باز باران یاد یاران...
سوم اسفند همزمان با سالروز بمباران هوایی قتلگاه جفیر مراسم یادبود 14 آلاله خونین بال گردان همیشه فاتح الفتح در گلزار شهدای قطعه یک و دو و آویز شهرستان فراشبند برگزار گردید
به گزارش
خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی ناحیه مقاومت بسیج سپاه فراشبند،امروز سوم اسفند همزمان با سالروز بمباران هوایی قتلگاه جفیر مراسم یادبود 14 آلاله خونین بال گردان همیشه فاتح الفتح در گلزار شهدای قطعه یک و دو و آویز شهرستان فراشبند برگزار گردید. این مراسم که با حضور فرماندار ،فرمانده سپاه ناحیه فراشبند و دیگر اعضای شورای تامین و همچنین امت شهید پرور فراشبند، در گلزار شهدای قطعه یک برگزار شده بود نخست با تلاوت آیاتی چند از کلام اله مجید شروع شد در ادامه برنامه ها دکلمه سرایی دانش آموزی بود.
این مراسم یادبود در اینجا پایانی نداشت و کاروان عشاق را به گلزار قطعه دو رساند در آنجا گویی حال و هوایی دیگر داشت هر گوشه که چشم می انداختی کتیبه ای نام آشنا چمان را به خود می دوخت، گوشه ای شهید محمود عالیشوندی و در گوشه ای عمو حاج صفدر...آری در میانشان دو برادر آرمیده بودند، فضل اله و یاسین عالیشوندی را می گویم، بگذریم مراسم شروع شده بود، خودم را که یافتم رزمنده و جانباز دلاور حاج صادق فروغی از آن روز می گفت؛
قرار بود عصر همان روز (۲/۱۲/۱۳۶۲) سردار
اسدی از گردان بازدید کند و شب به عملیات برویم. دقیقا ساعت 4 و7 دقیقه
عصر هواپیماهای عراقی رسیدند و دو گردان مستقر، یعنی الفتح و کمیل را مورد
حمله قرار دادند. حدود هفت نفر از بچههای گردان کمیل و 14 نفر از بچه های
گردان الفتح از فراشبند در این عملیات شهید شدند و بسیاری نیز زخمی شدند.
پس از اتمام بمباران که گرد وغبار کم کم پایین آمد بلند
شدم تا ببینم چه شده احساس کردم که عصر عاشورا است و من بربالای تلّ
زینبیه ایستادهام و صحنههای داخل گودال قتلگاه را تماشا میکنم. در یک
طرف، خیمهها در آتش میسوخت. و در طرف دیگر، تعداد زیادی از همرزمانم
پرپر شده بودند. یکی پایش قطع شده بود. آن دیگری دستش قلم شده بود. یکی
به تأسی از ابوالفضل العباس سرش از بدن جدا شده بود. در آن معرکه
نوجوانانی را شاهد بودم که از بدن آنها چند تکه مثله شده بیشتر باقی نمانده
بود. آری! وضع عجیبی بود یا بهتر است بگویم منظره قشنکی بود. به راحتی و
با چشم دل میشد حماسههای کربلا و عاشورا را به نظاره نشست.
... نوبت به سخنرانی سرهنگ نصیبی فرمانده سپاه ناحیه مقاومت فراشبند رسید، سرهنگ از هیچ و پوچ بودن ترفند های آمریکای ملعون و رژیم صهیونیستی گفت، از اینکه هر کدام می توانیم سفیری باشیم برای چراغ راه آینده ایران اسلامی و پیام انقلاب و شهدا را به نسل جوان برسانیم.
همچنین افزود، شهدای ما زمانی حماسه آفریدند که جامعه اسلامی روی یک اصول واحد و دست در دست هم برای تحقق نهضت انتظار تلاش کردند.
گویی آسمان هم غمی پنهان داشت که لحظه ای صبرش نبود... مردم چو آسمان، آسمان چو مردم به پای افلاکیان در خاک و خون غلطیده می باریدند
میهمانی کاروان عشاق به اینجا ختم نشد،مبدا بعدی گلزار لاله های آویز بود،، میزبانمان شهید حسین قاسمی بود. میهمانان هم به رسم ادب غبار های نفس خود را روبیدند مزار ها را با شاخه گلی به رنگ خونشان مزین کردند.
پایان بخش برنامه ها قرائت فاتحه بود.