق در حمله به شهرها، در دوازدهم تیرماه ۱۳۶۷ با شلیک دو فروند موشک از رزم ناو وینسنس ، به سوی هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران، ۲۹۰ مسافر را قعر خلیج فارس کرد. برخلاف نظر مقامات آمریکایی، حادثه کاملاً عمدی و طراحی شده بود. چون به فرمانده ناو مدال شجاعت اعطا کردند، این امر ، نادیده گرفتن آشکار بر همه ارزش های انسانی، اخلاقی، و حقوقی بشر بود. به گفته سامرایی، رئیس استخبارات نظامی عراق در زمان جنگ در مصاحبه ای عنوان کرد که اگر حمایت غرب نبود، صدام نمی توانست جنگ را علیه ایران آغاز کند. و ادامه بدهد. وی نقش ایالات متحده در کمک به صدام را در ارائه اطلاعات کامل از طریق ماهواره ها و وسایل الکترونیک مختلف و منابع انسانی، برانگیختن کشورهای منطقه بر اعطای کمک مالی به عراق و تحریم جمهوری اسلامی ایران و جلوگیری از دستیابی آن به تسلیحات و تجهیزات مدرن برشمرد.

وی در پایان گفت: بعد از پایان جنگ که آمریکا نتوانسته بود به اهداف خود یعنی سقوط نظام جمهوری اسلامی دست یابد، با اعلام سیاست مهار دوگانه با ایران اسلامی وارد جنگ سرد شده تا شاید بزعم خود بتواند مانعی در روند رشد و توسعه اقتصادی کشور بعد از جنگ ایجاد کند که این روند هنوز ادامه دارد .که خوشبختانه با درایت امام گونه مقام معظم رهبری و حضور مردم صحنه توطئه آمریکا پس از جنگ نیز با شکست مواجه شده است.



انتهای خبر/224223
نام:
ایمیل:
* نظر: