عبدالرضا داوری در مناظره با صادق زیباکلام اظهار داشت: آنها که بیش از یک دهه کشور را دچار مسئله کردند امروز مدعی نجات هستند چنانکه دولت خاتمی با چهار قطعنامه شورای حکام، پرونده هستهای را تحویل دولت احمدینژاد داد و حتی خود آنها عنوان میکنند روندی که شکل داده بودند در نهایت پرونده هستهای کشور ما را به سمت شورای امنیت میبرد.
وی افزود: در سال 91 و 92 در پرونده هستهای دچار بحران بودیم اما مهم این است که این بحران را چه کسانی ریلگذاری کردند و به احمدینژاد تحویل دادند.
داوری ادامه داد: در روایت رسمی عنوان میشود که منافقان آمدند گزارشاتی را دادند و بر اساس آن آمریکا به موضوع حساس کشور ما هجمه کرد اما این تمام ابعاد قضیه نیست و باید عنوان شود که عقبه ماجرا چیز دیگری است و کسانی امروز مدعی حل پرونده هستهای هستند که خود در زمانی که رأس کار بودند این پرونده را بر ملت ما تحمیل کردند.
معاون سابق خبر خبرگزاری ایرنا عنوان کرد: یکی از منابع خوب برای تحلیل پرونده هستهای کتاب آقای روحانی است که خود ایشان میگوید چند بار از بیتدبیری و ناهماهنگی کابینه خاتمی استعفا دادم و حتی عنوان میکند که برخی نهادهای حساس دولت خاتمی سازمان انرژی اتمی را بهشت جاسوسان کرده بودند.
انتقاد از انرژی هستهای برای نخستین بار در کشور میسر شده است
صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران و تحلیلگر سیاسی نیز در فرصت اول بحث خود اظهار داشت: بهعنوان یک اصل و قاعده کلی من معتقدم از 22 بهمن 57 تا به امروز هر موضوعی که در سطح ملی تنها در دست مسئولان بوده و نخبگان و فرهیختگان، رسانهها و اهل نظر و قلم نتوانستهاند به آن مقوله ورود کنند و تنها نظر حکومت در مورد آن انعکاس یافته بعدها مشخصشده که آن کار خیلی درست انجامنشده چنانکه در بحث سفارت آمریکا تنها موضوع وقت درست بودن کار در سپهر عمومی بود، در بحث جنگ تنها نظر حکومت مطرح بود و امروز سؤالات بسیاری در مورد زمان پایان جنگ، پذیرش قطعنامه و ادامه یا عدم ادامه جنگ و ... مطرحشده چون در آن هشت سال جنگ فقط و فقط روایت رسمی حکومتی مطرح بود.
زیباکلام خاطرنشان کرد: در بحث پرونده هستهای نیز در دو سال پایانی دولت اصلاحات تا روی کار آمدن دولت یازدهم در طی این 10 سال تنها نظر حکومت، دولت و مسئولان مبنی بر حق مسلم بودن و نامگذاری روز ملی هستهای و ... در جامعه اجازه عرضاندام پیدا کرده و آنچه دکتر داوری میگویند مربوط به سال 82 و 83 است و اکنون زمان بروز و ظهور یافته و در همان زمان تنها در مورد ضرورت استمرار آن فعالیتها سخن طرح میشد.
وی بیان کرد: از سال 92 به این سو برای نخستین بار نقطه عطف مهمی در کشور رخ داد که راجع به مسئله انرژی هستهای نظری بهجز نظر مسئولان نیز مطرح شد و مخالفان شروع به صحبت کردند که منافع ایران خوب حفظ نشده چرا فلان کار شد یا بهمان کار نشد و ژنو بدتر از ترکمانچای بوده و ازایندست سخنانی که تنها حرف رئیسجمهور و وزارت خارجه در جامعه مطرح نبوده و تا به امروز نیز این انتقادات و مخالفت و موافقت با برجام ادامه دارد.
این تحلیلگر امور سیاسی ابراز داشت: اشکال اساسی در فاصله 82 تا 92 این بود که صورت این مسئله هستهای درست مطرح نشد و آنچه در این 10 سال در ایران مطرح شد این بود که ما میخواهیم در چارچوب حقوق بینالملل و کنوانسیونهای جهانی حقوق هستهای داشته باشیم اما آمریکا و اروپای استعمارگر همانگونه که با ملی شدن نفت مخالفت بودند نمیخواهند ما به این فناوری دست پیدا کنیم درحالیکه خود انواع بمب هستهای و کلاهک را در اختیار دارند.
زیباکلام افزود: دعوا اصلا بر سر این نبوده که غربیها به ما بگویند شما نمیتوانید از انرژی هستهای استفاده کنید اما ما چون قلدر هستیم میتوانیم، بلکه دعوا بر سر این بوده که هر کشوری که بتواند دو تا سه درصد اورانیوم را غنی کند میتواند هر زمان که اراده کند درصد غنیسازی را افزایش داده و سلاح تولید کند.
وی متذکر شد: شاید برخی بپرسند که این تنها در مورد ایران نیست و برزیل، آرژانتین، پاکستان، آفریقای جنوبی و بسیاری کشورهای دیگر هم مشمول این موضوع بوده اما غربیان با آنها دعوا ندارند و پاسخ این است که جمهوری اسلامی قاطع و محکم و علمی بیان کرده میخواهد کشور نامشروع اسرائیل را نابود کند و حتی بر روی موشک آزمایششده به زبان عبری این شعار و خواسته را تقریر کردیم.
به گفته این استاد دانشگاه، ریشه دعوا بر سر همین است یعنی کشوری دارد به سه درصد غنیسازی دست پیدا میکند که رسماً گفته میخواهد اسرائیل را نابود کند.
وی با طرح این پرسش که چه کسی این رسالت را به ایران داده که اسرائیل را نابود کند، افزود: یا باید مجلس این رسالت نابودی اسرائیل را تصویب کرده باشد یا در قانون اساسی موجود باشد یا حتی شورای امنیت، سازمان کنفرانس اسلامی و یا فلسطینیان چنین تقاضایی از ایران داشته باشند که این بحث دیگری است اما در حال حاضر از نظر غرب کشوری که عزم نابودی دیگری را دارد به دنبال دستیابی به انرژی هستهای رفته و این به معنای آن است که هر زمانی بخواهد میتواند ایده خود را محقق کند.
حتی اگر محمدرضا پهلوی بود در بحث هستهای مانعتراشی میکردند
داوری اما با بیان این که بهطور صد در صد با اظهارات زیباکلام مخالف است، گفت: تجربیات از نظام جهانی و واقعیاتی که وجود دارد نشان میدهد که مسئله مخالفت غرب به محوریت آمریکا با توسعه صنایع هستهای در ایران مربوط به طبقاتی دیدن منابع و فناوری در سطح جهان است.
مشاور وزیر کشور در دولت احمدینژاد تصریح کرد: از این نظر شاید حساسیت در مورد انقلاب اسلامی با توجه به رویکرد آن بیشتر است اما اینطور نیست که اگر محمدرضا پهلوی امروز حضور داشت این مجوز را بهراحتی به وی اعطا میکردند چنانکه دکتر اعتماد رئیس وقت سازمان انرژی اتمی در خاطرات خود چنین مواردی را ذکر میکند.
وی عنوان کرد: نظام جهانی در جلسات بین قدرتها بهطور دقیق نقشها را مشخص میکند و اگر کره جنوبی یا هر کشور دیگری عزم بر استقلال کند مانند ما با او برخورد میکنند و از این نظر نظام قدرت و فناوری در جهان انحصاری و طبقاتی است.
دولت روحانی معدل دولتهای سازندگی و اصلاحات است
داوری در بخش بعدی سخنان خود با بیان اینکه دولت روحانی معدل دولت سازندگی و اصلاحات است، گفت: دولت هاشمی نسخه بانک جهانی و سیاست تعدیل اقتصادی را چراغ خاموش اجرا کرد و حتی در سطح نمایندگان نیز اقدامات خود را در حوزههای اقتصادی بیان نکرد و در نتیجه شکاف عمدهای در کشور ایجاد شد.
وی یادآور شد: نتیجه این اقدامات آن بود که از سال 71 مردمی که تحتفشار بوده و به این منابع مرکزی دسترسی نداشتند شروع به اعتراض کردند چنانکه در کتاب خاطرات آقای هاشمی عنوانشده که خود ایشان در بحث شلوغیهای مشهد و مسائل کوی طلاب وارد عمل شده و با قاطعیت دستور به برخورد میدهد و بعد در مناطق فقیرنشین مانند اسلامشهر نیز سرکوب شدیدی توسط دولت ایشان رخ میدهد.
داوری با بیان اینکه سرکوبگران دیروز مدعیان آزادی امروز شدهاند، گفت: امروز این عدم اعتماد و زمینه شایعات برای آقای هاشمی به سبب آن است که وی اعتبار خود را بر سر اجرای سیاستهای بانک جهانی قمار کرد و باوجوداینکه بهعنوان منجی تغییردهنده دهه 60 به دهه 70 شناختهشده بود بهتدریج وجهه خود را از دست داد.
وی اضافه کرد: آقای هاشمی در سال 68 با بیش از 90 درصد آرا انتخابات را برد و در سال 72 رأی وی به مرز 50 درصد رسیده بود و توکلی بهعنوان چهره معمولی وی را در کاندیداتوری به چالش کشاند.
این فعال رسانهای با بیان اینکه به سبب انتقادات به سیاستهای هاشمی در خرداد 76 به خاتمی رأی داده گفت: در دولت آقای خاتمی شکاف دیگری اتفاق افتاد که به سبب حاکمیت گفتمان وابسته گرا بود و جریان حزبالله از دولت ایشان فاصله گرفت.
وی در ادامه گفت: مهمترین مشکل آقای روحانی که در انتخابات 96 وی را دچار چالش خواهد کرد ریشه در این دو شکافی دارد که دولتهای خاتمی و هاشمی داشتند و روحانی هر دو را توأمان خواهد داشت چنانکه اتفاقاتی که در حوزه طبقات محروم و کارگری میافتد و دولت محور آن است و همچنین تعارض گروههای وفادار به انقلاب درنتیجه گفتمان نگاه به بیرون دولت روحانی نیز دومین چالش وی خواهد بود.
داوری تصریح کرد: آقای هاشمی بههرحال یک نیروی اجتماعی و دارای پایگاه بوده است اما روحانی هیچگاه نیروی اجتماعی نبوده چنانکه قبل از انقلاب عموما خارج از انقلاب و بعد از انقلاب نیز بیشتر در دستگاههای امنیتی بوده و مانند خاتمی مهارت تعامل اجتماعی نیز ندارد.
بسیاری از وزرای روحانی با وی دیدار خصوصی نداشتهاند
داوری در ادامه گفت: خیلی از وزرای روحانی بعد از سه سال هنوز با ایشان جلسه خصوصی نداشته و در حاشیه دولت مطالب خود را عنوان میکنند و به همین جهت است که در حوزه فرهنگ و اقتصاد شاهد از هم فروپاشیدگی هستیم که حتی دولت خاتمی به سبب فرهنگی بودن صبغه وی، مهارت آن را داشت و جمیع این شرایط وضعیتی را رقمزده که ما با نخستین دولت تک دورهای در ایران مواجه شویم.
زیباکلام اما در پاسخ داوری اظهار داشت: در ایران عنوان میشود که دستیابی به فناوری هستهای بسیاری فواید اقتصادی دارد و ایران وارد باشگاه هستهای میشود اما این سخنان سرابی بیش نیست که دنیا پر از کشورهایی است که مسیر پیشرفت در انرژی هستهای را تا به آخر آن رفتهاند و بهجایی نرسیدهاند چنانکه کره شمالی، پاکستان، قرقیزستان، قزاقستان و ... راه هستهای را تا به انتها رفته و از نظر اقتصادی و فناوری به هیچ جا نرسیدهاند و اگر کمکهای ژاپن، کره جنوبی و اتحادیه اروپا نباشد نیمی از مردم کره شمالی از گرسنگی خواهند مرد و پاکستان و قزاقستان را نیز میبینیم و نیازی به توضیح نیست.
وی اظهار داشت: برخلاف آنچه در این 10 سال گفتهشده انرژی هستهای از نظر پیشرفت ایران را زیر و رو نخواهد کرد و این موضوع قابلبحث است که آیا اینهمه هزینه که صرف انرژی هستهای شد توجیه اقتصادی داشت یا خیر هرچند از نظر سیاسی به فرایند آمریکاستیزی کمک کرد.
وی بیان کرد: هیچگاه هزینه-فایده انرژی هستهای در مملکت ما مطرح نشده بلکه انرژی هستهای بهمانند گوساله سامری یا یک بت که همه باید بپرستند در نظر گرفته شد درحالیکه صنعت هستهای یک صنعت مانند فولاد، پتروشیمی، خودرو و ... است و باید در شرایط دقیق کارشناسی بررسی میشد که یک واحد اورانیوم سه درصد غنیشده در نطنز و فوردو چقدر هزینه تمام شده دارد و قیمت جهانی آن چقدر است یا یک کیلووات برق که در بوشهر از این طریق تولید میشود آیا صرفه اقتصادی دارد یا خیر.
وی ادامه داد: همانگونه که در مورد جنگ با عراق امروز طرح سؤال میشود روزی در مورد انرژی هستهای نیز بحثهای زیادی درخواهد گرفت که بنابر کدام منطق اقتصادی یا منفعت ملی اینقدر بر آن اصرار شد.
این تحلیلگر سیاسی در پاسخ به سخنان داوری در مورد وضعیت اقتصادی دولت یازدهم عنوان کرد: مشکل اقتصاد ایران به سبب عملکرد روحانی، خاتمی یا هاشمی نیست بلکه کوهی از مشکلات از قبیل بیکاری، هزینه بالای تولید و رکود که در اقتصاد با آن مواجه هستیم به سبب دولتی بودن اقتصاد ما است.
وی ادامه داد: هزینه بالای تولید در ایران از مسائل بغرنج ما است چراکه هم دستمزد کارگر و هم دسترسی به انرژی و سوخت ارزان، در کشور ما باید تولید را ارزان میکرد.
وی عنوان کرد: هیچ محصولی در ایران قابلیت رقابت با محصولات مشابه خارجی را ندارد و محصولات تولید داخل با تحمیل و از طریق ممانعت از ورود کالای مشابه خارجی مصرف میشود.
وی یادآور شد: ما نمیگوییم در کشورهای دیگر فساد اقتصادی وجود ندارد اما در ازای یک پرونده آنها تعداد زیادی پرونده در ایران وجود دارد و دلیل این همه مشکل اقتصادی، وجود یک اقتصاد ناکارآمد دولتی است.
زیباکلام افزود: در جهان نمیتوان یک اقتصاد دولتی را پیدا کرد که موفق بوده باشد و یکی از دیگری درماندهتر و ناکارآمدتر است.
داوری اما سخنان زیباکلام را چنین پاسخ داد: مردم ما در سال 58 به قانون اساسی رأی دادند اما مفاد مختلف آن توسط دولتمردان مورد کمتوجهی قرارگرفته است و از جمله اصل 152 که میگوید سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر اساس نفی سلطهپذیری، دفاع از حقوق مسلمانان و روابط متقابل با دول غیر محارب استوار است.
داوری ادامه داد: همچنین در قانون اساسی ذکرشده هرگونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع و شئون کشور شود ممنوع بوده و جمهوری اسلامی در عین خودداری از دخالت در امور دیگر کشورها از مبارزه مستضعفان با مستکبران در هر نقطه از جهان حمایت میکند.
وی با تائید بحث هزینه-فایده اقتصادی انرژی هستهای گفت: آقای روحانی خود بیان میکند دولت هاشمی و خاتمی بدون یکبند مطالعه فنی و اقتصادی وارد بحث انرژی هستهای شدند و همین امر نگرش غیر کارشناسی این دولتها و بسترسازی مشکلات بعدی انرژی هستهای را اثبات میکند.
وی در پاسخ به استخدام لفظ آمریکاستیز که توسط زیباکلام بیان شد، اظهار داشت: ما در کجا نیرو فرستادهایم تا رئیسجمهور آمریکا را ترور کنند در کدام مقطع در کنگره آمریکا را بمبگذاری کرده یا هواپیمای غیرنظامی آمریکاییان را منفجر کردهایم ضمن اینکه حمله به سفارت توسط گروهی دانشجو مصداق آمریکاستیزی نیست بلکه این آمریکا بوده که ایران ستیزی کرده است.
وی با رد سخنان زیباکلام در مورد محصولات ایران و ضرورت نظرسنجی در بحث هستهای گفت: آمار صادرات در یک دهه اخیر رشد داشته و ما البته مدعی رشد آن نیستیم اما رشد کشور در حوزههای مختلف قابل کتمان نیست.
سابقه نداشته کارگر معترض را شلاق بزنند
داوری با بیان اینکه سابقه نداشته کارگر معترض را در ایران شلاق بزنند، گفت: دولت روحانی دولت کارفرمایان است و اینکه در این دولت 18 کارگر که به سبب بیپولی اعتصاب کردهاند شلاقخورده و جریمه میشوند اگر چه باید از نظر حکم قاضی نیز بررسی شود اما فراموش نکنیم شورای تأمین دولت برای این کار مطالبه داشته است و جالب است که هیچ صدایی از اصلاحطلبان خارج نمیشود.
به گفته داوری، دولت روحانی مطالبات دو دهک اول را نمایندگی میکند و دهکهای دیگر زیر ضرب و فشار این دولت هستند.
برخی افراد خود را معادل نظام میدانند
وی با اشاره به تفاوت نهضت و نظام در ذهن برخی افراد بیان کرد: برخی افراد گمان میکنند پس از تمام شدن مرحله انقلاب تنها باید نظام را حفظ کرد درحالیکه هیچگاه نباید اجازه داد انقلاب و آرمانهای آن کمرنگ شود که اگر چنین شد بهجای اهداف و آرمانها، افراد و میزها معادل نظام تلقی میشوند و اگر که این افراد انتقاد کنید معادل توهین بهنظام نمایانده میشود چنانکه زمانی شعار میدادند «مخالف هاشمی دشمن پیغمبر است» یعنی انتقاد از هاشمی معادل کفر تلقی میشد و بسیاری افراد به همین دلیل زندان رفتند.