کد خبر: ۱۸۶۷۱
تاریخ انتشار: ۰۶ آذر ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۵

به گزارش بسیج عشایر فارس،

اسلام با تقلید از بزرگان هدايتگر و راه يافته هاي راهنما  مخالف نيست که تقليد و پيروي از آنان را لازم و واجب مي داند. بلکه تقلید از اشخاصی را جایز نمی داند که به خاطر زور و قدرت و يا ‏زر و تزوير یا بدون داشتن صلاحیت و شایستگی بر قومي تسلط يافته و راه هدايت حق را برآنان بسته اند چرا که هدايت يافتن قوم مساوي با ‏سقط منزلت و سلطنت آنان خواهد بود. آنها نه تنها خود ايمان نمي آورند، که مردم را نيز از اين کار باز مي ‏داشتند و از طرفي عدم رشد فکري توده مردم آنان را به تقليد و پيروي از آنها وا مي داشت. ‏ 
خداوند سرگذشت عده اي از کافران را در روز جزا اين گونه ترسيم مي نمايد:‏ 
‏«در آن روز صورتهايشان بر آتش همي بگردد گويند: «اي کاش خدا و رسول را اطاعت مي کرديم ‏و گويند: خدايا ما اطاعت امر بزرگان و پيشوايان خود کرديم که ما را به راه ضلالت کشيدند».‏ ‎)سوره احزاب ،آیه 67)

حضرت علی (ع) در خطبه 192 نهج البلاغه ضمن نکوهش تعصب ، شیطان را منشاء تعصب و پیشوای متعصبان می داند و می فرماید: « زنهار! زنهار! از پیروی و اطاعت بزرگترها و روسایتان برحذر باشید همانها که به واسطه موقعیت خود تکبر می فروشند. همانها که خویشتن را بالاتر از نسب خود می شمارند و کارهای نادرست را به خدا نسبت می دهند و به انکار نعمتهای خدا برخاستند تا با قضایش ستیز کنند و نعمتهایش را نادیده گیرند آنها پی و بنیان تعصب و ستون و ارکان فتنه و فساد و شمشیرهای تفاخر جاهلیتند!»
اسلام، پيروان خود را به تفکر و تعقل توصيه مي کند و از تقليد کورکورانه از ابا و ‏اجدادشان، و نيز دنباله روي از کاهنان، جادوگران و مدّعيان اديان غير توحيدي و مکتبهايي که مروّج اوهام ‏و خرافه پرستي هستند پرهيز مي دهد.داستان زندگي ابراهيم خليل (عليه السلام) و شيوۀ خرد پذيري که اين بت شکن بزرگ تاريخ به ‏منظور مبارزه با خرافه پرستي در پيش گرفت نمونه اي بارز از شيوۀ عملي است که اسلام براي مبارزه با ‏خرافه پرستي ارائه کرده است. بنا بر آنچه از نحوۀ عملکرد او در قرآن کريم ارائه شده است، آن حضرت ‏ابتدا مردم را به انديشيدن در مظاهرِ طبيعت، شب و روز، ماه و خورشيد وا مي دارد و سرانجام مبتني بر ‏براهين محکم عقل پسند نتيجه مي گيرد که اشيائي مخلوق فناپذيري که از خود اراده و توانايي ندارند، يا ‏اصنامي که به دست خود بشر ساخته مي شوند در خور پرستش نيستند.‏ از نظر اسلام خداوندي سزاوار پرستش است که ازلي و ابدي است و از همه چيز آگاهي دارد و بر ‏انجام هرکاري تواناست. «هُوَ الاَوَّلُ وَ الاَخِرُ وَ الظهِرُ وَ الْبَاطِنُ وَ هُوَ بِكلِّ شىْءٍ عَلِيمٌ».‏ ‎‏(سوره حدید، آیه 3)
وجودي که زاييده نشده و فرزندي از او به وجود نيامده است و برايش نظيري نيست. ‏ ‎ 
اصولاً از نظر ديانت اسلام، دينداري عاري از علم و آگاهي، و عقايدي که مبتني بر براهين محکم، ‏استوار نباشد، ارزش ندارد. آيات ذيل اشاره دارد به اين که خداوند پيامبر خويش را از تقليد کورکورانه حتي ‏از اکثريت مردم پرهيز مي دهد و انسانهاي مقلد نادان را که دربارۀ امور اعتقادي، تعقل نمي کنند به جانوري ‏کر و کور تشبيه مي فرمايد.
«وَ لا تَقْف مَا لَيْس لَك بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السمْعَ وَ‎ ‎الْبَصرَ وَ الْفُؤَادَ كلُّ أُولَئك كانَ عَنْهُ مَسئُولاً»‏(سوره اسراء ، آیه 36) ‏هرگز از آنچه که بدان علم و اطمينان نداري پيروي مکن (بدون تحقيق و تعقل عقيده اي را نپذير) همانا ‏گوش و چشم و دل آدمي همگي در پيشگاه خداوند مسئولند. ‏ 
‏«وَ إِن تُطِعْ أَكثرَ مَن فى الاَرْضِ يُضِلُّوك عَن سبِيلِ‎ ‎اللَّهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلا الظنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلا ‏يخْرُصونَ»‏ (سوره انعام ، آیه 116)‎‏ و اگر از اکثريت مردم روي زمين پيروي کني، تو را از راه حق منحرف مي کنند، ‏زيرا ايشان جز از پي گمراهي نمي روند و جز انديشه ي باطل و دروغ چيزي ندارند». ‏ 
‏«إِنَّ شرَّ الدَّوَاب عِندَ اللَّهِ الصمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ»‏(سوره انفال ، آیه22) ‎ همانا بدترين جانوران نزد خداوند ‏کساني هستند که از شنيدن و گفتن حرف حق، کر و لال اند و تعقل نمي کنند. ‏ 
و علاوه بر اين قرآن مجيد در دهها مورد با عبارات استفهامي «افلا تعقلون» انسانها را مورد خطاب ‏خويش قرار داده است، مانند «قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الاَيَتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»‏(سوره حدید ، آیه17) ‎به تحقيق که ما نشانه هاي خلقت ‏خود را آشکارا برايتان اظهار کرده ايم شايد که در آنها تعقل کنيد ؟ 
اين گونه رفتار (تقلید کوکورانه و پیروی نکردن از عقل) نا مشروع است و در اسلام بسيار سرزنش شده است و كساني به چنين بيماري ذهني گرفتارند خداند آنان را كران و كور و بي عقل خطاب كرده است و آنان اهل تقليد مطلق است و تعصب به سنت قبيله دارند كه حتي خرافات باشد آن را  برحق مقدم مي دارند  هر گز ازنور وداناي استقبال نمي كنند. وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلا يَهْتَدُونَ. وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لا يَسْمَعُ إِلا دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ (سوره بقره، آیات 170 و 171)) 
 سنت پدران و جهالت چنان ذهن شان را بسته است حتي جرقه ي از روشناي به قلبشان نفوذ نمي تواند. درهاي معرفت را بر رويشان قفل نموده اند.در زندان تعصب به دست خود زنداني شده كه رهاي و نجات در آن نيست وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالإنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالأنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ (سوره بقره ، آیه١٧٩)
به يقين، گروه بسياري از جن و انس را براي دوزخ آفريديم; آنها دل، (عقلها )يي دارند كه با آن انديشه نمي‏كنند; و نمي‏فهمند. و چشمي كه با آن نمي‏بينند و گوش‌هاي كه با آن نمي‏شنوند. آنها هم‏از چهارپايانند; بلكه گمراهند انها همان غافلانند (چرا كه با داشتن هميشه امكاني هدايتي باز هم گمراهند).

پایان خبر/224224

نام:
ایمیل:
* نظر: