گفتنی است شهید معظم سردار دکتر علی اکبر پیرویان متولد سال ۱۳۳۸ بود که بیست و هشتم آبان ماه سال ۵۹ در سوسنگرد و به وسیله گلوله مستقیم تانک دشمن، به مقام رفیع شهادت نائل شد.
همچنین طلبه شهید محمد(فرشید) پیرویان متولد سال ۱۳۴۵ بود که بیست و دوم فروردین ماه ۶۲ در شمال فکه شربت شهادت نوشید و هنوز پیکر آن شهید والامقام پیدا نشده است.
زندگینامه شهید دکتر علی اکبر پیرویان:
در تاریخ ۱۳۳۸ در شهرستان کازرون پا به عرصه وجود گذاشت. تحصیلات خویش را تا دوره راهنمایی در نورآباد و دبیرستان را در کازرون گذراند. از همان کودکی عشق به خداوند در فطرت و سرشتش گنجانیده شده بود و از سال ۵۲ در حالی که در نورآباد ممسنی مشغول تحصیل بود، شروع به فعالیت سیاسی مذهبی از طریق روزنامه دیواری کرد.
وی در جشن های 2500 ساله شاهنشاهی، با این که نوجوانی بیشتر بود، در مدرسه محل تحصیل علیه رژیم طاغوت مبارزه ای جدی را آغاز کرد که به همین دلیل توسط پدر از ممسنی به کازرون برگشت تا شاید دست از مبارزه بردارد.
در سال ۵۵ هنگام تحصیل در کازرون با فرستادن کتابها و نشریات و اعلامیههای ضد رژیم برای دوستان خود به فعالیت خویش ادامه داد. در تاریخ ۵۶/۱۲/۲۴ در سالروز تولد رضاشاه که جشن گرفته بودند او مشغول تخریب مراسم چراغانی و پخش اعلامیه امام خمینی پرداخت که هنگام سوزاندن عکس شاه جلو مدرسه حکمت مورد تعقیب مأموران قرار گرفته و در اثر تیراندازی مأموران بازوی چپ او مورد اصابت قرار میگیرد و پس از دستگیری درحالیکه مجروح بود مورد شکنجه قرار میگیرد که در اثر خونریزی زیاد دچار اغماء میشود؛ او را به بیمارستان منتقل میکنند.
پس از دو روز بازداشت بدون اینکه اجازه ملاقات داشته باشد او را به دادگستری میبرند که با ضمانت پدرش آزاد میگردد. در سال ۵۷ موفق به اخذ دیپلم و سپس با شرکت در کنکور سراسری در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول میشود، وی عضو انجمن اسلامی دانشگاه تهران میشود که در تسخیر لانه جاسوسی و در پاسداری آن نقش فعالی را ایفا میکند. در این مدت به سپاه پاسداران میرود و با عدهای از برادران پاسدار راهی افغانستان شده تا با دشمنان آنان بجنگد و چند ماهی در آنجا سپری میکند.
بعد از برگشت از افغانستان به سمت مسؤول و مربی آموزش بسیج کازرون منصوب میشود و در کازرون شروع به فعالیت میکند که میتوان او را به عنوان مؤسس بسیج در کازرون دانست، کسانیکه دوران آموزشی را با او گذراندهاند با روحیات، اخلاق، برخورد و متانت او آشنایی کافی دارند. تا شروع جنگ تحمیلی دائم در فعالیت و جنب و جوش بود تا افراد واجدالشرایط را سریعتر آموزش دهد تا اینکه جنگ تحمیلی شروع و به عنوان اولین فرمانده نیروهای بسیجی راهی منطقه جنوب شده و در هویزه مستقر گردید نیروهایی که همراه با او بودند با تجهیزات خارج از رده از قبیل امیک، برنو، بازوکا… مسلح بودند. در مدت استقرار در هویزه با فعالیتی که داشت از مردم آن منطقه اسلحههای غارت شده (ژاندارمری سابق) را گرفته و به مرور یکایک بچهها را تجهیز کرد تا اینکه خبر محاصره سوسنگرد میرسد و او بچهها را نیمه شب از هویزه به سوسنگرد برده و پشت خاکریزها مستقر میکند و صبح ۵۹/۰۸/۲۴ همزمان با تاسوعای حسینی، جنگ با دشمن، با نیروی ایمان شروع میشود و آن روز شهید پیرویان با تمام وجود پیشاپیش نیروها میجنگید، که ناگهان به وسیله گلوله مستقیم تانک دشمن، دعوت حق را لبیک گفت. روحش شاد.