پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳
berooz
۰۵:۴۷:۵۱
کد خبر: ۹۰۴۹۰
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۹
شهید محمود کاراندیش فرزند خیرالله از شهدای والامقام کشور عزیزمان است که در اسفند ماه سال 1320 در منطقه قصرالدشت شیراز در خانواده¬ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود.
 

شهید محمود کاراندیش

بیوگرافی.......

شهید محمود کاراندیش فرزند خیرالله از شهدای والامقام کشور عزیزمان است که در اسفند ماه سال 1320 در منطقه قصرالدشت شیراز در خانواده­ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. وی فرزند ارشد خانواده بود و ده ساله بود که پدر
گرامی­اش را از دست داد و مجبور شد که با سن و سال کم سرپرستی خانواده را به عهده بگیرد. با آنکه ایشان به همراه دو برادر کوچکترشان وظیفه سنگینی چون امرار معاش خانواده را به عهده داشتند با این حال با همه سختیهای موجود و مشکلات عدیده­ای که داشتند از تحصیل غافل نشدند و توانستند
دوره­های تحصیلی راهنمایی و متوسطه را پشت سر بگذارند و وارد دانشگاه شوند. پس از اخذ مدرک تحصیلی فوق دیپلم عمران در شهرداری شیراز مشغول به کار شدند. پس از مدتی کوتاه توانستند در رشته مهندسی راه و ساختمان در دانشگاه تبریز پذیرفته شوند. به همین دلیل به تبریز عزیمت نموده و همزمان با تحصیل در دانشگاه تبریز، در شهرداری این شهر هم مشغول به کار شدند.

با وجود همه مشکلات خانوادگی و دوری راه، ایشان در زمره دانشجویان موفق دانشگاه تبریز بودند و توانستند با معدل بالایی از این دانشگاه فارغ­التحصیل شوند. همین مسأله باعث شد که بعد از فراغت از تحصیل ایشان به سمت معاون فنی شهردار شیراز مشغول به کار شوند. پس از مدتی به ایشان پیشنهاد شد که شهردار شیراز شوند اما از آنجا که ایشان تمام هدف خودشان را برای خدمت به مردم در زمینه ساخت و ساز  و آبادانی شهر گذاشته و علاقمند به خدمت بدون شهرت طلبی بودند این پیشنهاد را رد کردند. در سال 1362 نظارت پروژه ساخت پایانه مسافربری شیراز را به عهده گرفتند و با تلاش شبانه­روزی خود توانستند تا سال 1366 و قبل از شهادت فاز اول این پایانه را آماده بهره­برداری کنند.  

خاطرات........

از زبان برادر شهید...

محمود خیلی به ریاضیات علاقه داشت. از معلمش مسأله
می­گرفت و حل می­کرد. آن زمان زیاد کاغذ و قلم نداشتیم. روی قسمتی از دیوار اتاق با زغال می­نوشت. یک­بار مسأله خیلی پیچیده­ای را از معلمش گرفته بود. از مغرب شروع کرد به حل مسأله و تا آخر شب که ما خوابیدیم به جواب نرسیده بود. صبح که بیدار شدیم دیدیم دور تا دور دیوار اتاق سیاه است! شب تا صبح روی حل مسأله کار کرده بود و بالاخره به جواب رسیده بود.

از زبان همسر شهید...

در سال 65 سیل شدیدی در شیراز اتفاق افتاد. ترمینال مسافربری شیراز (شهید کاراندیش فعلی) که در آن زمان در حال ساخت بود و هنوز به مرحله ساخت سقف نرسیده بود در اثر این سیل، چند روز زیر آب بود. پس از مدتی که آب فرو نشست، شهید که آن زمان مهندس ناظر ترمینال بود با خوشحالی به خانه آمد و گفت «این سیل امتحان خوبی برای استحکام ساختمان شد. بحمدالله ستونها و پی ساختمان هیچ آسیبی ندیده و کاملا محکم و سالم مانده است». این مسأله نشان از وجدان کاری و دقت کار ایشان داشت.

ویژگی­ها....

در شهرداری شیراز در سمت معاونت فنی شهردار مشغول به کار شد. تعهد به کار، وجدان کاری و انضباط اجتماعی از ویژگی­های آن شهید بزرگوار بود. همواره به اطرافیان خود توصیه می کرد :«اگر تمام کارهای خودتان را برای رضای خدا انجام دهید، ثواب شهیدان را خواهید داشت».

به مشکلات مراجعه کنندگان شخصاً و بدون هیچ
واسطه­ای رسیدگی می­کرد. برای جلوگیری از تخلفات قاطعانه پیش می­رفت. از ارجاع کار امروز به فردا و کاغذ بازی­های معمول در ادارات، به شدت بیزار بود. ساعت­ها پس از پایان وقت اداری در محل کار مانده و تمام تلاش او رفاه مراجعه کنندگان بود.

مردم داری و احترام به زیردستان از خصوصیات وی بود. در محیط کار و خانواده همواره آرام و صبور بود. هیچگاه به خاطر اهانت­ها و تهمت­هایی که برخی سودجویان به او وارد می­کردند در صدد انتقام برنیامد. خوشرویی صفت بارز وی بود.

هیچ گاه اعضای خانواده را به دلیل اشتباهات جزیی توبیخ نکرد. هرچند از تربیت آنان غافل نماند، فرزندان را به همکاری در خانواده دعوت می­کرد و به درس آنان به طور جدی اهمیت می­داد. به آنها احترام می­گذشت و در مدرسه و خانه سربلندشان می­کرد.

در برنامه روزانه ایشان معنویات جایگاه خاصی داشت. هر صبح را با تلاوت و مطالعه و تفسیر قرآن آغار می­کرد، هرگز قبل از ادای فریضه نماز غذا نمی­خورد. در مجالس دعا شرکت می­کرد و مباحث اعتقادی و اخلاقی که در رادیو و تلویزیون پخش می­شد را دنبال می­کرد، و یاداشت برداری می­کرد. بارها برای اعزام به جبهه اسم نوشت، اما با توجه به اینکه کشور به علم و تخصص ایشان احتیاج داشت. افراد مانع از حضور ایشان در جبهه می­شدند.

چگونگی شهادت.....

روز نهم مردادماه سال 1366 شمسی برابر با ششم ذی­الحجه سال 1407 هجری قمری، هزاران زائر ایرانی خانه خدا به همراه زائرانی از دیگر کشورهای اسلامی، راهپیمایی عظیم برائت از مشرکین را در مکه معظمه آغاز کردند. حجاج بیت الله الحرام در این راهپیمایی ضمن اظهار تنفر از آمریکا واسرائیل، از همه کافران و مشرکان اعلام برائت نمودند و مسلمانان جهان اسلام را به اتحاد و یکپارچگی جهت مقابله بی­امان با سلطه قدرت­های شیطانی و در رأس آنان شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار دعوت نمودند. راهپیمایان با شعارهای «الله اکبر، لا اله الا الله، و مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل» برای ادای نماز مغرب روانه حرم مقدس الهی شدند. جلوی جمعیت عظیم راهپیمایان، زنان و گروهی از جانبازان در حرکت بودند که نظامیان آل سعود جنایتکار برای آنکه سرسپردگی­شان به دشمنان اسلام و مسلمین را هرچه بیشتر اثبات کنند به صفوف مردم حمله­ور شدند و با باطوم بر سر و روی زائران بی­گناه کوبیدند. مأموران از یک سو و گروهی از وهابیون افراطی از بالای پله­ها و ساختمان­ها، سنگ، آهن، شیشه و بلوک سیمانی را بر سر و روی حجاج می­ریختند. پس از مقاومت زائرین، ماموران آل سعود اقدام به شلیک گازهای سمی و خفه کننده کردند و به دنبال آن رگبار گلوله­ها به قصد کشتن راهپیمایان به سوی آنان سرازیر گردید. و پیکرهای زائرینی که تنها جرمشان اعلام برائت و بیزاری از آمریکا، اسرائیل وایادی ناپاک آنها بود در خاک و خون غلتیدند. در این میان افراد زیادی زیر دست و پا له شدند و عده­ای به وسیله گازهای خفه کننده به شهادت رسیدند. در این میان شهید محمود کاراندیش هم به ضرب گلوله مزدوران سعودی به درجه رفیع شهادت نائل آمد و شهادت این شهید بزرگوار و یاران همراهش برای مرتکبان و بانیان آن جز لکه­ای ننگ ابدی در صفحات تاریخ و فضاحت و رسوایی نزد ملت­ها اثری باقی نگذاشت.

نام:
ایمیل:
* نظر: