ایران نیز به دلیل همسایگی با افغانستان که بزرگترین تولیدکنندهی تریاک جهان است و به دیگر دلایل تاریخی و اجتماعی، یکی از قربانیان سوءمصرف مواد در جهان بهشمار میرود. حال آنکه طی بیست سال گذشته قربانیان زیادی برای مبارزه با این مشکل بزرگ داده و بخش عظیمی از سرمایههای ملی را صرف پیشگیری و غلبه بر این معضل کرده است.
این تحقیق به سابقه سیاستگذاریها در ممنوعیت مصرف مواد مخدر اشاره میکند: مصرف مواد مخدر در کشور ما سابقهای دیرینه دارد. از اولین احکام ممنوعیت مصرف تریاک که به 400 سال پیش بازمیگردد، روشن میشود که عوارض آن صدها سال است که توجه سیاستمداران را به خود جلب کرده است.
در طول قرن اخیر با ورود هروئین و مواد دیگر وضعیت مصرف مواد در کشور پیچیده شده و به موازات آن سیاستهای متعددی برای کنترل مصرف و کاهش عوارض آن اتخاذ شده است. بدیهی است که در چنین شرایطی، تولید اطلاعات و دانش داخلی مورد نیاز میتواند نقش اساسی در بهبود سیاستگذاری، برنامهریزی و انجام مداخلات ایفا کند.
طبق این تحقیق، در حال حاضر اطلاعاتی در دست است که نشان میدهد مصرف مواد در میان نوجوانان و جوانان افزایش چشمگیری یافته است. سوءمصرف مواد مخدر در بسیاری از افراد از سنین دبیرستان آغاز میشود، بنابراین یکی از مهمترین راههای کاهش مصرف مواد مخدر در بزرگسالی کنترل آن در نوجوانی است.
از سویی دیگر، از نظر اکثر افرادی که با نوجوانان کار میکنند، مهمترین خطری که این گروه را تهدید میکند، این است که آنها بهعنوان واکنشی در قبال قرار گرفتن مکرر در موقعیتهای نامناسب از جمله احساس ناامنی، فشار، آشفتگی روانی، احساس حقارت، طردشدگی و بیگانگی، تعارض با والدین و مشکلات روزمره، به مواد مخدر پناه میبرند.
شمار بسیاری از نوجوانان آسیبپذیر گمان میکنند که میتوانند صرفا بهطور تفریحی یا برای کسب تجربه، موادمخدر را مصرف کنند، اما به زودی درمییابند که مصرف این مواد بهصورت تکیهگاه روانی آنها درمیآید و نمیتوانند آن را کنار بگذارند. بنابراین به نظر میرسد «پیشگیری اولیه»، کارآمدترین روش برای پیشگیری از مصرف مواد مخدر و همچنین بروز و افزایش شیوع اعتیاد در جامعه است.
پژوهشگران تاکید میکنند که در این میان آموزش میتواند از موثرترین و به صرفه ترین رویکردهای پیشگیری اولیه باشد.
تحقیقات هم نشان داده است که موثرترین برنامههای آموزشی، مبتنی بر رویکردهای نظریه محورند که از الگوهای تغییر رفتار ریشه گرفتهاند. این الگوها برای طراحان برنامهها مفید هستند، چراکه جنبههای ویژهای را برای مداخلات آموزشی پیشنهاد میکنند.
نظریات متعددی در زمینه نقش باورها و عقاید نوجوانان و جوانان در مورد عوارض مصرف تفننی به منزله عامل مهم برای شروع مصرف مواد مطرح شده است که فرضیات این نظریات بر انتظارات و برداشتهای آنها دربارهی مواد مخدر و همچنین سایر عوامل نظیر صفات شخصیتی یا ارتباط با همسالانی است که ماده مخدر مصرف میکنند. این عوامل میتواند آثار خود را بر شناختها، ارزیابیها و تصمیمات ایشان در مورد مواد مخدر بر جای گذارد.
پژوهش حاضر که توسط علیرضا حیدرنیا و همکاران وی انجام شده، با در نظر گرفتن سازهی کنترلی «خودکارآمدی» که نظریه «شناخت اجتماعی» بر آن تاکید دارد، تاثیر مداخله مبتنی بر آن را برای پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر بررسی کرده و دو گروه 110 نفره از نوجوانان دانشآموز 15 تا 19 ساله تهرانی مقطع دوم و سوم دبیرستان (هر گروه 55 نفر) را در منطقه پنج آموزش و پرورش شهر تهران مورد مطالعه قرار داده است.
در این تحقیق میزان تاثیر برنامه و محتوای آموزشی بر نگرش نسبت به رفتار، هنجارهای انتزاعی (فشارهای اجتماعی)، خودکارآمدی و قصد رفتاری دانشآموزان بررسی شد.
محتوای برنامه آموزشی عبارت بود از طراحی و تدوین کتابچه آموزشی (همراه با انجام مسابقه جدول با جوایز ویژه برای افزایش انگیزه)، برگزاری سه جلسه سخنرانی توأم با پرسش و پاسخ به مدت سه ساعت (همراه با نمایش تصویر و فیلم آموزشی)، برگزاری چهار جلسه بحث گروهی و تمرین مهارتهای فردی به مدت هفت ساعت و طراحی و نصب پوستر (در مجموع 10 ساعت).
در این بررسی، بلافاصله پس از انجام پیش آزمون و تحلیل نیازهای آموزشی، مداخله در گروه اصلی دانشآموزان، انجام و به فاصله سه ماه بعد، سنجش نهایی در دو گروه آموزش دیده و آموزش ندیده انجام شد.
پس از انجام پیش آزمون در دو گروه، شاخصهای تاثیرگذار بر سوءمصرف مواد مخدر براساس نتایج مطالعات گذشته (شامل سن و مقطع تحصیلی، سواد پدر، شغل پدر، سابقهی مردودی، سابقهی مصرف سیگار و قلیان، وجود افراد مصرفکنندهی دخانیات و مواد مخدر در میان اعضای خانواده و دوستان نزدیک) و همچنین میزان متغیرها در دو گروه باهم تطبیق داده شد.
نتایج این پژوهش در پایان نشان داد: ارتباط معنیداری بین بهرهگیری از مداخلهی آموزشی و خودداری از سوء مصرف مواد در گروه دانشآموزان تحت آموزش و آزمون وجود داشت.
نتایج به دست آمده نشان داد: عامل خود کنترلی اثربخشی قابل توجهی برای ایجاد ایمنسازی روانی جهت خودداری از سوء مصرف است و میتوان از تنوریهای مبتنی بر انگیزش ترس در پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر استفاده کرد.
این پژوهش در ادامه به نتایج سایر مطالعات انجام شده در این زمینه نیز اشاره میکند که تاثیر آموزش برای پیشگیری از اعتیاد با استفاده از الگوی اعتقاد به سلامتی را نشان داده است.
این مطالعه بر روی 387 دانشآموز دختر و پسر پایه اول دبیرستان و با استفاده از روشهای سخنرانی و پرسش و پاسخ و بحث و ایفای نقش همراه با وسائل کمک آموزشی مانند پوستر، پمفلت و فیلم ویدئویی انجام و باعث ایجاد اختلاف معنیدار قبل و بعد از آموزش در میانگین نمرات آگاهی و نگرش دانشآموزان شده است.
در مطالعهای که دکتر اللهوردیپور و همکارانش بهمنظور بررسی تاثیر برنامهی آموزش پیشگیری و مهارتهای مقاومت در برابر سوءمصرف مواد و ایجاد مصونیت رفتاری در دانشآموزان دبیرستانهای منطقه 10 شهر تهران، در مواجهه با مواد مخدر انجام دادهاند، مشخص شد اختلاف معنیداری در میانگین نمره آگاهی، نگرش، قصد رفتاری، مقاومت در برابر فشار دوستان و خود کنترلی بین دانشآموزان گروههای مداخله و شاهد وجود این تحقیق وجود داشته است.