کد خبر: ۹۸۶۹۴
تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۳
در ماههای پایانی سال بیندیشیم
اصالت عمل بر کسی پوشیده نیست ولی ما آدمها گاهی در قبال مسائلی که بدیهی هستند دچار غفلت می شویم و اهمیت آنها را درک نمی کنیم ....گاهی اهمیت سلامت یا امنیت یا حتی هوای پاک را فراموش می کنیم ...اهمیت عمل به موقع نیز از همین قبیل هستند .

اصالت عمل بر کسی پوشیده نیست  ولی ما آدمها گاهی در قبال مسائلی که بدیهی  هستند دچار غفلت می شویم و اهمیت آنها را  درک نمی کنیم ....گاهی اهمیت سلامت یا امنیت یا حتی هوای پاک را فراموش می کنیم ...اهمیت عمل به موقع نیز از همین قبیل هستند . آن چیزی که ازقرآن و روایات برمی آید این است که مهمترین ارزش انسان به اعمالش است  و همین اعمال انسان است که در قیامت نیز سرنوشت ابدی او را رقم می زند و زندگی او  بر اساس ان سنجیده می شود (( فاما من ثقلت موازينه (6). فهو فى عيشه راضيه (7) قارعه).وکسی که ترازوی عملش سنگین است او در يك زندگى سراسر رضايتبخش خواهد بود)).

به عبارتی انسان عبارت است از مجموع اعمال درستی که در زندگیش انجام داده است این قید «درست» بسیار مهم است چونکه حتی در مواردی که شک داریم کاری درست است یا خیر باید صبر و توقف کنیم ؛ « وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ. از آنچه که به آن علم نداری پیروی نکن» سوره مبارکه الإسراء آیه 36،چون وقتی علمش را نداری عمل نکن).چون وقتی در کاری علم نداری کارت زیان آورتر از عمل نکردنت است.                          ؛ وقتی که یقین کردیم به درست بودن عمل تاخیر در انجام آن کار آفت بزرگی است که عمل را تباه می کند تا جایی که امام معصوم می فرمایند که عمل نیکی را که در آن  شتاب نمی کنی را به حساب نیاور.

اساسا یکی از کارهای شیطان که  عدو مبین   انسان است عمل «تسویف» است که انسان با امروز و فردا کردن عمل را به تاخیر بیندازد. بازندگان بیشتر در مورد عمل کردن فکر می کنند ولی برندگان وقتی که یقین دارند که آن عمل درست است عمل می کنند .امام علی (ع) می فرمایند که عمل تورا به هدف می رساند و هرکس که به دنبال هدفی رفت و عمل کرد یا به آن رسید و یا به قسمتی از آن.

مگر غیر از این است که غربی هابا1- به دنبال علم و عمل کردن رفتن و به وسیله همین علم و عمل  و2- صرف فعل خواستن و ما می توانیم و با جسارت در در دیدن افق های وسیع و وارد شدن به  کارهای جدید و نوآوری و 3- نخبه پروری به اهدافی  بزرگ مثل پا را  بر روی کره ماه گذاشتن رسیده اند و سلطه خود را به جهان تحمیل کرده اند    و به مستضعفان عالم زور گویی می کنند.

 کار محوری و اصالت عمل را حتی در فیلم هایشان نیز برای مردمشان تبلیغ می کنند .یک مثال کوچکش در فیلم پدر خوانده است که دون کورلئونه به بچه هایش می گوید که بعد از مرگم بر روی تابوتم بنویسید که کار مهمترین چیز است.(چون حتی خانواده در گرو کار است) که البته ما این نگاه افراطی را قبول نداریم و اسلام دین تعادل است

باید گفت که ما می توانیم چونکه مومنین و شیعیان که به گفته خداوند«اعلون» هستند  و برتر هستند پس باید اهداف بزرگ را در نظر گرفت و سپس به دنبال رسیدن به آنها رفت. وقتی که کارهایی که انجام می دهیم شاخص شخصیت و وجود ماست پس وقتیکه کاری نمی کنید دیگر وجود ندارید.

امام خمینی (ره) می فرمایند که هر کس در هر جایی که هست در صورتی که کارش را به خوبی انجام دهد تکلیف از او ساقط است . و مقام معظم رهبری می فرمایند که هر کجا که هستید همانجا را مرکز عالم بدانید .

زنان و مردان بالغ هفته های متمادی دور یکدیگرنشسته و راجع به جزئی ترین مطالب و اولویت ها و تصمیمات و... بحث می کنند. اما امام علی (ع) سخن  را  مصداق دارویی می داند که کم  ان مفید و بسیار آن کشنده است .

درمورد جلسات نیز چنین است. هرچیزی به حد تعادل آن خوب است . شاید یکی از اساسی ترین کارکرد های آن مشورت باشد که در مورد تصمیمات مهم بسیار خوب است که البته این چند شرط دارد که اولا در جلسه بدون ترس بتوانند صحبت کنند که درمان این  خود سانسوری احتیاج به درمان فرهنگ سازمانی دارد و زمان بر است ثانیا در مورد مسائلی که اولویت بالایی دارد و تعداد جلسات نیز به اندازه باشد نه اینکه کل سال با جلسات بگذرد. با توجه به نبود چند  صدایی و روحیه انتقاد پذیری در بین مسئولان این کارکرد جلسات بطور کلی ابتر میشود و معمولا شرکت کنندگان در جلسات سعی می کنند که ساکت باشند و برای خود دردسر درست نکنند چون از قبل نظرات و شخصیت مسئولین جلسه را می دانند . در بیرون از جلسات افراد وقتی که بطور خصوصی صحبت میکنند در مورد بی فایده بودن این جلسات و اینکه فقط باعث هدر دادن وقت می شود و حتی ابلهانه بودن آنها با یکدیگر صحبت می کنند و می دانند که تصمیماتی را که حاصل هفته ها بحث در جلسات می باشد شخصی با  هوش متوسط می تواند ظرف نیم ساعت اتخاذ کند. کسانی که علی رغم این بازیها، جلسات و کمیته بازی و سیستم ها به شدت   همچنان این روشها را می پسندند و هیچ انتقادی  نیز نمی کنند و حتی از آنها  خوششان  می آید به دو علت بخصوص است ؛ یک: اینکه چنانچه این جلسات وکمیته بازیها و مباحث وقت گیر نباشد.کار دیگری ندارند؛ثانیا: آنها در سازمان با شور و شوق فراوان به دنبال اهداف شخصی  و پیشرفت و ترفیعات شخصی خود هستند و بالندگی سازمان کوچکترین اهمیتی برایشان ندارد.

انسانهایی که دلشان می خواهد کاری انجام دهند از اینکه بنشینند و صحبت های تکراری    کنندو در آخر هم محصولی را برداشت نکنند پرهیز می کنند . آنها به جای آنکه  در چرخه  بی پایانی دور خود چرخیده و  تمام وقت راجع به برنامه هایی با گزارش گیری های صوری صحبت کنند دست به اقدامات مفیدی می زنند.

بطور مثال فکر کنید که اعضای مرکزی یک حزب و جبهه  انتخاباتی در طول چند سال مرتبا جلسات مختلفی را برگزار کنند و بودجه ی هنگفتی را مصرف کنند و سپس درانتخابات هر دوره در جذب آرای مردمی عقبگرد داشته باشند آیا بالاخره نباید به خود بیایند و روشهای جدیدی را ارائه دهند یا امتحان کنند یا حداقل بودجه ها را مصرف نکنند.به نظر می رسد چنین مشکلاتی بیشتر مربوط به بعضی از شرکتهای دولتی باشد چون شرکتهای خصوصی با توجه به بودجه محدود به محض اینکه ببینند مثلا  در تولید محصولاتشان یا بازار آن یا شبکه توزیع یا مزیت رقابتی شان،... دارند دچار مشکل می شوند سریعا اصلاح مسیر می دهند تا به بقا و بالندگی و پیشرفت و افزایش مشتریان خود کمک کنند.

در جلسات مختلف در ادارات دولتی افراد دغدغهای در مورد صرف بودجه ها و زمان و امکانات سازمان ندارند راجع به موضوعات مختلف ساعت ها بحث می کنند و گویی اصلا نتیجه برایشان مهم نیست و خود جلسات است که اولویت و اصالت دارد گاهی از دل جلسات کمیته هایی ویژه برای برای نتیجه گیری یا  مطالعه در مورد موضوع مزبور بیرون می آید و بازهم هفته ها و ماه ها طول می کشدو دوباره به مجمعی یا کمیسیونی عرضه می شود . دوباره در کمیسیون بحث شده و سپس ارائه به کمیسیون ویژه بعدی می شود. خلاصه گویی هر عملی انجام می گیرد تا موضوع به مرحله اقدام و عمل نرسد.گاهی موضوع آنقدر بی اهمیت است که یک کارمند ساده و عادی می تواند در مورد آن تصمیم گیری کند .

اشخاص عادت کرده به بی عملی با هر حیله ای  این مراحل را ارائه می دهند و جلسات مختلف را برگزار می کنند جلساتی که گاهی حتی به اندازه چند تلفن چند دقیقه ای موثر و مفید نیست .

چرا نباید بتوان در جلسات دولتی و خصوصی صریحا نقاط اهرمی و بسیار موثر را نشان داد و از هشتاد درصد کارهای بیهوده جلوگیری کرد .همواره بازی کمیته و جلسه تحت لوای پیشرفت و  تصمیمات  گروهی و بالا بردن راندمان و کارایی شکل می گیرد اما وقتی که تعداد جلسات از حد تعادل  و حد کفایت خارج شوند خود ضربه ای برای بالا بردن راندمان خواهد بود .

باید به این نکته توجه کنیم که هرچه سازمان و نهادی بزرگتر باشد  مقدار  ضوابط و تشکیلات ((بوروکراتیک)) بیشتری تولید می کنند این سازمان ها به وسیله تعداد بسیار زیادی قسمت ، آژانس ، بخش ، گروههای فرعی ،کمیسیون ها و کمیته ها و غیره اداره می شوند . هرکدام از گروههای مزبور دارای رئیس کل و روسای جزء خود است که سعی می کنند که پست و قدرت خود را حفظ کند و هرگز به فکر چابکی و ارزش آفرینی بهبود کارایی سازمان نمی افتند. آنها هرگز مایل نیستند که جایگاه و پست و مقام خود را به خطر بیاندازند و همواره در حال وحشت از دست دادن شغل خود هستند و به علت ترس از شماتت بالا دست مدام موثر نبودن جلسات و بعضی از اعمال را پنهان می کنند و از ارائه پاسخ های سرراست و مستقیم و کارآ با بازدهی بالا ابا دارند.               

آنها در تمام طول عمر خود بوروکرات بوده اند و اعتیاد شدید به کاغذ و نامه دارند .( در چنین سازمانهای گاه تعمیر یک خط تلفن یا کامپیوتر،روشن کردن شوفاژخانه در شروع فصل سرما و غیره به کاغذ بازی های فراوان احتیاج دارد )

 

 

 

درمورد  هر سازمانی من جمله سازمانهای دولتی می توان گفت که این انسانها و نیروهای آن سازمان هستند که سازمان را به گردش در می آورند و اگر این انسان هارا از سازمان ها بگیریم ، سازمان بجز تعدادی اتاق و کامپیوتر و دفاتر و کاغذ و تجهیزات بی مصرف چیزی ندارد.

اقتصاد مقاومتی:

مقام معظم رهبری بارها و بارها درمورد تکیه کردن بر تولید و افزایش تولید تاکید کرده اند ولی قطعا منظور ایشان این نیست که ما بیشتر تولید کنیم و تمام آن را خودمان مصرف کنیم چون اولا با توجه به قدرت خرید مردم  امکان ندارد     وثانیا حتی اگر هم بشود اسراف است. بلکه در صحبتهای مقام معظم رهبری و کارشناسان اقتصادی منظور از تولید بیشتر تولید در راستای صادرات است و ما باید هرچه می توانیم تولیداتمان را بر اساس صادرات طراحی کنیم و باتولیدات با کیفیت هم ارز بیشتری وارد کشور کنیم و هم اینکه  made in iran   را با تولید با کیفیت این کالا ها تبدیل به یک برند جهانی کنیم همانطوری که الان کار یک تولید گر در کشور آلمان یا ژاپن بسیار راحت تر از تولید کننده ما تولید می کند و محصولش را به فروش می رساند چون از همان ابتدا به صرف اینکه کالایی بر چسب ساخت ژاپن یا ساخت آلمان دارد خریداران با اعتماد بالا به کیفیت آن کالا، آن را خریداری می کنند

 باید قبول کنیم که اگر همت بالایی داشته باشیم و حرکت کنیم وبا پشتکار تلاش کنیم پیشرفت مان قطعی است ..

   آیا غربیها جز با  باور ما می توانیم و تلاش ، پا بر روی ماه گذاشته اند.وقتی که باور کردیم که می توانیم همتمان بیشتر می شود و افقهای دوردست تری را می بینیم. آنتونی رابیز و دیگر متفکران کامیابی و  موفقیت و رسیدن به هدف در غرب می گویندکه  باور توانایی، توانایی است ... امامان ما سالها قبل این را بارها فرموده بودند.بسیاری از احادیث در این زمینه داریم مثل اینکه امام علی علیه السلام می فرمایند که مومن مثل تیراندازی است که امید دارد که اولین تیرش به هدف بخورد.یا امام صادق علیه السلام می فرمایند که هیچ بدنی بر آن کاری که شخص انگیزه اش برای آن قوی باشد ،ضعیف نیست.اما در باور توانایی نباید متوقف شد و باید حرکت کرد و اقدام و عمل کرد.امام علی در این مورد می فرمایند که عمل تو را به هدف می رساند.

امسال نیز مقام معظم رهبری به روشنی سال 95 را به عنوان (( اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل )) نامگذاری کرده اند . ولی باید از تمامی مسئولین ادارات مختلف کشور پرسید که آیا امسال سال جلسه و لم است یا سال اقدام و عمل.آیا بعضی از جلسات ما جلسات و نشستهایی بی فایده و بی محتوا نیست مدیری که نمی تواند میز خود را ترک کند اصلا برای پشت آن میز مناسب نیست مدیر مسئول راهبری سازمان است و راهبری وقتی صحیح انجام شده است که سازمان را به اهداف واقعی خود برساند.

امام علی (ع) می فرمایند که ارزش انسان به کاری است که به خوبی آن را انجام می دهد و به نوعی ارزش افزوده ای که ایجاد می کند باید ببینیم که سازمان ما چه ارزش افزوده و محصول با کیفیتی را باید تولید کند و سپس ببینیم که در انجام آن موفق بوده ایم یا نه.یکی از محصولات بسیار مهم سازمان بسیج ، تولید و پرورش انسانهایی با کیفیت در راستای اهداف متعالی کشور است که اکنون مهمترین هدف آن ((اقتصاد مقاومتی است )) در صورتی ما می توانیم وفاداریمان را به نظام اثبات کنیم که اقدام و عملی مفید در راستای اقتصاد مقاومتی انجام دهیم .

در این راه نیاز به تلاش بیش از حد نیست  بلکه نیاز به تلاشی مدبرانه است . تلاشی که مبتنی بر تفکر سیستمی و استفاده از نقاط اهرمی است .تدبیر یعنی پشت چیزها را دیدن و اولین چیزهایی را که می بینیم را باور نکردن بطور مثال در شرایط خشکسالی استان فارس تاکید بر تلاش و کوشش در حوزه کشاورزی و تولیدات بیشتر ضربه به ریشه اقتصادی استان است . حال آنکه مقام معظم رهبری در سفرشان به استان فارس بیشترین تاکید را بر روی صنعت گردشگری در استان فارس داشتند . می توان در زمینه کشاورزی بیشتر اولویت را به کاهش مصرف آب و کشت های گلخانه ای داد چون با ادامه وضع موجود نشست زمین در استان فارس باعث نابودی تمام زیر ساخت ها خواهد شد و اینکه ما بخواهیم آب را از اعماق زمین در آوریم و به طور مثال برای یک هندوانه هزار  لیتر آب مصرف کنیم  و سپس آن را به کشور های عربی صادر کنیم می تواند از جاهلانه ترین کارهای ممکن باشد.

سازمان بسیج:

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار بسیجیان1395/09/03
اگرچنانچه بسیج وارد اقتصاد بشود، اقتصاد میشود مردم‌سالار؛ همین که آقایان اینجا الان اظهار کردند و کاملاً درست است. این اقتصاد مقاومتی که ما عرض کردیم، اگر بتواند از قوّت و قدرت بسیج استفاده کند، میشود اقتصاد مقاومتی مردم‌سالار؛ در علم همین‌جور است، در پیشرفتهای گوناگون اجتماعی همین‌جور است، در سیاست همین‌جور است؛ مظهر مردم‌سالاری دینی، بسیج است.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار بسیجیان1395/09/03
بسیج میتواند دستگاه‌های مسئول را، هم در جهت‌دهی، هم در هدف‌گذاری، هم در عمل یاری بدهد. یعنی ما وقتی راجع به بسیج صحبت میکنیم و این مطالب را میگوییم و توانایی‌های بسیج را میگوییم، نمیخواهیم برای قوّه‌ی مجریّه یک رقیب بتراشیم؛ نخیر، قوّه‌ی مجریّه وظایفی دارد، مسئولیّتهایی دارد که باید آنها را انجام بدهد، وظیفه‌اش است، امّا بسیج میتواند کمک کند به قوّه‌ی مجریّه برای جهت‌دهی صحیح، برای جلوگیری از خطا و انحرافِ در مسیر. و در عمل [هم میتواند] کمک کند؛ مثل همین اقتصاد مقاومتی که بعضی از آقایان اشاره کردند. میتواند به‌عنوان مکمّل عمل کند، میتواند به‌عنوان امیدبخش عمل کند. بعضی از دستگاه‌های دولتی در بعضی از زمینه‌ها دچار ناامیدی میشوند و میگویند: نمیشود! چطور نمیشود؟ این‌همه کارهای بزرگ انجام گرفت، نمیشود یعنی چه؟ میگویند: نمیشود! بسیج وقتی‌که جلو افتاد، وقتی این نیروی جوان و پیش‌ران، حرکت صحیح خودش را دنبال کرد، آن آدم ناامید و افسرده هم بانشاط میشود و امیدوار میشود.

به نظر می رسد در شرایط کنونی کشور و اهمیت تحقق اقتصاد مقاومتی  تکیه بر آموزش بسیجیان  بخصوص برگزاری دوره های کارآفرینی،فنی و حرفه ای(از طریق سازمانهای مربوطه) و... میتواند امری بسیار مثبت و پسندیده باشد.چون بسیجیان اگر اصول کار را یاد بگیرند بی شک در کشور تحول آفرین خواهند بود.گاه کار ما تنها در حد امضای یک تفاهمنامه با سازمان فنی و حرفه ای و معرفی بسیجیان به این سازمان و معرفی دوره ها به بسیجیان که خرجی نیز ندارد می تواند بسیار موثر باشد.یادمان باشد که طبق اصل پروانه ای نظریه آشوب یکی از چند انقلاب علمی صد سال گذشته است(به همراه نظریه نسبیت انیشتین،نظریه کوانتوم) می گوید که گاه بال زدن چند پروانه در چین می تواند طوفانی در آمریکا بوجود بیاورد. .

به نظر میرسد در مورد اقشار مختلف بسیج همکاری راه بی نهایت موثر تری نسبت به رقابت  برای بالا بردن کیفیت کار خودمان و سایر اقشار است. هنگامیکه افراد برای کمک به یکدیگر ملحق شوند منفعت آن به همه خواهد رسید تعاون و همکاری آیه صریح قران کریم است ( تعاونوا باالبر و التقوی) و ما باید برای تحقق این همکاری راه های روشنی را ترسیم کنیم و اینگونه نباشد که سازمان های ما مدام در حال رقابت بر اساس نفوذ و جامعه هدف و دیگر موارد باشند و ارتباط چندانی با یکدیگر نداشته باشند.

 

نام:
ایمیل:
* نظر: