کد خبر: ۹۸۵۳۶
تاریخ انتشار: ۰۵ دی ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۵
میدان حق برای گفتن و بیان و خطابه وسیع ترین میدانهاست ولی برای عمل و رعایت و تسلیم شدن تنگ ترین میدانهاست
به گزارش بسیج جامعه زنان استان فارس، از جمله مسائلی که انسان در زندگی اجتماعی خود ناگریز از شناخت و تحقیق پیرامون آن است، موضوع حق و باطل می باشد. با بررسی سخنان مولای متقیان علی(ع) نکاتی مبنایی و بدیع پیرامون این موضوع قابل استنباط است که به بررسی اجمالی آنها می پردازیم.

خصوصیات و ویژگی های حق:

  1. در مقام سخن گفتن آسان و در مقام عمل، دشوار

" الحق اوسع الاشیاء فی التواصف و اضیقها فی التناصف"( خطبه 216)

حق گسترده ترین امور در هنگام توصیف کردن و تنگ ترین آنها در هنگام عمل است.

میدان حق برای گفتن و بیان و خطابه وسیع ترین میدانهاست ولی برای عمل و رعایت و تسلیم شدن تنگ ترین میدانهاست.

اندک نیستند کسانی که از حق و حق مداری سخن می گویند، اما چون منافع شخصی و گروهی از آنان با شعارهایشان رویارو می شود، با تاویل ها و توجیه ها حق را به مسلخ می برند.

  1. دو جانبه بودن حق

" لا یجری لاحد الا جری علیه و لا یجری علیه الا جری له"( خطبه 216)
 

حق اگر به سود کسی اجرا شود، ناگریز به زیان او نیز روزی به کار رود و چون به زیان کسی اجرا شود روزی به سود او نیز جریان خواهد داشت.

حق همواره دو جانبه است و به نفع کسی جریان نمی یابد مگر اینکه علیه او جاری می شود.طبق سخن امام حقوق مردم بر یکدیگر یک طرفی نیست، بلکه متبادل است. اگر فردی به فردی دیگر حقی دارد، معادل آن هم حقی از آن طرف بر عهده اوست. به بیان دیگر ، هیچ یک از حقوق یک سویه نیست و حقوق، لازم و ملزوم یکدیگرند.

  1. رعایت حق با مشارکت همگان

"وَ اللَّهِ يُمِيتُ الْقَلْبَ وَ يَجْلِبُ الْهَمَّ اجْتِمَاعُ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقُكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ "( خطبه 27)

به خدا سوگند این واقعیت قلب انسان را می میراند و دچار غم و اندوه می کند که شامیان در باطل خود وحدت دارند و شما در حق خود متفرقید.

رعایت حق و عمل به آن در جامعه بدون مشارکت دیگران و همکاری های اجتماعی میسر نیست.

مهم ترین دلیل عدم توفیق ظاهری امام در اقامه کامل حق نیز، تفرق امت از گرد حق و یاری نرساندن به امام در برپایی ان بوده که ایشان پراکندگی حق از گرد حق و اجتماع پیروان باطل بر محور باطل را سبب اندوه قلب معرفی کرده اند.

خصوصیات و ویژگی های باطل:

  1. بهره بردن از نیروی حق

" فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ يَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِينَ"( خطبه 50)

اگر باطل با حق مخلوط نمی شد بر طالبان حق پوشیده نمی ماند.

باطل برای رسیدن به اهداف خود، بر مرکب حق سوار می شود و نیروی حق را علیه خود آن به کار می گیرد.

در حقیقت باطل محض طرفداران اندکی دارد، از این رو باطل برای مقابله با حق همان لباس حق را می پوشد و از نیروی آن یاری می گیرد . به بیان دیگر منشا تغذیه باطل، حق است و باطل به طفیل حق زنده است.

" إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ ..... أَحْكَامٌ تُبْتَدَعُ"( خطبه 50)

همانا آغاز پدید آمئن فتنه ها ....بدعت گذاری در احکام الهی است.

طبق این سخن امام، باطل برای ایجاد فتنه به انجام بدعت در احکام حق رو می آورد. زیرا به این نکته واقف است که مبارزه مستقیم با حقیقت به شکست حتمی او منجر می شود، از این رو بدعتی در لباس دین وارد می کنند.

  1. غلبه ظاهری باطل و پیروزی نهایی حق

هر چند در یک نگاه ظاهری و سطحی- و نه عمقی و تحلیلی- باطل، ظهور و نمود بسیار دارد، ولی این نمود ظاهری دیری نمی پاید و غلبه نهایی، با حق و پیروان آن است.

" للباطل جوله و للحق دوله"

برای باطل خودنمایی و تزویر است و در انتها حق به اهل خود خواهد رسید.

اهمیت حق و باطل

  1. وسیله حق برای هدف حق

برای رسیدن به هدف حق، لازم است از وسیله حق استفاده شود و از نظر  گاه امام اتخاذ شیوه های باطل برای رسیدن به حق ، ممنوع و غیر فابل توجیه و پذیرش است.

" اتامرونی ان اطلب النصر بالجور"( خطبه 124)

آیا از من می خواهید تا پیروزی را به قیمت ستمگری به دست آوریم؟

در حقیقت از دیدگاه امام کسی که پاسدار حق و ارزش های ان است، برای برپایی حق، از شیوه های باطل بهره نمی جوید و حق را زیر پا نمی نهند.

  1. برپایی حکومت برای اجرای حق

حکومت از دیدگاه سیاستمداران دنیا طلب، وسیله ای برای تامین اهداف و منافع مادی و دنیوی است، ولی اولیاء دینی ارزش آن را تنها در جهت اقامه حق و براندازی باطل ارزیابی می کنند.

  شیوه های شناخت حق و باطل

از مباحث اساسی مرتبط با موضوع حق و باطل، آگاهی از شیوه شناخت حق و باطل و توانایی تمیز دادن میان آنهاست.

  1. معیار قرار دان حقیقت نه شخصیت ها

" ان الحق و الباطل لا یعرفان باقدار الرجال اعرف الحق تعرف اهله و اعرف الباطل تعریف اهله"(روضه الواعظین، ص31)

حق و باطل با قدر و ارزش شخصیت ها شناخته نمی شود، حق را بشناس تا اهلش را بشناسی و باطل را بشناس تا اهلش را بشناسی در اینجا امام، معیار حقیقت را خود حقیقت قرار داده است نه اشخاص .

به بیان دیگر معیار ارزیابی حق، شخصیت ها نیستند بلکه حق معیار ارزیابی شخصیت هاست. در حقیقت شخصیت ها هر چند بزرگ و ارجمند باشند امکان کژروی در آنان منتفی نیست و هرگز نباید مطلق نگریسته شوند، بلکه جامعه باید به لحاظ آگاهی و شناخت به سطحی برسد که شخصیت ها و مواضع آنان را با حق بسنجند، نه حق را با شخصیت ها.

  1. تحقیق برای کشف حقیقت و عدم اتکا به شایعات

یکی از مواردی که زمینه ساز بروز شایعات پیرامون حق و پیروان آن در جامعه می شود و فرصت را برای جولان باطل در فضاهای غبارآلود فراهم می کند، وجود روحیه پذیرش کورکورانه شنیده ها و عدم تحقیق پیرامون صحت و سقم آنها در میان اکثریت جامعه است.

متاسفانه در جهان امروز یکی از شیوه های اسلام ستیزان برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان و به هم آمیختن حق و باطل، شایعه پراکنی نسبت به اشخاص و گروههاست که جهل و بی خبری مسلمنان نیز به ترویج این شایعات دامن می زند. سرچشمه تمام این معضلات نیز غفلت از تفاوت حق و باطل است .

امیر مومنان در کلامی راه تفکیک میان حقو باطل را عدم اعتماد به شنیده ها و تلاش برای کشف حقیقت معرفی می نماید:

" الباطل ان تقول سمعت و الحق ان تقول رایت"(خطبه 141)

باطل آن است که بگویی شنیدم و حق آن است که بگویی دیدم.

  1. تقوا

یکی از عوامل تاثیر گذار بر بینش انسان که سبب ازدیاد بصیرت او شده و در تمایز قائل شدن میان حق و باطل نیز به کمک او می شتابد، تقواست.

در ابتدا ممکن است پذیرش این نکته دشوار به نظر برسد که تقوا سبب روشن بینی و ازدیاد بصیرت می شود، ولی حقیقت این است که از مهم ترین عواملی که بر شیوه تفکر انسان در شناخت حقایق تاثیر به سزا دارد طغیان هوا و هوس، مطامع، احساسات لجاجت آمیز و تعصب آمیز و امثال این امور است.

با توجه به توضیحات فوق نقش تقوا در ازدیاد بصیرت روشن می شود؛ در حقیقت انسان متقی با غلبه بر احساسات و هوس ها صاحب درک و بینش عمیق تری شده و همین بینش و بصیرت راهنمای او در شناخت حق و باطل خواهد بود.

  1. مدد از عالمان راستین

امیر مومنان یکی از ویژگی های بارز گروههایی که در دامن شبهات غوطه ورند و تمیز حق و باطل برای آنها دشوار گشتته را اتکا به علم ناکافی خود و عدم تلاش برای بهره بردن از علم صاحبان خرد و بصیرت معرفی می نماید:

" یعلمون فی الشبهات... المعروف فیهم ما عرفوا و المنکر عندهم ما انکروا"( خطبه 88)

پیوسته در درون شبهات عمل می کنند.... کار نیک در نظرشان همان است که خود نیز می پندارند و منکر و زشتی همان است که خود منکر و زشت بدانند.

چنین افرادی به تعبیر امام نه راه هدایت را شناخته اند تا از آن تبعیت کنند و نه باب باطل را می شناسند که از آن بپرهیزند.وظیفه چنین کسانی مدد گرفتن از عالمانی است که شناسنده حق و عمل کننده به آنند.

" صار من مفاتیح ابواب الهدی... یصف الحق و یعمل به"( خطبه87)

کلید باز کننده درهای هدایت شد...حق را می شناسد و به آن عمل می کنند.

اتمام متن/

برچسب ها: حق ، باطل ، نهج البلاغه
نام:
ایمیل:
* نظر: