آخرین اخبار
کد خبر: ۷۲۰۰۱
تاریخ انتشار: ۰۹ آذر ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۹
یادداشت/ سردار زهدی؛
عملیات طریق القدس در حدود یک هفته به طول انجامید و طِی آن 600 کیلومتر مربع از سرزمین های اشغالی از جمله شهر بستان آزاد گردید
به گزارش تنویر، همزمانی عملیات بستان با برگزاری کنفرانس «فاس» توسط کشور عربستان که به باور بسیاری از تحلیل‌گران، نتیجه‌ای جز حمایت از رژیم صهیونیست و تضعیف عملی فلسطینیان نداشت سبب شد نام این عملیات «طریق القدس» گذارده شود.

چرا فتح بستان «طریق‌القدس» نام گرفت ؟

چرا فتح بستان «طریق‌القدس» نام گرفت؟

به مناسبت 8 آذر و سالروز آغاز عملیات «طریق القدس» سردار یعقوب زهدی فرمانده سابق توپخانه سپاه و معاون مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی یادداشتی را در تشریح این عملیات در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است:

پس از انجام عملیات موفقیت آمیز ثامن الائمه (ع) که دشمن در شرق کارون منهدم و حصر آبادان شکسته شد.پنج تن از فرماندهان ارتش و سپاه که از منطقه عازم تهران بودند در حادثۀ سقوط هواپیمای C130 به شهادت رسیدند.(شهیدان فلاحی وفکوری ونامجو ازارتش وشهیدان کلاهدوز و جهان آرا از سپاه).

حضرت امام خمینی (ره) ،سرهنگ علی صیاد شیرازی را به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش منصوب کردند و برادر محسن رضایی نیز مدتی قبل توسط ایشان به فرماندهی سپاه منصوب شده بود. معظم له در جلسه ای دست این دو فرمانده ارتشی وسپاهی را روی هم قرار دادند و فرمودند تا زمانیکه باهم باشید پیروزید.

این دو فرمانده به اهواز آمدند و قرارگاه مشترک کربلا را برای طرح‌ریزی و هدایت عملیات‌ها تشکیل دادند.

سلسله طرح های عملیاتی با عنوان کربلا با مشارکت تیم های طرح‌ریزی ارتش و سپاه برای آزادسازی باقی‌مانده مناطق تحت اشغال دشمن بعثی تهیه گردید که اولین آنها با عنوان طریق القدس در منطقۀ عمومی غرب سوسنگرد به اجرا درآمد.

*منطقۀ عملیات

موقعیت منطقه مورد نظر برای اجرای عملیات طریق القدس، محدوده  بین اراضی شمال غربی شهر اهواز محدود به ارتفاعات «الله اکبر» و ارتفاعات «میش داغ» و «تپه های رملی از جنس ماسه بادی و یا شنی» در شمال، و از سمت جنوب  «رودخانه نیسان» و  «شهر هویزه»، و از سمت شرق به «شهر سوسنگرد« و از سمت غرب به «هورالهویزه» و «تنگه چزابه» و «مرزهای بین المللی» محدود می شد.

وسعت این منطقه بیش از سه برابر منطقۀ عملیاتی ثامن الأئمه(ع) یعنی در حدود 600 کیلومتر مربع بود. در واقع جغرافیای زمین منطقۀ مورد نظر برای انجام عملیات به گونه‌ای شکل گرفته بود که از شمال به تپه‌های رملی یا شن های روان، از غرب به باتلاق و آبگرفتگی و سرزمین عراق و از جنوب به رودخانۀ نیسان متکی بود و بنابراین فقط در شرق این منطقه، قوای رزمندۀ اسلام حضور داشتند. با چنین آرایشی دشمن از جبهه شمالی و جنوبی خود خطری را احساس نمی‌کرد و تنها از سمت شرق، احتمال تهاجم قوای اسلام را به مواضع خود می داد.

*دلایل انتخاب منطقۀ بستان

عمده ترین دلیل انتخاب منطقه بستان برای انجام دومین عملیات بزرگ جمهوری اسلامی ایران علیه ارتش صدام، تناسب زمین و وسعت این منطقۀ عملیاتی با توان رزمی موجود رزمندگان اسلام در آن دورۀ زمانی بود. این مسئله پس از شناسایی های مستمر که از ماه ها قبل بر روی این منطقه در حال انجام بود، مشخص شد. برنامه ریزان عملیات، به دنبال ناحیه ای از حضور قوای دشمن می گشتند که بتوانند با حمله به آن، دست به عملیاتی با یک موفقیت و پیروزی قطعی بزنند و پس از بیرون راندن دشمن از سرزمین ایران در آن ناحیه، بتوانند با کمک عوارض و موانع طبیعی زمین مورد نظر، سرزمین تصرف شده را حفظ نموده و دشمن را از باز پس گیری آن مأیوس نمایند. بنابراین شرایط جغرافیایی این منطقه، می‌توانست پس از تصرف آن، طول خط پدافندی قوای اسلام را کاهش داده و خط جدید دفاعی مناسب تری را به وجود آورد تا با آزاد شدن یگان‌هائی که در پدافند بودند انجام عملیات بعدی تسهیل گردد.

*فلسفه اسم گذاری عملیات

در زمانی که عملاً طرح ریزی عملیات برای آزاد سازی سرزمین های غرب سوسنگرد و شهر بستان در اواسط مهرماه سال 1360 آغاز شد، از عنوان طرح کربلا 1 برای اسم این عملیات استفاده می شد. اما به محض آغاز اجرای عملیات، نام طریق القدس برای آن برگزیده شد. با توجه به اینکه در آن ایام، دولت عربستان در پی برگزاری کنفرانس «فاس» با حضور سران کشورهای مسلمان به منظور پرداختن به مسائل فلسطین بود و بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران، نتیجه عملی این همایش را حمایت از رژیم اسرائیل و تضعیف عملی فلسطینیان ارزیابی می کردند، نام این عملیات «طریق القدس» گذاشته شد تا نشان داده شود که سرزمین های اشغالی فلسطینیان، فقط با برگزاری جلسه و همایش و یک نشست و برخاست آزاد نمی گردد، بلکه با انسجام ملت فلسطین و با انجام یک سلسله عملیات نظامی از سوی کشورهای اسلامی، می توان امید داشت تا سرزمین های فلسطین از چنگال اسرائیل، آزاد شوند.

*استعداد قوای دشمن

در مجموع دشمن در این منطقه حدود 10 تیپ زرهی، مکانیزه و پیاده را سازمان داده بود و حدود 300 دستگاه تانک و حدود 100 دستگاه نفربر را به همراه بخشی از نیروهای کماندویی و نیرو مخصوص را مستقر کرده بود. تیپ تقویت شده ی 26 زرهی از لشکر 5 مکانیزه، فرماندهی جبهه ی شمالی دشمن در منطقه ی رمل ها را بر عهده داشت و تیپ 93 پیاده و نیز تیپ 31 نیروی مخصوص هم در سایر نقاط جبهه گسترش یافته بودند. استعداد دشمن در نیمه جنوبی منطقه عملیات تقریباً دو برابر استعداد یگان های ارتش بعثی در بخش شمالی جبهه بود. دشمن در بخش جنوبی جبهه خود، دارای 3 تیپ زرهی،1 تیپ مکانیزه و 2 تیپ پیاده بود. فرمانده ی لشکر 6 زرهی دشمن این یگان ها را هدایت و کنترل می کرد و قرارگاه آن در غرب منطقه جُفیر و جنوب شهر هویزه و در حاشیه هورالهویزه استقرار داشت.

*استعداد قوای خودی

ارتش : تیپ های یکم و دوم از لشکر 16 زرهی – تیپ سوم لشکر 92 زرهی – تیپ یکم لشکر 77(احتیاط) –گروه 33 توپخانه و یک گردان ژاندارمری

سپاه : تیپ امام حسین – تیپ عاشورا – تیپ کربلا – تیپ امام سجاد وتیپ امام حسن(احتیاط)

درمجموع ارتش با 20 گردان رزمی و 10 گردان توپخانه و سپاه با 30 گردان رزمی و2گردان ادوات

*تلاش های هماهنگی

سپاه با شناسائی هایی که در منطقۀ تپه رملی های شمال منطقه انجام داده بود راه کاری را مبنی بر دورزدن و دسترسی به عقبه دشمن از آن محور را پیشنهاد داشت.  از آنجا که قرار بود تیپ سوم لشکر 92 زرهی اهواز در عملیات آزادسازی بستان شرکت نماید، فرمانده این تیپ، طرح سپاه برای عبور از منطقه رملی را برای یگان های تانک و نفربر قبول نداشته و آن را اجرایی نمی دانست، بنابراین سپاه از فرمانده ی لشکر 92 زرهی، سرهنگ منفرد نیاکی، خواست تا به اتفاق برادران «رشید علینور» و «حسن باقری» از منطقه مورد نظر بازدید نمایند و محور تلاش اصلی تک را با هم از نزدیک بررسی نمایند. پس از انجام این بازدید میدانی، سرهنگ نیاکی به این نتیجه رسید که این طرح، بسیار مناسب و اجرایی است و با انتقال نظر خود به فرمانده وقت نیروی زمینی، سرهنگ صیاد شیرازی، موافقت وی نیز با طرح سپاه اعلام شد. با توجه به هماهنگ شدن فرمانده تیپ 3 لشکر 92، گردان 293 تانک چیفتن این تیپ به فرماندهی شهید سرگرد علی صفوی به دیدگاه سوم یعنی انتهایی ترین منطقه در عقبه دشمن اعزام گردید تا با شروع تک از طریق تپه های نبعه به سوی تنگه ی چزابه حرکت و آن را مسدود نماید.

*احداث جاده در مناطق رملی

عبور از مسیر شن زارها و یا رمل ها برای نیروهای عمل کننده، بسیار سخت بود، به گونه ای که پاهای رزمندگان تا زانو در آنها فرو می رفت. نیروهای عمل کننده بایستی خود را از این مسیر به هدف نهایی عملیات یعنی تنگۀ چزابه می رساندند. آقای ابوالفضل حسن بیگی که در آن زمان مسئولیت جهاد سازندگی استان سمنان را برعهده داشت، پیشنهاد احداث جاده ای را در این مناطق رملی از تپه های الله اکبر در زمین های رملی شمال جبهۀ نبرد تا محل چاه به منظور تسهیل دسترسی نیروهای رزمنده به عقبه دشمن مطرح نمود که مورد تصویب قرارگاه مرکزی کربلا قرار گرفت. ایشان حدود 20 روز قبل از آغاز عملیات کار احداث این جاده را آغاز نمود و موفق شد تا پایان عملیات، جاده ای به عرض 7 متر و به طول 12 کیلومتر را به همراه 2 محل نشست بالگردهای هوانیروز، آماده نماید.

به منظورحساس نشدن دشمن نسبت به احداث این جاده، کار ساخت آن در شب انجام می شد و در روز مسیر احداث شده، استتار می گردید تا دشمن با گرفتن عکس هوایی از منطقه نتواند به وجود آن و جهت تک احتمالی رزمندگان اسلام پی ببرد.  شهید مهندس تقی رضوی در قرارگاه مرکزی جهاد پیگیر احداث این جاده بود. بنابراین احداث جاده ای در میان این رمل ها، قبل از شروع عملیات طریق القدس، امکان دسترسی نیروها را به عقبۀ قوای دشمن میسر نمود و حرکت رزمندگان پیاده بخصوص نیروهای تیپ 14 امام حسین(ع) را آسان تر و ممکن ساخت.

*شرح عملیات

عملیات در ساعت 00:30 بامداد 8/9/1360 با عبور نیروهای پیاده یگان های سپاه از میادین مین و مواضع دشمن، در چند محور به طور هم زمان آغاز شد. نیروهای عمل کننده در محور شمال عملیات، در همان ساعات اولیه درگیری موفق شدند مواضع نیروهای عراقی را در خطوط اول تصرف کرده و نیروهای احتیاط دشمن را در پشت خطوط پدافندی منهدم کنند.

اولین گروه از رزمندگان اسلام به استعداد دو گردان توانستند در نیم ساعت اول نبرد، خود را به مواضع توپخانه دشمن در اطراف منطقه غرب شهر بستان رسانده و 19 عراده، توپ صحرایی 152 میلی متری دشمن را به غنیمت بگیرند. این توپخانه ها خط مقدم ارتش بعثی را پشتیبانی می‌کردند. تا زمانی که رزمندگان تیپ امام حسین به محل توپخانه های دشمن نرسیده بودند، آتش بسیار شدیدی از سوی توپخانه ارتش بعثی علیه رزمندگان خط شکن، اجرا می شد ولی وقتی این نیروها از رمل ها عبور کرده و مقر فرماندهی تیپ 26 زرهی ارتش بعثی و نیز توپخانه دشمن را به تصرف خود در آورند، تمام آتش های دشمن خاموش شد و سکوت کاملی منطقه نبرد را فرا گرفت به گونه ای که حتی یک گلوله توپ هم شلیک نمی شد. این نیروها موفق شدند تعداد زیادی از تانک های این تیپ را به غنیمت گرفته و دو گردان کماندویی دشمن را نیز تار و مار نمایند. این ابتکار عمل رمز اساسی موفقیت در عملیات طریق القدس بود.

میزان موفقیت اولیه یگان های سپاه در محور شمال به حدی بود که فرمانده تیپ زرهی ارتش نیز به گردان های زرهی و مکانیزه خود فرمان داد تا از معابر بازشده با چراغ روشن عبور کرده و ضمن انهدام دشمن و حمایت از نیروهای پیاده خودی به سوی هدف های خود در عمق منطقه پیشروی کنند. به این ترتیب، در ساعت 6 بامداد روز اول عملیات، تیپ امام حسین (ع) به همراه یک گردان از تیپ 3 زرهی از لشکر 92 موفق شدند تنگه چزابه را تصرف و تامین کنند. در این محور تا ساعت 9 صبح روز اول، تمامی اهداف تعیین شده، تامین گردید.

در محور جنوبی عملیات، اوضاع به گونه ای دیگر بود. دشمن که فلش اصلی عملیات نیروهای ایرانی را از این محور می دانست، با بهره گیری از موانع متعدد و هوشیاری نیروهایش به سختی مقاومت کرده و مانع پیشروی قاطع نیروهای ایرانی شده بود. نیروهای خودی به رغم شکستن برخی از خطوط اولیه و تصرف پل سابله، با روشن شدن هوا مجبور به عقب نشینی شدند.

با بروز شرایط سخت در محور جنوبی عملیات، تصمیم گرفته شد که نیروهای خودی در شمال با ورود به منطقه ابوچلاچ (منطقه کوچک محصور بین شاخه های رودخانه کرخه درغرب بستان) به سوی شرق و جنوب شرقی پیشروی نموده، بستان و منطقه سابله را تصرف و تأمین نمایند.

این مرحله از عملیات در روز دوم با ورود یگان های سپاه به منطقه ابوچلاچ تحقق یافت و شهر بستان پس از 420 روز اشغال آزاد شد.

متعاقب ورود نیروهای خودی به مثلث سابله و پیشروی به سوی ساحل شمال رودخانه سابله و نهر عبید نیروهای باقی مانده عراقی موضع خود در این منطقه را ترک و به جنوب رودخانه سابله گریختند.

روزهای سوم تا پنجم عملیات با تبادل آتش بین طرفین و تلاش نیروهای خودی برای نگهداری و تحکیم مواضع متصرفی سپری شد. آخرین پاتک دشمن در اولین ساعات روز 13 آذر ماه و با استفاده از تاریکی شب آغاز گردید. با شنود بیسیم ها و دستگاه های ارتباطی دشمن که در قرارگاه صورت می گرفت، سپاه دریافت که لشکر 5 مکانیزه ارتش بعثی حمله مجددی را به منطقه آغاز و قصد دارند تا از روی پل سابله عبور نمایند.

این در حالی بود که فرمانده تیپ 25 کربلا متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مسئولیت این منطقه را برعهده داشت از آغاز عملیات دشمن، بی اطلاع بود زیرا در آن منطقه، هنوز آثار پاتک دشمن بر روی زمین منطقه عملیات مشخص نشده بود. به هر حال پس از گذشت حدود یک ساعت از دریافت خبر و آغاز پاتک، دو گردان پیاده ارتش بعثی موفق شدند تا از پل سابله عبور نمایند. آنگاه در چنین شرایطی، تعدادی از تانک های تیپ 12 زرهی ابن ولید برای تصرف بستان و تهدید نیروهای ایرانی مستقر در تنگه چزابه، عبور از پل سابله را آغاز نمودند. از آنجا که پل سابله، باریک بود، تانک ها و نفربرهای ارتش بعثی در دو طرف آن، آرایش گرفته و استقرار یافته بودند. در این هنگام کلیه حرکات یگان های دشمن از سوی ایستگاه های شنود سپاه پاسداران و ارتش کشف و به نیروهای خودی اعلام گردید.

با مقاومت شدید رزمندگان اسلام و با تدابیر منطقی قرارگاه کربلا و تلاش های گسترده و سریع نیروهای خودی و اجرای آتش پرحجم توپخانه، اکثر اعضای دو گردان پیاده دشمن کشته، زخمی و یا اسیر گردیده و تعداد زیادی از تانک های دشمن در شمال پل سابله منهدم گردید. در ساعت 6:38 دقیقه بامداد روز 13 آذر با انهدام یک تانک دشمن بر روی پل سابله و همچنین برخورد و تصادف چند تانک و نفربر دیگر ارتش بعثی در این ناحیه، پل سابله مسدود گردید و موجب قطع عبور و مرور یگان های دشمن شد و به این ترتیب پاتک دشمن ناکام ماند.

لاشه ده ها تانک و نفربر دشمن برای مدت مدیدی در سواحل شمالی و جنوبی و داخل رودخانه باقی مانده بود و منظره جالبی از این نبرد را نشان می داد. اطلاعات دریافتی از اسرا حاکی از آن بود که صدام رئیس رژیم بعثی از نزدیک بر اجرای این پاتک نظارت داشته است. در نیمه جنوبی کرخه، استعداد دشمن تقریباً دو برابر استعداد نیمه شمالی بود. در این بخش از منطقه عملیات دشمن دارای سه تیپ زرهی، یک تیپ مکانیزه و دو تیپ پیاده بود که از قرارگاه مرکزی در غرب جفیر هدایت، کنترل و فرماندهی می شدند. دشمن پس از ناکامی در اجرای پاتک های متعدد و مشاهده تلاش های عملیاتی رزمندگان اسلام جهت ادامه پیش روی به منظور تصرف پل های رودخانه نیسان، از منطقه برای اولین بار عقب نشینی نمود تا از انهدام بیشتر نیروهایش جلوگیری به عمل آورد.بدین ترتیب با تحکیم مواضع پدافندی رزمندگان اسلام در منطقۀ آزادشده در شمال رودخانۀ نیسان این عملیات در تاریخ 15/9/60 به پایان رسید.

*نتایج عملیات

در مجموع، عملیات طریق القدس در حدود یک هفته به طول انجامید و پس از نبردهای مستمر شبانه روزی، دشمن به پشت رودخانه ی نیسان در جنوب منطقه ی عملیاتی رانده شد و 600 کیلومتر مربع از سرزمین های اشغالی از جمله شهر بستان آزاد گردید. با انجام این عملیات، برای اولین بار قوای اسلام توانستند خود را به مرز بین المللی برسانند که از نظر سیاسی اهمیت زیادی برای ایران داشت. تهدید دشمن از محور سوسنگرد - حمیدیه به سمت اهواز مرتفع گردید و احتمال اشغال اهواز و سوسنگرد از سوی ارتش عراق منتفی شد. پیوستگی خطوط دفاعی ارتش عراق که از مهران در غرب کشور تا خرمشهر در جنوب کشور برقرار بود گسسته شد و به ناچار خطوط تدارکاتی دشمن طولانی گشت و موجب شکاف بین نیروهای شمال به جنوب یعنی بین سپاه چهارم و سوم ارتش عراق گردید. بنابراین ارتش بعثی مجبور شد که از جادۀ بصره - عماره برای تدارک نیروهای موجود خود در خاک ایران استفاده نماید و جاده ای را که در خاک ایران برای تدارک و پشتیبانی از نظامیانش، احداث کرده بود به دست قوای ایران افتاد. بدین صورت دسترسی رزمندگان اسلام به منطقۀ عملیاتی « فتحِ مبین» در غرب شهر شوش و غرب رودخانۀ کرخه با سهولت بیشتری انجام شد. همچنین دسترسی به منطقۀ اشغالی ایران در غرب رودخانۀ کارون و جنوب کرخه کور ـ که بعدها عملیات بیت المقدس در آن انجام شد ـ با سهولت بیشتری صورت گرفت.  این عملیات صد درصد به اهداف خود رسید و استعدادی در حدود 5/1 لشکر عراقی در جریان آن منهدم گردید. از سوی دیگر طول خطوط پدافندی ایران کاهش یافت و از دو لشکر 16 و 92 که قبل از آغاز عملیات که در این منطقه پدافند می کردند، لشکر 92 آزاد و برای شرکت در عملیات فتح مبین عازم منطقه عمومی دزفول شد. پیرو این پیروزی، جلسۀ شورای عالی دفاع در ساعت 10 صبح روز یکشنبه 15 آذر سال 1360 در حضور حضرت امام خمینی در جماران تشکیل شد. در این جلسه از سوی فرماندهان سپاه و نزاجا، گزارش عملیات تقدیم امام گردید. بر اساس این گزارش در جریان این عملیات، قوای اسلام موفق شدند یکصد دستگاه تانک و نفربر سالم و نیز یکصد دستگاه ماشین آلات مهندسی و راه سازی از دشمن را به غنیمت گرفته و حدود 2500 نفر از نظامیان دشمن را به هلاکت رسانده و 500 نفر آنها را اسیر نمایند. همچنین ارتش در هفته ی اول عملیات 125 شهید و 400 مجروح و نیروهای سپاه و بسیج 700 شهید و 1800 مجروح داشتند.

در مجموع در این عملیات، 19 عراده توپ 152 م م، 170 دستگاه تانک و نفربر، 70 قبضه توپ ضدهوایی 23 و 14 م م و 250 دستگاه خودرو به غنیمت گرفته شد و 546 نفر از نظامیان عراقی نیز اسیر گردیدند. همچنین 180 دستگاه تانک و نفربر، 200 دستگاه خودرو، 4 بالگرد جنگی و 8 فروند هواپیمای ارتش عراق منهدم گردید. از جمله یک فروند هواپیمای میراژ ساخت فرانسه مورد اصابت قرار گرفت که خلبان آن نیز اسیر شد. همچنین 3500  نظامی عراقی کشته یا زخمی گردیدند.

چرا فتح بستان «طریق‌القدس» نام گرفت ؟

*فتح الفتوح

انجام موفقیت آمیز عملیات طریق القدس موجب شد تا مسئولین کشور پیام تبریکی به مناسبت پیروزی رزمندگان اسلام برای حضرت امام خمینی(ره) ارسال نمایند.ایشان در پاسخ ،پیامی به شرح ذیل در تاریخ 8 آذر 1360، مصادف با 2 صفر 1402 صادر و این عملیات را "فتح الفتوح" نامیدند .

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای حاج سید علی خامنه ای رئیس جمهوری محترم اسلامی ایران؛ تیمسار سرتیپ ظهیرنژاد رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران؛ سرکار سرهنگ علی صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی؛ جناب آقای محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: "اَنْ تَنْصُروا اللهَ یَنْصُرُکُمْ وَ یُثَبِتْ اَقْدامَکُمْ".

تلگراف های شریف که بشارت پیروزی قوای مسلح شجاع را بر قوای شیطان امریکایی صدامیان که با هجوم ظالمانه ی خود فتح قادسیه را به مغزهای تهی از ایمانِ به غیب وعده می دادند، واصل گردید. اتکا به مسلسل و تانک، و غفلت از خداوند قادر و جنود الهی، انسانها را به ورطه ی هلاکت و فضاحت می کشاند. آنانکه رمز پیروزی را مجهز به جهاز شیطانی و «میگ»ها و «میراژ»ها می دانند و ایمان به غیب و خداوند قادر را به حساب نمی آورند و دم از پیروزی قادسیه می زنند و رمز پیروزی قادسیه و مؤمنان صدر اسلام را باز نیافته اند و قدرت ایمان و شهادت طلبی را نمی فهمند، باید با شکست مفتضحانه رو برو شوند و گوشمالی الهی ببینند. اینان از پیروزی های صدر اسلام - که پیروزی خون بر شمشیر و قوای جهنمی بود - باید عبرت بگیرند. مردم ایران و ارتش و سپاه و بسیج و سایر قوای نظامی برای حفظ اسلام و کشور اسلامی و رسیدن به لقاء الله دفاع می کنند، و فرق است بین این عزیزان و آن گول خوردگان که برای مقاصد پلید آمریکا و وابستگان آن به جنگ بر ضد اسلام و قرآن مجید برخاسته اند. آنچه برای اینجانب غرورانگیز و افتخارآفرین است روحیه ی بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت طلبی این عزیزان- که سربازان حقیقی ولی الله الاعظم ارواحنا فداه - هستند، "و این است فتح الفتوح". من به ملت بزرگ ایران و به فرماندهان شجاع، قبل از آنکه پیروزی شرافتمندانه و بزرگ خوزستان را تبریک بگویم، وجود چنین رزمندگانی را که در دو جبهه ی معنوی و صوری و ظاهر و باطن از امتحان، سرافراز بیرون آمده اند، تبریک می گویم.مبارک باد بر کشور عزیز ایران و بر ملت شریف، رزمندگانی چنین قدرتمند و عاشقانی چنین محو جمال ازلی و سربازانی چنین دلباخته که شهادت را آرزوی نهایی خود و جانبازی در راه محبوب را آرمان اصیل خویش می دانند. افتخار بر رزمندگانی که  جبهه های نبرد را با مناجات خویش و راز و نیاز با محبوب خود، عطرآگین نمودند. فخر و عظمت بر جوانان عزیزی که در راهی قدم برداشته و پاسداری از مکتبی می کنند که شکست ناپذیر و سرتاپا پیروزی است. و ننگ بر آنان که در راهی، جان خود را هدر می دهند و عِرض و آبروی خود را می برند که پیروزی شان، شکست و زندگیشان، ننگ آفرین است. اینجانب از فرماندهان محترم و رزمندگان عزیز قوای مسلح نظامی و انتظامی، ارتش و سپاهی و بسیج مستضعفان و ژاندارمری و شهربانی و عشایر محترم و نیروهای نامنظم و مردمی تشکر و قدردانی می کنم. درود بر شما و بر همه آنان که برای اسلام و کشور عزیز خود، حماسه می آفرینند. از خداوند تعالی، پیروزی نهایی رزمندگان اسلام و سلامت و سعادت همگان را خواهانم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

فارس؛
نام:
ایمیل:
* نظر: