به گزارش روابط عمومی وتبلیغات ناحیه ،سیاسی دفتر نمایندگی ولی فقیه در ناحیه مقاومت بسیج آباده به مناسبت حماسه نهم دی روز بصیرت بیانیه ای منتشر کرد.در آن حادثهی بینظیر، هیچکس دستاندرکار نبود و قدرت فکری که شاکلهی اصلی نظام اسلامی است، مردم را به خیابانها کشاند و آن حادثهی بینظیر پدید آمد.( مقام معظم رهبری مدظله العالی )
نوشتم ديروز كه جز «9 دي» عمري به
تلويح گذشت. نهمين روز ديماه سال هشتاد و اشك از حنجرهمان به صراحت فرياد زديم،
اگر 22 بهمن 57 روز پيروزي جمهوري اسلامي بود اما 9 دي 88 روز مهمتري است. از
آنرو كه معلوم آمد در اين روز انقلاب اسلامي شكستناپذير است. 22 بهمن مظهر ولايتپذيري
ما و نشانه سلم ما بود و 9 دي آينه برائت ما از سران كفر و فتنه و نفاق و نشانه
حرب ما با غريبهها بود كه شعار خود را از حلقوم بريدهها سر ميداد. اوباما با ما
غريبه است و اصحاب فتنه از ما، از امام و از انقلاب اسلامي بريدهاند؛ از ولايتفقيه
بريدهاند. ما هم از ايشان بريدهايم. بيزاريم ما از سران فتنه. حال ما از مهندس
از كروبي از خاتمي بههم ميخورد و اين وسط خواص بيبصيرت لابد بيمارند كه دمي با
پزشك خلوت ميكنند و آني همدست ميشوند با ميكروبهاي سياسي. اما 9 دي، ما با هر
آنكه بايد براي هميشه انقلاب اسلامي تصفيه حساب كرديم. ما آبرو باقي نگذاشتيم در 9
دي براي كساني كه به جاي اعتكاف در شعاع نور ماه، پرسه در مه ميزنند.
22 بهمن 57 اگر روز پيروزي
انقلاب اسلامي بر طاغوت بود، 9 دي 88 روز مهمتري است. آن را مينويسم «بود» اما
اين را مينويسم «است» چرا كه از اين پس هر روز براي ما 9 دي است. 9 دي 88، جمهوري
اسلامي انقلابي بر جمهوري اسلامي قلابي براي هميشه به پيروزي رسيد. جمهوري اسلامي
كه در راس آن ولايتفقيه نباشد، عينا نظام طاغوت است. ما به جمهوري اسلامي نه يك
كلمه كم و نه يك كلمه زياد اما فقط به شرط ولايتفقيه راي «آري» داديم. اگر12 بهمن
57 به خميني با حضور تاريخي خود از فرودگاه تا بهشتزهرا «آري» گفتيم و اگر 14
خرداد 68 بيعت كرديم با خامنهاي، در 9 دي 88 «نه» گفتيم به دشمنان مشترك خميني و
خامنهاي. با اين همه 9 دي 88 ريشه در 22 بهمن 57 دارد، همچنانكه «لااله» ما
ريشه در «الاالله» دارد. «لا» گفتن ما به ابليس، به «نعم» گفتن ما بازمي گردد به
خدا. اما سوگند به همين خدا تا جمرات سهگانه كفر و نفاق و فتنه را «رمي» نكني،
نميتواني طواف كني كعبه ولايت را. پس نه فقط نماز بيولايت بينمازي است كه نماز
بيبرائت هم بينمازي است كه حب علي بي بغض معاويه بيفايده است و فقط به كار
خلسه دراويش ميآيد. نظامي كه بعد از 22 بهمن 57 سر كار آمد جمهوري اسلامي بود اما
بعد از 30 سال شجره طيبه جمهوري اسلامي نياز مبرم به هرس داشت. 9 دي 88 فرزندان
انقلاب اسلامي بريدند تك و توك شاخ و برگهاي زائد اين درخت را. 9 دي 88 روز حجامت
جمهوري اسلامي بود و همچون 22 بهمن 57 در زمستان، بهاران آمد. بهار فصل حجامت است.
خونآلوده، ميكروب سياسي و گلبولهاي خاكستري صفت كه يكي به نعل و يكي به ميخ ميزنند،
تصفيه شدند از خون سرخ انقلاب اسلامي. اگر 26 دي 57 شاه از اين كشور رفت، 9 دي 88
آبروي شبپرستاني رفت كه با حضرت ماه دشمني كردند. ورشكسته كرديم ما آنان را كه
بايد. 22 بهمن 57 روز بعثت دوباره محمد(ص) بود؛ روز برانگيخته شدن خميني و 9 دي
88 روز تثبيت ولايت مستمر «علي» بود و روز «نه» گفتن به دشمنان سيدعلي. ما در 14
خرداد 68 با خامنهاي بيعت كرديم اما 9 دي اعلام برائت كرديم از دشمنان خامنهاي.
9 دي دير اتفاق افتاد اما دير يا زود بايد اتفاق ميافتاد. 9 دي حرف حساب ما اين
بود؛ تا ظهور بقيهًْالله، جز جانشين روحالله؛ حضرت ماه، علمداري براي انقلاب
اسلامي متصور نيست. 22 بهمن 57 و 9 دي 88، 2 روي يك سكهاند. حاليا! جمع 22 و 57
ميشود 79 و جمع 9 و 88 ميشود 97 و مگر 97 را از آن طرف بخواني 79 نميشود؟!
حاليا! باري پيش از اين گفته بودم: «خ» و «ميم» و «يا» و «نون» و «يا» در خميني و
خامنهاي مشترك است. يعني من هر وقت مينويسم خامنهاي، در دل خود خميني هم دارد
اما خامنهاي يك «الف» يك «ها» از خميني بيشتر دارد كه روي هم ميشود «آه»... و ما
در يومالله 9 دي 88 حرف حساب مان اين بود: اجازه نميدهيم آه حضرت ماه گره بخورد
به سينه چاه. ما اگر بوديم «علي» تنها نميماند. ما اگر بوديم سر شمر را ميبريديم.
ما يك ملت مالكاشتريم، فرزندان عباس. ما اختيار نفسمان زودتر از جناب مختار دستمان
است. ما قبل از آنكه 200 كلاهك هستهاي اسرائيل و 2500 ماهواره جاسوسي آمريكا
بخواهند غلطي كنند، قبل از آنكه شياطين كفر و نفاق و فتنه بخواهند غلطي كنند،
مختار نفس خود شديم. ما از «اين عمار» توبه كرديم و مختار از «راسالحسين» و «كفالعباس».
ما از قوم حجاز بهتريم، كه خميني گفت و از بسيجيان نسل قبل هم بالاتريم و اگر امري
پيش آيد و كربلايي در كار باشد، از ايشان پرشورتريم كه خامنهاي گفت. خامنهاي
براي ما با يك تفاوت اساسي خميني ديگر است؛ ما اجازه نميدهيم به اين يكي امام هم
جام زهر بدهند.
دشمن
همچون دزدی است که قصد تصرف خانه را دارد اما اینطور وانمود میکند که دلیل
دشمنی، سلاحی است که صاحبخانه برای دفاع در دست دارد و اگر آن سلاح را زمین
بگذارد، نزاع تمام میشود، بنابراین تلاش میکند با حیلهگری و استفاده از انواع
روشها ازجمله حرف زدن، شوخی کردن، لبخند زدن، و تشر زدن، صاحبخانه را خلع سلاح
کند و به خانه وارد شود.
سیاسی دفترنمایندگی ولی فقیه ناحیه مقاومت بسیج آباده