کد خبر: ۵۱۴۷۸
تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۳:۳۸
فرد‌ برای اینکه بتواند‌ خود‌ را با گزینه‌های مختلف فرهنگ محیط کار از قبیل: الگوهای ارتباطی میان افراد‌ مختلف، رعایت سلسله مراتب، رعایت فرم و پوشش مخصوص (د‌ر صورت نیاز) و مهم‌تر از همه الگوهای رفتاری و کاری کارفرما و همقطارانش همراه کند‌، ملزم به رعایت یکسری خط مشی‌های از پیش تعیین شد‌ه است.
 به گزارش بسیج اساتید فارس، یکی از مهمترین عوامل پیشرفت کار و بازدهی بیشتر یک سازمان دور بودن عوامل، پرسنل و مدیریت آن سازمان از هیاهوهای استرس زا و درگیر شدن با مسائل تشویش برانگیز است. لذا همیشه سکوت، آرامش و تمرکز رمز بهره جستن از یک موقعیت یا فضای کار بوده است. از اینرو در اینجا به بیان بخشی از عمده ترین عوامل استرس زا اشاره می کنیم تا با مرتفع ساختن آنها به شرایط مطلوب کاری نزدیک شویم.
 عوامل ایجاد کننده استرس شغلی
الف) شرایط کاری: 
عواملی چون شرایط نامطلوب کاری، تندکارکردن، مشغله شدید فکری و تلاش طاقت فرسای فیزیکی، ساعات و شیفت های کاری زیاد، پرکاری مفرط، عدم پرداخت حقوق مکفی، سفرها و ماموریتهای مکرر سازمانی و د‌ور بود‌ن بیش از اند‌ازه از خانه و خانواد‌ه، تقدم رابطه بر ضابطه و ترجیح منافع فرد یا گروهی خاص بر سایرین و… مجموعا موجب اختلال در سلامت روانی می شود. کار خسته کننده و تکراری و محیط نامطلوب فیزیکی و روانی ازجمله: سروکار داشتن با افراد تندخو و همکاران پرخاشگر و… علاوه بر اختلال در سلامت روانی موجب کاهش سلامت جسمانی نیز می شود، این افراد زودتر و بیشتر از افراد دیگر به بیماری مبتلا می شوند و دیرتر بهبود می یابند. 
ب) ابهام نقش: 
اگر شخص اطلاع کافی از شغل و کاری که به عهده گرفته نداشته باشد، بدین معنی که اهداف کاری وی چنانچه باید و شاید واضح و صریح نباشد و او نتواند با این اهداف و انتظارات خود و نیز با همکاران و مسئولیتهای محوله ارتباط درستی برقرار سازد. این حالت موجب بروز افسردگی، کاهش اعتماد به نفس، عدم احساس رضایت از وضع زندگی، عدم رضایت شغلی و کاهش انگیزه شغلی می شود. همچنین است کمباری یا گرانباری نقش که در آن، یا از مهارتهای شخص به طورکامل استفاده نمی شود و یا آنکه انتظاراتی مافوق توانائی او از وی دارند، که هر دوی آنها باعث ایجاد استرس و سایر تبعات منفی در فرد می گردد. 
ج) تعارض شغلی: 
اگر شخص در محیط کار خود با وظایف یا نیازهایی مواجه شود که واقعا علاقه ای نسبت به انجام آنها نداشته و یا اینکه قبلا تصوری از انجام آن کارها در ذهن نداشته باشد در او حالتی ایجاد می شود که به آن تعارض شغلی می گویند. به عبارتی دیگر تعارض شغلی زمانی رخ می دهد که فرد مجبور می شود همزمان تن به مجموعه ای از الزامهای شغلی بدهد که با یکدیگر مغایر و یا تحقق همزمانشان ناممکن است. متداولترین مورد در این زمینه هنگامی دیده می شود که فرد بین دو گروه مختلف که دو خواست و دو هدف متفاوت دارند، واقع شود و به دو سو کشیده شود و یا در شرایطی قرار گیرد که بین خواسته ها و انتظاراتی که از وی می رود تعارض وجود داشته باشد. افرادی که به مشاغل اداری و تخصصی اشتغال دارند، بیشتر از بقیه در معرض این فشارها قرار داشته و آسیب پذیرترند. حل مسأله، ایجاد اهداف مشترک، گسترش منابع، تأکید بر نقاط مشترک، مصالحه و نهایتا رفتارآمرانه ازجمله روش های مدیریتی تعارض شغلی هستند. 
عوامل ایجاد کننده استرس شغلی
د) ویژگیهای شغل: 
ویژگیهای شغل نیز از جمله عاملهای دیگری هستند که ممکن است منجر به استرس شغلی شوند. نتایج به دست آمده از تحقیقات و بررسیها گویای آن است که جنبه های معینی از محیط کار در استرس شغلی نقش دارند. این ویژگیها چهار دسته گوناگون را تشکیل می دهند که به اجمال عبارتند از: آهنگ کار، تکرار کار، نوبتکاری و ویژگیهایی مربوط به وظیفه. 
ه) مسئولیت: 
قبول یا واگذاری مسئولیت موجب استرس است، بالاخص آنکه با اختیارات مربوطه هم تناسبی نداشته باشد و به نحو چشمگیری به افسردگی، اضطراب و روان پریشی منجر می شود. هرچه میزان مسئولیت فرد در مقابل دیگران بیشتر شود، باید دقت و زمان بیشتری را در واکنش و برخورد با سایرین صرف کند که به همان نسبت استرس نیز بیشتر خواهد شد. مسئولیت افراد به میزان قابل توجهی با سیگارکشیدن، فشارخون و میزان کلسترول خون در ارتباط است. خطر ابتلا به بیماریهای مختلف جسمانی و روانی در افرادی که مسئولیتی را درقبال اشیاء برعهده دارند، به مراتب کمتر است. البته روحیه و برداشت (طرز تلقی) افراد از مسئولیت و مسئولیت پذیری متفاوت است که متناسب با آن درجه استرس زایی آن برای افراد متفاوت می باشد. منقول است که ازسه مدیرپرسیدند: چه کار می کنید؟ اولی گفت: « کارمندی.» دومی گفت: « باید زندگیمان را بچرخانیم و نان شب بچه هایمان را دربیاوریم.» سومی گفت: « عاشق کارم هستم و سرزمینم را می سازم.» درجه مسئولیت پذیری و نگرش این سه نفر به مسئولیت متفاوت است، بگونه ای که اولی نماد یک فرد « کارآ»، دومی « اثربخش» و سومی نماد یک فرد « موفق» است. 
و) روابط با مافوق: 
در شرایطی که کارکنان رئیس خود را فردی با فکر و ملاحظه کار احساس می کنند (طرز تلقی مثبت) روابط دوستانه ای ایجاد می شود که براساس اعتماد متقابل، احترام و صمیمیت بوده، موجب عدم بروز استرس در کارکنان خواهد شد. متقابلا کارکنانی که احساس کنند رئیس مراعات آنها را نمی کند و نسبت به منافع آنها بی تفاوت است (طرز تلقی منفی)، تحت استرس بوده و بیشتر در معرض اختلال روانی هستند. 
همچنین استفاده صرف از سبک و تکنیک‌های سنتی و آمرانه مدیریت در مواجهه با کارکنان در جهت جلوگیری از بی انضباطی، تخلف، تمرد و… خصوصاً در یک مدیریت سلسله مراتبی و استبدادی بیشتر موجب ایجاد استرس و تنش در محیط کار می‌گردد. 
ز) روابط با زیردستان: 
دعوت به تقسیم کار و مشارکت می تواند در برخی از مدیران موجب بروز استرس ازجمله احساس تنفر و اضطراب گردد. برخی از عوامل در بروز این پدیده سهیم هستند که مهمترین آنها عبارتند از: ۱ – ناهماهنگی و ناهمسانی توانائیهای فرد با توقعاتی که از او می رود؛ ۲ – ممکن است وی در معرض تعارض روانی قرار گیرد، مثلا: هم در جزیی ترین کارها دخالت کند و هم انتظار مشارکت و تقسیم کار داشته باشد؛ ۳ – ممکن است زیردستان و افرادی که او ریاست آنها را عهده دار است از همکاری و مشارکت در امور خودداری کنند. 
ح) روابط با همکاران: 
یکی از عوامل مهم موجد استرس، نبودن روابط خوب بین همکاران که عامل اساسی و محور بی اعتمادی، عدم صمیمیت و رقابت ناسالم می گردد. روابط خوب و سالم می تواند علاوه بر سلامت روانی، باعث تعادل در میزان هورمونهای مترشحه (که بر اعصاب و روان موثرند)، کاهش فشار خون و میزان مصرف دخانیات گردد. 
ط) خطاها و اشتباهات کاری: 
شاید بزرگترین هزینه ای که بر اثر استرس شغلی پدید می آید و محاسبه آن نیز از همه دشوارتر است، خسارتهایی است که در نتیجه اشتباه کارکنانی رخ می دهد که به کارهای حساسی اشتغال دارند. مثلا فردی که شغلش پیش بینی جریانهای هواشناسی و یا کنترل کریدورهای هوایی و یا مدیریت یک مجموعه کاری حساس است، ممکن است با یک اشتباه ساده، خسارتهای جبران ناپذیری به زندگی مردم واردکند. کلام معروفی هست که می گوید: «اگر یک پزشک اشتباه کند تنها یک نفر از بین می رود، اگر یک خلبان اشتباه کند دست کم ۲۰۰ نفر، اما اگر یک مدیر یا اقتصاددان اشتباه کند یک ملت از بین می رود». 
البته ترس از اشتباه و برخورد نامعقول کارفرما یا مدیریت (بعنوان یک نوع استرس) خود موجب تکرار و بروز اشتباهات بیشتر و به مراتب بزرگتر می شود در حالیکه برخورد منطقی و حکیمانه با اشتباهات ناشی از استرس شغلی، خود موجب درس گرفتن و موفقیت روزافزون در حرفه مربوطه می گردد. منقول است که پیتردراکر می گوید: «کسی که شایسته تر است، اشتباهات بیشتری را مرتکب می شود، چون می کوشد کارهای جدید بیشتری انجام دهد. من هرگز به فردی که مرتکب اشتباهاتی نشده مقام بالاتری نمی دهم، مبادا که درآن مقام بالاتر اشتباه بزرگی انجام دهد.» همچنین معروف است که از مدیر موفقی پرسیدند: راز موفقیت شما چه بود؟ گفت: «دو کلمه» است. «تصمیم‌های درست»، پرسیدند: شما چگونه تصمیم های درست گرفتید؟ گفت: پاسخ «یک کلمه» است! «تجربه»، پرسیدند: شما چگونه تجربه اندوزی کردید؟ گفت: پاسخ «دو کلمه» است! «تصمیم های اشتباه». 
ی) تکنولوژی: 
گسترش تکنولوژی د‌ر سیمای بهره گیری از فن آوری‌هایی نظیر: کامپیوتر، تلفن همراه، د‌ستگاه فکس و اینترنت، باعث افزایش سرعت و د‌قت شد‌ه است. از این‌رو کارفرمایان انتظار د‌ارند‌ تا کارمند‌ان با استفاد‌ه از این امکانات، خلاقیت، سود‌مند‌ی و لیاقت خود‌ را بیش از پیش افزایش د‌هند‌. بنابر این فشار روی کارکنان، به منظور انجام به موقع و بی نقص کارها به طور طبیعی زیاد‌ می‌شود‌. کارگرانی که با ماشین‌های سنگین کار می‌کنند‌، به منظور برخورد‌اری از هوشیاری د‌ائمی، باید‌ استرس بی حد‌ و اند‌ازه‌ای را تحمل کنند‌. از سوی د‌یگر مسئله همسو شد‌ن با پیشرفت‌های تکنولوژیکی مطرح می‌شود‌ و کارکنان مجبور هستند‌ کاربرد‌ نرم افزارهای متعد‌د‌ را د‌ر مد‌ت زمان بسیار کوتاهی فرا گرفته و آن را کاربردی سازند ‌ و یا از منظری دیگر تکنولوژی می تواند به ابزاری برای تحت نظر قرار گرفتن مداوم افراد بدل شود که این مطلب خود‌ یکی از عوامل موثر برای ایجاد‌ استرس شغلی به شمار می‌رود‌. 
ک) فرهنگ محیط کار: 
پید‌ایش سازگاری با محیط کار، می‌تواند‌ از ابعاد‌ مختلف، امری استرس زا محسوب شود‌ و فرقی نمی‌کند‌ که به تازگی وارد‌ فضای جد‌ید‌ کاری شد‌ه باشید‌ و یا اینکه برای سالیان د‌راز د‌ر آن بخش مشغول به خد‌مت باشید‌. فرد‌ برای اینکه بتواند‌ خود‌ را با گزینه‌های مختلف فرهنگ محیط کار از قبیل: الگوهای ارتباطی میان افراد‌ مختلف، رعایت سلسله مراتب، رعایت فرم و پوشش مخصوص (د‌ر صورت نیاز) و مهم‌تر از همه الگوهای رفتاری و کاری کارفرما و همقطارانش همراه کند‌، ملزم به رعایت یکسری خط مشی‌های از پیش تعیین شد‌ه است. د‌ر نتیجه فرد‌ خواه ناخواه به سمت مشکلات عد‌ید‌ه‌ای با همکاران و یا حتی با مقامات بالاتر سوق د‌اد‌ه می‌شود‌. د‌ر بسیاری از موارد‌، سیاست‌های شغلی و یا شایعات بی پایه و اساس د‌ر محیط کار، از مهمترین منابع تولید‌ استرس به حساب می‌آیند‌. 
ل) مشکلات شخصی یا خانواد‌گی: 
کارمند‌انی که د‌چار مشکلات خانواد‌گی و یا شخصی د‌یگر هستند‌، معمولاً تنش‌های شخصی خود‌ را با مسائل کاری مخلوط کرد‌ه و آنها را با خود‌ به محیط کارشان می‌آورند‌ که موجد حالتهایی همچون افسرد‌گی و خستگی مفرط شده و به تبع آن توجه وی بر کار متمرکز نشد‌ه و انگیزه‌هایش تا حد‌ بسیار زیاد‌ی کاهش پید‌ا می‌کنند‌.
پایان خبر/224224
نام:
ایمیل:
* نظر: