درونت خون غیرت، چون به جوش آمد ،تو مستی
حرم را در خطر دیدی،لباس رزم بستی
تو دانستی که ناموس حسین،ناموس ما هست
حفاظت از حرم،در دین و هم قاموس ما هست
شکستی آینه ها را،غرورت را،به یک بار
هوس را بال و پر بستی،که داری شوق دیدار
ولایت آنچنان با روح و جانت در عجین بود
برای عاشقی چون تو،شهادت بهترین بود
تفنگت را خشابی بود پر از نیروی ایمان
کمانت را کشیدی ای دلاور مرد ایران
زدی بر خاک،پشت دشمنت را ،همچو رستم
مبادا غم خوری زینب،که بیدارم که هستم
تو ای خواهر که مغروری،پیامی هست ما را
در این میدان ،شهیدان را،کلامی هست ما را
سلامت را نخواهم داد پاسخ،بی حجابی
در این دنیای بی وجدان ،گرفتار سرابی
حفاظت از دیانت، شد هدف در جنگ داعش
تو می دانی که در دین،کافران را نیست سازش
دراین آشوب ما را هست جنگی نا برابر
بیا،هم دل که ما باشیم ، پیروزیم آخر
شهیدان باقری ها،ای غلامی ها ! بشارت
فدا سازیم جان را،از تو باشد یک اشارت
خوشا سجاد دهقان ها که راحت آرمیدند
به سر سودای وصلت بود،آخر هم رسیدند