امر به معروف
و نهی از منکر از
احکام عملی مسلمانان و به نظر شیعیان از فروع دین اسلام است.
امر به معروف یعنی دستور دادن یا توصیه کردن از سوی فرد مسلمان به دیگران به انجام آنچه از نظر عقل یا
شرع اسلام خوب در نظر گرفته میشود و نهی از منکر یعنی دستور دادن یا توصیه کردن
از سوی فرد مسلمان به دیگران به انجام ندادن آنچه به از نظر عقل یا شرع اسلام بد
در نظر گرفته میشود. این توصیه
گفتاری است و شامل جرح نمیشود.
در احکام دین، به تمام واجبات و مستحبات معروف و به تمام محرمات و مکروهات منکر گفته میشود بنابراین واداشتن
افراد جامعه به انجام کارهای واجب و مستحب امر به معروف و بازداشتن آنها از
کارهای حرام و مکروه نهی از منکر است.
امر به معروف
و نهی از منکر، واجب کفایی است که اگر افرادی - به قدر کفایت - به انجام آن اقدام
کنند، از دیگران ساقط میشود؛ و اگر همه افراد آن را ترک کرده باشند، چنانچه شرایط
آن موجود باشد، همه آنها ترک واجب کردهاند.
أمر به معروف
و نهى از منكر از بزرگترين واجبات دينى است ، و خداوند متعال در قرآن كريم
مىفرمايد : «وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُون إِلى الْخَيْرِ وَيَأَمُرونَ
بْالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ المُنْكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمْ الْمُفلِحُونَ»
بايد از شما «اُمّت اسلامى» گروهى باشند كه بسوى نيكى دعوت كنند ، و
امر به معروف و نهى از منكر نمايند . و آنان هستند كه رستگارند .
از رسول اكرم صلىالله عليهوآلهوسلم روايت شده كه فرمود : «لا
تَزال أمّتي بخير ما أمروا بالمعروف ونهُوا عَن المنكر وتَعاوَنوا على البرّ ،
فَإذا لمْ يفعلوا ذلك نُزعت عنهم البركات ، وسلّط بعضهم على بَعْضٍ ، ولم يَكُنْ
لَهُمْ ناصر في الأرض ولا في السماء» .
«اُمّت من ماداميكه أمر به المعروف و نهى از منكر نمايند ، و يكديگر
را به احسان و نيكى كمك كنند ، در خير و خوبى خواهند بود ، و اگر چنين نباشند بركت
از آنان برداشته خواهد شد ، و بعض از آنها بر بعض ديگر ـ به ظلم ـ مسلّط خواهد
گرديد ، و در زمين و آسمان يار و ياورى نخواهند داشت» .
از حضرت أمير المؤمنين عليهالسلام هم چنين روايت شده است : «لا
تتركوا الأمر بالمعروف والنهي عن المنكر فيولّى عليكم شراركم ، ثمّ تدعون فلا ،
يستجاب لكم» .
«أمر به معروف و نهى از منكر را ترك ننمائيد ، و گرنه بدترين افراد بر
شما حكومت خواهند كرد ، و دعاهاى شما هم مستجاب نخواهد شد» .
مسأله 1 ـ أمر به معروف و نهى از منكر ، در صورتى واجب مىشود كه
انجام دادن معروف و انجام دادن منكر حرام باشد ، و در اين صورت امر به معروف و نهى
از منكر واجب كفائى است ، و اگر بعضى از افراد به اين وظيفه عمل كند ، از ديگران
ساقط مىشود ، ولى بر همه لازم است كه اگر با فعل حرام و ترك واجبى مواجه شدند بى
تفاوت نباشند ، و انزجار خود را با گفتار و كردار ابراز نمايند و اين مقدار واجب
عينى است .
و از حضرت امير المؤمنين عليهالسلام چنين آمده است كه : «أمرنا رسول
اللّه صلىاللهعليهوآلهوسلم أن نلقي أهل المعاصي بوجوه مكفهرّة» .
«رسول أكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم به ما دستور داد كه با گنهكاران
با صورتى درهم كشيده مواجه شويم» .
در صورتى كه انجام دادن معروف مستحب است ـ نه واجب ـ و انجام دادن
منكر مكروه است ـ نه حرام ـ امر به معروف و نهى از منكر ، نيز مستحب است .
و در أمر به معروف و نهى از منكر بايد حيثيّت و شخصيّت خلافكار در
نظر گرفته شود ، كه به او اذيّت و اهانت نگردد ، همچنين نبايد خيلى سخت و دشوار
گرفت كه سبب انزجار او از دين و برنامههاى دينى شود .
مسأله 2 ـ در وجوب أمر به معروف و نهى از منكر بايد شرائط زير وجود
داشته باشد :
1 ـ شناخت معروف و منكر ولو به طور اجمال . بنابراين كسى كه معروف و
منكر را نمىشناسد ، و آنها را از همديگر تشخيص نمىدهد ، امر به معروف و نهى از
منكر واجب نيست ، بلى گاهى براى امر به معروف و نهى از منكر كردن ياد گرفتن و
شناختن معروف و منكر ، واجب مىشود .
2 ـ احتمال تأثير در شخص خلافكار. بنابراين اگر كسى مىداند كه سخن و
گفته او أثر ندارد ، مشهور بين فقهاء آن است كه در اين صورت وظيفه ندارد ، و امر
به معروف و نهى از منكر بر او واجب نيست ، ولى احتياط واجب آن است كه كراهت و
ناراحتى خود را از كارهاى ناشايسته خلافكار بهر طورى كه ممكن است اظهار نمايد ، هر
چند بداند كه در او اثر نخواهد داشت .
3 ـ قصد ادامه كارهاى ناشايسته و خلاف از شخص خلافكار. بنابراين شخص
خلافكار چنانچه نخواهد كارهاى خلاف خود را تكرار كند و دوباره مرتكب شود ، امر به
معروف و نهى از منكر واجب نيست .
4 ـ معذور نبودن شخص خلافكار در كارهاى زشت و خلاف خود ، با اعتقاد
اينكه كار زشتى كه انجام داده حرام نبوده ، بلكه مباح بوده ، و يا كار خوبى كه ترك
كرده واجب نبوده است
بلى اگر منكر از كارهائى باشد كه شارع مقدّس هرگز بوقوع آن راضى نيست
ـ مثل قتل نفس محرّم ـ جلوگيرى از آن واجب است ، هر چند انجام دهنده معذور باشد ،
و حتّى مكلّف هم نباشد .
5 ـ ضرر جانى يا آبروئى و يا مالى ـ بمقدار قابل توجّه ـ شخص امر كننده
به معروف و نهى كننده از منكر را تحديد نكند ، و مشقّت و دشوارى غير قابل تحمل
وجود نداشته باشد ، مگر اينكه كار معروف ـ خوب ـ و منكر ـ بد ـ بقدرى نزد شارع
مقدّس مهم باشد كه بايد در راه آن ضررها و دشواريها را تحمّل نمود .
اگر بخود امر به معروف و نهى از منكر كننده ضرر متوجّه نشود ، ولى بر
كسان ديگر از مسلمين ضرر جانى ، يا آبروئى ، و يا مالى معتنا به متوجّه گردد ، امر
به معروف و نهى از منكر واجب نمىشود ، كه در اينصورت أهمّيّت ضرر و آن كار مقايسه
ميگردد كه گاهى در صورت ضرر هم امر به معروف ، و نهى از منكر ساقط نمىشود .
مسأله 3 ـ أمر به معروف و نهى از منكر داراى مراتبى است :
1 ـ اظهار انزجار درونى و قلبى ، مانند روگرداندن ، و سخن نگفتن با شخص
گنهكار .
2 ـ با زبان ، و بصورت وعظ و ارشاد
3 ـ إجراءات عملى ، از قبيل كتك زدن و حبس نمودن .
و لازم است ابتداءً از مرتبه اوّل يا دوم شروع نمايد ، و أوّل آنرا
انتخاب بكند كه اذيّت آن كمتر و تأثير آن بيشتر است ، و اگر نتيجه نگرفت به مراتب
بعدى و سخت و دشوار دست بزند ، و درجههاى بعدى را انتخاب كند .
و اگر اظهار انزجار قلبى و زبان ـ مرتبه اوّل و دوم ـ مؤثر واقع نشد
نوبت مىرسد به مرتبه عملى ، و احتياط واجب آن است كه در انتخاب مرتبه سوم ـ
اجراءات عملى ـ از حاكم شرع اجازه بگيرد . و لازم است عمل را از آنجا شروع بكند كه
ناراحتى و اذيّت آن كمتر است ، و اگر نتيجه نگرفت با اعمال سختتر و شديد اقدام
نمايد ، ولى نبايد بحدّى برسد كه سبب شكستن عضوى و يا مجروح شدن بدن باشد .
مسأله 4 ـ وجوب أمر به معروف و نهى از منكر ، بر هر مكلّف نسبت به
خانواده و نزديكان شديدتر است ، بنابراين اگر كسى در خانواده و نزديكان خود نسبت
به واجبات دينى ، از قبيل نماز ، و روزه و خمس و . . . بى توجّهى و سبك شمردن
احساس نمايد ، و نسبت به ارتكاب محرّمات ـ از قبيل غيبت ، و دروغ و . . . بى
مبالاتى و بى باكى ببيند ، بايد اهمّيّت بيشترى ، با مراعات مراتب سه گانه أمر به
معروف و نهى از منكر جلو كارهاى زشت آنها را بگيرد ، و آنها را با انجام كارهاى
خوب دعوت نمايد .
ولى نسبت به پدر و مادر احتياط واجب است كه با ملايمت و نرمى آنها را
راهنمائى بكند و هيچوقت با خشونت با آنها روبرو نشود .
محدودهی امر
به معروف و نهی از منکر
محدودهی امر به معروف و نهی از منکر منحصر به قشر و صنف خاصی از
مردم نیست و تمام اقشار و اصناف واجد شرایط را در بر میگیرد حتی بر زن و فرزند
واجب است که هنگام مشاهدهی ترک معروف یا انجام حرام توسط پدر و مادر یا شوهر، به
امر به معروف و نهی از منکر در صورت تحقق شرایط آن مبادرت کنند.
توجه:
هرگاه موضوع و شرایط امر به معروف و نهی از منکر محقق
باشد، تکلیف شرعی و وظیفهی واجب اجتماعی و انسانی همهی مکلفین است، و حالتهای
مختلف مکلف مانند مجرد یا متأهل بودن در آن تأثیر ندارد و به صرف این که مکلف مجرد
است تکلیف از او ساقط نمیشود.
شرایط امر به معروف و نهی از منکر
۱. علم
به معروف و منکر.
۲. احتمال
تأثیر.
۳. اصرار
بر گناه.
۴. نداشتن
مفسده.
۱. علم
به معروف و منکر
شرط اول امر به معروف و نهی از منکر، علم به معروف و منکر است یعنی
امر و نهیکننده باید معروف و منکر را بشناسد و در غیر این صورت موظف نیست امر به
معروف و نهی از منکر کند، بلکه نباید چنین کاری بکند؛ زیرا ممکن است در اثر جهل و
نادانی امر به منکر و نهی از معروف کند، بنابراین نهی از منکر کردن کسی که نمیدانیم
کارش حرام است یا نه (مثلاً معلوم نیست موسیقی که گوش میدهد از نوع مبتذل و حرام
آن است یا حلال) واجب بلکه جایز نیست.
۲. احتمال
تأثیر
شرط دوم امر به معروف و نهی از منکر، احتمال تأثیر است یعنی امر و
نهیکننده باید احتمال بدهد که امر و نهی او اثر و نتیجهیی ولو در آینده دارد.
توجه:
اگر برای مسؤولین به طور قطعی ثابت شود که بعضی از کار
مندان ادارات در خواندن نماز کوتاهی کرده و یا اصلاً نماز نمیخوانند و نصیحت و
راهنمایی هم تأثیری نداشته باشد واجب است از تأثیر مداومت بر امر به معروف و نهی
از منکر با رعایت شرایط آن غفلت نکنند، و در صورت نا امیدی از تأثیر امر به معروف
نسبت به آنان، اگر بر حسب مقررات قانونی محروم ساختن این گونه افراد از مزایای
شغلی مجاز باشد باید در مورد آنان اجرا شود و به آنان تذکر هم داده شود که این
محرومیت بر اثر سستی و کوتاهیشان در انجام این فریضهی الهی اتخاذ شده است.
۳. اصرار
بر گناه
شرط سوم امر به معروف و نهی از منکر اصرار بر گناه است یعنی باید شخص گناهکار بر استمرار گناه،
اصرار و سماجت داشته باشد و چنانچه معلوم شود که وی بدون این که امر و نهی شود خود
از خطا دست بر میدارد یعنی معروف را بهجا میآورد و منکر را ترک میکند امر و
نهی او واجب نیست.
۴. نداشتن
مفسده
شرط چهارم امر به معروف و نهی از منکر، نداشتن مفسده است یعنی باید
امر و نهی مفسده نداشته باشد، بدینترتیب اگر امر و نهی موجب شود به شخص امر و نهیکننده
و یا به مسلمان دیگر مفسدهیی از قبیل ضرر جانی و یا آبرویی و یا مالی برسد، در
اینجا امر و نهی واجب نیست. البته مکلف موظف است ملاحظهی اهمیت را بکند یعنی
باید در تمام معروف و منکرها بین مفسدهی امر و نهی و مفسدهی ترک امر و نهی
مقایسه کند و سپس به آنچه مهمتر است عمل نماید.
توجه:
کسی که میترسد در صورت اقدام به امر به معروف و نهی از
منکر در مورد کسی که دارای نفوذ و موقعیت اجتماعی خاصی است از ناحیهی او ضرر قابل
توجهی ببیند، واجب نیست او را امر و نهی کند به شرطی که منشأ ترسش، عقلایی باشد،
ولی سزاوار نیست کسی به صرف ملاحظهی مقام کسی که واجب را ترک کرده و یا مرتکب فعل
حرام شده و یا به صرف احتمال وارد شدن ضرر کمی از طرف او، تذکر و موعظه به برادر
مؤمن خود را ترک کند به هر حال رعایت اهم و مهم لازم است.
چند نکته در ارتباط با شرایط امر به معروف و نهی از
منکر
امر به معروف و نهی از منکر در صورتی واجب است که واجد
شرایط چهارگانه باشد، بنابراین اگر امر و نهی یکی از آن شرایط را نداشته باشد،
مثلاً مفسده داشته باشد در این صورت، امر و نهی واجب نیست، هر چند شرایط دیگر را
دارا باشد.
در امر به معروف و نهی از منکر شرط نیست که امر و نهی
کننده به آنچه امر میکند عمل نماید و از آنچه نهی میکند اجتناب ورزد یعنی امر و
نهی بر شخص گناهکار هم واجب است و او نمیتواند به عذر این که گناه میکند خود را
از این وظیفهی بزرگ تبرئه سازد. (این که در منابع دینی از افرادی که خود عمل نمیکنند
و دیگران را به عمل وامیدارند و یا خود گناه میکنند و دیگران را از گناه باز میدارند
مذمت و نکوهش بسیار شده برای این است که چرا خود عمل به وظیفه نکردهاند نه برای
این که چرا امر و نهی کردهاند)
در امر به معروف و نهی از منکر شرط نیست که امر و نهی
موجب بیآبرویی یا کاسته شدن احترام کسی که واجب را ترک کرده و یا فعل حرام را بهجا
آورده باشد نشود، بنابراین اگر در امر به معروف و نهی از منکر شرایط و آداب آن
رعایت شود و از حدود آن تجاوز نشود و در عین حال مستلزم بیآبرویی یا کاسته شدن
احترام کسی که مرتکب خلاف شده شود اشکال ندارد.
مراحل و مراتب امر معروف و نهی از منکر
۱. امر
و نهی قلبی.
۲. امر
و نهی لسانی(زبانی)
۳. امر
و نهی عملی.
توجه:
رعایت مراحل و مراتب امر به معروف و نهی از منکر واجب
است یعنی تا به مرحلهی پایینتر مقصود حاصل میشود نباید وارد مرحلهی بالاتر شد.
۱. امر
و نهی قلبی
الف) مرحلهی اول امر به معروف و نهی از منکر، امر ونهی قلبی یا امر
و نهی با قلب است. مقصود از امر و نهی قلبی، اظهار رضایت یا کراهت قلبی است یعنی
مکلف باید رضایت قلبی خود را نسبت به معروف و تنفر و انزجار درونی خود را نسبت به
منکر آشکار سازد و از این راه فردی که معروفی را ترک میکند و یا منکری را به جا
میآورد را به انجام معروف و ترک منکر وارد سازد.
ب) امر و نهی قلبی(اظهار رضایت و تنفر) درجاتی دارد که تا با پایینترین
درجه و سبکترین راه میتوان امر و نهی کرد و به مقصود دست یافت نباید متوسل به
درجهی بالاتر شد. این درجات بر حسب شدت و ضعف و بر حسب انواعی که دارند بسیارند.
برخی از آنها عبارتند از: با تبسم و لبخند و روی گشاده برخورد کردن، چشم فرو بستن،
خیره شدن، به روی دست زدن، دندان به لب گرفتن، با دست یا سر اشاره کردن، سلام
نکردن، رو گرداندن، پشت گرداندن، صحبت را قطع کردن، قهر و ترک معاشرت کردن.
۲. امر
و نهی لسانی
الف) مرحلهی دوم امر به معروف و نهی از منکر، امر و نهی
لسانی(زبانی) یا امر و نهی با زبان است. مقصود از امر و نهی زبانی این است که مکلف
باید با گفتن از طرف بخواهد از منکر دست بردارد و معروف را انجام دهد.
ب) امر و نهی لسانی، درجاتی دارد که تا با پایینترین درجه و آرامترین
لحن میتوان به مقصود رسید نباید اقدام به درجهی بالاتر کرد. این درجات بر حسب
شدت و ضعف و بر حسب انواعی که دارند بسیارند. برخی از آنها عبارتند از: ارشاد
کردن، تذکر دادن، موعظه کردن، پند و اندرز دادن، مصالح و مفاسد و سود و زیانها را
بر شمردن، بحث و مناظره کردن، استدلالی سخن گفتن، با غلظت و درشتی حرف زدن، با
تهدید صحبت کردن.
۳. امر
و نهی عملی
الف) مرحله سوم امر به معروف و نهی از منکر، امر و نهی با دست(کنایه
از اِعمال قدرت و بهکار بردن جبر و زور) است. مقصود از امر و نهی عملی این است که
مکلف باید با اِعمال قدرت و بهکار بردن جبر و زور، طرف را از انجام منکر و ترک
معروف باز دارد.
ب) امر و نهی درجاتی دارد که تا با پایینترین درجه و آسانترین روش
میتوان نتیجه گرفت نباید به درجهی شدیدتر پرداخت. این درجات بر حسب شدت و ضعف و
بر حسب نواعی که دارند بسیارند. برخی از آنها عبارتند از: حایل شدن و جلوی فرد را گرفتن،
حربه از دستگرفتن، وسایل گناه را از دسترس او خارج ساختن، عقبراندن، دست طرف را
محکم نگهداشتن، حبسکردن، سختگیریکردن، کتکزدن، به درد آوردن، مجروح و زخمیکردن،
شکستن عضو، از کارانداختن، ناقصکردن، کشتن.
توجه:
با توجه به این که در زمان حاکمیت و اقتدار حکومت اسلامی
میتوان مراتب بعد از مرحلهی امر و نهی زبانی را به نیروهای امنیتی داخل (پلیس) و
قوهی قضاییه واگذار کرد، به خصوص در مواردی که برای جلوگیری از ارتکاب معصیت چارهیی
جز اِعمال قدرت از طریق تصرف در اموال کسی که فعل حرام انجام میدهد یا تعزیر و
حبس او ومانند ان نیست، در چنین زمانی با حاکمیت و اقتدار چنین حکومت اسلامی، واجب
است مکلفین در امر به معروف و نهی از منکر به امر و نهی(قلبی و) زبانی اکتفا کنند،
و در صورت نیاز به توسل به زور، موضوع را به مسؤولین ذیربط در نیروی انتظامی و قوه
قضاییه ارجاع دهند، ولی در زمان و مکانی که حاکمیت و اقتدار با حکومت اسلامی نیست،
بر مکلفین واجب است که در صورت وجود شرایط، جمیع مراتب امر به معروف و نهی از منکر
را با رعایت ترتیب آنها تا تحقق غرض انجام دهند.
اینکه وظیفهی مردم در امر به معروف و نهی از منکر در
نظام جمهوری اسلامی، اکتفا به امر به معروف و نهی از منکر قلبی و زبانی است و
مراتب دیگر آن بر عهدهی مسؤولین است فتوای فقهی است (نه حکمی از طرف دولت)
چند نکته در ارتباط با مراحل و مراتب امر به معروف
و نهی از منکر
جوابِ سلامِ مسلمان شرعاً واجب است، ولی اگر بر خودداری
از جواب سلام کسی که فعل حرام انجام میدهد به قصد نهی از منکر، عرفاً نهی و منع
از منکر صدق کند، این کار جایز است.
اگر مأمورانی که از طرف دولت وظیفهی جلوگیری از فساد را
بر عهده دارند در انجام وظیفهی خود کوتاهی کنند دخالت اشخاص دیگر در اموری که از
وظایف نیروهای امنیتی و قضایی محسوب میشود جایز نیست، ولی مبادرت مردم به معروف و
نهی از منکر با رعایت حدود و شرایط آن، اشکال ندارد.
کسی که با رانندگانی مواجه میشود که از نوارهای موسیقی
غنا و حرام استفاده میکنند وظیفه دارد با تحقق شرایط نهی از منکر، نهی از منکر
کند، منتها بر او بیشتر از نهی از منکر زبانی واجب نیست و در صورتی که مؤثر واقع
نشود واجب است که از گوش دادن به غنا و موسیقی حرام اجتناب کند و اگر به طور غیر
ارادی صدای موسیقی حرام و غنا به گوش او برسد چیزی بر او نیست.
فردی که در بیمارستان به کار مقدس پرستاری مشغول است و
گاهی در بعضی از قسمتهای محل کار خود ملاحظه میکند که تعدادی از بیماران،
نوارهای موسیقی مبتذل و حرام گوش میدهند و نصیحت نیز در آنها بیاثر است، چنانچه
بخواهد محتویات باطل نوار را برای جلوگیری از استفادهی حرام از آن پاک کند جایز
است ولی بایستی برای این کار از مالک یا حاکم شرع اجازه بگیرد.
تعرض به داخل خانههای مردم به منظور امر به معروف و نهی
از منکر جایز نیست، بنابراین هرگاه صدای بلند موسیقی از بعضی از منازل باعث اذیت و
آزار مؤمنین شود نباید متعرض داخل منازل شد. (بلکه باید با رعایت شرایط امر به
معروف و نهی از منکر و رعایت مراتب آن، نهی از منکر قلبی و زبانی کرد و در صورت
عدم تأثیر به نیروهای انتظامی اطلاع داد
هرگاه یکی از اقوام انسان مبادرت به ارتکاب معصیت کند و
نسبت به آن لاابالی باشد، باید از اعمال خلاف شرع وی اظهار تنفر کرد و او را به هر
روش برادرانهیی که مفید و مؤثر است پند و اندرز داد، ولی قطع رحم جایز نیست. بلی
چنانچه احتمال داده شود که ترک معاشرت با او موقتاً موجب خودداری او از ارتکاب
معصیت میشود به عنوان امر به معروف و نهی از منکر واجب است.
توجه:
بر هر مکلفی واجب است شرایط و مراتب امر به معروف و نهی
از منکر و موارد وجوب و عدم وجوب آن را یاد بگیرد تا مبادا در امر و نهی خود دچار
عمل خلاف و منکر شود.
مسایل متفرقهی امر به معروف و نهی از منکر
۱. معیار
در رابطه با اشخاصی که در گذشته مرتکب اعمال حرامی مانند شرب خمر شدهاند، وضعیت
فعلی آنهاست، اگر از آنچه انجام دادهاند توبه کرده باشند، معاشرت با آنان، مانند
معاشرت با سایر مؤمنین است، ولی کسی که در حال حاضر هم مرتکب حرام میشود باید او
را از طریق نهی از منکر از آن کار منع کرد، و اگر از انجام فعل حرام اجتناب نمیکند
مگر با دوری جستن از او، قطع رابطه و ترک معاشرت با وی از باب نهی از منکر واجب میشود.
۲. پوشیدن
طلا یا آویختن آن به گردن بر مردان مطلقاً حرام است، و پوشیدن لباسهایی که از نظر
دوخت یا رنگ یا غیر آن تقلید و ترویج فرهنگ مهاجم غیرمسلمانان در نظر عرف محسوب میشود،
جایز نیست، همچنین استفاده از زیورآلاتی که استعمال آن تقلید از فرهنگ تهاجمی
دشمنان اسلام و مسلمین محسوب شود، جایز نیست و بر دیگران واجب است که در برابر این
گونه مظاهر فرهنگی تقلیدی از بیگانگان مبادرت به نهی از منکر زبانی کنند.
۳. فردی
که مجبور به صحبت و معاشرت با کسی است که نماز نمیخواند و گاهی او را در بعضی از
کارها کمک میکند، موظف است بر امر او به معروف و نهی از منکر در صورت تحقق شرایط
آن مداومت ورزد و جز این وظیفهیی دیگر ندارد، و یاری کردن و معاشرت با او اگر سبب
تشویق بیشتر او بر ترک نماز نباشد اشکال ندارد.
۴. خانمی
که همسرش به مسایل دینی اهمیت چندانی نمیدهد، مثلاً نماز نمیخواند وظیفه دارد
زمینهی اصلاح او را به هر وسیلهی ممکن فراهم آورد و باید از هرگونه خشونت که حاکی از بداخلاقی
و ناسازگاری او باشد خودداری کند و اطمینان داشته باشد که شرکت در مجالس دینی و رفت
و آمد با خانوادههای متدین تأثیر بسیار زیادی در اصلاح او دارد.
۵. مرد
مسلمانی که با استناد به قراینی اطلاع پیدا کند که همسرش به طور پنهانی مرتکب
اعمال خلاف عفت میشود واجب است از سوء ظن و استناد به قراین و شواهد ظنی اجتناب
کند و در صورت احراز ارتکاب فعلی که شرعاً حرام است، جلوگیری از آن از طریق تذکر و
نصیحت و نهی از منکر واجب است، و اگر نهی ازمنکر مؤثر نباشد در صورت وجود دلایل
اثباتکننده میتواند به مراجع قضایی مراجعه نماید.
۶. دختر
میتواند پسر جوانی را راهنمایی کرده و با رعایت موازین اسلامی به او در درس و غیر
آن کمک کند، ولی باید از فریب و وسوسههای شیطانی جداً پرهیز شود و احکام شرع در
این رابطه مانند خلوت نکردن با اجنبی مراعات گردد.
۷. رفت
و آمد و معاشرت علمای اعلام با ظالمین و سلاطین جور در صورتی که برای ایشان ثابت
شود که ارتباط با ظالم منجر به منع ظلم او میشود و در نهی از منکر مؤثر است و یا
مسألهی مهمی مستلزم اهتمام و پیگیری آن نزد ظالم باشد اشکال ندارد.