جلال هنر ای به جنگ تک سوار
تو بودی به دشت جنون نوبهار
جلال در سال 1338 در محفل خانوادهای مذهبی متولد شد، از دوران کودکی دارای روحی فعال و پرخروش بود. در خردسال قرآن را دوست میداشت به طوری که در شبهای سرد و بارانی زمستان در جلسات قرآن و احکامي که در مساجد دایر بود شرکت میکرد. دنیای پر احساس درونی او انگیزه کشش او به سوی هنر بود. به هنرهای نمایشی و سینما علاقه شدیدی داشت. جلال نمایشنامهنویس و بازیگری پر استعدادي بود و سنگینی تعهد هنر اسلامی را که جوانه های نوشکفته و رو به رشد بود بر دوشهای بردبار خویش احساس میکرد و لذا گاهی با نوشتن متن نمایش و گاهی در نقش بازیگری با احساس به وظیفه خویش عمل میکرد، به همین دلیل پس از پیروزی انقلاب به همراه شهید قنبر پویان مسئولیت تنها سینمای شهر را به عهده گرفت و با درآمد آن خانوادههای محروم را یاری میرساند.
به علت علاقه وافر به کار فرهنگی با همکاری عدهای از دوستانش کتابفروشی کانون نشر امامت را تأسیس نمود، تا گامی مؤثر در رشد و تفکر اسلامی در میان مردم برداشته باشد، در همین راستا به عنوان خبرنگار روزنامه اطلاعات کار میکرد که بعد روزنامه اطلاعات او را به عنوان خبرنگار نمونه معرفی نمود. ورود او به صحنههای رزم به اوایل جنگ میرسد در چند عملیات شرکت کرده و زخمی میشد بعد از بهبودی از طرف سپاه پاسداران به لبنان اعزام میشود تا مسئولیت خویش را در کنار شهیدان مظلوم فلسطین تکمیل کند و در جبهه به عنوان معاون گردان ثارا... انجام وظیفه میکرد و سر انجام در تاریخ 18/1/66 در حین عملیات سر پر سودایش را به تیر خصم سپرد و عقاب بیباک روحش را تا قلههای رضوان پرواز داد.