کد خبر: ۸۸۸۱۱
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۹
پایگاه های نظامی آمریکا در خلیج فارس؛
به گزارش تنویر ، دشمنی  و کینه کشورهای خارجی را علاوه بر لفاظی های همیشگی می توان از اقدامات عملی آنها نیز دریافت. رقابت بر سر منافع میان کشورها در نظام بین المللی امری عادی است که گاهی اوقات به جنگ نیز ختم می شود. اما دشمنی آمریکا علیه ایران تنها مختص به منافع نیست در حالیکه این کشور در طول نزدیک به چهار دهه اخیر منافع بسیاری را نیز به سبب قطع روابط با ایران از دست داده است. بنابراین باید الگوی کلی تری را ورای رقابت بر سرمنافع در روابط ایران و آمریکا جستجو کرد. 
 
وقوع انقلاب اسلامی در ایران، کشور را از ردیف کشورهای حاضر در جبهه غرب به رهبری آمریکا خارج کرد. انقلاب اسلامی در اواخر دهه 1970، در جهان دوقطبی آمریکا و شوروی، نوعی شورش در میان کشورهای جهان سوم علیه نظم حاکم محسوب می شد و الگوگیری از آن می توانست کل آن نظم را با خطر مواجه سازد. شعارها و آرمان های انقلابیون ایرانی، مبتنی بر تغییر وضع موجود در معادلات منطقه ای و جهانی استوار بود. استکبارستیزی نه تنها در شعار بلکه در عمل نیز خود را نشان داد و تسخیر لانه جاسوسی از اولین گام های مبارزه با نماینده بلافصل استکبار یعنی آمریکا بود. این خطر همچون الگویی به سرعت در حال عبور از مرزهای ایران و گسترش در سطح منطقه نفت خیز خاورمیانه بود. با تضعیف بیشتر شوروی، این آمریکا بود که به کمک متحدین منطقه ای و اروپایی خود به دنبال مهار ایران برآمد. جنگ تحمیلی عراق بعثی علیه ایران بهترین امکان را فراهم آورد و پشتیبانی جهانی از صدام حسین بی سابقه بود. 
 
پس از پایان جنگ تحمیلی علی رغم خسارت های سنگینی که به زیرساخت های ایران وارد شد، جمهوری اسلامی، همچنان به عنوان کشور غیرعادی در نظر گرفته شد و طرح ها و برنامه ریزی ها برای سرنگونی آن همچنان ادامه یافت. در این بین آمریکا از هیچ اقدامی برای منزوی ساختن تهران صرف نظر نکرد و اقدامات عملی اش نیز تنها به تهدید و تحریم ختم نگردید. نگاهی به استراتژی نظامی این کشور نشان می دهد در برنامه های سالانه نظامی آمریکا، ایران در منطقه خاورمیانه هدف اصلی در نظر گرفته شده و علی رغم آنکه ایران در برهه های حسن نیت نشان داده، اما اقدامات نظامی ایالات متحده آمریکا، پیرامون کشور، به قوت خود باقی مانده اند و پایگاه های نظامی اش مجهزتر نیز شده اند. 
 
برای شناخت عمق دشمنی آمریکا نسبت به ایران باید اقدامات عملی آن نیز در کنار لفاظی مقاماتش مورد تجزیه و تحلیل دقیق قرار گیرند و این باور را داشت که تصور عادی سازی روابط با واشنگتن حاصل ساده انگاری و عدم وجود دوراندیشی در مناسبات سیاست بین الملل است. هرچند پس از توافق هسته ای بسیاری امید داشتند که آمریکا در رفتارهایش نسبت به ایران تجدیدنظر کند ولی سلسله قوانین و طرح های تحریمی ضدایران همچنان در کنگره و سنا، به تصویب می رسند و گریزی نیز از آن نیست.  به روی آنچه در زیر می آید، لیستی از تاریخچه پایگاه های نظامی آمریکا در خلیج فارس است که این کشور آنها را به بهانه دفاع از شیخ نشین های خلیج فارس در مقابل تهدید ایران و امنیت عبور انرژی تاسیس کرد و این منطقه را به عنوان یکی از راهبردی ترین مناطق در استراتژی نظامی خود در نظر می گیرد. 
 
برای متنوع سازی اهداف آمریکا برای حضور در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس می توان چند اولویت زیر را در کنار فشار و مهار ایران در نظر گرفت: 
 
دفاع از موجودیت رژیم صهیونیستی و تمامیت سرزمینی آن در مقابل  ایران و سایر کشورهای مسلمان منطقه و در یک کلام تهدید های جهان اسلام؛
 
دفاع از قلمرو ارضی و ذخایر و امکانات نفتی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس  به منظور تضمین ادامه دار بودن جریان انتقال انرژی از این منطقه و ایجاد امنیت انرژی برای خود؛
 
مبارزه با نفوذ انقلاب اسلامی به بهانه تروریسم و مبارزه با گروههای تروریستی و دولتهای حامی آن؛
 
حفظ برتری راهبردی زمینی- دریایی و هوایی خود درمنطقه و وابسته کردن کشورهای منطقه به خود برای تامین امنیت شان؛
 
با نگاهی کوتاه به فهرست اولویت های امنیتی ایالات متحده به روشنی در می یابیم که از نگاه آمریکائی ها ردپای ایران در تمامی تهدید های امنیتی منطقه به چشم می خورد. در حقیقت همین نگرش دولتمردان آمریکایی نسبت به کشور ایران، زمینه ساز حضور گسترده نظامی این کشوردر اطراف مرزهای ایران بوده است. در حقیقت آمریکائیها به دنبال آن هستند تا با محاصره نظامی ایران از طریق استقرار پایگاههای نظامی در کشوررهای همسایه این کشور، با افزایش قدرت ایران مقابله کرده و در مسیر تبدیل آن به یک قدرت منطقه ای مانع ایجاد کنند. 
 
-پایگاه نظامی آمریکا در بحرین
 
کشور کوچک و جزیره ای بحرین ( مرکب از 36 جزیره) با مساحت 655 کیلومتر مربعی وجمعیت هفتصد هزار نفری اش در سالهای اخیر و بویژه پس از حادثه 11 سپتامبر و به دنبال آن حمله آمریکا به افغانستان و عراق در سالهای 2001 و 2003 به مهم ترین پایگاه نیروهای نظامی آمریکایی بویژه نیروی دریایی و هوایی این کشوردر منطقه خلیج فارس تبدیل شده است.  نکته دیگری که در رابطه با بحرین باید به آن اشاره کرد ذخایر نفتی محدود این کشور در مقایسه با سایر کشورهای عربی حوزه خلیج است. افزون براین، با وجود سنی بودن هیئت حاکمه بحرین، اکثریت جمعیت بومی این کشور را شیعیان تشکیل می دهند و بر اساس آمار در حدود 70درصد مسلمانان این کشور شیعه هستند. البته در کنار جمعیت بومی این کشور، تعدار زیادی از اتباع کشورهای دیگر(نظیر پاکستانی ها –بنگلادشی ها و...) نیز در بحرین زندگی می کنند که روی هم رفته نزدیک به 20درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند.
 
 
تاریخچه روابط نظامی-امنیتی بحرین با ایالات متحده آمریکا به سال 1971 و خروج نیروهای بریتانیایی از خلیج فارس در 31 دسامبر آن سال باز می گردد.به دنبال این رویداد، دولت بحرین یک قرار داد اجاره با ایالات متحده آمریکا به امضا رساند و به این کشور اجازه داد تا بخش مهمی از نیروهای نظامی اش در خلیج فارس  را در خاک این کشور مستقر کند. افزون بر این، دولت بحرین حق استفاده از امکاناتی نظیر امکانات زیر را نیز در اختیار دولت آمریکا قرار داد:
 
- حق استفاده از فرستنده های رادیویی و تلویزیونی و آنتن های ماهواره؛ 
- حق استفاده از کشتی ها و اسکله ها؛
- حق استفاده از امکانات تعمیر کشتی ها؛
- حق استفاده از پایگاه هوایی محرق؛ 
 
 
در ادامه و به دنبال وقوع جنگ اکتبر و شدت گرفتن تنش ها میان کشورهای عربی از یک سو و آمریکا و رژیم صهیونیستی از سوی دیگر، دولت بحرین اجرای توافقنامه بالا را در 20 اکتبر 1973 به حالت تعلیق در آورد. اما این تعلیق جنبه ظاهری داشت و در توافقنامه دیگری که در 12 آگوست 1975 میان دو کشور (ایالات متحده آمریکا و بحرین ) به امضا رسید؛ علاوه بر تضمین تداوم حضور نظامی آمریکا (بویژه نیروهای دریایی این کشور در بحرین) در پایگاه هایی چون السلمان  و مینا  جنبه هایی از همکاری های غیر رسمی را نیز در بر می گرفت.
 
اما شروع رسمی روابط دفاعی-نظامی –امنیتی بحرین و آمریکا  به سالهای ابتدایی دهه 80 میلادی و آغاز جنگ موسوم به جنگ نفتکش ها میان ایران و عراق در آن سال بر می گردد. در جریان این جنگ، بحرین حمایت های مهمی را از عملیات نظامی- دریایی و هوایی ایالات متحده به عمل آورد و خود رابه عنوان یکی از شرکای نظامی مهم آمریکا در منطقه خلیج فارس معرفی کرد. افزون بر اینها در جریان این جنگ بحرین نقشی بسیار حیاتی را در موفقیت ایالات متحده بازی کرد و نیروی دریایی بحرین، کمک های مهمی را به منظور کشف مینهای دریایی در اختیار ارتش آمریکا قرار داد و ارتش بحرین پشتیبانی بسیار موثری را از حملات هوایی آمریکا به سکوهای نفتی ایران به عمل آورد. در ادامه و به دنبال تجاوز عراق به کویت در سال 1991 و آغاز جنگ اول خلیج فارس، دولت بحرین به عنوان پایگاه اصلی دریایی کمپین نظامی ایالات متحده در طول نبرد، نقش بسزایی در موفقیت آمریکا در این جنگ ایفا کرد. درطول این جنگ ارتش بحرین با استفاده از هواپیماهای اف 16 خریداری شده از ایالات متحده در حدود 266 حمله هوایی را علیه مواضع عراق سازماندهی کرد. 
 
 
در جولای 1995، دولت بحرین قرارداد دفاعی-امنیتی دیگری رابا آمریکا به امضا رساند که با هدف توسعه حضور آمریکا در خاک این کشور  طراحی شده بود. بر اساس این قرارداد ارتش آمریکا و بویژه نیروی دریایی و هوایی این کشور از دسترسی گسترده تری به بنادر و فرودگاههای بحرین برخوردار شده و ارتش آمریکا اجازه ایجاد یک انبار مهمات در پایگاه هوایی شیخ عیسی  را بدست آورد.به دنبال حادثه 11 سپتامبر و همچنین در پی حمله آمریکا به عراق، ایالات متحده، بخشی از نیروهای نظامی خود را از عربستان خارج کرده و به پایگاههایی در بحرین و قطر انتقال داد؛ انتقالی که شاید بتوان آن را پاسخ آمریکا به حمایت های قطر و بحرین در طول جنگ با عراق دانست. امروزه سرفرماندهی نیروهای دریایی آمریکا در منطقه خلیج فارس و ناوگان پنجم دریایی این کشور در آبهای اطراف منامه پایتخت بحرین مستقر است و وقتی بدانیم که فاصله آن با نزدیک ترین مرز ایران در حدود 150 مایل دریایی یعنی تنها 8 دقیقه پرواز هوایی است؛ به خوبی متوجه اهمیت پایگاههای مستقر در بحرین برای ایالات متحده به منظور ایجاد بازدارندگی در مقابل ایران می شویم.
 
این ناوگان شامل یک ناو هواپیما بر، شش کشتی جنگی، یک زیر دریایی تهاجمی، کشتی های آبی - خاکی و چهار کشتی ضد مین است. اهمیت بحرین برای آمریکا به حدی است که جرج بوش رئیس جمهور پیشین ایلات متحده در 25 مار س 2002 از این کشور به عنوان مهم ترین متحد آمریکا در منطقه در خارج از مجموعه کشورهای عضو پیمان ناتو یاد کرد. افزون بر این، امروزه ایالات متحده در صدد تجهیز پایگاههای خود در بحرین به تکنولوژی های جدید تر و پیشرفته تر نظامی مانند تکنولوژی هواپیماهای بدون سرنشین جهت انجام عملیات جمع آوری اطلاعات است.  
 
- پایگاههای نظامی آمریکا در قطر 
 
قطر کشوری کوچک با مساحت 11437 کیلومتر مربع و جمعیت 863000 نفری است. این کشور از منابع نفتی و بویژه گازی قابل توجهی برخوردار است. (بخشی از منابع گازی قطر با ایران مشترک است) و امروزه سومین صادرکننده گاز در جهان محسوب می شود. تاریخ همکاریهای نظامی این کشور با ایالات متحده آمریکا تاریخی طولانی است. اما در سالهای اخیر و بویژه پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 این همکاریها به شدت توسعه پیدا کرده و قطر به یکی از مهم ترین متحدان دفاعی- امنیتی- نظامی ایالات متحده آمریکا در منطقه خلیج فارس تبدیل شده و میزبان برخی از مهم ترین پایگاههای آمریکا (بویژه پایگاههای هوایی) در منطقه است. 
 
 
در سال 1990 کشور قطر با ایالات متحده آمریکا یک توافقنامه همکاری دفاعی امضا کرد. به موجب این توافقنامه، ایالات متحده آمریکا نسبت به فروش تسلیحات نظامی به ارتش قطر و آموزش نیروهای نظامی این کشور اقدام کرد. در مقابل نیروی نظامی قطر و پایگاههای این کشور در طول جنگ اول خلیج فارس در سال 1991 نقش مهمی رادر پیروزی نیروهای متفق بازی کردند.
 
در ادامه و در سال 1992 قطر یک توافقنامه دفاعی دوجانبه با ایالات متحده به امضا رساند که بر اساس آن حق استفاده از امکانات هوایی و پایگاه های هوایی مستقر در خاک خود را به آمریکا واگذار کرد و مقرر شد تا نیروهای هوایی دو کشور مانورهای مشترکی را با یکدیگر برگزار کنند. همچنین طی توافقی با دولت قطر در سال 1995، ایالات متحده آمریکا حجم عظیمی از نیروها و تجهیزات نظامی خود نظیر تانک های M-1A2 را در خاک این کشور مستقر  کرد. 
 
 در عرض دو دهه گذشته گذشته و بویژه به دنبال حادثه 11 سپتامبر 2001 ، روابط دفاعی-امنیتی قطر و ایالات متحده رشد بسیار خوبی داشته است تا جایی که سرفرماندهی مرکزی آمریکا  در خلیج فارس به قطر منتقل شد و آمریکا بخش اعظم نیروها تجهیزات نظامی مستقر در عربستان سعودی را به قطر انتقال داد. افزون بر این، در جریان حمله آمریکا به عراق پایگاههای نظامی آمریکا در قطر بویژه پایگاه هوایی العدید  و کمپ السیلیه نقش بسیار مهمی به عهده داشته و در حقیقت فرماندهی عملیات از این پایگاه ها انجام می گرفت. امروزه پایگاه هوایی العدید به بزرگترین پایگاه هوایی آمریکا در منطقه تبدیل شده و و ظرفیت میزبانی نزدیک به 120 جت جنگنده را داراست.  همچنین در سال 2010 آمریکا طرح انجام 34 پروژه زیر ساختی را در این پایگاه کلید زد که می بایستی تا 21دسامبر 2011 به بهره برداری برسند.
 
- پایگاههای نظامی آمریکا در عمان 
 
در مقایسه با سایر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس( به استثنای عربستان سعودی) کشور عمان، کشور بزرگی محسوب می شود. این کشور بالغ بر 3میلیون نفر جمعیت داشته و همین بالاتر بودن ظرفیت نیروی انسانی اش در مقایسه با کشورها یی چون قطر و بحرین به عمان امکان داده تا ارتش گسترده تری را در اختیار داشته باشد. ( Terrill 2006:77) البته این موضوع هرگز به این معنا نیست که این کشور دارای توان دفاعی مورد نیاز به منظور دفاع مستقل از خود در برابر تهدید های احتمالی است. به مانند همه کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، عمان نیز به حمایت های نظامی و دفاعی ایالات متحده به منظور مقابله با تهدیدهای بالفعل و بالقوه احتیاج دارد. چرا که عمان کشوری است که در معرض تهدید مستقیم ایران قرار دارد.
 
 
در خصوص با دلایل اهمیت عمان در استراتژی دفاعی امنیتی ایالات متحده در منطقه خلیج فارس و دریای عمان به نکات بسیاری می توان اشاره کرد. اما به نظر میرسد که یکی ازاین دلایل بسیار پررنگ تر و مهم تر از بقیه است و آن موقعیت استراتژیک این کشوردر دسترسی به آبهای تنگه هرمز و امکان اعمال کنترل بر روی کشتیرانی در تنگه و محافظت از جریان انتقال نفت از این تنگه ( روزانه 17 میلیون بشکه نفت از مسیر تنگه هرمز) در مقابل تهدیدات احتمالی است. افزون بر این باید به قرارگرفتن عمان در مسیر مستقیم پایگاه نیروی دریایی ایران در بندر عباس اشاره کنیم. دو عاملی که سبب می شوند تا عمان در استراتژی بازدارندگی ایالات متحده درمقابل ایران جایگاه مهمی رابه خود اختصاص دهد.
 
همکاری نظامی ایالات متحده با دولت پادشاهی عمان در زمان شروع شورش ظفار  در فاصله سالهای 1975- 1979 آغاز شد. در طول نبرد عمان با شورشیان ظفار، ایالات متحده کمک های غیر رسمی بسیاری را در اختیار دولتهای عمان – ایران و بریتانیا قرار داد. در ادامه و در خلال جنگ ایران با عراق، آمریکا از عمان حمایت های گسترده ای را به عمل آورد و در مقابل دولت عمان  اجازه استفاده از قلمرو خود برای نیروی دریایی آمریکا به منظور انجام تمرینهای نظامی صادر را کرد و امکانات دریایی و هوایی خود را در اختیار ارتش آمریکا در منطقه قرار داد. افزون بر این موارد، از اوایل دهه 80 عمان از طریق پایگاه خود در جزیره گوت  اطلاعات ارزشمندی را در اختیار نفت کش ها و کشتی هایی که قصد عبور از تنگه هرمز را داشتند قرار می داد. در ادامه و در جولای، 1981 دولت عمان طی توافقی با ایالات متحده آمریکا اجازه ساخت چندین انبار مهمات و پناهگاه و پایگاه نظامی را به این کشور داده و در مقابل ایالات متحده نیز کمک های مالی ارزشمندی به ارزش 199.1میلیون دلار ا در اختیار دولت عمان قرار داد.
 
 
به دنبال بروز حادثه 11 سپتامبر و پس از آن حمله آمریکا به افغانستان و سپس عراق، عمان حمایت های گسترده ای را از نیروهای آمریکایی درگیر در جنگ بعمل آورد. در جریان حمله آمریکا به عراق در سال 2003 به نیروهای نظامی آمریکایی اجازه استفاده از پایگاههای نظامی مستقر در خاک کشور خود را داد. اهمیت این کشور برای آمریکا تا جایی بود که جرج بوش رئیس جمهور پیشین ایالات متحده در سال 2003 و قبل از حمله به عراق شخصا با پادشاه عمان تماس گرفت. 
 
نکته حائز اهمیت این است که پس از وقوع حملات 11 سپتامبر، دولت عمان معاهده دفاعی – امنیتی جدیدی را با آمریکا امضا کرد و بر اساس آن به دولت آمریکا اجازه ایجاد پایگاههای نظامی در عمان و همچنین استفاده از 3 پایگاه هوایی صیب، مسیره و تومرایت  را داد. همچنین پادشاه عمان اجازه استفاده از بنادر موسکات  و سلالت  را نیز برای نیروهای آمریکایی صادرکرد. در سوی مقابل دولت آمریکا نیز بسته کمکی 9.4 میلیون دلاری را دراختیاردولت عمان ( به منظور نوسازی ارتش عمان) قرار داد و متعهد شد که تا سال 2007 کمک هایی به ارزش 20.27 میلیون دلار را در اختیار دولت عمان قرار دهد.(Blanch 2005:15) همچنین در سال 2009 دولتهای آمریکا و عمان یک توافقنامه همکاری اقتصادی نیز به امضا رساندند که بدون تردید موجب افزایش همکاریهای سیاسی-نظامی آنها در آینده خواهد شد. 
 
مطلب دیگری که بایستی به آن پرداخته شود این است که در طول سال های قرن بیست  یکم و بطور خاص از سال 2003 به این سو ایالات متحده آمریکا  تلاش داشته (و دارد ) تا به جای حضور نظامی گسترده و مستقیم در خاک عمان از پایگاههای مستقر در خاک این کشور و همچنین نیروی نظامی این کشور برای مقابله با تهدید های منطقه ای استفاده کند. نمونه چنین تلاشی را می توان در تصمیم دولت آمریکا در سال 2009 مبنی بر ساخت پایگاههای همکاری امنیتی در خاک عمان مشاهده کرد؛ تصمیمی که علاوه بر کمک به دولت آمریکا در راستای کاهش هزینه ای نظامی خود در منطقه، سبب می شود تا این کشور بتواند پاسخهایی سریعتر به تحولات منطقه و تهدید های احتمالی کشورهایی نظیر ایران بدهد.
 
- پایگاههای نظامی آمریکا در امارات متحده عربی 
 
امارات متحده عربی متشکل از 6 امیرنشین به نامهای ابوظبی، شارجه، عجمان، راس الخیمه، ام القوین ودوبی است. به لحاظ مساحت، این کشور میان مجموعه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس کشوری متوسط به حساب می آید و از 3 میلیون نفر جمعیت این کشور نزدیک به 80 درصد آن را اتباع کشورهای خارجی تشکیل می دهند.  همچنین امارات متحده عربی به دلیل در اختیار داشتن منابع قابل توجه نفتی، کشوری ثروتمند محسوب می شود و بویژه در سالهای اخیر، سرمایه گذاران خارجی (از جمله سرمایه گذاران ایرانی) سرمایه گذاری های وسیعی را در این کشور بویژه در امیرنشین دوبی انجام داده اند. نکته ای که در مورد امارات متحده عربی باید به آن اشاره کرد این است که به دلیل حضور پررنگ اتباع خارجی و سرمایه هایشان در این کشور، موضوع امنیت امارات برای دولتهای اروپایی و آمریکا بسیار حائز اهمیت است.
 
 
امارات متحده عربی از گذشته های دور درگیر یک جدل سرزمینی جدی با ایران بر سر جزایر سه گانه ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک بوده و هست. البته به دلیل ضعف نظامی این کشور در مقایسه با ایران، امارات هیچگاه در اندیشه تقابل نظامی با ایران (بر سر حاکمیت جزایر سه گانه) نبوده و تلاش کرده تا این موضوع را از طریق نهادهای بین المللی پیگیری کند. امارات متحده عربی به دلیل ضعف توان دفاعی اش و همچنین ناامیدی از توان کمکی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، همواره ازحضور نظامی آمریکا در خاک خود استقبال کرده و این حضور را در راستای افزایش توان دفاعی خود در مقابل تهدیدات احتمالی ارزیابی کرده است. با توجه به تمایل این کشور برای میزبانی پایگاههای نظامی آمریکا ایالات متحده، از ابتدای قرن 21 ساخت پایگاههای نظامی آمریکا در خاک این کشور آغاز شده که از جمله آنها می توان به پایگاه هوایی الدرفا  در نزدیکی ابوظبی و استقرار 1500 سرباز آمریکایی در این پایگاه اشاره کرد. پایگاهی که در حقیقت مرکز فرماندهی نیروی هوایی آمریکا در منطقه و محل اصلی آموزش های خلبانی است.
 
روابط دفاعی- امنیتی امارات متحده عربی و ایالات متحده آمریکا با شروع جنگ موسوم به جنگ نفت کش ها میان ایران و عراق آغاز شد و سپس و به دنبال تهدید امارات از سوی صدام در سال 1990 این کشور در جولای 1990مانور نظامی مشترکی با آمریکا برگزار کرد. در ادامه و در طول جنگ اول خلیج فارس امارات متحده عربی کمک های بسیاری را برای نیروهای متفق فراهم آورد  و همراه با کویت یک گردان هوایی مشترک تاسیس کرد.
 
 
در سال 1994 امارات یک توافقنامه دفاعی –  امنیتی مشترک با آمریکا به امضا رساند. به موجب آن به نیروهای آمریکایی اجازه استفاده از پایگاهها و امکانات دریایی و هوایی خود در پایگاههایی مانند پایگاه جبل علی و فجیره را داد.  نکته بسیار مهمی که در اینجا باید به آن اشاره کرد اهمیت بسیار بالا و ویژه پایگاه فجیره برای آمریکا در منطقه خلیج فارس است چرا که ایالات متحده می تواند از طریق این پایگاه و با عبور از یک اتوبان تازه تاسیس فوق مدرن بدون عبور از تنگه هرمز یعنی تنگه ای که تحت کنترل کامل ایران است به تاسیسات خود در کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس دست پیدا کند. نکته دیگر آنکه پایگاه جبل علی نیز نقش مهمی در حمایت لجستیکی از ارتش آمریکا در جریان دو نبرد در افغانستان و عراق داشته است. در سال 1996 ایالات متحده یک پیمان دفاعی جدید با امارات امضا کرد که به این کشور اجازه استفاده از پایگاههای هوایی مستقر در امارات را می داد. و در ادامه و به دنبال جنگ آمریکا در افغانستان و سپس عراق در سال 2003 آمریکا نسبت به ساخت یک پایگاه لجستیکی در امارات اقدام کرد. 
 
 روابط دفاعی-امنیتی امارات متحده عربی و ایالات متحده آمریکا رشد بسیار خوبی داشته است و ایالات متحده تجهیزات نظامی بسیار پیشرفته ای را در اختیار این کشور قرار داده است و نسبت به نوسازی پایگاههای خود در این کشور و مجهز کردن آنها به تجهیزات پیشرفته تر اقدام کرده است. از جمله این اقدامات می توان به موارد زیر اشاره کرد:
 
1) اعلام باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده مبنی بر قصد این کشور برای فرستادن 80 جنگنده هوایی اف-16 به امارات و همچنین تجهیز نیروی نظامی این کشور به موشکهای آنتی بالستیک با برد طولانی،
 
2) اعلام ژنرال پترائوس در سال 2010 مبنی بر ارسال دو عدد موشک پاتریوت (Pac3) به امارات و همچنین تکمیل پروژه دفاع ضد موشکی این کشور در جهت ایجاد بازدارندگی در مقابل ایران تا ماه جولای سال 2010.
 
- پایگاههای نظامی آمریکا در کویت
 
کویت کشوری کوچک با مساحت 17820 کیلومتر مربعی است که بخش اعظم جمعیت آن یعنی در حدود دو سوم جمعیت این کشور را خارجیان مقیم کویت تشکیل می دهند. این کشور از منابع قابل توجه نفت و گاز برخوردار است و بر اساس آمار در حدود 10 درصد ذخایر نفتی کشف شده در جهان در این کشور قرار دارد. همچنین کویت از موقعیت استراتژیکی در منطقه برخوردار است و با سه کشور مهم منطقه یعنی عربستان سعودی- عراق و ایران مرز خاکی و دریایی دارد. نکته ی مهم این است که ترکیب دوعامل منابع نفتی فراوان و توان دفاعی پائین، کویت را به کشوری آسیب پذیر در مقابل تهدیدات تبدیل کرده و این کشور جهت دفاع از موجودیت خود به شدت به کمک کشورهای خارجی نیازمند است. به همین منظور کشور کویت در سالهای اخیر موافقتنامه های دفاعی و امنیتی را با هر 5 عضو دائم شورای امنیت به امضا رسانده است. این کشور تا قبل از وقوع جنگ میان ایران و عراق همواره تلاش داشته تا امنیت خود را از طریق ایجاد موازنه قدرت میان همسایگانش حفظ کند.
 
 
روابط دفاعی – امنیتی کویت با ایالات متحده آمریکا از زمان وقوع جنگ نفتکشها در دهه 80 و حمله ایران به کشتی های نفتی کویت (در پاسخ به حمایت تسلیحاتی و مالی این کشور از عراق) آغاز شد. در جریان این اتفاق، نیروی دریایی و هوایی آمریکا وظیفه محافظت از نفتکشهای کویتی را در مقابل حملات ایران به عهده گرفته و کمک های زیادی را به کویت (نظیر فروش هواپیماهای F/A 18) ارسال کرد. در ادامه و به دنبال حمله عراق به کویت در سال 1991 ایالات متحده و کویت قرارداد دفاعی امضاکردند. در جریان این جنگ دولت کویت حمایت های مالی و انسانی گسترده ای را از عملیات نیروهای متفق به عمل آورد که در یک مورد آن کمک مالی 16.059میلیارد دلاری کویت به ایالات متحده  در طول این جنگ بود. 
 
 
در سالهای اخیرو بویژه پس از حمله آمریکا به افغانستان و عراق، کویت همواره به عنوان یکی از متحدان مهم غیر ناتوی ایالات متحده مطرح بوده است.  در جریان حمله آمریکا به عراق در سال 2003 کویت با تامین سوخت نیروهای آمریکایی و مجوز دادن به آمریکا برای استفاده از 3/1 سرزمینش برای حمله به عراق، نقش مهمی در پیروزی آمریکا در این جنگ ایفا کرد.
 
در سال 2008 دولت کویت قراردادی را  با ایالات متحده (به ارزش 328 میلیون دلار) مبنی بر خرید اسلحه از این کشور امضا کرد و ایالات متحده، کویت را به موشکهای دوربرد و سیستم های دفاع ضد موشکی مجهز کرد.  همچنین ایالات متحده کنترل 10 پایگاه نظامی از جمله کمپ بوهرینگ  و عریف جان  را در این کشور بدست گرفت. به دنبال خروج نیروهای نظامی آمریکا در عراق نیز، آمریکا این نیروها را به پایگاه هایی در جنوب کویت منتقل کرد تا در مقابل تهدیدهای امنیتی احتمالی واکنش نشان دهند. افزون بر مواردی که در بالا به آنها اشاره شد بایستی به یک نکته دیگر هم اشاره کرد و آن توافق آمریکا با کویت برای ساخت پایگاهی جدید در جنوب این کشور برای آسان سازی عملیات نیروهای واکنش سریع آمریکا است. 
 
- پایگاههای نظامی آمریکا در عربستان سعودی 
 
کشور عربستان سعودی به عنوان بزرگ ترین کشور منطقه و دارای بیشترین ذخایر نفتی کشف شده جهان از اهمیت بالایی در استراتژی دفاعی-امنیتی ایالات متحده در منطقه خلیج فارس برخوردار بوده و هست. علاوه براین، این کشور بزرگ ترین نیروی نظامی را در میان کشورهای عرب منطقه در اختیار دارد؛ نیرویی که به تجهیزات پیشرفته نظامی آمریکایی مجهز است.
 
 نکته جالب این است که به رغم در اختیار داشتن پتانسیل قابل توجهی از نیروی انسانی و منابع مالی، عربستان از توان دفاعی بسیار محدودی برخوردار بوده و به شدت در مقابل تهدید های داخلی و خارجی آسیب پذیر است و به دنبال آن برای تامین امنیت خود وابسته به نیروهای نطامی خارجی (بویژه آمریکایی ) است. 
 
 
شروع روابط دفاعی-امنیتی –نظامی ایالات متحده آمریکا با عربستان سعودی به سال 1943 در زمان ریاست جمهوری روزولت و امضای قرارداد اجاره پایگاه هوایی الدرفا باز می گردد قراردادی که در سال های 1957 و 1962 دو بار دیگر تمدید شد. همچنین در طول دهه های هفتاد و هشتاد عربستان سعودی از مهم ترین مشتریان خرید تسلیحات آمریکایی بودند و برای نمونه عربستان خریدی به مبلغ 16 بیلیون دلار از آمریکا انجام داد.
 
تاریخچه گسترش روابط نظامی عربستان و ایالات متحده به دهه 70 میلادی و مقطع اعلام استراتژی دو ستونی  از سوی  نیکسون رئیس جمهور وقت ایالات متحده باز می گردد. در این استراتژی عربستان به عنوان یکی از دو ستون (در کنار ایران پهلوی) وظیفه حفاظت از منافع آمریکا در منطقه و پرکردن خلا قدرت بوجود آمده (ناشی از خروج نیروهای انگلیسی) را برعهده داشت. بر اساس این سیاست، ایالات متحده تجهیزات نظامی بسیار پیشرفته ای را دراختیار این کشور قرار داده و ارتش عربستان را به یکی از مجهزترین ارتش های منطقه تبدیل کرد. البته بایستی به این نکته هم اشاره کرد که این کمک ها تا جایی ادامه داشت که موجب برتری نظامی عربستان بر رژیم صهیونیستی نشود.
 
 
به دنبال تجاوز عراق به کویت در ابتدای دهه 90 و شروع جنگ اول خلیج فارس، ایالات متحده نیروها و تجهیزات نظامی بسیاری را در خاک عربستان مستقر کرد (نزدیک به 50000 سرباز ) و در ادامه و تا سال 2000 تعداد تجهیزات نظامی خود دراین کشور را به عدد 324000 رساند که بخش اعظم این نیروها در پایگاه هوایی شاهزاده سلطان در نزدیک ریاض پایتخت این کشور مستقر بودند. 
 
پس از حمله تروریستی 11 سپتامبر و نقش پررنگ اتباع سعودی در این حمله تروریستی، روابط دفاعی –نظامی –امنیتی ایالات متحده و عربستان به شدت دگرگون شد و ایالات متحده بخش اعظم نیروها و تجهیزات نظامی خود را از عربستان خارج کرد و در پایگاههایی در سراسر منطقه بویژه بحرین و قطر پراکنده کرد. برای نمونه این کشور تعداد 200 جنگنده نظامی را از پایگاه هوایی شاهزاده سلطان خارج کرد و تنها نزدیک به 500 نفر از پرسنل نظامی خود را  به منظور آموزش نیروهای عربستانی در این کشور باقی گذاشت. همچنین ایالات متحده تعدادی از موشک های بالستیک خود را از خاک عربستان جمع آوری کرد و سربازان آمریکایی از پایگاه هوایی جده نیز خارج شدند.در رابطه با دلایل این اقدام ایالات متحده، به 2 دلیل عمده زیر می توان اشاره کرد: 
 
1) تبدیل شدن عربستان به پایگاه گروه های تروریستی افراطی و رشد احتمال حملات علیه نیروها و پایگاههای آمریکا در این کشور و همچنین لزوم انتشار نیروهای آمریکایی در منطقه؛ 
 
2) نقش مخرب این پایگاه ها در تضعیف مشروعیت دولت عربستان و رادیکالیزه کردن هر چه بیشتر جامعه عربستان؛
 
 به دنبال کاهش نیروهای آمریکایی درعربستان، دولتمردان این کشور و همچنین دولتمردان آمریکایی به دنبال تدوین چارچوبی جدید برای همکاری میان خود هستند. در مجموع به نظر می رسد که همکاری نظامی جدید ایالات متحده  با عربستان بر دو پایه زیر قرار دارد:
 
1) سپردن وظیفه حمایت لجستیکی از پایگاه های آمریکا در منطقه به نیروهای عربستان و در نتیجه نقش غیر مستقیم این کشور در ایجاد بازدارندگی در مقابل ایران؛
 
2) کاستن هر جه بیشتر ازحجم نیروها و تجهیزات نظامی آمریکا در خاک عربستان و امضای موافقتامه هایی میان دو کشور مبنی بر مبارزه با گروه های تروریستی؛
 
درکنار پایگاه های مستقر آمریکا در کشورهای حاشیه خلیج فارس باید شناورهای نظامی این کشور در آب های خلیج فارس و دریای عمان را نیز در نظر داشت. ناوهای جنگی که براساس ماموریت های از پیش تعیین شده ای در این آب ها به فعالیت مشغولند. همچنین دولت آمریکا طرحی را در دست داشت تا پایگاه های نظامی شناوری را نیز در خلیج فارس احداث کند. در حقیقت، این پایگاههای شناور با قابلیت حمل سیستم های ضد مین، هلی کوپترهای MH-53 و شناورهای کوچک و تندروی دریایی، در حال تبدیل شدن به مهم ترین ابزار ایالات متحده در جنگ های نامتقارن در منطقه خلیج فارس هستند.برای اولین بار و در سال 2011، روزنامه واشنگتن پست ازطرح جدید پنتاگون  مبنی بر ایجاد پایگاههای دریایی شناور پرده برداری کرد. در ادامه، دیوید مارتین خبرنگار بخش امنیت ملی شبکه خبری CBS   با تایید گزارش واشنگتن پست، در گزارش خود اعلام کرد  که  پنتاگون قصد دارد که تا سال 2012 پایگاههای دریایی شناوری را در آبهای خلیج فارس مستقر کند؛ طرحی که در دهه هفتاد نیز در دستور کار نیروی دریایی ایالات متحده در منطقه خلیج فارس  قرار داشت و به دلایلی عملی نشد. 
 
 
در مجموع به نظر می رسد که تحرک بالا و سرعت عمل این پایگاهها، باعث بالابردن توان ارتش آمریکا در زمینه جنگ های نامتقارن در منطقه شده است. برای نمونه می توان به نقش مهم این پایگاهها و نیروهای ویژه مستقر در آنها در جهت انجام عملیات خنثی سازی مین های دریایی در منطقه اشاره کرد. از سوی دیگر، استقرار این پایگاه ها نشان دهنده تغییر در اولویت های امنیتی ایالات متحده در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس و تغییر جهت نگاه ها از عراق و افغانستان به سمت ایران است. هر چند ایران در طول دو دهه اخیر توان دفاعی و نظامی خود را افزایش داده و نفوذ قابل توجهی در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس دارد، اما ایالات متحده به عنوان مهمان ناخوانده در منطقه، دست از خصومت ها و اقدامات بی ثبات کننده برنداشته و به بحران سازی های خود همچنان ادامه می دهد. 
 
نام:
ایمیل:
* نظر: