به گزارش خبرنگار علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مراسم امسال اعطای جایزه ویژه معلمان مناطق محروم از جوایز سالانه انجمن ترویج علم ایران با حضور همسر و جمعی از همکاران زنده یاد استاد بهمن بیگی پایه گذار آموزش عشایری کشور شکوهی دو چندان داشت.
زواره رحمانی از معلمان عشایری طی سخنانی در این مراسم به تجلیل از مقام زنده یاد بهمن بیگی و تلاشها و خدمات ماندگار این آموزگار بزرگ پرداخت.
وی گفت: تاکنون از شجاعت و شهامت ، سلحشوری ، صفا و صمیمت و درستکاری و سایر صفات برجسته عشایر که جزیی از امتیازات ایرانی است سخن فراوان گفتهاند. ولی از بدبختیها و سیهروزیها و محرومیتهای آنان کمتر سخن به میان آمده است من هم قصد گفتن آن ها را که بسیار ملالآورند ندارم. ایران بزرگ از دیرباز مهد علم و معرفت بوده و دانشمندان آن در علوم و فنون رایج زمان با فلاسفه بزرگ جهان رقابت تنگاتنگی داشته و در بعضی جهات نیز حرف اول را می زدند اما در آغوش این تمدن کهن و فرهنگ غنی بخش اصیلی که ریشه در خاک داشتند و از موسسین و بنیانگذاران واقعی اقوام ایرانی بودند با کمال تاسف در لابه لای کوهها و درهها و مناطق صعب العبور از همان ابتدا به دست فراموشی سپرده شدند.
وی خاطرنشان کرد: عشایر با فداکاری و زحمات شبانه روزی خود برای ایفای وظیفه محوله در شرایطی سخت و به دور از هر گونه آموزش و پرورشی روزگار میگذراندند؛ دولتمردان آن زمانها که خود در زندگی شهرنشینی برخوردار از نعمات آموزش و پرورش و امکامات رفاهی بودند فراموش کرده بودند هموطنانی دارند که با آنها بیگانه هستند؛ آن زمان که چنگال خون آشام، گلوی مادران عشایری را می فشرد و دیو جهل و بی سوادی پردهای مقابل چشمان جوانان کشیده بود و بیماریهای ناشی از فقر مالی حلقه محاصره بر مردان ایل تنگ کرده بود؛ خورشیدی فروزان از افق تاریک کوهها سر بر آورد و زندگی عشایر را دگرگون کرد.
رحمانی افزود: این رادمرد بزرگ ، دوراندیش و فرهیخته استاد محمد بهمن بیگی برای غلبه بر تیره روزیها و درمان دردها و محرومیتها با پشت پا زدن به تمام امکانات رفاهی خویش و چشم پوشی از همه منصبهای پیشنهادی آب و نان دار عزم خود را جهت نجات عشایر جزم کرد. او تنها راه نجات عشایر از این فلاکت و بدبختی را آموزش و رهایی از جهل و بی سوادی دانست و بدین منظور با احداث تعلیمات عشایری و وقف همه چیز خود توانست جویبارهای خشکیده دانش را در این دیار سیراب و نیلبکهای چوپانان را به قلمهای توانایی تبدیل کند.او بدون آن که ایل را از حرکت بازدارد مدرسه را با آن ها به حرکت درآورد.
رحمانی تصریح کرد: این که این مرد بزرگ چگونه توانست کاری را که بیشتر به معجزه می ماند به انجام برساند برای همه ما روشن است . او مانند پزشکی حاضر درد عقب ماندگیهای عشایر را که بی سوادی بود تشخیص و الفبا را به عنوان درمان تجویز کرد و با عزمی راسخ همه را به یک قیام مقدس فراخواند. قیام برای باسواد کردن مردان ایلات.انتخاب راه مبارزه برای زودودن همه این محرومیتها، خرافات و زورگویی ها خیلی دقیق، سنجیده و عالمانه انجام شد. آموزش سواد به بی سوادان ، گسترش واحدهای آموزشی ، پرورش دکتر ، مهندس و معلم که به فارس هم اکتفا نمیکند. شرق ، غرب، شمال، جنوب و مرکز کشور را مورد حمله سوادآموزی قرار میدهد. دیری نپایید که چشمه خروشان دانش زیر خیمههای سفیدرنگ دبستانهای سیار سراسر ایران را سیراب کرد و اکنون که آن استاد و معلم پیامبرگونه ما "مدیر کل افسانهای" بخارای خویش را وداع گفته و به ابدیت پیوسته است بچههای عشایری در منصب های گوناگون کشور با بروز قابلیتهای خویش یک صدا و متحد به روان پاک آن اسطوره علم و تربیت درود میفرستند.