شورای عالی انقلاب فرهنگی موضع شفاف خود را اعلام کند

باسمه تعالی

دبیر و اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی

باسلام و احترام

آیا آنچه ریاست محترم جمهوری در روز چهارشنبه 15/2/95 از طریق رسانه ملی و در جمع معلمین محترم پیرامون آموزش زبان ارائه کردند  مورد تأیید آن شورای محترم نیز هست؟ اگر این باشد بایستی از درک آن شورا از بیانات حکیمانه و عمیق  رهبر فرزانه تأسف خورد. از آن شورای محترم می خواهیم به وظیفه فرهنگی خود که روشنگری است عمل کرده و صراحتاً موضع خود را ابراز نمایند.

ضمناً مطالب پیوست نکاتی پیرامون آموزش زبان در مدارس تقدیم می گردد و خواسته می شود که متخصصین ذیربط با بررسی عالمانه و کارشناسی لازم ولی بدون تأخیر (که معمول آن نهاد است) به تبیین موضع بپردازند و سپس بموقع برنامه مبسوط مربوطه را ارائه دهند.

                                                                             شورای عالی بسیج اساتید استان فارس  

 پیوست نامه؛

باسمه تعالی

ترویج زبان بیگانه – باید ها و نبایدها

دانستن زبان دیگر ملت ها برکات فراوانی در پی دارد که می توان به دستیابی به علوم و منابع فرهنگی و معنوی آنها، بهبود مراودات اجتماعی، تسهیل مبادلات و تجارت های سالم اقتصادی، توسعه پویائی و تحرک در جامعه و ... اشاره کرد. از دیگر سو حفظ و توسعه زبان بومی برای تقویت انسجام و اقتدار ملی، بهره مندی از گنجینه های غنی فرهنگی خود، و بکارگیری آن بعنوان یکی از مؤلفه های مؤثر در طراحی تمدن نوین اسلامی از اهمیٌت ویژه ای برخوردار است. در ترویج و آموزش زبان های بیگانه نکات زیر باید با مطالعه عمیق مورد کنکاش قرار داد تا بتوان به طراحی برنامه ای جامع و نافع دست یافت:

1-    آموزه های دینی ترغیب کننده  کسب علم  حتی از دورترین نقاط جهان است ،که این مهم  نیازمند ابزاری بنام "زبان" میباشد، و نشانی روشن از بلااشکال بودن بلکه تأیید آموختن زبان دیگر اقوام و ملل است.

2-    تحلیل تجربیات دیگر کشورها و سوابق این امر در ایران نیز گویای آنست که هرگز آموزش زبان بدون بررسی نبوده و  با نظرات موافق و مخالف و هرکدام با دلائل و توجیهات منطقی و فراوانی مواجه بوده اند. آموزش زبان بیگانه یا یادگیری آن هدفمند و متناسب با آرمانهای ملی هر کشور طراحی و اجرا میشود.

3-   آیا تلاش و سرمایه گذاری و برنامه های متنوع استکبار برای "جهانی سازی" (نه "جهانی شدن" ) با حربه زبان انگلیسی و از طریق آن ایجاد وابستگی معنوی و اقتصادی و سپس تحمیل هژمونی و کدخدائی مطلق برجهان و از سوی دیگر آگاهی و مقاومت سایر ملل برای مقابله با این حرکات مرموز توسط آن شورای محترم دیده می شود؟

4-   بدیهی است بدن سالم و رشد یافته در مواجه با محیط های متنوع بیرونی نه تنها لطمه ای نمی پذیرد بلکه با هشیاری از شرایط خوب بهره مند و نسبت به دفع مضرات  آگاهانه ایستادگی می کند. حال ضرورت دارد که با بررسی متخصصین معلوم شود که سن رسیدن به بلوغ فکری برای واکنش های فوق و همچنین نیازمندی برای انجام تکالیف اجتماعی اقتصادی چه زمانی می باشد؟ فرآیند و محتوای این آموزش ها باید چگونه باشد تا کودکان و جوانان ما ضمن بهره مندی از شرایط، دفاع مناسب در مقابل خطرات را معمول دارندو ....

5-   زبان فارسی بیانگر هویت ملٌی، و موجب انسجام داخلی و عاملی برای بهره مندی از ذخیره های علمی و فرهنگی است. لذا ضرورت آموزش کامل آن از سن کودکی مورد تأکید بوده، و آنچه امروزه مشاهده میشود خلاف این جریان ارزشی است. رایج شدن واژه های بیگانه در مکالمات روزمره جامعه جوان کشور بسیار نگران کننده است.

6-   نشر فرهنگ غربی بویژه ارزش های منحط روابط اجتماعی و فرهنگی از طریق ترویج زبان بیگانه موجب بروز تضاد و تنازع بین فرهنگ های بومی و غربی شده است، که اگر در آموزش زبان های بیگانه دقت لازم بکار گرفته میشد امروزه این گرفتاری محدود شده بود.

7-   فضاوت ظاهری و ساده لوحانه به وضعیت و رواج زبان بیگانه در برخی کشورها ما را نباید به اشتباه بیاندازد. برای نمونه هند را باید مورد مطالعه قرار داد که با داشتن زبان ها و لهجه های گوناگون، حضور فعال تاریخی زبان فارسی در آن کشور، و چگونگی تسلط استعمار و استفاده از زبان انگلیسی در مدیریت رفتاری آن ملت و غیره با چه شیوه ای فرهنگ بومی خویش را حفظ کرده اند و یادگیری زبان انگلیسی نتوانسته است و شاید هم توانسته است بر آنها اثر بگذارد.

8-   آیا به بقیه نیازهای آموزشی و دانستنی ها برای پرورش کودکان توجه کافی شده است؟ که حال فقط  آموزش زبان به کودکان مانده است؟

9-   درخیلی از کشورها یادگیری زبان رابرای دستیابی به منابع علمی روز جهان به سنین بالاتر و دوره های آموزش عالی موکول و اختیاری کرده اند.

10-                      کشورهائی هستند که برای حفظ و ارتقاء زبان ملٌی خود برنامه های بسیاری دنبال کرده و برای تسری زبان خود به سایر کشورها هزینه های سنگینی را متقبل میشوند، آیا ما که نیز این برنامه را داشته ایم نمی باید با جدیت بیشتری آنرا دنبال کنیم؟

11-                      آیا شعور سیاسی و داشتن تحلیلی از ترفندهای استکبار ایجاب نمی کند که  ما در آموزش زبانهای بیگانه بویژه انگلیسی شرایط کاملی را تدارک دیده و بجای انفعال با ابتکار عمل محتوای سالم، رویکرد مناسب آموزشی و غیره را طراحی و ارائه نمائیم؟

-        سخن آخر:  گرچه ترفند شناخته شده - طرح بحث های انحرافی – برای فرار از پاسخگوئی نسبت به بهبود وضعیت اقتصادی مردم و فرجام برجام رایج شده است، و دلسوزان نظام در این دام گرفتار نمیشوند لکن انتظار میرود آن شورای محترم این رفتارهای ضد ارزشی و فرهنگی را اصلاح و با چنین شگردهای غیر اسلامی برخورد کنند ؛ سکوت علامت رضا و همراهی با ظلمی است که وانمود شد که موضع آن شورا نسبت به فرمایشات مقام معظم رهبری منفی است، و امید آنکه  آن نهاد مسئول فرهنگ کشور در این جریان مرعوب، مبهوت، نظاره گر و منفعل نباشد.