در این مقال، نمازِهمراه با معرفت
و عشق که می توان آن را عالی ترین وسیلهي تقرّب و راه نجات بشریّت و جوانان دانست
را مورد بررسی قرارخواهیم داد.
در فصل گذشته، نگاه شاعران فارسی
زبان به نماز را مرورنمودیم. در این اشعار چه شاعران عارف و چه آنهایی كه دستی از دور بر آتش عرفـان
داشتـهاند، نماز همراه با معرفت و عشق را بر نمازی كه از سـر رفـع تكلیـف یا تــرس
یا بــرای رسیـدن به نعمـتهای دنیـوی باشد
ترجیـح داده اند. البتّه آشكار است كه سر چشمه
این نوع نگرش به نماز و عبادت، قرآن كریم و سخنان بزرگان دینی است.
امام علی (ع) در این مورد فرمودهي
زیبایی دارند:
«انّ قوماً عبدوا الله رغبة فتلك
عباده التّجار، و انّ قوماً عبدوا الله رهبه فتلك عباده العبيد و انّ قوماً عبدوا الله
شكراً فتلك عباده الاحرار» (نهج البلاغه)
گروهی خداوند را برای رسیدن به
پاداش و بهشت عبادت ميكنند، این عبادت تاجران است؛ گروهی خداوند را از روی ترس عبادت
ميكنند، این عبادت بردگان است و گروهی خداوند را برای سپاس عبادت ميكنند، این عبادت
آزادگان است.
به قول سعدی:
خــلاف طـریقـت بــود كــه اولیــا تمنّــا كنــند از خـــدا جـز خـدا
گر از دوست چشمت به احسان اوست تو در بند خویشی نه در بند دوست.
عصـارهي بنـدگی، نمـاز حقیـقی
و اوج عـرفان و عشق به خداوند را ميتوان در این حدیث زلال از امام علی(ع) نوشید:
الهي ما عبدتك خوفاً من نارك و
لا طمعاً في جنّتك، بل وجدتك اهلاً للعبادة فعبدتك! (بحار الانوار) پروردگارا، من تو
را به خاطر ترس از آتش جهنّم عبادت نميكنم و طمعی هم به بهشتت ندارم، بلكه چون تو
را شایستهي عبادت یافتم، ميپرستمت!
اینجا است كه حقیقتِ « فزت و ربّ
الكعبه» آشكار ميشود و چه مژدهي زیبایی است این حدیث قدسی، برای آنان كه حقیقتِ نماز
و عبادت را در طلب، معرفت، دوستی، عشق و شهادت یافته اند:
«من طلبني، وجدني و من وجدني، عرفني
و من عرفني، احبّني و من احبّني، عشقني و من عشقني، عشقته و من عشقته، قتلته و من قتلته،
فعلي ديته و من علي ديته، فانا ديته»
آن كس كه مرا طلب كند، مييابد،
آن كس كه مرا يافت، ميشناسد،آن كس كه مرا شناخت، دوستم ميدارد، آن كس كه مرا دوست داشت، به من عشق ميورزد، آن كس كه به من عشق ورزيد،
من نيز به او عشق ميورزم، آن كس كه به او عشق ورزيدم، ميكشم، آن كس را كه من بكشم،
خون بهايش بر من واجب است، آن كس كه خون بهايش بر من واجب است، من خون بهايش هستم.
آن كس كه تورا شناخت، جان را چه
كند؟ فــرزند و عیال و خانمان را چه كند؟
دیوانـــه كنـی هـر دو جهـانش بخشی دیـوانهي تو هر دو جهان را چه كند؟
حال سؤال اساسی این است: برای جذب
جوانان به مسجد و نماز چه باید كرد؟
بهترین پاسخ این است: در چهارچوب
واقعیّت، حقیقت گرا باشیم. بررسی طیف گستردهای از جوانان این واقعیّت را به ما نشان
ميدهد: مدّتی پیشتر، اكثریّت جوانان ما اسلامگرا بودند، پس از آن به دلایلی كه خود
تحقیقی دیگر را ميطلبد، گروهی اسلام گریز شـدند و اینـك خطـر اسلام ستیزی برخی از
آنان را تهدید ميكند. این واقعّیت ناشی از درك نادرست جوان و خواستههای اوست، وقتی
ما شناخت درست و كاملی از جوان نداشته باشیم، به تبع آن برخوردها وبرنامه ریزیهای
ما برای او نتیجه بخش نخواهد بود و گاه نتیجهي عكس ميدهد.
جوان دارای روحیه ای حساس و لطیف
است؛ لذّات آنی و محسوس را دوست دارد؛ هیجانی، بیتاب و بیقرار است؛ دوست دارد دیده
شود و محور وكانون توجّه و تشویق باشد؛ بیشتر به پوسته و بعد بیرونی پدیدهها توجّه
ميكند؛ زیبایی، هنر، شعر و موسیقی توجّه او را جلب ميكند و بر او تأثیر گذار است
و....
جوان، از نصیحت، یكنواختی و هر
چیزی كه عطش او را سیراب نكند بیزار و فراری است. بنابراین هر نوع هدف گذاری برای جوان
باید با درك درست و عمیق این ویژگیها و واقعیّتها همراه باشد.
بدیهی است معماری و ظاهر زیبای
مساجد، به كار بردن رنگهای شاد و جذّاب در فضا سازیها، استفاده از ابزارها و وسایل
مدرن و به روز در نور پردازیها، سرمایش و گرمایش و... و در كنار اینها، آراستگی مدّاحان
و سخنرانان به زیور آگاهی، علم و عمل ميتواند در جذب جوانان به مسجد و نماز تأثیر
گذار باشد.
شاید چنین به نظر برسد كه بسیاری
از موارد ذكر شده، در مقایسه با حقیقت نماز و هدفِ متعالی حضور در مسجد و كمال جویی،
ناچیز مينماید، امّا با توجّه به ویژگیهای جوان امروز، این موارد در ابتدای امر ميتواند
بستر لازم را برای حضور جوان در مسجد فراهم كند تا پس از آن زمینه برای تحوّل عمیق
فكری و معنوی وی فراهم گردد. روشن است كه پس از ایجاد تحوّل و حصول معرفت و عشق، تنها
چیزی كه توجّه انسان را جلب نميكند، همین پوستههای بیرونی و ظاهر پدیدههاست.
در همین راستا، آنچه این مقاله
به آن پرداخته است، استفاده از زبان تأثیرگذار هنر، شعر و ادبیات است. با توجه به روحیات
و نیازهای جوانان و از سوی دیگر قدرت انكار ناپذیر هنر و شعر، ميتوان با اطمینان كامل
گفت كه اگر در رسانهها، تبلیغات، آموزش و پرورشِ كودكان، نوجوانان و جوانانمان از
اشعار و سرودههای ادبی شاعران بزرگ كلاسیك و معاصر، بجا و هنرمندانه استفاده كنیم،
شاهد تحوّلی شگرف خواهیم بود. اشعار و سرودههایی كه در آن، پیدا و پنهان، سخن از مسجد
و نماز به میان آمده است.