کد خبر: ۶۳۹۹۰
تاریخ انتشار: ۰۶ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۰
این جاست که ما و جا ماندگان از قافله نور باید بگوییم خوشابه حال آنان که با شهادت رفتنند.

پایگاه اطلاع رسانی بسیج اساتید فارس، قسمتی از زندگینامه شهید مرتضی جاویدی 

شهید مرتضی جاویدی در تیرماه سال 1337 در روستای جلیان فسادر یک خانواده متدین و مذهبی دیده به جهان گشود و در حال و هوای صمیمی روستا پرورش یافت. همزمان با تحصیل به کارهای مختلفی چون دامپروری و کشاورزی مشغول گردید تا بدینوسیله علاوه برتأمین هزینه تحصیل به امرار معاش خانواده کمک نماید. وی تحصیلات خود را در سال 1356 با مدرک دیپلم تجربی با موفقیت به پایان رساند.


شهید جاویدی که برحسب دستور امام خمینی(ره) مبنی بر ترک پادگنها از خدمت سربازی در رژیم ستم شاهی امتناع ورزید، پس از پیروزی انقلاب با انگیزه ای متعالی به جمع آفتابی پاسداران پیوست و به عضویت این نهاد مردمی در آمد.

شهید جاویدی همیشه خود را سرباز ویک بسیجی کوچکمی دانست. هرگاه از مسئولیت وی در جبهه سوال می شد با کمال فروتنی جواب می داد: فقط یک خدمتگزارم و اینکه سربازامام زمان هستم و بسیار خوشحالم.

شهید جاویدی مدتی را در جبهه ی غرب و کردستان به مبارزه با گروهک های مزدور گذراند. پس از شروع جنگ تحمیلی به خوزستان رفت و عاشقانه در عملیاهای مختلف از جمله :
فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، والفجر 1 و 2 و 8 ، خیبر، بدر و کربلای 4 و 5 شرکت کرد و حماسه آفرید.

شهید جاویدی مدتها فرماندهی گردان همیشه پیروز فجر از تیپ المهدی (عج ) را برعهده داشت یاران همرزم او هرگز خاطره رشادتها و حماسه های شهید مرتضی جاویدی را از یاد نخواهند برد.

پیکر مطهر و نورانی این سرباز سلهشور به دفعات آماج تیر قرار گرفت.


شهید جاویدیپس از عملیات والفجر 2 به دیدار امام (ره)افتخار یافتوحضرت امام نیز او را مورد لطف و مهر قرار داده و پیشانی بلندش را بوسید، مرتضی در این دیدار از امام خواست تا برای شهادتش دعا کند.
روح سراسر اشتیاق شهید سرانجام در هجده بهمن 65 در ازدحام زخم  و آتش، قفس خاکی تن را گشود و عاشقانه بسوی میعاد گاه ابدی به پرواز در آمد.

عملیات کربلای 5 یادمان پرواز این عاشق واصل را در دل خود جایداده است. خاک شلمچه شقایق زار خون این شهید و صدها شهید گلگون کفنی است که عاشقانه در آسمان لاجوردی جنوب به پرواز در آمدند.

دست نوشته ای از شهید جاویدی

(( نمیدانم من چکار کرده ام که شهید نمیشوم، شاید قلبم سیاه است. خدارحمت کند حاج مجیده ستوده را ، وقتی با هم صحبت میکردیم می گفتیم: اگر جنگ تمام شود ما زنده باشیم چکار کنیم ؟واقعاّ نمی شود زندگی کرد و به صورت خانواده های شهدا نگاه کرد... و این جاست که ما و جا ماندگان از قافله نور باید بگوییم خوشابه حال آنان که با شهادت رفتنند.))

انتهای پیام/224224

نام:
ایمیل:
* نظر: