سايت پايداري پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس: جنگ تحميلي در ارتباط مستقيم با وقوع انقلاب اسلامي، عليه ايران آغاز شد. روي كار آمدن نظام جديد در ايران، موجب تحول ساختار قدرت در منطقه گرديد و انتظارات ملل كشورهاي اسلامي را به شدت افزايش داد؛ رقابت بلوكي را به نفع بلوك چپ تغيير داد و منافع امريكا دست خوش تهديد شد. از نظر امريكا و اروپا استمرار وضعيت جديد، آينده نامطمئن و ناپايداري را نشان ميداد، از اين رو مقابله با ايران به هر نحو ممكن در استراتژي منطقهاي اعضاي ناتو، لحاظ شد. راهاندازي و تجهيز ارتش عراق ممكنترين اقدام در كوتاه مدت بود. پس از ماهها ماجراجويي و حملات و درگيريهاي مرزي، سرانجام رژيم بعثي عراق در 31 شهريور 1359 با بمباران فرودگاههاي ايران، رسماً تجاوز خود را آغاز كرد. جنگي كه هشت سال طول كشيد و خسارات جاني و مالي بسياري را بر هر دو ملت ايران و عراق تحميل كرد. از اين تاريخ به بعد، با وجود اينكه بحران گروگانگيري هنوز حل و فصل نشده بود، چگونگي مديريت جنگ و دفاع از انقلاب اسلامي ايران در اولويت نخست سياست خارجي جمهوري اسلامي قرار گرفت، به طوري كه جنگ به كليه مسائل و ابعاد سياست خارجي ايران در سطوح بينالمللي، منطقهاي، ميان ملتي، فراملي و سازمان-هاي جهاني شكل ميداد. قبض وبسط روابط خارجي ايران در همه سطوح را نيز شاخص جنگ و موضع بازيگران بينالمللي نسبت به آن تعريف و تعيين ميكرد.
مشروح بحث در جنگ عراق عليه جمهوري اسلامي ايران از اين قرار است كه:
در31شهريور سال 1359 رژيم بعثي عراق كه در پي ايجاد تشنج در منطقه بود و قصد داشت معاهده 1975 الجزاير را زير پا بگذارد باهدف برانداختن نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران جنگ ناجوانمردانهاي را عليه كشورمان آغاز كرد، كه تنها آغاز جنگ با او بود، چرا كه در اين راه بسياري از كشورهاي غربي به كمك اين رژيم شتافتند و ضربه زدن به نظام اسلامي ايران را سرلوحه سياست خارجي خود قراردادند. صدام حسين رئيسجمهور عراق، قبل از آغاز رسمي جنگ با ظاهر شدن در برابر دوربينهاي تلويزيون عراق قرارداد 1975را پاره و عملاً آن را به طور يك جانبه فسخ كرد. البته تحركات نظامي عراق عليه ايران از سال 1358 آغاز شده بود و ليكن اين تحركات در ابتدا ضعيف بود. بروز حوادثي چون تصرف سفارت آمريكا در تهران به دست دانشجويان پيرو خط امام، شكست حمله نظامي آمريكا در طبس كه براي آزادسازي گروگانها انجام گرفته بود، روي كار آمدن صدام حسين در عراق و روحيه قدرتطلبي و سلطهگري او به منظور كسب امتيازات از دست داده در قرارداد 1975و نيز دستگيري و اعدام آيتالله محمدباقر صدر از جمله عوامل و حوادثي بود كه رژيم بعثي را بر آن داشت تا به جمهوري اسلامي ايران حمله كند. ذكر اين نكته لازم است كه تجاوزات صدام حسين در شش ماهه اول سال 1359 روند يكساني نداشت، بلكه از زمان قطع رابطه آمريكا با ايران تا آستانه كودتاي نوژه، روبه شدت نهاد. تجاوزات عراق طي سه دهه شهريور، روند تصاعدي به خود گرفت. به گونهاي كه در شانزدهم شهريور همان سال، منطقه خان ليلي به تصرف ارتش عراق در آمد و چند روز بعد نيز منطقه ميمك و پس از آن برخي ارتفاعات و پاسگاههاي داخلي به اشغال دشمن بعثي در آمدند. در اين دوره بسياري از جوانان كشور اسلامي در گروهها و دستههاي مختلف به سمت جبهههاي دفاع مقدس شتافتند و ياريگر برادران ارتشي و سپاهي خود شدند.
علل و اهداف تجاوز عراق به جمهوري اسلامي ايران را با توجه به اسناد و مدارك در موارد زير ميتوان جستوجو كرد:
تجاوز عراق به خاك جمهوري اسلامي ايران داراي علل، اهداف و انگيزههايي ايدئولوژيك شكلگرفتهاند. از جمله مهمترين علل و اهداف تجاوز عراق به ايران عبارتند از: اعمال حاكميت كامل بر الوند رود، تصرف بخشهايي از خاك ايران، تجزيه خوزستان، اشغال جزاير سهگانه ايران در خليجفارس، به دست گرفتن رهبري جهان عرب، ايفاي نقش هژمونيك در خليجفارس، پيشگيري از صدور انقلاب اسلامي ايران، تحريك و تشويق آمريكا در ادامه به بررسي اجمالي هر يك از اين علل ميپردازيم:
الف- اعمال حاكميت كامل بر اروندرود
پيشينه اختلافات و منازعات ارضي بين ايران و عراق به دوران امپراطوري عثماني بر ميگردد كه پس از استقلال عراق نيز ادامه مييابد، به گونهاي كه عراق بلافاصله پس از كسب استقلال ادعاي حاكميت مطلق بر اروندرود را مطرح كرد اما پس از سالها مناقشه و مذاكره دو كشور در 13 ژوئن 1975 با انتشار بيانيه الجزاير، عهدنامه مربوط به مرز مشترك و حسن هم جواري را امضا كردند. در چارچوب اين عهدنامه، خط تالوگ در اروندرود به عنوان مرز مشترك دو كشور تعيين گرديد. اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي، عراق با ايجاد يادداشت رسمي مورخه 27 شهريور 1359 به طور يك جانبه عهدنامه مربوط به مرز مشترك و حسن همجواري را با كليه ضمائم آن لغو كرد. صدام حسين در همين رو ز با صراحت گفت «وضعيت حقوقي شط العرب الوند رود» بايد به وضع قبل از مارس 1975 برگردد. اين رودخانه با تمام حقوقي كه از طريق حاكميت مطلق عراق بر آن ناشي ميشود، جزء تماميت عربي عراق است.»
ب- تصرف بخشهايي از خاك ايران
يكي ديگر از اهداف و انگيزههاي عراق براي تجاوز به ايران، ارتفاع، وضعيت و موقعيت ژئوپولتيك اين كشور بود تصور رهبران بعثي از واقعيتهاي عراق بود كه شرايط نامناسب ژئوپولتيك را ايجاد كرده است شرايط ژئوپولتيكي كه محصول استعمار محدوديتهايي را براي قدرت و منافع ملي عراق به بار آورده است.
از اين رو آنان مترصد فرصتي بودند تا از طريق تصرف و تجزيه قسمتهاي از خاك ايران از اين محدوديتها و ضعفهاي ژئوپولتيك بكاهند به زعم آنان وقوع انقلاب اسلامي در ايران و شكلگيري نظام نوپاي جمهوري اسلامي مهمترين شرايط را براي تحقق اين هدف فراهم ساخته است بنابراين عراق علاوه بر حاكميت مطلق بر الوند رود در صدد تصرف برخي مناطق مرزي، اشغال جزاير تنب بزرگ و كوچك و ابوموسي و تجزيه خوزستان بر آمد؛ زيرا تحقق اين اهداف مهمترين محدوديتهاي ژئوپولتيكي عراق را بر طرف ميسازد با اعمال حاكميت عراق بر اروندرود، دسترسي اين كشو به خليجفارس تسريع و تسهيل ميگردد. تحولي كه عراق را قادر ميساخت تا از بنادر خود به صورت آزادانه استفاده كند و نفت خود را نيز بدون نگرانيهاي امنيتي صادر كند اشغال و تجزيه خوزستان نيز وضعيت عراق را از نظر صادرات نفت و تأسيس بنادر نفتي تجاري بهبود ميبخشد.
ثانياً سواحل اين كشور را در خليجفارس گسترش ميدهد به گونهاي كه اين كشور ميتواند به صورت يك قدرت منطقهاي درآيد و اشغال جزاير سهگانه ايران در خليجفارس نيز كليه اهداف ژئوپولتيكي و ژئواستراتژيك پيش گفته عراق را بر آورده ميسازد.
ج- رهبري جهان عرب
انگيزه ديگر صدام را ميتوان تمايل وي براي كسب مقام رهبري در منطقه دانست كه براي او و دولت حاكم بر عراق، قدرت و اقتداري در پي داشت و باعث افزايش نفوذ فراملي آنها ميشد صدام هيچگونه نيت كسب نفوذ منطقهاي را پنهان نميكرد وي خود را مسئول اجراي پانعربيسم ميدانست و اندكي پس از شروع جنگ، خود را سخنگوي ملت عرب ميخواند.
د- تحريك و تشويق آمريكا
يكي ديگر از علل حمله عراق به ايران، دست كم از منظر رهبران جمهوري اسلامي ايران، تحريك و تشويق اين كشور از سوي امريكا بود، زيرا يالات متحده آمريكا در جريان پيروزي انقلاب اسلامي و سپس بحران گروگانگيري، بياعتبار و تحقير گرديد، به گونهاي كه از يك طرف، ناتواني آمريكا در جلوگيري از سقوط مهمترين متحد استراتژيك خود در خليجفارس، ساير هم پيمايان را نسبت به آن بياعتماد كرد، اين موجب بياعتباري آمريكا به عنوان يك متحد صادق گرديد، از سوي ديگر، در اثر عجز و ضعف آمريكا در آزادسازي گروگانها در ايران اين كشور به شدت در سطح جهاني و منطقهاي تحقير شد، بنابراين ايالاتمتحده براي بازسازي اعتبار و بازيابي شهرت و قدرتش در منطقه، عراق را ترغيب و تهييج كرد تا به انقلاب اسلامي هجوم آورد.
ه- پيشگيري از صدور انقلاب
مهمترين علتي كه عراق براي حمله به ايران ذكر كرد، اقدام پيشگيرانه از صدور انقلاب اسلامي در چارچوب اصل دفاع از خود بود رهبران بعثي استدلال ميكردند براي جلوگيري و مقابله با مداخله جمهوري اسلامي ايران جهت ايجاد انقلاب در عراق دست به دفاع پيش دستانه زدهاند. رهبران جمهوري اسلامي ايران نيز بر اين باور بودند كه يكي از علل و اهداف تجاوز عراق به ايران، جلوگيري از صدور انقلاب بود.
و- اعمال هژموني در خليجفارس
يكي از اهداف و آرزوهاي ديرينه عراق كه در دوران حاكميت حزب بعث به اوج خود رسيد، ايفاي نقش برتر و اعمال هژموني در خليجفارس بود، نقشي كه ايران شاهنشاهي به نيابت از آمريكا انجام داد با سرنگوني رژيم شاهنشاهي در اثر پيروزي انقلاب، موازنه قواي استراتژيك در منطقه خليجفارس بر هم خورد، از اين رو صدام حسين از طريق توسعهطلبي ارضي و تجاوز به جمهوري اسلامي ايران در صدد برآمد تا موازنه قدرت جديد منطقهاي را به نفع عراق بر قرار سازد.
رهبران عراق بلافاصله پس از سقوط محمدرضا شاه در ايران، با تجزيه و تحليل قدرت ملي ايران و موازنه منطقهاي به اين نتيجه رسيدند كه شرايط آرماني براي اعمال هژموني و سيطره عراق در خليجفارس مهيا شده است. چون مهمترين مانع ژئوپولتيكي يعني هژموني ايران قدرتمند از بين رفته است به باور رهبران حزب بعث، زمينه از هر جهت براي ايجاد يك موفقيت و وضعيت ژئوپولتيك جديد به وسيله عراق فراهم بود.
محورهاي تهاجم عراق در ايران به اين صورت بود كه:
در روز 31 شهريور 59، حملات سراسري، هوايي، زميني و دريايي عراق به ايران در طول مرزهاي مشترك از آبادان تا شمال قصر شيرين آغاز شد. در اين مرحله ابتدا هواپيماهاي عراقي در بعدازظهر آن روز هجوم به شهرها و مناطق استراتژيك ايران را آغاز كردند و تا قبل از تاريكي شب، با تجاوز به 19 شهر، فرودگاهها و پايگاهها را هدف قراردادند. همچنين درگيريهايي بين نيروهاي دريايي دو كشور در اروندرود و خليجفارس رخ داد كه از جمله نتايج آن غرق چهار فروند ناوچه موشكانداز عراقي بود و به دنبال آن نيروهاي عراقي به پاسگاههاي مرز مشترك با ايران از آبادان تا شمال قصر شيرين هجوم آوردند و با پشتيباني آتش توپخانه و بمباران هوايي، بسياري از پاسگاهها را تصرف يا محاصره كرده و پيشروي به سوي نقاط سوق الجيشي را شروع كردند.
در اين جبهه، عراق حملات خود را از چهار محور شامل محورهاي زير آغاز كرد:
محور اول
در اولين محور در منطقه دزفول حركت نيروهاي عراق كه باهدف عبور از رودخانه كرخه و قطع جاده اهواز و انديمشك و محاصره اهواز از شمال و دزفول از جنوب طراحي شده بود، پس از چهارروز با پيشروي در عمق 90 كيلومتري و بعد از رسيدن به ساحل غربي رودخانه كرخه در پشت آن متوقف شد.
محور دوم
در دومين محور در منطقه چزابه – سوسنگرد- اهواز كه باهدف تصرف شهرهاي بستان، سوسنگرد، حميديه و پيشروي به سمت اهواز طراحي شده بود، نيروهاي عراقي با تصرف شهرهاي بستان و سوسنگرد و ارتفاعات اللهاكبر به سمت شهر اهواز پيشروي كردند. در اين محور مقاومت نيروهاي مردمي و نظامي مستقر در منطقه باعث شد كه نيروهاي عراقي از اطراف حميديه در حومه اهواز عقبنشيني كنند و خارج از شهر سوسنگرد در مواضع جديد مستقر شوند. در اين اقدام، حضور نيروهاي داوطلب از جمله نيروهاي ستاد جنگهاي نامنظم به فرماندهي شهيد چمران در مقاومت عليه دشمن نقش مؤثري داشت.
محور سوم
در سومين محور در جبهه خوزستان در منطقه طلائيه- نشوه به سمت اهواز، نيروهاي عراقي به سهولت به سمت اهواز پيشروي كردند و با قطع جاده خرمشهر- اهواز، در بيست كيلومتري جنوب غربي اين شهر استقرار يافتند.
محور چهارم
در چهارمين محور در اين جبهه، در منطقه شلمچه، خرمشهر، آبادان كه باهدف تصرف خرمشهر، آبادان طراحي شده بود نيروهاي عراقي به دليل مقاومت نيروهاي نظامي و مردمي و موانعي طبيعي موجود در منطقه، عليرغم 19 روز تلاش براي عبور از رودخانه كارون و بهمنشير و محاصره آبادان و خرمشهر، در نهايت توانستند راه مواصلاتي منطقه جنوب به شمال را قطع كنند و شهرهاي اهواز و آبادان را تصرف نمايند. در اين محور مقاومت در خرمشهر موجب شد تا حركت نيروهاي عراقي با تأخير و در نتيجه با شكست رو به رو شود؛ اما در 19 مهر 1359 از كارون عبور كردند و پس از قطع جاده اهواز- آبادان و محاصره آبادان و با عبور از رودخانه بهمنشير وارد كوي ذوالفقاري آبادان شدند، ليكن به دليل مقاومت مردمي در كوي ذوالفقاري سرانجام مجبور به عقبنشيني گشته و در شمال رودخانه بهمنشير استقراريافتند.
آثار برجايمانده از تجاوز عراق عليه جمهوري اسلامي ايران از اين قرار است كه:
الف- آشكار شدن هرچه بيشتر ماهيت استكبار جهاني و در رأس آنها آمريكا به دليل تشويق عراق و كمكهاي تسليحاتي به اين كشور
ب- آشكار شدن ماهيت كشورهاي همسايه كه در همه حال به دنبال سقوط نظام جمهوري اسلامي بودند.
ج- آشكار شدن خستگيناپذيري و اراده پولادين مردم ايران
د- آشكار شدن تابعيت محض مردم از فرمان ولايتفقيه
ه-آشكار شدن قدرت با رويكرد شيعه در منطقه
و- عوض شدن نوع نگاهها و بينشها در خصوص جمهوري اسلامي ايران
ن-حفظ استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي از چنگال گرگان
ي-قدرتدهي و اميد دهي و دادن روحيه به گروهها و احزابي كه از طريق استكبار جهاني مورد ظلم قرارگرفته بودند مثل حماس- حزبالله لبنان، كه الآن به جمهوري اسلامي ايران از طرف استكبار جهاني، به خاطر حمايت از اين گروههاي مدافع كشور خود، حامي تروريسم ميگويند.
ويژگيهاي رزمندگان در دوران دفاع مقدس را در موارد زير ميتوان يافت:
- ولايتمدارى
با بررسى رهنمود رهبران دينى، دستنوشته و گفتار رزمندگان به ويژه شهيدان دفاع مقدس مىتوان به روشنى دريافت كه اعتقاد به رهبرى ولايى امام خمينى (ره) و تمركز بر ولايتمدارى در دفاع مقدس محوريترين و اساسىترين ويژگى رزمندگان در دفاع مقدس بوده و اين ولايت در امتداد ولايت ائمه معصومين (ع) و پيامبر اسلام (ص) در جان و دل آنان نفوذ داشته است.
- بياعتنايي به دنيا
از ارزشهايي كه رزمندگان اسلام در دفاع مقدس بدان متصف بودند، بياعتنايي به دنيا و مظاهر فريبنده آن است. رزمندگان اسلام در دوران نوجواني و جواني و اوان ظهور خواستههاي بيشمار مادي، به همه لذتهاي دل فريب دنيا پشت پا زدند و حضور در جبهه و دفاع از ميهن و نظام اسلامي را برتر ديدند.
- شوق دفاع
از ارزشهايي كه سهم زيادي در پيروزيهاي جمهوري اسلامي ايران در جنگ تحميلي داشت، اشتياق زياد رزمندگان اسلام به دفاع و حضور در صحنههاي نبرد است.
- شهادتطلبي
از عوامل پيروزيآفرين در صحنه نبرد، خطرها را به جان خريدن و به پيشواز مرگ سرخ رفتن است، رزمندگان اسلام از آنجا كه دفاع در برابر تهاجم بعثيان را مقدس ميدانستند و كشته شدن در اين راه را براي خود، مرگي سعادت آفرين و افتخارآميز ارزيابي ميكردند، نه تنها از دادن جان دريغ نميورزيدند كه شيفته آن بودند. شهادتطلبي رزمندگان اسلام به عنوان عامل مؤثر معنوي، از امتيازهاي جبهه حق در برابر جبهه باطل بود.
- برادري و هم دلي
برادري و هم دلي در دوران دفاع مقدس، نمودي خيرهكننده يافت. رزمندگان اسلام به پيروي از قرآن كريم، در برابر دشمن، باصلابت و پايداري برخورد ميكردند و با يكديگر، در كمال صميميت، مهرباني و هم دلي ميزيستند.
- معنويت جبهههاي جنگ
از جلوههاي معنويت در دفاع مقدس، حالت تضرع، استغاثه و راز و نياز عارفانه رزمندگان اسلام بوده است. دفاع مقدس، فرصت نمايش خالصانهترين و زيباترين مناجاتها و دعاها را پديد آورد. در كنار نماز و قرآن، دعا وسيله ديگري بود كه ياد خدا را در دل رزمندگان زنده نگاه ميداشت.
- دفاعي بودن
در جنگ تحميلي، رژيم بعث عراق، جنگي ناخواسته را به كشور ما تحميل كرد و با ناديده گرفتن استقلال سرزمين ما به ايران اسلامي تجاوز كرد. از اين رو، مردم غيرتمند ايران، در دفاعي مقدس، از حق خود كه دفاع از استقلال سرزمين و هويت ديني ـ ملي خود بود، دفاع كردند.
انتهای مطلب/224224