بسیج هنرمندان فارس- با ابتكار آمریكایی ها علاوه بر اروپایی ها بسیاری از كشور های دیگر در اهداف تحریم های آمریكا علیه ایران شركت كردند و این موضع با فتنه 88 و تضعیف توان داخلی جمهوری اسلامی ایران بسیار تعمیق یافت. بازخوانی جریان فتنه سال88 وسیاست های ایالات متحده آمریکا می تواند در تبیین مسئله نفوذ اقتصادی وفرهنگی یاری رساند.
بازخوانی:
*قطعنامههای
شورای امنیت علیه برنامه هسته ای ایران ضمن آنكه مجموعه تحریم های جدیدی را علیه
جمهوری اسلامی ایران به تصویب رساند، چهارچوب قانونی جدیدی را در اختیار آمریكا
قرار داد تا ضمن مشروعیت بخشی به اقدام آمریكا، این كشور بتواند حلقه تحریم های
یكجانبه خود علیه ایران را تنگ تر نماید.
*تجربه تلخ
ناكامی در تحریم های یك جانبه، ایالات متحده را واداشت تا جهانی سازی و مشروعیت
دهی به تحریم جمهوری اسلامی را نیز در دستور كار قرار دهد. لذا پس از ارجاع پرونده
هسته ای ایران به شورای امنیت و صدور طی شش قطعنامه شورای امنیت، موضوع برنامه
هسته ای جمهوری اسلامی ابعادی بین المللی به خود گرفت و این شرایط، بهترین فرصت را
برای آمریكا فراهم ساخت تا با توجه به هژمونی سیاسی- اقتصادی خود در جهان، ضمن
آنكه متحدان غربی خود را در استراتژی تحریمی خود علیه ایران بسیج و شریك كند، سایر
كشورها و شركت های جهان را ناچار به پیروی از سیاست گذاری تحریمی خود علیه ایران
نماید.همین اتفاق نیز افتاد و شورای امنیت در چند مرحله ایران را تحریم كرد. به
دنبال هر تحریم٬ ایران از دستاوردی جدید در حوزه هستهای رونمایی میكرد و به طرف
غربی این سیگنال را ارسال میكرد كه در برابر تحریمها عقب نشینی نخواهیم كرد و
باید روش رفتار علیه تهران تغییر كند.
*رویه ایران در مقابل تحریمها و توسعه برنامه هستهای باعث
شد تا با روی كار آمدن باراك اوباما در آمریكا٬شرایط برای «تغییر» سیاست آمریكا در
قبال ایران هستهای فراهم شود. اوباما 3 ماه قبل از انتخابات دهم ریاستجمهوری در
ایران در پیام نوروزی خود به ایرانیان صراحتا اعلام كرد «میخواهم با رهبران ایران
صریح صحبت كنم». روند عقبنشینیهای آمریكا در آستانه انتخابات با سرعت بیشتری
دنبال شد. به گونهای كه 20 خرداد 88 در حالی كه تنها 2 روز به برگزاری انتخابات
ریاست جمهوری در ایران مانده بود، باراك اوباما به رهبر معظم انقلاب نامه نوشت.
سعید جلیلی، دبیر شورایعالی امنیت ملی كشورمان اسفندماه 89 در اجلاسیه جامعه
مدرسین درباره این نامه گفت: «تنها 2 روز مانده به انتخابات، اوباما نامهای به
رهبر انقلاب مینویسد و به صراحت اعتراف میكند كه بدون جمهوری اسلامی مسائل منطقه
و بینالملل حل نخواهد شد».
* دهمین دوره
انتخابات ریاست در حالی فرارسید كه ایران دستاوردهای هستهای خود را در چند حوزه
تقویت كرده بود. علاوه بر اینكه سانتریفیوژهای فعال ایران به رقم 7 هزار عدد رسید٬
ایران 2 نوع پیشرفته سانتریفیوژ نیز تولید كرد كه نسبت به ماشینهای قبل سرعت غنیسازی
بالاتری- تا 4 برابر- داشتند.
* با نزدیك شدن
به انتخابات ریاستجمهوری ایران٬ ایالات متحده مذاكرات هستهای را از ژوئن 2008
تعلیق كرد تا سرانجام انتخابات مشخص شود. بنابراین این كشور سیاستی 2 وجهی با
افزایش غلظت ابهام اتخاذ كرد. از نظرگاه دیپلماتیك نیز بنیان نگرش تهدیدمحور علیه
ایران دچار خدشه شد. ایالات متحده آمریكا كه الگوی فشار را بستر رفتار با ایران
هستهای قرار داده بود، سرانجام چرخش نشان داد و در نهایت اوباما رسما اعلام كرد
خواستار گفتوگوی مستقیم با ایران است. این رویه عقبنشینی و تغییر الگوی رفتار تا
روز انتخابات دنبال شد.
* پس از شمارش
آرا و آشكار شدن مشاركت 85 درصدی و نیز میزان آرای فرد منتخب، قاعدتا همه چیز باید
به سمت تغییر الگوی غرب پیش میرفت. به عبارت روانتر، ارتقای جایگاه فنی ایران در
تاسیسات هستهای، در كنار دستاوردهای حقوقی ایران در آژانس كه موجب تقویت جنبش عدم
تعهد شد، وقتی كنار یك انتخابات كمنظیر در دنیا و اعتماد 63 درصدی به فرد پیروز
قرار گیرد، بدیهی است تثبیت ایران هستهای را موجب میشود.
* تغییر الگو
كه بخش مهمی از آن حاصل میزان مشاركت مردم در انتخابات و میزان مقبولیت مسئول
پرونده هستهای بود، اما پس از وقوع فتنه مخدوش شد. حمایت ایالات متحده و تروئیكای
اروپایی از عوامل فتنه كه اوج آن با «الهامبخش دانستن موسوی» توسط اوباما علنی
شد، نشان داد آمریكا و متحدانش در 1+5 فتنه را رهیافتی برای بازگشت به شرایط گذشته
یافتهاند.
* با بالا
گرفتن جریان فتنه میرحسین موسوی بیانیهای صادر كرد و مقاومت تیم هستهای در مقابل
ایالات متحده را «عقبنشینی از حقوق ملت عنوان كرد»! این بیانیه را باراك اوباما
چندی بعد تكمیل و تصریح كرد: «به نظر نمیرسد ایران از نظر سیاسی آنقدر وضع ثابتی
داشته باشد كه بتوانند درباره مساله هستهای تصمیمهای سریع اتخاذ كنند. از سوی
دیگر، اوضاع داخلی ایران موجب پیچیدهتر شدن تلاشها برای رسیدن به توافق میان
ایران و قدرتهای جهان سر مساله سوخت اتمی شده است»! این تقسیم كار برای تضعیف
مواضع ایران بویژه در مذاكرات هستهای در تمام مدت فتنه وجود داشت.
* 16روز پس از اهانت بیسابقه فتنهگران به عزاداری سالار
شهیدان حضرت اباعبداللهالحسین(ع)، ژنرال دیوید پترائوس، فرمانده سابق نیروهای
آمریكایی در منطقه از احتمال حمله به تاسیسات هستهای ایران خبر داد. وی به CNN
گفت: «حتما میتوان تاسیسات هستهای ایران را مورد هدف قرار داد. تاسیسات ایران در
مقابل حملات بمبها آسیبپذیر هستند». سنای آمریكا نیز رسما از «اعمال تحریمهای
جدید» برای حمایت از «آزادی شهروندان ایرانی» سخن گفت. موارد متعدد دیگری نیز از
هماهنگی عوامل فتنه با دستگاه تصمیمگیر ایالات متحده آمریكا در تاثیرگذاری بر
موضوع هستهای كشورمان وجود دارد. تلاش آمریكا برای تقویت فتنه 88 در واقع یك پیام
راهبردی داشت و آن بازگشت كامل اوباما به الگوی فشار بوش در مناسبات با ایران بود.
پاسكاری فتنه با ایالات متحده آمریكا در نهایت منجر به تصویب تحریمهای یكجانبه
ایالات متحده آمریكا و افزایش فشارها به ایران شد. ورود ایالات متحده به موضوع
تحریم بنزین ایران نیز در همین راستا صورت گرفت.
* با اقدام ایالات متحده در مشروعیت دهی به تحریم های یك
جانبه خود ، اتحادیه اروپا در زمینه اعمال تحریم ها علیه ایران، سیاست های همسانی
را با هماهنگی آمریكا در پیش گرفت و این مسئله حاصل ابتكاری بود كه آمریكایی ها با
توجه به شكست تحریم های یك جانبه خود در دستور كار قرار داده بودند. با ابتكار
آمریكایی ها علاوه بر اروپایی ها بسیاری از كشور های دیگر در اهداف تحریم های
آمریكا علیه ایران شركت كردند و این موضع با فتنه 88 و تضعیف توان داخلی جمهوری
اسلامی ایران بسیار تعمیق یافت.
در این راستا بعد از وقوع حوادث پس از انتخابات ریاست
جمهوری و فتنه 88 بسیاری از كشورها از خرید نفت ایران منع كردند. فقط 5 كشور
خریدار، یعنی چین، ژاپن، هند، كره جنوبی و تركیه مجوز واردات حداكثر 1.1 میلیون
بشكه نفت خام ایران را در روز از سوی آمریكا برای دوره های زمانی شش ماهه قابل
تمدید، دریافت كردند. بدین ترتیب صادرات نفت خام ایران كه در سال 2011 میلادی بیش
از 2.5 میلیون بشكه در روز بود، به كمتر از 1.1 میلیون بشكه سقوط كرد. در فوریه
سال 2013 با ممنوعیت پرداخت ارز به ایران دربرابر صادرات نفت ایران به 5 كشور یاد
شده، در آمدهای ارزی و سایر بخش های اقتصادی ایران دچار مشكل فراوان شد.
* اما فتنه 88 و تاثیر بین المللی آن در رابطه با تحریم ها
بسیار اهمیت دارد. چرا كه با این حوادث بود كه قطعنامه 1929 با حداكثر شدت صادر شد
و به همه كشور ها مشروعیت لازم را برای اعمال تحریم های یك جانبه و چند جانبه علیه
جمهوری اسلامی ایران را اهدا كرد. لذا آمریكا كه سالها برای جهان شمول كردن تحریم
جمهوری اسلامی ایران هزینه صرف كرده بود، به موهبت فتنه 88 فرصت یافت به اقدامات
یك جانبه خود مشروعیت و مقبولیت بخشد و تحریم چند جانبه خود با كشورهای اروپایی و
هم پیمانانش را به تحریم های جهانی تبدیل نماید.
* آمریكا و گروه غرب به مدد مفاهیم جدیدی كه با قطعنامه
جدید به دست آورده بودند تحریم های هسته ای خود را به تحریم های صرفا اقتصادی و
نظامی تبدیل كردند و ابزار های لازم برای جهان شمول كردن آنها را مهیا ساختند. با
قطعنامه 1929 كه به عنوان شدیدترین و پیچیدهترین قطعنامه شورای امنیت شناخته می
شود و ساختمان تحریم ها در سال 1390 به اوج خود رسید.
لذا اگر به روند اعمال تحریم های یك جانبه از سوی امریكا و
اروپا علیه ایران- كه در ادامه آمده است- نگاه كنیم، روشن است كه این روند بعد از
فتنه 88 و با قطعنامه 1929 با تبلیغات وسیع رسانه ای غرب به نهایت تاثیر خود می
رسد. همه اینها در حالی است كه قطعنامه 1929 و تحریم های یك جانبه بعد آن به هیچ
وجه تحریم های هسته ای صرف نیست.
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی