آخرین اخبار
کد خبر: ۶۸۱۰۷
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۰۷:۱۰
همسر شهید حاتمی:
پس از هفته‌های تلخی که ایران و مردمش به خود دیدند و پس از روزهایی که هر روز شاهد بازگشت تابوت‌های در بسته حجاجمان بودیم پس از همه آن دقایق پر اضطراب و ملتهب بخش‌های خبری تلویزیون و بغض و اشکی که در گلو مجری اخبارگویمان هم دوام نیاورد رو به روی کسی نشسته‌ایم که داغدار از دست دادن عزیزش در حج امسال شده است.

پس از هفته‌های تلخی که ایران و مردمش به خود دیدند و پس از روزهایی که هر روز شاهد بازگشت تابوت‌های در بسته حجاجمان بودیم پس از همه آن دقایق پر اضطراب و ملتهب بخش‌های خبری تلویزیون و بغض و اشکی که در گلو مجری اخبارگویمان هم دوام نیاورد رو به روی کسی نشسته‌ایم که داغدار از دست دادن عزیزش در حج امسال شده است. خانم فرشته روح افزا همسر دانشمند شهید فضایی احمد حاتمی کسی است که مقابل لنز دوربین و خبرنگار خبرگزاری دانشجو نشسته است تا از ناگفته‌های حج امسال بگوید.

 

 

- از روزهای قبل از حادثه سقوط جرثقیل در کنار کعبه بگویید. آیا شهید حاتمی طی تماسهای تلفنی که با شما داشتند حرفی از شرایط ناامنی حجاج و یا برخورد بد عربستان با آنها زدند؟

 

 

با من در این خصوص صحبتی نکرد و حدس می‌زدم که نمی خواست من و بچه هایش دچار استرس و نگرانی شویم چرا که بعد از حادثه سقوط جرثقیل و شهادت ایشان از دوستانی که همراهش بودند مطلع شدم روز قبل این حادثه توسط پلیس عربستان دستگیر و حتی ساعاتی را در بازداشت بوده است.

 

همسرم صبح دوشنبه ساعت 10:10 از ایران پرواز داشت و سه شنبه بعدازظهر از مکه برایم فیلمی فرستاد که در آن به ساخت و سازهای اطراف کعبه خصوصا ساختمانی که نماد فراماسونری داشت و قبلا روی آن کار کرده بود اشاره و انتقاد می‌کند همچنین در این فیلم به یک مسئله مهم دیگر نیز اشاره می‌کند که چرا درب‌های خروجی و ورودی خانه خدا را یکی کرده‌اند وی با دید مهندسی خود به نحوی در این فیلم اقدام یکی شدن درب‌های کعبه را با وجود جمعیت زیادی که در آن است حادثه آمیز پیش بینی می‌کند.

 

پس از اینکه بارها و بارها فیلم را مشاهده کردم متوجه شدم ایشان با صحبت‌های خود پیش بینی وقوع یک حادثه در خانه خدا را کرده است دقیقا همان اتفاقی که به خاطر بسته شدن راه‌ها و ازدحام جمعیت در منا رخ داد و من فکر می‌کنم آنها فکر و برنامه ریزی این را داشتند که حادثه منا در خود خانه خدا و در حال طواف حجاج رخ دهد. زاویه سقوط جرثقیل و افتادن آن روی سقف طوری برنامه ریزی شده بود که ازدحام جمعیت به علت ادغام شدن درب‌ها بالا باشد تا افراد زیادی کشته شوند اما آن طوفان به نحوی برنامه‌های آنها را با مشکل مواجه کرد و هنگام سقوط جرثقیل حجاج زیادی حضور نداشتند و شاید بستن راه‌های منا در روز عید قربان به همین دلیل باشد.

 

 وقوع آن طوفان یک رحمت الهی بود طوفان آن روز باعث شد برنامه ریزی آنها برای کشتار مسلمانان مختل شود اما هیچ کس از جمله خود من فکر نمی‌کردیم پس از حادثه جرثقیل حادثه‌ای به مراتب فاجعه آمیزتر در منا رخ دهد.

 

سوال من این است که چرا درب ورودی و خروجی خانه خدا را یکی کرده‌اند مگر می شود آن جمعیت عظیم در حال طواف از یک در بروند و بیایند ما در هیچ جای دنیا چنین چیزی را نداریم حتی در یک سینمای ساده نیز درب ورودی و خروجی جداگانه تعبیه شده است و درب‌های خروجی مجهز به پله اضطراری و راه فرار هستند پس چه طور می‌شود در جایی مثل کعبه با آن سیل جمعیت اقدام به چنین کار غیرمهندسی کرد.

 

من مسئولان عربستان را به خاطر اقدام به چنین کاری محکوم به مجازات می‌دانم اقدام آنها خیلی سوال برانگیز است مگر می‌شود بگوییم آنها از موقعیت کعبه و جمعیتی که روزانه در آن تردد می‌شود اطلاع نداشته باشند. 1400 سال است که در آنجا حج برگزار می‌شود چه کسی به آنها اجازه داده است که اطراف خانه خدا هتل‌های نیویورک را آنجا بازسازی کنند و بسازند آنجا حرم امن الهی است.

 

- آیا از علت و جزییات دستگیری همسرتان یک روز قبل از سقوط جرثقیل اطلاعی دارید؟

 

 

هنوز اطلاعی از علت این دستگیری ندارم و منتظرم از دوستانی که با او در حج بودند بپرسم و اصل ماجرا را جویا شوم اما من حدس می‌زنم ایشان از قبل شناسایی شده بود یا به خاطر فیلمی که از کعبه و طواف آن گرفته بود این اتفاق برایش افتاد این فیلم یک شاهد خیلی علنی برای ما می‌تواند باشد چرا که شهید حاتمی در آن به عنوان یک مهندس برجسته وقوع یک فاجعه را پیش بینی می‌کند.

- اگر خاطره ای از شهید حاتمی قبل از سفرشان به حج دارید برای ما تعریف کنید.

 

او آدمی بود که در طول زندگی مشترکمان تحت هیچ شرایطی دلهره درونش ندیده بودم و شخصیت بسیار آرامی داشت اما لحظات آخری که از خانه  می‌رفت تا به پرواز برسد دخترم از او پرسید بابا چه حالی داری ؟ و او گفت دلهره دارم! من خیلی تعجب کرده بودم گفتم دلهره برای چی؟ گفت می‌ترسم نرسم. خیلی تعجب کرده بودم داخل آسانسور رفتم تا بدرقه‌اش کنیم به او گفتم مگر می‌شود نرسی ساعت را نگاه کن ساعت 10 پرواز داری و از ساعت چهار صبح می‌خواهی راه بیوفتی اگر پیاده هم بروی تا 10 فرودگاهی گفت: می‌ترسم به مقصد نرسم! من نفهمیدم آن موقع منظورش از گفتن این حرف چیست اما حس می‌کردم که سعی می‌کند خیلی به بچه‌هایش نگاه نکند چون به او گفتم علیرضا خوابیده برو نگاهش کن بعد راه بیفت ولی کاملا متوجه شده بودم که انگار دارد دل می‌کند و می‌برد اولین بار در زندگیمان از او چنین رفتاری می‌دیدم. هنگامی که آقای امینی همکارشان در پروژه انسان مجازی به او می‌گوید ان شالله بعد سفر کار را با هم ادامه می‌دهیم  احمد می گوید این سفر بازگشت ندارد و من برای شهادت دارم می روم.

 

یکی از همسایگان ما نیز قبل سفر به ایشان گفته بود کاش به این سفر نروید و او گفته بود اگر شهادت را برایم رغم زده باشند چی؟ من می‌دانم که کاملا آگاه و دانسته به این سفر رفته است چون حتی از دفترش کارش هیچ چیز جز یک تقویم رومیزی کوچک باقی نمانده بود همه وسایلش را جمع کرده و پروژه‌هایش را تحویل داده بود. این آخرین خاطره من از همسرم است.

 

- از روز خاکسپاری بگویید دخترتان بالای تابوت پدر چه گفته بود؟

 

 

بچه‌های من خیلی بابایی بودند تا حدی که دو سال پیاده روی اربعین را دخترم به صورت پیاپی همراه پدرش بود و آنجا به هم قول داده بودند هر کدامشان که شهید شدند دیگری بالای سرش روضه حضرت عباس بخواند روز خاکسپاری لحظه‌ای به خودم آمدم که دیدم دخترم بالای سر پدر روضه حضرت عباس می‌خواند و می‌گوید اربعین امسال با کی بروم؟ آنجا بود که فهمیدم باید شرایط را آرام کنم و خودم را حفظ.

 

اربعین سال گذشته همسر و دخترم در قبرستان وادی الاسلام هم دیگر را گم می‌کنند و دخترم می‌گوید تمام مسیر به یاد حضرت رقیه بودم و پدرش تمام وسایل او را در دست داشته که از هم جدا می‌شوند و او نیز فقط به حضرت رقیه توسل کرده بود.

 

سه روز و دو شب دختر 19 ساله من در راه یک جای غریب تنها مانده بود و زمانی که خودش از آن روزها می‌گوید از وقتی که خانواده‌ای فهمیدند که گم شده است و به او مقداری پول دادند اما خیلی به سختی پول را قبول می‌کند و به یاد حضرت زینب و حضرت رقیه و شام غریبان امام حسین می‌افتد به یاد سختی‌هایی که در اسارت کشیده بودند اشک می‌ریزد.

 

اما به نظر من گم شدن سال گذشته دخترم و کشیدن درد فراز و تجربه آن یک پیام برای آماده کردن او بوده است من به دخترم گفته‌ام اگر واقعا گفتی به امام حسین  لبیک گفته‌ای پس باید در عمل نیز حسینی وار زندگی کنی نه اینکه به شعار حسین را قبول داشته باشی.

 

- پس از سقوط جرثقیل و از دست دادن تعدادی از هم وطنانمان که همسر شما نیز جز آنها بود مردم در بهت فرو رفته بودند اما ماجرا به اینجا ختم نشد و فاجعه روز عید قربان در ابعاد وسیع تر همه را در شوکی عظیم فرو برد تحلیل شما از فاجعه منا چیست؟ آیا فکر میکردید پس از حادثه سقوط جرثقیل چنین فاجعه دردناکی رخ دهد؟ دنیا چه واکنشی به این فاجعه نشان داد؟

 

تصور نمی‌کردم چنین حادثه‌ای رخ دهد انقدر در بهت ماجرای جرثقیل و بررسی عمد یا غیرعمد بودن ماجرا بودم که فکرش را هم نمی‌کردم. روز عید قربان به این فکر می کردم که ای کاش مکه بودم و حج نیمه تمام همسرم را تمام می‌کردم هیچ تصوری نداشتم که چند ساعت بعد خیلی از این حاجیان در صحرای منا با شرایطی مثل صحرای کربلا به شهادت برسند. به این نتیجه رسیدم که عرب‌های صدر اسلام کسانی که دختران خود را زنده به گور می‌کردند کسانی که در اوج جهالت ماه‌های حرام را برای جنگ کردن جایز نمی دانستند کجا؟ انسان مدرن امروز کجا؟ آن عرب برای خانه خدا حرمت قائل بود مکه حرمت داشت اما الان آن حرمت وجود ندارد معلوم است اعراب این زمان از اعراب 14 قرن پیش پست ترند. معلوم است که جهان در قرن 21 با شعار حقوق بشر و تساوی عدالت در جهان که گوش عالم را کر کرده است دروغی بیشتر نیست بشر نه تنها هیچ پیشرفتی نکرده است بلکه پس رفت هم داشته است هیچ چیز برای این‌ها حرمت ندارد نه زن، نه کودک و نه حقوقی که در همه جوامع به عنوان یک قانون یکسان پذیرفته شده است.

 

شهدای فاجعه منا به جرم خداپرستی کشته شدند پس معلوم است شیطان بزرگ حاکم است این حقیقت خیالی نیست ما هر روز پای این حقیقت کشته می‌دهیم.

 

اگر در شاهنامه روزی می‌خواندیم ضحاک مار دوش روزی دو مغز جوان می‌خورده امروز ضحاک زمانه به یکی دو تا قانع نیست و هر روز هزاران هزار جوان و انسان بی‌گناه را در یمن، سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، بحرین و حتی مکه می‌کشد تا شیطان بزرگ این معزها را تغذیه کند و زنده بماند. اگر روزی فکر می‌کردیم همه این‌ها فقط قصه است الان می‌فهمیم که این‌ها حقایقی است که به چشم خود می‌بینیم. فرزندان شهدای منا بشر نیستند؟ نباید کسی به دنبال خون خواهی و گرفتن حق آن ها در دنیا باشد؟ این دستگاه‌های حقوق بشری در دنیا و فعالین حقوق بشری در داخل کشور خودمان این‌ها که انقدر ادعا دارند در ایران نقض حقوق بشر می‌شود بشر را چی تعریف می‌کنند؟ کسی که هزاران جوان را معتاد کرده است به جرم قاچاق مواد مخدر اعلام می  شود بشر است و ایران را به خاطر اعدامش متهم به نقض حقوق بشر می‌کنند.

 

ما چه قدر در فتنه 88 و مرگ ندا آقاسلطان که یک مرگ ساختگی نیز بود محکوم به نقض حقوق بشر شدیم حالا چرا هیچ کس عربستان را به خاطر قتل عمدی هزاران نفر آدم محکوم نمی‌کند؟ من به دستگاه‌های حقوق بشری در داخل و خارج از کشور که برای حقوق بشر و حفظ آن گلو پاره می‌کنند می‌گویم: دروغگویانی بزرگ هستید اگر یک نفر که امنیت اجتماعی جامعه را تهدید می کند و محکوم به اعدام می شود را بشر بدانید ولی صدایتان برای کسی که رفته تا خدای خودش را بپرستد تا مناسکی را که به او واجب است انجام دهد و حاجی خانه کعبه در حرم امن الهی شود و به فجیع ترین شکل ممکن کشته می‌شود در نیاید.

 

 

من به خانم شیرین عبادی می‌خواهم بگویم تو بشری که جایزه صلح حقوق بشر را به تو می‌دهند چه طور 5000 شهید منا بشر نبودند چه طور کسانی که امنیت کعبه خدا را برهم می‌زنند بشر محسوب می‌شوند چگونه می‌شود که عده‌ای به خودشان اجازه دهند حرمت شکنی کنند آن هم در خانه خدا. آنها به تمام ادیان و پیامبران توهین کردند اما هیچ صدایی از هیچ جای دنیا درنیامد همه صداها خفه شد چرا هیچ کس نمی‌گوید آن همه انسان هم آنجا بشر بودند چرا می‌خواهند فقط بگویند یک حادثه بوده و بس اگر همچنین حادثه‌ای در آمریکا رخ داده بود باز هم می‌گفتند حادثه بود چه طور اتفاق 11 سپتامبر را همه دنیا به عنوان یک فاجعه تروریستی باید بفهمند و تاوان برنامه پنتاگون را بدهند؟ سال‌های سال است که مسلمانان دنیا تاوان واقعه 11 سپتامبر را می‌دهند به این خاطر که آنها فقط بشر بودند باقی دنیا بشر نیستند؟

 

من موافق هیچ حادثه تروریستی در هیچ جای عالم نیستم اما مگر بشر فقط همان یک درصد آمریکایی و اسرائیلی محسوب می‌شود. پس معلوم می‌شود سازمان های حقوق بشری یونیسف، یونسکو و سازمان ملل غیر از اینکه اهرمی برای شیطان بزرگ باشند چیز دیگری نیستند هر که به اینها دل بسپارد در حقیقت به یک دروغ بزرگ دلبسته است اینها نه تنها ناجی بشر نیستند بلکه قاتل بشریت هستند. معنای لغت آزادی در قرن 21 عوض شده است آزادی در قرن‌ ما یعنی نهایت پستی یعنی همان آزادی که آمریکا تعریف می‌کند. بقیه باید شنود شوند، تحریم و تحقیر بشوند، علم و تغذیه بهشان داده نشود حتی شیر خشک بچه و دارو بهشان وارد نشود آن وقت علم باید در تسخیر ISI آمریکا باشد باید همه چیز آنجا مهر تایید بگیرد اگر کسی خودش را به آنها نفروشد باید کشته شود.

 

حرف و توقع من از مردم این است هر کسی که حرف های آنها را گوش می دهد و به دنبال آنها است تا اهرمی برای فعالیت‌شان در کشور شود خائنی بیش نیست. تاریخ نشان می‌دهد که ما به چه جرمی هشت سال جنگ تحمیلی را داشتیم که به چه جرمی جوانان ما در جبهه‌های جنگ کشته شدند به چه جرمی بچه‌های ما در خیابان‌ها به دست منافقین کشته شدند؟ چون حق پرست و حقیقت طلب بودیم؟

 

به ما بگویند جرم ما چیست که حاجیان ما این گونه کشته می‌شوند ما چه بی شرمی انجام داده‌ایم غیر از اینکه آنها مظلومانه به مولایشان حضرت علی و امام حسین علیها السلام اقتدا کردند و سینه زدند که زیر بار ستم نمی‌رویم تنها جرم ما این است که برده نمی‌شویم و بنده خدا هستیم به چه جرمی ما شهید سردار همدانی را از دست دادیم جرم این انسان چیست؟ مردم سوریه چه گناهی کردند چون رئیس جمهورشان را خودشان انتخاب کردند نه زیر نظر آمریکا حالا باید این گونه کشته شوند. عربستان هنگامی که مسلمانان از اقصی نقاط دنیا در کنار خانه خدا ندای لبیک اللهم لک لبیک لا شریک لک لبیک سر می‌دهند یمن را زیر امواج موشک‌هایش له می‌کند.

 

 

ندایی که روز 13 ماه مبارک رمضان همسرم وقتی جواب قطعی رفتنش به مکه معلوم شد در خانه بلند سر داد لبیک اللهم لک لبیک جرم مسلمانان دنیا سر دادن همین شعار است.

 

هر جوری ما به اینها بله بگوییم از در دیگری برای تحریم ما وارد می شوند. چند روز پیش احمد شهید گزارشگر سازمان ملل گزارشی از ایران پخش کرد که در آن ما را به جرم اینکه اعدامی مواد مخدر داریم محکوم به نقض حقوق بشر می‌کند. اگر امروز کسانی همچون سردار همدانی، احمد حاتمی و حاجیان در منا کشته می‌شوند جرم شان فقط نرفتن زیر بار استکبار و ستم است.

 

باید صفحات تاریخ را ورق بزنیم چه طور می‌شود کشتار مسلمانان میانمار را فراموش کرد چه طور می‌شود غزه، یمن و بوسنی هرزگوین را فراموش کرد مردم ما وقتی در رمی جمرات شیطان را سنگ می زنند به جرم زدن شیطان کشته‌ شده‌اند چون روز قبلش در صحرای عرفات ندای الموت آمریکا و الموت اسرائیل را سر داده بودند.

 

برای بستن هر دهانی که حق می‌گوید باید با تشنگی و فشار چکمه کشته شوند این تداعی کننده لا یومک یومک یا اباعبدالله نیست؟ این عاشورا نیست که برایمان رقم می‌زنند؟ پس از سقوط جرثقیل آقای اوحدی گفتند 40 کیسه فقط انسان له شده جمع شده است و من یاد سم اسبانی می‌افتم که بر پیکر پاک و مطهر شهدای کربلا تازیدند گویی تاریخ در حال تکرار است.

 

اما همه باید بدانند که ما با افتخار لبیک یا حسین می‌گوییم و این شهدا را تقدیم می کنیم با افتخار از حرمین شریفین حضرت زینب و حضرت رقیه سلام الله علیها حمایت می‌کنیم با افتخار باز هم به مکه می‌رویم و مکه را تحریم نمی‌کنیم پول های حج مان را نه تنها پس نمی‌گیریم بلکه بیشتر هم می‌دهیم و با افتخار امسال راهپیمایی اربعین را انجام می‌دهیم و حسین حسین کنان ندای یا مهدی را در دنیا فریاد می‌زنیم که اگر غیر از این باشد در خط شیطانیم. هر که در خط امام خامنه ای بود حسینی است و هر که در خط مقابلش بود آمریکایی و شیطانی است. دولت و مردم ما باید مراقب باشند که چه می‌کنند خط قرمز حسینی بودن ما الان پشت ولایت بودن است.

 

- پس از فوت همسرتان و از دست پدر فرزندانتان از مرگ او چه برداشتی کردید؟

 

یک پشتیبان خیلی بزرگ را در زندگی از دست دادم بچه‌هایم نیز همین طور اما به این فکر می‌کنم که خداوند دیگر چه پاداش بزرگتر از این می‌خواست به خانواده من بدهد که درد حضرت زینب را خیلی کمتر از ایشان درک کنم.

 

وقتی حضرت آقا می‌گوید ایشان به آن مقام والای خودش رسید حجت بر من تمام است که همسرم به آرزویش رسید و پشت مقام ابراهیم به لقاالله پیوست. اگر غیر از این به گونه‌ای دیگر از دنیا می‌رفت آن وقت دلم می‌سوخت نه اینکه الان ناراحت نباشم که پشتیبان زندگیم را از دست داده‌ام اما شهادت می‌دهم که من و فرزندانم هر چه داشته باشیم باز هم در این راه می‌دهیم اگر آنها فکر کرده‌اند که با این اتفاقات ما می‌بریم و کنار می‌کشیم بدانند که هیچ گاه این اتفاق نخواهد افتاد. من از قبل نتنها انگیزه‌ام کمتر نشده است که بیشتر هم شده و ما باید خون این شهدا را به ثمر بنشانیم.

آنها که کار حسینی خود کردند و رفتند کسانی که مانده‌اند باید کار زینبی بکنند. بدا به حال کسانی که بخواهند فاجعه منا را فقط یک حادثه جلوه دهند بدا به حال کسانی که مصاحبه کنند و بگویند به خاطر چند حاجی نباید روابط ما با عربستان خدشه دار شود این انتهای حقارت و پستی آنها است.

 

- به نظر شما چرا باید عدهای در کشور خودمان سعی در نشان دادن ساده بودن این ماجرا و القای این فکر که فقط یک حادثه بر اثر بی کفایتی آل سعود بوده است داشته باشند؟

 

من معتقدم که اگر همه حرف‌های این افراد را که فاجعه منا صرفا یک حادثه بوده و علتش هم فقط بی کفایتی آل سعود بوده است قبول کنیم پس یعنی آل سعود اصلا قدرت و توانمندی مدیریت حج و خانه خدا را ندارد و باید همین الان آنها از سر کار برداریم اما خطابم به کسانی که درصدد کوچک جلوه دادن این فاجعه هستند این است که اگر از افراد خانواده خودشان هم در این فاجعه کشته می‌شدند باز هم چنین حرفی را می‌زدند.

 

معلوم است که این‌ها متعلق به مردم نیستند چرا که مردم کشورشان را از اعضای خانواده خود نمی‌بینند و سوال بعدیم این است که آنها از کجا می‌دانند که این اتفاق یک حادثه بوده است کمیته حقیقت یاب آنها جلو جلو برای تشخیص علت حادثه رفته است؟ چرا می‌ترسند رابطه ما با آمریکا خراب شود مگر این چند سال که رابطه ما با آمریکا خراب بود غیر از عزت چیز دیگری برای ما به وجود آمده است این‌ها می‌ترسند که منافع خودشان با آمریکا آسیب ببیند.

اما این افراد در داخل کشور باید بدانند که تک تک خانواده های شهدای منا اگر تا قبل از این یک نفر طالب شهادت داشتند الان همه آنها همچون انفجار یک گل ثابت قدم در این راه شده اند. کسی نمی‌تواند با این حرف‌ها معنویت مردم ما را از آنها بگیرد مردم ما در این روزها تکیه عزای حسین را برپا می‌کنند کارشان را تعطیل می کنند تا در مراسم سالار شهیدان شرکت کنند و وقتی رهبرشان گریه می‌کند پابه پایش اشک می‌ریزند این افراد با تلاش‌های بیهوده خودشان فقط خود را بدبخت تر می‌کنند.

 

- دولت عربستان پس از وقوع این حادثه در منا همکاری خوبی با نیروهای هلال احمر و دولت ایران نداشت به نظر شما چرا عربستان نباید حتی اجازه فرود هواپیمای وزیر بهداشت را بدهد؟ چرا باید پس از سخنرانی رهبر و خطاب ایشان به آل سعود با لفظ برخورد سخت و خشن شاهد بازگشت اجساد شهدای خود باشیم؟

 

به نظر من علت آن حقارتی است که خودمان برای خودمان رغم زده ایم وقتی جلوی وزیر عربستان زانو می زنیم و پای میز مذاکره با آنها می نشینیم همین می‌شود. وقتی به آنها لبخند می‌زنیم و در راهروها با آنها دست می‌دهیم و راه می‌رویم همین می شود چرا سازمان های مدافع حقوق بشری در کشور پس از فاجعه منا مستقیما وارد عمل نشده اند و می خواهند از راه مذاکره وارد شوند غیر از کمیته حقیقت یاب که هنوز تشکیل نشده است هیچ کس کاری نکرده است.

 

اگر همین اتفاق بر عکس رخ داده بود و عربستان در کشور خود تعدادی شهروند آمریکایی را به عمد می کشت قطعا آمریکا به عربستان حمله نظامی می‌کرد. آیا فقط باید منتظر کمیته حقیقت یاب بود تا حقیقت را به ما بگوید آیا این 5 هزار نفر خود حقیقت نیستند؟ چرا فریاد برنمی‌آوریم در دنیا؟ باید کنفرانس اسلامی بین کشورهای مسلمان تشکیل شود تا همگی روی این مسئله به بررسی بپردازند چرا کشورهای اسلامی نباید دور هم جمع شوند؟

 

 

اگر اقتدار حضرت آقا و برنامه‌های هوشمندانه ایشان برای مدیریت کشور نبود اصلا اثری از این مملکت باقی نمی‌ماند. این‌ها می‌دانند اگر آقا حرف بزند تمام منطقه بهم می‌ریزد پس قلب مردم را جریحه دار نکنید دست ندهید آن هم اتفاقی در راهرو. مردم را چی فرض می‌کنید؟ اتفاقی زانو نزنیم اتفاقی دو سال لبخند نزنیم و تنها کسانی که از هیچ چیز خبر ندارند مردم هستند.

- در خصوص دیدار اخیرتان با رهبری و پیشنهادی که شخصا به حضرت آقا گفتهاید بگویید.

 

در دیدار رهبری پیشنهاد دادم که خانواده‌های شهدای منا به صورت یک کمپین در سازمان ملل و سازمان‌های حقوق بشری در دنیا برای دادخواهی از خون شهدای خود حاضر شوند. هم اکنون نیز با افراد مختلف در این زمینه در حال گفت و گو و تعامل برای پیش بردن این قضیه هستیم. ما باید شکایت خودمان را به عنوان یک انسان در این سازمان های مدعی حقوق بشر فریاد برآوریم.

 

من به عنوان کسی که بچه هایش یتیم شدند و برای همسرش چنین اتفاقی افتاده حق دادخواهی دارم و تمامی خانواده هایی که به ما می‌پیوندند دستشان در دستان ما است. در حال حاضر پیگیر مراحل قانونی این کار هستیم من حتما به سازمان ملل نامه می‌دهم حتما به دستگاه های حقوق بشری نامه خواهم داد تا بفهمند ما ساده از کنار این فاجعه نخواهیم گذشت.

نام:
ایمیل:
* نظر: