کد خبر: ۳۰۰۰۲
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۲۱:۲۱
قرآن را كه مي گشاييم، دهها و حتي صدها آيه روشن گر و الگو بخش مي يابيم كه نشان از رادمردي جاودانه دارد، والا گوهري كه افزون بر مقام عصمت كه ارزشي بس گرانبهاست فضايل كيمياگون او در آينه آيات به خوبي بيان شده است و اكنون كه چهارده قرن از زمان حيات امام علي عليه السلام مي گذرد، گويي او، انسان امروز جامعه ماست و يكايك ويژگي هاي وي، به مثال آفتاب عالم تاب، تمامي افراد را از ظلمت هاي زندگاني رهايي مي بخشد.
ليلة المبيت

«ومن الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد*بعضي از مردم [با ايمان و فداكار همچون علي عليه السلام در ليلة المبيت، به هنگام خفتن در جايگاه پيامبر صلي الله عليه و آله]جان خود را در برابر خشنودي خدا مي فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است».

(1) مفسر معروف اهل تسنن، ثعلبي مي گويد: هنگامي كه پيامبر اسلام تصميم به هجرت از مكه به مدينه گرفت، براي تحويل امانت هاي مردم و پرداخت پول هاي آنان، علي عليه السلام را به جاي خود قرار داد وشب هنگام كه به سوي «غار ثور» حركت نمود و مشركان اطراف خانه او را محاصره كرده بودند، دستور داد علي عليه السلام در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگي(برد خضرمي)كه مخصوص خود پيامبر بود، روي خويش بكشد. در اين هنگام خداوند به «جبرئيل» و «ميكائيل» وحي فرستاد كه من بين شما برادري ايجاد كردم و عمر يكي از شما را طولاني تر قرار دادم ، كدام يك از شما حاضر است ايثار به نفس كند و زندگي ديگري را برخود ترجيح دهد. هيچ يك حاضر نشدند. به آنان وحي كرد اكنون، علي عليه السلام در بستر پيامبر خوابيده است و آماده فداي جان خويش است. به زمين رويد و حافظ و نگاهبان او باشيد. هنگامي كه جبرئيل بالاي سر و ميكائيل پايين پاي علي نشسته بود، جبرئيل مي گفت: «به به! آفرين بر تو اي علي! خداوند به واسطه تو بر فرشتگان افتخار مي كند». آن گاه آيه «و من الناس ...» نازل شد و در آن صفات علي عليه السلام بيان گرديد.(2)

ابن ابي الحديد معتزلي از اهل سنت درباره تفسير اين آيه بر اين باور است كه حماسه علي عليه السلام در ليلة المبيت - شب خوابيدن به جاي رسول الله صلي الله عليه و آله - مورد تاييد همگان است و غير از كساني كه مسلمان نيستند و افراد سبك مغز، آن را انكار نمي كنند.(3)

ابلاغ سوره برائت

«وأذان من الله و رسوله إلي الناس يوم الحج الأكبر أن الله بريء من المشركين و رسوله فإن تبتم فهو خير لكم و إن توليتم فاعملوا أنكم غير معجزي الله و بشر الذين كفروا بعذاب أليم* و اين اعلامي است از ناحيه خدا و پيامبرش به «عموم» مردم در روز حج اكبر «روز عيد قربان» كه خداوند و پيامبر او از مشركان بيزارند، با اين حال اگر توبه كنيد به نفع شماست و اگر سرپيچي نماييد، بدانيد شما نمي توانيد خدا را ناتوان سازيد [و از قلمرو و قدرتش خارج شويد] و كافران را به مجازات دردناك بشارت ده».(4)
احمد حنبل - پيشواي اهل سنت - از ابن عباس نقل مي كند كه پيامبر فلان شخص را فرستاد و سوره توبه را به او داد - تا به مردم هنگام حج ابلاغ كند - سپس علي عليه السلام را به دنبال او فرستاد و آن را، از وي گرفت و فرمود: ابلاغ اين سوره تنها به وسيله كسي بايد باشد كه او از من است و من از اويم.(5)

ولايت

در تفسير عياشي به اسناد خود از حسن بن زيد از پدرش زيد بن حسن از جدش روايت مي كند كه گفت: شنيدم از عمار ياسر كه مي گفت: در هنگام ركوع نماز مستحبي، سائلي برابر علي بن ابي طالب ايستاد، حضرت انگشتر خود را بيرون كرده و به وي داد، آن گاه نزد پيغمبر آمد و داستان خود را گفت، چيزي نگذشت كه اين آيه نازل شد: «إنما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكاة و هم راكعون*جز اين نيست كه ولي شما خداست و رسول او و آنان كه ايمان آورده اند، همان ايمان آورندگاني كه اقامه نماز و اداي زكات مي كنند در حالي كه در ركوع نمازند»(6) رسول الله صلي الله عليه و آله آيه را بر ما تلاوت نمود و سپس فرمود: هر كه من مولاي اويم علي مولاي اوست، بارالها! دوست بدار هر كه علي را دوست بدارد و دشمن بدار هر كه علي را دشمن بدارد.(7)

مباهله

«فمن حآجك فيه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءكم و نساء نا و نساءكم و أنفسنا و أنفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علي الكاذبين» هر گاه بعد از علم و دانش كه «درباره مسيح »به تو رسيده «باز» كساني بر تو به ستيز برخيزند به آنها بگو: بيائيد ما فرزندان خود را دعوت مي كنيم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خويش را دعوت مي كنيم، شما هم زنان خويش را، ما از نفوس خود دعوت مي كنيم، شما هم نفوس خود، آنگاه مباهله مي كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار مي دهيم».(8) مباهله به معناي رها كردن و قيد و بند را از چيزي برداشتن يعني بنده را به حال خود گذاشتن و عاقبت كار او را به دست خدا سپردن. انبوه بي شماري از مفسران اهل سنت «ابناءنا» در آيه را اشاره به حسن و حسين عليهماالسلام «نساءنا» را فاطمه عليهاالسلام و «انفسنا» را اشاره به علي عليه السلام دانسته اند. كه نشان از چشم گيري مقام علي عليه السلام در عرصه نفرين نمودن دشمنان و آشكار شدن حق و در كنار رسول خدا و حتي همانند جان او گرديدن، بيان شده است.(9)

حقانيت ولايت

«سأل سائل بعذاب واقع. للكافرين ليس له دافع* تقاضا كننده اي تقاضاي عذابي كرد كه واقع شد! اين عذاب مخصوص كافران است و هيچ كس نمي تواند آن را دفع كند . از سوي خداوند ذي المعارج - صاحب فرشتگاني كه برآسمان ها صعود مي كنند-است».(10) علامه اميني نام سي نفر از عالمان اهل سنت را بيان مي كند كه همگي علت نزول اين آيات را درخواست عذاب از سوي منكر انتصاب و ولايت علي عليه السلام بعد از رسول خدا صلي الله عليه و آله، در صورت حقانيت امانت آن حضرت دانسته اند. داستان از اين قرار بود كه: چون رسول خدا (ص) علي (ع) را در روز غديرخم به خلافت منصوب نمود و درباره او فرمود: هر كه من مولا و ولي او هستم، علي مولا و ولي اوست، چيزي نگذشت كه اين سخن در تمامي شهرها منتشر شد. نعمان بن حارث فهري خدمت پيامبر آمد و گفت: تو ما را دستور دادي تا شهادت به يگانگي خدا و رسالت خودت بدهيم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زكات دادي، ما همه اين ها را پذيرفتيم، اما با اين ها راضي نشدي تا اين كه اين جوان - اشاره به علي عليه السلام - را به جانشيني خود منصوب كردي و گفتي: «من كنت مولاه فعلي مولا» آيا اين سخن از ناحيه خودت است يا از سوي خدا؟ پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: قسم به خدايي كه معبودي جز او نيست، اين از ناحيه خدا است، نعمان روي برگرداند و در حالي كه مي گفت: خداوندا! اگر اين سخن حق است و از ناحيه توست، سنگي از آسمان بر ما بباران! اين جا بود كه ناگهان سنگي بر سرش فرود آمد و او را هلاك كرد. ناگاه آيه «سأل سائل بعذاب واقع. للكافرين ليس له دافع» نازل شد.(11)

راه مستقيم

«اهدنا الصراط المستقيم* ما را به راه راست هدايت فرما».(12)
علامه طباطبايي در الميزان از «فقيه» و «تفسيرعياشي» نقل نموده كه «صراط مستقيم» در اين آيه: اميرمؤمنان، علي عليه السلام است.(13)
در سخن ديگري از امام صادق عليه السلام، صراط مستقيم، راه به سوي معرفت خدا تفسير شده كه دو صراط است، يكي صراط در دنيا و ديگري صراط در آخرت، صراط در دنيا امام واجب الاطاعه است، كسي كه او را شناخته و از وي پيروي كند بر اين صراط است و در آخرت صراطي است كه پل دوزخ است وكساني كه در دنيا امام واجب الاطاعه را نشناسند، بر اين صراط لغزيده و در آتش دوزخ هلاك خواهند شد.(14)

انفاق

«الذين ينفقون أموالهم بالليل و النهار سرا و علانية فلهم أجرهم عند ربهم و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون* كساني كه اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشكار انفاق مي كنند، پاداششان نزد پروردگار آنان است و نه ترسي براي آنهاست و نه غمگين مي شوند».(15) افزون بر مفسران شيعي، عالمان اهل تسنن نيز در تفاسير خود نزول اين آيه را درباره حضرت علي عليه السلام دانسته اند، كساني چون اين عساكر، طبراني، ابن حاتم، ابن جرير و امام فخر رازي.(16)
داستاني كه شأن نزول و علت نازل شدن آيه را در آن بيان كرده اند آن است كه: امام اميرالمؤمنين عليه السلام در حالي كه تنها چهار درهم داشت، يك درهم در روز، يك درهم در شب، سومين آن را مخفيانه و درهم آخر را آشكارا در راه خدا انفاق نمود. و حكمت آن اين بود كه براي هر يك از اين 4 نوع انفاق ثوابي خاص است و گاه موقعيت آن را اقتضاء مي كند. لذا حضرت اقسام انفاق را انجام دادند.

گوش شنوا

«لنجعلها لكم تذكرة و تعيها أذن واعيه* تا آن - نزول عذاب بر ستم كاران و مستكبران - را وسيله تذكري براي شما قرار دهيم و گوش هاي شنوا آن را نگه داري مي كنند».(17)برخي از مفسران شيعي سي حديث از اهل تسنن و تشييع در نزول اين آيه درباره شخصيت حضرت علي عليه السلام نقل كرده اند كه نشان گر عظمت مقام امام عليه السلام نسبت به دانايي اسرار پيامبر و وراثت تمام علوم رسول خدا است.(18)حديث از آن جا آغاز مي شود كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله - هنگام نزول آيه «و تعيها أذن واعية» فرمود: «من از خداوند درخواست كردم گوش هاي علي را از اين گوش هاي شنوا و نگه دارنده حقايق قرار دهد». به دنبال سخن پيامبر، علي عليه السلام فرمود: «من هيچ سخن بعد از آن از رسول خدا نشنيدم كه آن را فراموش كنم تا به هميشه آن را به خاطر داشتم».(19)

مقام نيكان

«إن الأبرار يشربون من كأس كان مزاجها كافورا...و يطعمون الطعام علي حبه مسكينا و يتيما و أسيرا.إنما نطعمكم لوجه الله لا نريد منكم جزاء و لا شكورا* نيكان از جامي مي نوشند كه با عطر خوشي آميخته است... «آنان» غذاي - خود را به خاطر محبت به خدا [با وجود آن كه نياز دارند] به مسكين و يتيم و اسير مي دهند - و مي گويند - ما شما را براي خدا طعام مي دهيم و هيچ پاداش و تشكري از شما نمي خواهيم».(20) 34 نفر از عالمان معروف اهل تسنن، با نقل حديثي در كتاب هاي خود، اين آيات را درباره ايثار امام علي عليه السلام و خاندان تابناك او دانسته اند.(21) و تمامي عالمان شيعي، هيجده آيه مورد بحث سوره انسان را از افتخارات بي نظير و فضايل بسيار مهم حضرت علي، فاطمه زهرا و فرزندانشان عليهم السلام شمرده اند.(22) ماجراي نزول آيات بدين گونه بود كه حسن و حسين عليهماالسلام بيمار شدند. امام علي و حضرت زهرا سلام الله عليها نذر كردند، هر گاه حسنين عليهماالسلام شفا يافتند، 3 روز، روزه بگيرند. بعد از شفاي ايشان همه خانواده، نيت سه روز روزه را نمودند و در طي 3روز هنگام افطار به ترتيب مسكين و يتيم و اسيري مراجعه كرد و خاندان عصمت و طهارت، غذاي خود را كه هم افطار و هم سحري اشان بود، در راه خدا به ايشان دادند و 3 روز بدون سحري و افطار روزه گرفتند. بعد از آن آيات 5 تا 32 سوره انسان در شأن ايشان نازل شد.(23)

مجاهد در راه خدا

«أجعلتم سقاية الحاج و عمارة المسجد الحرام كمن آمن بالله و اليوم الآخر و جاهد في سبيل الله لا يستوون عند الله و الله لا يهدي القوم الظالمين* آيا سيراب كردن حجاج و آباد ساختن مسجد الحرام را همانند «عمل» كسي قرار داديد كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده و در راه او جهاد كرده است. «اين هر دو » هرگز نزد خدا مساوي نيستند و خداوند گروه ظالمان را هدايت نمي كند».(24) دانشمند معروف اهل سنت حاكم «ابوالقاسم حسكاني» از «بريده» نقل مي كند كه شيبه و عباس هركدام بر ديگري افتخار مي كردند. علي عليه السلام از كنار آن دو مي گذشت از افتخار نمودن آن دو پرسش نمود عباس گفت: امتيازي به من داده شده كه احدي ندارد و آن مسأله آب دادن به حجاج خانه خدا است. شيبه گفت: من تعمير كننده مسجدالحرام و كليددار خانه كعبه هستم. علي عليه السلام گفت: با اين كه از شما حيا مي كنم، بايد بگويم كه با اين سن كم افتخاري دارم كه شما نداريد. آن دو پرسيدند: كدام افتخار؟ حضرت فرمود: من با شمشير جهاد كردم تا شما ايمان به خدا و پيامبر - درود خداوند بر او خاندان وي باد - آوريد عباس خشمناك برخاست و نزد رسول الله رفت. (و به عنوان شكايت) گفت: آيا نمي بيني، علي با من چگونه سخن مي گويد؟ پيامبر علي عليه السلام را خواست و ازچگونگي ماجرا پرسش كرد. در اين هنگام جبرئيل نازل شده گفت: اي محمد! پروردگار به تو سلام مي فرستد و مي گويد اين آيات را بر آن ها بخوان : «أجعلتم سقاية الحاج...».(25)

پي نوشت ها :


1- سوره بقره /207.
2- تفسير نمونه، آيت الله مكارم و جمعي از نويسندگان، ج2، ص 46؛ الغدير، ج2، ص44.
3- شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج3، ص270، احياءالعلوم، غزالي، ج 3، ص 238، نزهة المجالس، صفوري، ج 2، ص 209، تذكرة الخواص، سبط ابن جوزي حفي، ص 21، مسند، احمد حنبل، ج 1، ص 348، تاريخ طبري، ج2، ص 99، 101، سيره ابن هشام، ج 2، ص 291، تاريخ يعقوبي، ج2، ص 29.
4- توبه/3.
5- مسند احمد حنبل: ج1، ص231(طبع مصر)، همان ج 3، ص 212، همان، ج 1، ص 150، خصايص نسائي، ص28.
6- سوره مائده/7
7- فسير عياشي ج 1 ص 327 ح 139.
8- آل عمران/61.
9- صحيح مسلم، ج 7، ص120، مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 185، تفسير طبري، ج 3، ص 192، مستدرك حاكم نيشابوري، ج 3، ص150، دلائل النبوة، حافظ ابونعيم اصفهاني، ص297، روح المعاني، آلوسي، ج 3، ص 167، كشاف، زمخشري، ج1،ص 193، فصول المهمه ابن صباغ، ص 108 ،الجامع الحكام القرآن ،علامه قربطي،ج 3،ص 104.
10- معارج/1 و 3.
11- تفسير نمونه، ج 25، ص 7.
12- فاتحه /5.
13- تفسير الميزان (ترجمه )، ج1، ص49، تفسير البرهان، علامه بحراني، ج 1، ص 50.
14- همان.
15- بقره/274.
16- نگاه كنيد به تفسير نور الثقلين، ج 1، ص290 و 291.
17- الحاقه/12.
18- تفسير قرطبي، ج1، ص6743، مجمع البيان، روح البيان، روح المعاني، الميزان و تفسير البوالفتوح رازي، ذيل آيه 12 سوره معارج.
19- مناقب ابن مغازلي شاخصي، ص265.
20- انسان/5 و 8 و 9.
21- الغدير، ج3، ص 107، احقاق الحق، ج 3، ص157 تا 171.
22- تفسير نمونه، ج25، ص 345.
23- تفسير احسن الحديث، ج12، ص 274، الجديد، ج7،ص283، حجة التفاسير، ج7، ص 139، الكاشف، ج 4، ص 670، كشف الاسرار، ج10، ص319.
24- توبه/19.
25- تفسير طبري، فخر رازي و آثار اصحاب النزول واحدي، تفسير خازن بغدادي، معالم التنزيل بغوي، مناقب ابن مغازلي و جامع الاصول ابن اثير، براي توضيح بيشتر درباره اين حديث و مشخصات مدارك آن به احقاق الحق مرحوم شوشتري، ج 3، ص 122 تا 127 مراجعه كنيد.
نام:
ایمیل:
* نظر: