شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
berooz
۱۰:۴۷:۵۵
کد خبر: ۲۵۲۲۶
تاریخ انتشار: ۰۶ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۶:۴۱
دکتر جهاندار مهرافشا :
ادبیات موسیقیایی ایران مشتمل بر رساله ها و تک برگهایی به سه زبان فارسی عربی و ترکی یکی از غنی ترین گنجینه های علمی روزگاران گذشته ما به شمار می رود . تا کنون بجز اشاره مختصری از برخی مصححان و شارحان متاخر در مقدمه تصحیح نسخ خطی سبک و سیاق و ارزش و اهمیت ادبی متون نظری موسیقی به طور دقیق و همه جانبه بررسی نشده است .

به گزارش سازمان بسیج هنرمندان فارس ، دکتر جهاندار مهرافشا ، عضو شورای انجمن موسیقی این سازمان ، مقاله ای با عنوان "ترجمه بعضی از اشعار عربی و ترکی و ویژگی های سبکی اثار استاد عبدالقادر مراغی " را در اختیار خبرنگار این سازمان قرار داده است که در ادامه می خوانید.

ادبیات موسیقیایی ایران مشتمل بر رساله ها و تک برگهایی به سه زبان فارسی عربی و ترکی یکی از غنی ترین گنجینه های علمی روزگاران گذشته ما به شمار می رود . تا کنون بجز اشاره مختصری از برخی مصححان و شارحان متاخر در مقدمه تصحیح نسخ خطی سبک و سیاق و ارزش و اهمیت ادبی متون نظری موسیقی به طور دقیق و همه جانبه بررسی نشده است .

البته همانگونه که درمقالات قبل عرض شد ابن سینا (428-373 ق ) با دانشنامه و بیرونی ( 440 – 362ق) با التفهیم نهضتی علمی و ادبی در ایران پدید اوردند و این دو کتاب موجب غنی تر شدن  فرهنگ لغات فارسی شد و تاثیر شگرفی در فارسی نویسی قرنها بعد شد و اما در مورد عبدالقادر مراغی اثار او به نظم و نثر جنبه های مختلفی دارد . عبدالقادر انگاه که در جایگاه نوازنده و خواننده و شاعر قرار می گیرد در کمال سادگی جلوه می کند و با مخاطبان ارتباط می گیرد و هنرمندی است که تمایل خصایل یک موسیقی دان برجسته را یکجا داراست . می نوازد و اواز سر می دهد . می سراید و میسازد و خلق می کند ..

درباره اینکه او را گوینده خطاب کرده اند به نظر می رسد گویندگی لقب بزرگی است و به شاعر  یا شاعر موسیقی دانی اطلاق می شود که صاحب اشتهار و مهارت بوده و اما از انجا که عبدالقادر در خاتمه کتاب جامع الالحان به موسیقی دانان توصیه می کند " اگر در ان مجلس که او باشد گوینده یا خواننده و یا زننده دیگر باشد به هیچ نوع نزاع نکند " چنین استنباط میشود که منظور از گوینده سراینده ترانه یا شاعر بوده که اگر این خصیصه را موسیقی دانی می داشته دلیل برتری او محسوب میشده است .

عبدالقادر در خصوص شاعر موسیقی دان به اداب و سنتهای موسیقیایی اشاره می کند و معتقد است که  چنین هنرمندی باید از اشعار خود و دیگر شاعران به اعتدال استفاده کند .. در قابوس نامه اینگونه امده است :

اگر خنیاگری باشی که شاعری دانی عاشق شعر خود مباش و همه از شعر خویش مکن ...

خلاصه اینکه عبدالقادر که به تاثیر اشعار شاعران برجسته شعر فارسی بر اذهان مخاطبان به خوبی واقف است به گفته بزرگانی چون فردوسی  . سنایی . ظهیر فاریابی . نظامی . خاقانی . مجیر بیلقانی . سلمان ساوجی . کمال الدین اسماعیل . جمال الدین عبدالرزاق  و بالاخره سعدی بزرگ استشهاد می کند .

میاسا ز اموختن یک زمان    ز دانش میفگن دل اندر گمان

به دانش نگر دور باش از کلاه    که دانش گرامی تر از تاج و گاه

هنر افسر شهریاران بود    همان زیور تاجداران بود    حکیم فردوسی

او به درج اشعار شاعران مشهور بسنده نمی کند بلکه جایگاه شاعران مردمی شناخته شده یا گمنام را نیز به خوبی میشناسد و ابیاتی از انها را نیز قید می کند که به جذابیت ساخته هایش می افزاید . این نمونه از اشعار شاعری گمنام و غیر مشهور به نام پهلوان محمود :

همی توکل کن مرنجان پا و دست

رزق تو بر تو ز تو عاشق تر است

اما برخی از اشعار در اثار عبدالقادر مراغی ارزش منبع شناسی دارند و به این علت حائز اهمیت هستند که در اصل دیوانهای شاعران نیامده است یا در نسخ با اختلاف ذکر شده اند برای مثال عبدالقادر در کتاب " شرح ادوار " اشعاری از خاقانی اورده است که با دیوان این شاعر متفاوت است و به جای " خاقانی ان کسان " ، " خاقانیاخسان " و به جای هوس ، صفت و به جای شبه ، شکل امده است ...

خاقانی ان کسان که طریق تو می روند    زاغند و زاغ را هوس بلبل ارزوست

گیرم که مار چوبه کند تن به شکل مار    کو زهر بهر دشمن و کو مهره بهر دوست

همچنین از لهجه های شیرین و مختلفی چون همدانی – قزاوندی – ترکی – مغولی اشعاری در خاتمه جامع الالحان ذکر شده که به لحاظ گویش شناسی و فن ترجمه قابل توجه است . اشعاری از زبان ترمذی :

رورم پری به جولان تو      کوبه من وارده

وی چند شدیم به دامنش      هیزا او و وراده

نمونه دیگر ترجمه دو بیتی از عارف بزرگ شیخ جنید است که از عربی به فارسی و ترکی و مغولی به نظم ترجمه شده است .

القی متساکرا سوادی ثمه    کی انظر هل اهل ودادی ثمه

اما قدمی تنیانی مقصودی   او اترک راسی کفوادی

عبدالقادر چنین ترجمه کرده است

خود را به حیل درافکنم مست انجا    تا بنگرم ان جان جهان است انجا

یا پای رساندم به مقصود دلم    یا سر بنهم همچو دل از دست انجا

البته به ترکی و مغولی نیز ترجمه شده که در این مقاله از نوشتن ان صرف نظر می کنم .

در خاتمه جامع الالحان اشعاری منسوب به ملا علی  قید شده که نمومنه هایی از نصایح امیرالمومنین در کتمان سر و حفظ زبان است از جمله :

لا تودع السر الا عندکم ذی کرم    فالسر عند کرامالناس مکتوم

واسر عندی فیبیت له علق   قد ضاع مفتاح والباب مختوم

مرثیه مرگ پیامبر (ص) منسوب به حضرت فاطمه (س) :

ایا ساکن الفردوس علمنی البکا    و حزنک انبسانی جمیع المصایب

اشعار او به اشعار عرفانی بزرگ قابل توجه است :

الوجد یطرب من الوجد راحته    والوجد عند وجود الحق مفقود    جنید بغدادی

در سابقه چون قرار عالم دادند     مانا که نه بر مراد ادم دادند

این قاعده و قرار زان روز افتاد    نه بیش به کس دهند و نه کم دادند    بایزید بسطامی

از حاتم طائی نیز ذکر می کند :

تو ای برادر همسایه را عزیز بدار  

چون هست با تو ورا سال و ماه و قرب جوار

در باره شاعری عبدالقادر مراغی فصیح خوافی می گوید عبدالقادر شعر خوب گفتی " در جامع الالحان و شرح ادوار به وسعت دامنه مطالعات ادبی عبدالقادر مراغی و طبع شعر او اشاره می کند . البته ما در وهله اول با یک موسیقی دان  روبرو هستیم و به سبب قطع ارتباط و ساخته هایش اطلاعات چندانی در دسترس نیست . اما شاعری دغدغه او نبوده اما می توان گفت به دلیل ذوق مسلم اشعاری ساده و تغزلی به سبک عراقی سروده که پس از قرن هفتم سبک رایج شعر فارسی شده .. توجه کنید :

نوروز و عید هر دو به یک روز افتاد

خوش بگذران به خرمی خاطر و مراد   عبدالقادر مراغی

با وجود رواج سبک فنی و مصنوع در نثر فارسی که موجب کاربرد اغراق امیز صنایع ادبی ترکیبات و لغات مهجور لغات و اصطلاحات عربی اطناب و تغقید و معنایی در کلام شد و در قرن هشتم و نهم به اوج رسید .

کتابهای علمی و به تبع ان اکثر اثار موسیقی و از ان جمله اثار عبدالقادر مراغی دارای سبک بینابینی هستند که به ضرورت با موضوعات موسیقیایی هماهنگی می یابد . اثار عبدالقادر در یکی از بهترین نمونه های نثر علمی قرن هشتم به شمار میرود که اعتدال در ان حفظ شده است . درحالیکه در همین عصر کتاب " دره التاج " قطب الدین شیرازی حتی در بخش موسیقی نثر متکلفی دارد ..

برخی از مشخصات سبکی اثار عبدالقادر مراغی

تاثیر سبک فنی در اثار عبدالقادر بیشتر در دیباچه و مقدمه ها با استشهاد به ایات و احادیث و اشعار عربی دیده میشود . مقدمه جامع الالحان با شیوایی این تاثیر را بازتاب می کند ..

چون به عون الله تعالی فطت اصلی و طبیعت جبلی با این مشاکلتی تمام و مجالستی ما لا کلام داشت به تکمیل این فن اشتغال نمودم و کتب و رسایل متقدمان و متاخران که در این علم و عمل تالیف کرده اند در تدفین و تحفقیق انها سعی بلیغ به حدی رسانیدم که به نفیر و قطمیع ان مجموع مطلع شدم .. ( عبدالقادر مراغی )

در بیان تعاریف کل موسیقی به خصوص در ترجمه ارای پیشینیان نظیر فارابی و صفی الدین به تبع منبع عربی نثر پیچیده تری را ارائه می کند ..

و صوت کیفیتی است از کیفیات مسموعه لذتها ولاغیرها چون حدث و ثقل و خفانت و جهارت اگر چه انها نیز از کیفیات مسموعه اند اما به تبعیت صوت مسموع میشوند ... و صوت از تصادم جسمین حاصل میشود و سبب حدوث صوت قرع است .. عبدالقادر مراغی

امانوبت به توضیح فنی و اصطلاحی اصول موسیقی که می رسد زبان ساده تر میشود چنانکه در تقسیم وتر می فرماید :

پس اگر تقسیم کنیم " یح. م " را که مابقی است از وتر به نصفین متساویین و بر نقطه ی نصف وتر " یح. م" که نصف احد است له مرسوم میشود ..

در معرفی سازها به نهایت سادگی می نویسد :

قانون و ان سازی بود که کاسه ان مثلث باشد و انرا ساعد نباشد و به سر ان اوتار اکثر از مفتول برنج کشند و هر سه وتر را بر یک اهنگ سازند  و ان هم از الات مطلقات بود و طریقه ساز کردن ان همان طریقه ساز کردن چنگ و اکری باشد .

توجه کنید ساعد به معنی دسته ساز است  و هر سه وتر را بر یک اهنگ سازند یعنی سه سیم دارای یک کوک هستند ..

کاربرد شعر و گونه های ان در اثار عبدالقادر مراغی

یکی از خصوصیات سبکی اثار موسیقی پس از قرن هشتم فراوانی شعر در این اثار است تا حدی که جنگ های ( مجموعه عای ) شعر گرد اوری میشوند و به دقت اجرا و کاربرد زیادی دارند . شعر در حیطه های بسیاری به مدد موسیقی می اید و کاربرد ان در اثار مراغی سه حوزه را در بر می گیرد

/. بیان اصطلاحات و تعاریف موسیقی

/. متن کامل موسیقی اوازی و انواع تصانیف

/. طرح کلیات و رونق بخشیدن به کلام در دیباچه و مقدمه و خاتمه کتابها

وی پس از نقل ارای صفی الدین که در ادوار گفته است " اگر از طرف احد بعد ذی الاربع تعدی کنند سبب تنافر باشد " بر رای او خرده می گیرد و می گوید :

این فقیر بعضی دوایر یافتم که اول ان "ا" و اخر ان " یح " هست و نغمه " ح " در ان موجود نیست مع هذا ( بنابراین ) ان دایره ملائم است .

برای شاهد مثال شعری می اورد :

باری دگر به میکده بردیم راه را   بر هم زدیم مدرسه و خانقاه را

هرجا رویم از درد دلدار نگذریم   ما گم نمی کنیم در این کوی راه را

هرجا رویم لطف الهی پناه ماست   هرگز ز دست می ندهیم این پناه را

ابیات مذکور در کتاب جامع الالحان با اختلاف بیت سوم در نوع سوم عمل تصنیف شده و چنین است :

در می کشیم اتش می را وانگهی    بر می کشیم ناله دلسوز اه را

استاد مراغی در تاثیر نغم ادوار و طریقه مباشرت در عمل و ساختن تصانیف از تاثیر خاص هر یک از دوایر دوازده گانه و اوازها و شعبات  در نفوس بحث می کند . بطوریکه سه دایره عشاق و نوا و بوسلیک ایجاد قوت و شجاعت و بسط و راست و حسینی و اصفهان نیز ایجاد بسط ولی بزرگ زیر افکند و راهوی ایجاد نوعی حزن و حجازی و زنگوله و عراق ایجاد و ذوق می کنند .

سپس از تاثیر شعر مناسب با انها سخن می گوید که اگر بر ابیات مناسبه تلحین کنند ان زودتر اثر می کند . مثلا در دایره عشاق و نوی و بوسلیک بدین نوع ابیات تلحین کنند .

تری الجنباء ان العجز عقل   و تلک خلیفه الطبع الئیم

ترجمه : ترسوها جبن را درایت می پنداند و این منش انسانهای پست است

دل مرد بد زهره را کام نیست    تن ناز پرورده را کام نیست

کسی کو بترسد ز شمشیر و تیر   نباشد سزاوار تاج و سریر

همین اشعار در شرح ادوار امده است و به دنبال ان بیتی دیگر که عبدالقادر ان را مناسب پرده راهوی یا زیر افکند دانسته است .

مبارک روز بود امروز یارا    که دیدار تو روزی گشت ما را

نمونه ای از اثار عبدالقادر که تلفیقی از شعر و موسیقی را ارائه می کند در فصل بیان مباشرت در عمل کتاب مقاصد الالحان امده است و اشعار ان به عربی است که ترجمه انرا می اورم

کل صبح و کل اشراق     تبک عینی بدمع مشتاق

 قد لسعتحیته الهوی کبدی    فلا طبیب لها ولاراق

الا الحبیب الذی شغفت به    فعنده رقیتی و تریاقی

هر صبح و هر بامداد چشمان من با اشکی عاشقانه گریه سر می دهند /// افعی عشق جگر مرا نیش زده است  پس نه طبیبی دارد و نه درمانی /// جز حبیبی که شیفته او گشتم و دوست که درمان کننده و طلسم شکن من است ..

به ابیات بازگشت این رباعی توجه کنید :

زد مار هوا بر جگر غمناکم    سودی نکند فسونگر چالاکم

ان یار که عاشق جمالش شده ام    هم نزد وی است رقیه و تریاکم

مراغی تصنیف با مطلع " قد لسعت حیث الهوی کبدی " در پرده حسینی و در دور رمل دوازده نقره ای ذکر میشود و پس از ذکر رباعی قطعه مستزاد را می اورد ..

بگزید مار عشقت جگر کباب ما را

   نه طبیب می تواند نه فسونگر این دوا را

مگر انک واله ام من به جمال جانفزایش

   که هم او شفا تواند که دهد مر این گدا را

همانگونه که در مقالات قبلی به تفصیل عرض کردم استاد مراغی در یک ماه رمضان برای هر روز یک نوبت و در مجموع سی نوبت ساخته که هر کدام شامل قول – غزل – ترانه – فروداشت – فروداشت و مستزاد در جامع الالحان امده ..

قول ..... ایا کرم الناس کن دائما    علی البر و العدل و الا هنذا

           سعاداتنا الیوم فی مقدم      لسلطاننا خیر اهل الوری

ترجمه : ای بزرگتری مردم پیوسته در کار نیک و عدل و هدایت باش زیرا سعادت اکروز ما بستگی به سلطان دارد که بهترین خلق خداست ..

شعر غزل .....کوری چشم مخالف من حسینی مذهبم

                 راه حق اینست نتوانم نهفتن راه راست

شعر ترانه......اهواک ولو ضنت من اجل هواک

                  اوا تلف بالغرام فالروح فداک

                 لا کنت اذا لم اک فی الحب کذاک

                  احنولتجا فیک و ارضی لرضاک

ترجمه که تو را دوست دارم واگر در عشق تو زار و ناتوان شوم یا در عشق تو تلف گرم جان به فدای تو باد /// نباشم اگر در عشق چنین باشم که به جفای تو مهر بورزم و به رضای تو راضی باشم ..

شعر فروداشت .....   خلد الله ملک مولانا  

                       باسط الامن ناشر العدل

ترجمه : خداو ند ملک سرور ما را جاودان گرداند که گسترنده امنیت و عدالت است .

ابیات مستزاد.......گل چو بیرون امد از خلوت سرای خویشتن

                     عالمی را دید مشتاق لقای خویشتن

                       بر سری حسن شد سلطان خوبان چمن

                       مست حسن خویش و مشتاق لقای خویشتن

                     تا نگردی فانی اندر عاشقی همچو کجج

                       کی توانی حکم کردن بر بقای خویشتن

شعر ترصیع در بازگشت

ای شاه جهان جهان به کامت بادا    خورشید و مه و مهر به کامت بادا

تا مدت دوران فلک خواهد بود    این سکه سلطنت به نامت بادا

یکی دیگر از اصناف تصانیف نشید عرب است که در جامع الالحان  تحت عنوان در طریقه جدول بلا ایقاع امده است که نمونه هایی در شعر نغمات غیر ضربی و ضربی و چهار پاره  و نظم نغمات و نثر نغمات بلا ایقاع و نظم نغمات مع الایقاع است که نوشتن و ترجمه انها مقالهای مستقل رامی طلبد که فقیر (مهرافشا ) شما را مستقیما ارجاع به مطالعه انها در منبع اصلی یعنی مجمع الالحان میدهم ..

ابیات دیگری در مقاصدالالحان امده در بیان معتدلیات که ان شعر بر بحر رمل مخدوف بود و در دایره رمل و طبع اتراک را بدان میل تمام باشد زیرا که موافق طبع ایشان است و انرا طریقه گویند و دو بیت در ان در اورند ..مثلا:

بی دل و جان  مانده ام از دست دل        دست من گیر اخر ای ماه چگل

دل هوادار قد چون سرو توست             راستی دارد هوای معتدل

سپس ابیاتی ترکی در همین بحر به چشم می خورد

سورمه مندن کیم نو بولمش یا نه دور

کاتش عشقونک جانم ده یا نه دور

باردی دل بلمان که خانسی یا نه دور

عمر کجدی ینیه خاجن یا نه دور

ترجمه : از من مپرس که این کیست یا چیست /// اتش عشق تو در جان من است و این چیست // نمی دانم دل در خانه خودش است یا نه //عمر رفت و گذشت و این چیست..

و اما بیتی عربی و دو بیتی فارسی

ان اثار ناتدل عاینا فانظروا بعدنا الی الاثار

اثار ما نشانه هایی از ما هستند . پس از ما به اثارمان بنگرید

روزی که نه شادی و نه شیون ماند

نه دست و قلم نه جان و نه تن ماند

با خاطر دوستان دهد یار مرا

خطی که به یادگار از من ماند

اشعار عربی نیز در ضمایم مقاصدالالحان امده که مقاله مستقلی می طلبد که انها را به ترجمه اورم لذا علاقه مندان عزیز را مستقیما به منبع اصلی ارجاع می دهم ..

امیدوارم این مقاله مورد تایید ایزد یکتا و علاقه مندان عزیز بوده باشد ..

نام:
ایمیل:
* نظر: