کد خبر: ۵۴۲۶۵
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۴ - ۲۳:۱۶
یادداشت/
اسلام گرچه به تكثير مواليد توصيه و ترغيب نموده است؛ اما شواهد فراوان نشان مي دهد كه تنها تكثير عددي منظور نيست

پیام زینب(س)، افزایش تعداد نفوس و جمعیت فی نفسه در همۀ شرایط امری خیر و مطلوب است؛ و این مطلوبیت، هم به جهت مطلوبیت کثرت نفوس مسلمین نسبت به پیروان سایر ادیان است و هم به جهت مطلوبیت معنوی وجود انسان های موحد و مسلمان بیشتر بر روی زمین و هم به جهت مطلوبیت تعداد بیشتر فرزندان موحد و مسلمان برای پدر و مادر است.

در این زمینه محقق کرکی، اصل نکاح را به علت این که موجب تکثیر نسل و بقای نسل انسان است و می تواند موجب تولد فرزند صالح شود مستحب دانسته است(جامع المقاصد12/9)

فیض کاشانی در مفاتیح الشرایع و بحرانی در حدایق کثرت نسل را به عنوان هدفی دینی دانسته اند که اگر ازدواج با این هدف انجام شود عبادت خواهد بود.

در وسایل الشیعه هم بابی با عنوان: « بَابُ اسْتِحْبَابِ الِاسْتِيلَادِ وَ تَكْثِيرِ الْأَوْلَادِ» (ج 21 ص355)گشوده شده و روایاتی در آن قرار گرفته است.

علامه طباطبایی، تکثیر نسل مسلمانان برای زدودن بنای شرک و فساد توسط آنان را از مهم ترین مقاصد شریعت ذکر کرده و فرموده است:

« و من جهة أخرى من أهم المقاصد عند شارع الإسلام تكثر نسل المسلمين و عمارة الأرض بيد مجتمع مسلم عمارة صالحة ترفع الشرك و الفساد.»(المیزان؛ ج4 ص189)

آیت الله مکارم شیرازی می گوید:« از نظر اصولى ظاهر روايات، در ميان شيعه و سنّى اين است كه افزايش جمعيّت مسلمين مطلوب است، به مقتضاى‌»تناكحوا تناسلوا فإنّى أباهي بكم الأمم يوم القيامة و لو بالسقط» و امثال آن دليل روشنى است كه افزايش نفوس مطلوب شارع است.»(کتاب النکاح ج5 ص61)  اما ایشان در ادامۀ بحث افزوده است:«آيا معنى آيات اين است كه در تمام ظروف افزايش نفوس از نعم خداوند است يا براى جايى است كه افزايش نفوس سبب قوّت و امداد باشد؟.. از آيات و روايات استفاده مى‌شود، كثرتى مطلوب است كه سبب قوّت شود.

چنانچه اشاراتي كه در برخي روايات به تكثير فرزنداني رفته است كه زمين را از تسبيح و تهليل آكنده سازند، مؤيد همين مطلب است و بدون ترديد پديد آوردن فرزنداني كه مؤدب به آداب ديني و مزيّن به ارزش ها و كمالات انساني باشند، خود مستلزم آمادگي، مراقبت، محدوديت و رعايت آدابي خاص از سوي والدين، قبل از انعقاد نطفه تا رسيدن فرزند به سن رشد و كمال است و اين ها همه محدوديت هايي را از لحاظ كمّي در زادآوري ايجاب مي كند كه شايد توجه به همين واقعيت موجب شده كه پيامبر(ص) از خداوند فرزنداني را در حدّ كفاف طلب نمايند.

از مطالبي كه گذشت مي توان نتيجه گرفت كه اسلام گرچه به تكثير مواليد توصيه و ترغيب نموده است؛ اما شواهد فراوان نشان مي دهد كه تنها تكثير عددي منظور نيست.

نكته قابل توجه اين است كه جواز كنترل مواليد از زاويه فردي و خانوادگي به معناي توصيه تعداد خاصي فرزند براي همه خانواده ها نيست، چرا كه شرايط، توانايي ها و امكانات خانواده ها با يكديگر متفاوت است و ممكن است خانواده اي از عهده پرورش يك يا دو فرزند هم به دشواري برآيد درحالي كه خانواده ديگري فرزندان متعدد را بتواند به خوبي پرورش دهد و تربيت كند. لذا هر خانواده مي بايست بر اساس موقعيت و شرايط خود، نسبت به تعداد مواليد و فاصله آن ها تصميم بگيرد. البته در اين زمينه بايد همه ابعاد و جوانب را در نظر بگيرد و معايب و مزاياي پر جمعيت بودن خانواده را مدّ نظر قرار دهد و به طور صحيح آسيب شناسي كند؛ زيرا همان گونه كه پر جمعيت بودن خانواده دشواري ها و محدوديت هايي را در خانواده به وجود مي آورد، كم جمعيت بودن خانواده و اكتفا نمودن به يك يا دو فرزند نيز خانواده را از مزايا و امكاناتي محروم مي كند. به عنوان نمونه در خانواده هاي پر جمعيت و پر اولاد، فرزندان مستقل تر بار مي آيند و اعتماد به نفس بيشتري دارند، بيشتر خطر مي كنند و از عهده كارهاي مشكل تري برمي آيند، در حالي كه در خانواده هاي كم اولاد، فرزندان محافظ كار و وابسته تر هستند، اين تفاوت به علت آن است كه در خانواده هاي پر اولاد، پدر و مادر آزادي بيشتري به فرزندان مي دهند و فرزندان سرد و گرم روزگار را مي چشند و تجربه بيشتري كسب مي كنند  فرهنگ فداكاري و شهادت طلبي در اين نوع خانواده ها قوي تر است.

انتها/224224

نام:
ایمیل:
* نظر: