بیوگرافی.......
شهید محمود کاراندیش فرزند خیرالله از شهدای والامقام کشور عزیزمان است که در اسفند ماه سال 1320 در منطقه قصرالدشت شیراز در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. وی فرزند ارشد خانواده بود و ده ساله بود که پدر
گرامیاش را از دست داد و مجبور شد که با سن و سال کم سرپرستی خانواده را به عهده بگیرد. با آنکه ایشان به همراه دو برادر کوچکترشان وظیفه سنگینی چون امرار معاش خانواده را به عهده داشتند با این حال با همه سختیهای موجود و مشکلات عدیدهای که داشتند از تحصیل غافل نشدند و توانستند
دورههای تحصیلی راهنمایی و متوسطه را پشت سر بگذارند و وارد دانشگاه شوند. پس از اخذ مدرک تحصیلی فوق دیپلم عمران در شهرداری شیراز مشغول به کار شدند. پس از مدتی کوتاه توانستند در رشته مهندسی راه و ساختمان در دانشگاه تبریز پذیرفته شوند. به همین دلیل به تبریز عزیمت نموده و همزمان با تحصیل در دانشگاه تبریز، در شهرداری این شهر هم مشغول به کار شدند.
با وجود همه مشکلات خانوادگی و دوری راه، ایشان در زمره دانشجویان موفق دانشگاه تبریز بودند و توانستند با معدل بالایی از این دانشگاه فارغالتحصیل شوند. همین مسأله باعث شد که بعد از فراغت از تحصیل ایشان به سمت معاون فنی شهردار شیراز مشغول به کار شوند. پس از مدتی به ایشان پیشنهاد شد که شهردار شیراز شوند اما از آنجا که ایشان تمام هدف خودشان را برای خدمت به مردم در زمینه ساخت و ساز و آبادانی شهر گذاشته و علاقمند به خدمت بدون شهرت طلبی بودند این پیشنهاد را رد کردند. در سال 1362 نظارت پروژه ساخت پایانه مسافربری شیراز را به عهده گرفتند و با تلاش شبانهروزی خود توانستند تا سال 1366 و قبل از شهادت فاز اول این پایانه را آماده بهرهبرداری کنند.
خاطرات........
از زبان برادر شهید...
محمود خیلی به ریاضیات علاقه داشت. از معلمش مسأله
میگرفت و حل میکرد. آن زمان زیاد کاغذ و قلم نداشتیم. روی قسمتی از دیوار اتاق با زغال مینوشت. یکبار مسأله خیلی پیچیدهای را از معلمش گرفته بود. از مغرب شروع کرد به حل مسأله و تا آخر شب که ما خوابیدیم به جواب نرسیده بود. صبح که بیدار شدیم دیدیم دور تا دور دیوار اتاق سیاه است! شب تا صبح روی حل مسأله کار کرده بود و بالاخره به جواب رسیده بود.
از زبان همسر شهید...
در سال 65 سیل شدیدی در شیراز اتفاق افتاد. ترمینال مسافربری شیراز (شهید کاراندیش فعلی) که در آن زمان در حال ساخت بود و هنوز به مرحله ساخت سقف نرسیده بود در اثر این سیل، چند روز زیر آب بود. پس از مدتی که آب فرو نشست، شهید که آن زمان مهندس ناظر ترمینال بود با خوشحالی به خانه آمد و گفت «این سیل امتحان خوبی برای استحکام ساختمان شد. بحمدالله ستونها و پی ساختمان هیچ آسیبی ندیده و کاملا محکم و سالم مانده است». این مسأله نشان از وجدان کاری و دقت کار ایشان داشت.
ویژگیها....
در شهرداری شیراز در سمت معاونت فنی شهردار مشغول به کار شد. تعهد به کار، وجدان کاری و انضباط اجتماعی از ویژگیهای آن شهید بزرگوار بود. همواره به اطرافیان خود توصیه می کرد :«اگر تمام کارهای خودتان را برای رضای خدا انجام دهید، ثواب شهیدان را خواهید داشت».
به مشکلات مراجعه کنندگان شخصاً و بدون هیچ
واسطهای رسیدگی میکرد. برای جلوگیری از تخلفات قاطعانه پیش میرفت. از ارجاع کار امروز به فردا و کاغذ بازیهای معمول در ادارات، به شدت بیزار بود. ساعتها پس از پایان وقت اداری در محل کار مانده و تمام تلاش او رفاه مراجعه کنندگان بود.
مردم داری و احترام به زیردستان از خصوصیات وی بود. در محیط کار و خانواده همواره آرام و صبور بود. هیچگاه به خاطر اهانتها و تهمتهایی که برخی سودجویان به او وارد میکردند در صدد انتقام برنیامد. خوشرویی صفت بارز وی بود.
هیچ گاه اعضای خانواده را به دلیل اشتباهات جزیی توبیخ نکرد. هرچند از تربیت آنان غافل نماند، فرزندان را به همکاری در خانواده دعوت میکرد و به درس آنان به طور جدی اهمیت میداد. به آنها احترام میگذشت و در مدرسه و خانه سربلندشان میکرد.
در برنامه روزانه ایشان معنویات جایگاه خاصی داشت. هر صبح را با تلاوت و مطالعه و تفسیر قرآن آغار میکرد، هرگز قبل از ادای فریضه نماز غذا نمیخورد. در مجالس دعا شرکت میکرد و مباحث اعتقادی و اخلاقی که در رادیو و تلویزیون پخش میشد را دنبال میکرد، و یاداشت برداری میکرد. بارها برای اعزام به جبهه اسم نوشت، اما با توجه به اینکه کشور به علم و تخصص ایشان احتیاج داشت. افراد مانع از حضور ایشان در جبهه میشدند.
چگونگی شهادت.....
روز نهم مردادماه سال 1366 شمسی برابر با ششم ذیالحجه سال 1407 هجری قمری، هزاران زائر ایرانی خانه خدا به همراه زائرانی از دیگر کشورهای اسلامی، راهپیمایی عظیم برائت از مشرکین را در مکه معظمه آغاز کردند. حجاج بیت الله الحرام در این راهپیمایی ضمن اظهار تنفر از آمریکا واسرائیل، از همه کافران و مشرکان اعلام برائت نمودند و مسلمانان جهان اسلام را به اتحاد و یکپارچگی جهت مقابله بیامان با سلطه قدرتهای شیطانی و در رأس آنان شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار دعوت نمودند. راهپیمایان با شعارهای «الله اکبر، لا اله الا الله، و مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل» برای ادای نماز مغرب روانه حرم مقدس الهی شدند. جلوی جمعیت عظیم راهپیمایان، زنان و گروهی از جانبازان در حرکت بودند که نظامیان آل سعود جنایتکار برای آنکه سرسپردگیشان به دشمنان اسلام و مسلمین را هرچه بیشتر اثبات کنند به صفوف مردم حملهور شدند و با باطوم بر سر و روی زائران بیگناه کوبیدند. مأموران از یک سو و گروهی از وهابیون افراطی از بالای پلهها و ساختمانها، سنگ، آهن، شیشه و بلوک سیمانی را بر سر و روی حجاج میریختند. پس از مقاومت زائرین، ماموران آل سعود اقدام به شلیک گازهای سمی و خفه کننده کردند و به دنبال آن رگبار گلولهها به قصد کشتن راهپیمایان به سوی آنان سرازیر گردید. و پیکرهای زائرینی که تنها جرمشان اعلام برائت و بیزاری از آمریکا، اسرائیل وایادی ناپاک آنها بود در خاک و خون غلتیدند. در این میان افراد زیادی زیر دست و پا له شدند و عدهای به وسیله گازهای خفه کننده به شهادت رسیدند. در این میان شهید محمود کاراندیش هم به ضرب گلوله مزدوران سعودی به درجه رفیع شهادت نائل آمد و شهادت این شهید بزرگوار و یاران همراهش برای مرتکبان و بانیان آن جز لکهای ننگ ابدی در صفحات تاریخ و فضاحت و رسوایی نزد ملتها اثری باقی نگذاشت.