در همايش «ايران فرهنگي در جهان امروز» بارها از جمعيت به عنوان مانع اصلي توسعه ياد شد
به گزارش تنویر ، «ايران
فرهنگي در جهان امروز» عنوان همايشي بود كه با گردهم آوردن جمعي از فعالان
عرصه هنر از سوي وزارت ارشاد دولت يازدهم در تالار وحدت برگزار شد.
سيدرضا صالحي اميري، وزير ارشاد انگيزه برگزاري اين همايش را اينگونه
توصيف كرد: «بناي ما گفتوگو، تحمل، مدارا، نقدپذيري، كاهش عصبيت، درك
متقابل و افزايش سطح اشتراكات است.»
جنس و شيوه برگزاري سردرگم و نه
چندان هدفمند اين همايش به گونهاي رقم خورد كه گويي وزير تازهكار فرهنگ و
ارشاد اسلامي درحال آزمون و خطاست. حرفهاي خوب و عامهپسند زيادي زده شد.
وزير از گفتوگو ميان دولتمردان و اصحاب فرهنگ و هنر سخن گفت: «تركيبي كه
امشب در اينجا جمع شدهاند، نمادي از مردم ايران هستند كه ميتوانند زباني
براي انتقال مطالبات مردم به دولتمردان باشند و رسانهها نيز رسالت اين
انتقال را به عهده دارند و اين بايد براي ما به يك فرهنگ تبديل شود. ما به
جاي اينكه در شرايط غيراخلاقي و غيراصولي سخن بگوييم و از طريق ابزارهاي
مختلف با پيامهاي نامربوط ديگران را آزار دهيم، بايد بهترين مسير را كه
همان گفتوگوي متقابل است، انتخاب كنيم. گفتوگو باعث كاهش عصبيت و افزايش
سطح اشتراكات ميشود. جامعهاي كه در آن گفتوگو نيست، خشونت، ناامني،
تخريب و انگزني در آن تقويت ميشود.»
اينكه گفتوگو و تعامل در
فضايي اخلاقي خوب است، عبارتي تكراري و البته بديهي است و معلوم نيست وزير
محترم ارشاد با اختصاص يك همايش ديگر در دورهاي كه به لحاظ تاريخي ميتوان
آن را «عصر همايشها» ناميد دقيقاً دنبال چه اهدافي است. البته در همايش
موسوم به «ايران فرهنگي در جهان امروز» نشانههايي خودنمايي ميكرد كه
ناخواسته ذهن را به انتخابات ارجاع ميداد. صالحي اميري فلسفه برگزاري
همايش را اينگونه توضيح ميدهد: «بنا بر اين است كه دولتمردان سخنان شما
حاضران را بشنوند و درسطحي ديگر هنرمندان و اصحاب سينما و موسيقي با يكديگر
گفتوگو كنند و برآيند اين گفتوگوها به يك فرهنگ عمومي و ملي تبديل شود!»
اجراي
سه پنل با موضوعات «اقتصاد و فرهنگ»، «برجام و فرهنگ» و «محيط زيست و
فرهنگ» با حضور چهرههايي با تخصصهاي غيرهمگون و دغدغهها و درد دلهاي
متفاوت كه از هر دري گفتند و برخي خاطره تعريف كردند يك دورهمي شبانه را
رقم زده بود كه در آن پراكندهگويي و نداشتن دستور جلسه مشخص كاملاً خود را
نشان ميداد.
در اولين نشست، مسعود نيلي، مشاور اقتصادي
رئيسجمهور كنار مديرعامل خانه سينما و رئيس اتحاديه چاپخانهداران تهران
نشست تا پاسخگوي پرسشهاي آنها باشد. هر يك از هر دري كه ميطلبيد سخن
گفتند اما مسعود نيلي بيش از همه حرف زد. رئيس اتحاديه چاپخانهداران كه
تريبون خوبي براي درددل صنفي پيدا كرده بود تنها در چند جمله خطاب به
مسعود نيلي گفت: «امروز صنعت چاپ در سراشيبي ركود و مرگ است و ما شاهد رقم
۱۴ هزار ميليارد تومان ورود كالاي چاپي به كشور هستيم. سؤال ساده من اين
است كه دولت چه سياستي را براي اين امر برنامهريزي كرده است؟»
اما
مسعود نيلي حرفهاي ديگري براي بيان دارد. او بحث قديمي و دهه شصتي رشد
ناگهاني جمعيت در يك مقطع زماني خاص را به عنوان مشكل اساسي كشور پيش كشيد و
تقصير همه مشكلات را به گردن مواليد بالاي دهه 60 انداخت؛ سخناني كه
دقيقاً مقابل راهبرد اصلي كشور قرار دارد و جالب است كه از اهالي فرهنگ و
هنر هم خواسته شد در آثارشان فكري به حال مهار جمعيت و لابد براي
فرزندآوري كمتر فرهنگسازي بيشتر كنند.
در همايش مذكور كه گفته
ميشد وزير ارشاد باني اصلي برگزاري آن است، حرفهاي قشنگ و شعارهاي خوش آب
و رنگ سر داده شد و شام خوبي هم ارائه شد اما تجربه ثابت كرده كه از دل
اين همه حرف خوب و ضيافت شبانه خوب چيز دندانگيري عايد فرهنگ و هنر كشور
نميشود. سخنان علياصغر صالحي در دفاع از برجام و گزارش معصومه ابتكار از
مديريتش در سازمان محيط زيست پنل بعدي همايش را به خود اختصاص ميداد و
بالاخره در همايش ايران فرهنگي در جهان امروز همه چيز به جوجه كباب و
كوبيده با كيفيت عالي ختم شد.