به گزارش تنویر ، جريان
تجدیدنظرطلب داخلي بيش از آنكه نگران و ناراحت از دست رفتن منافع ملي يا
تعطيلي صنعت هستهاي بهواسطه نوع اجراي برجام و نقض آن توسط امريكاييها
باشد، از خطراتي دلمشغول است كه اهداف بالادستي اين طيف را با چالشهاي
اساسي روبهرو ساخته و ميتواند آينده سياسي اين جريان را براي هميشه به
خطر بيندازد.
حيات سياسي يك جريان وابسته به پويايي و طراوت شعارهايي
است كه بهواسطه آن آراي عمومي را جلب كرده و به قدرت رسيده است و چنانچه
افكار عمومي دريابد شعارهاي سرداده شده آن طيف يا جريان، بعد از چند ماه
قدرت اجرايي و عملياتي ندارد قاعدتاً از كانديداها و رهبران آن جريان دلسرد
شده و كانديداي جريان مقابل را انتخاب خواهند كرد.
به بيان بهتر
چنانچه اهداف يك جريان در زماني كه قدرت را در اختيار دارد محقق نشود اين
يك تهديد جدي براي حيات سياسي آن جريان به شمار ميآيد و ميتواند حتي به
طرد شدن هميشگي از عالم سياست بينجامد. نگاه جريان غربگراي داخلي به برجام
نيز صرفاً يك توافق هستهاي كه بتواند مشكلات اقتصادي را مرتفع كند ( كه
نكرد) نبود بلكه فراتر از آن برجام مقدمهاي بود براي تحقق اهداف بالادستي
اين جريان كه از جمله مهمترين آن «عاديسازي روابط مستقيم ايران- امريكا»،
«تقليل روحيه استكبارستيزي»و«تثبيت توسعه برون زا به عنوان نسخه پيشرفت
كشور»است.
بنابراين جوانمرگ شدن برجام به دليل اجراي ناموفق آن و
همچنين نقض مكرر توسط امريكاييها نتيجهاي جز زوال اهداف پدرخواندههاي
جريان تجديدنظرطلب ندارد و ميتواند براي هميشه آنها را از عرصه سياست طرد
كند چراكه مردم به ناكارآمدي تئوري و ايدههاي آنها براي مقابله با مشكلات
كشور پي بردهاند وعملاً نسبت به كانديداها و عناصر آنها اقبالي نشان
نميدهند. حال سؤال اين است چنانچه نزديك به 40 ماهي كه صرف مذاكرات فشرده
با كشورهاي غربي براي رسيدن به يك توافقنامه شد اگر صرف بهرهگيري از
تواناييها و ظرفيتهاي داخلي ميشد، آيا همچنان مشكلات عديده امروز به شكل
فزاينده خود وجود داشت؟
چرا آنگونه كه بايد دولت توجهي به شعارهاي سال
طي سه سال گذشته نداشته و توسعه درونزا را مورد توجه قرار نداده آن هم در
شرايطي كه اگر به اندازه يك سوم از زماني كه صرف مذاكرات هستهاي شد را در
بحث اقتصاد مقاومتي به كار ميگرفت، قطعاً گامهاي مهمي در مسير برطرف كردن
مشكلات مردم برداشته ميشد، به همين دليل است كه رهبر معظم انقلاب، در
ديدار مسئولان و دستاندركاران راهيان نور ميفرمايند: «جنگ تحميلي به اين
خاطر اتفاق افتاد كه دشمن در ما احساس ضعف كرد. اگر ميخواهيد دشمن را از
تهاجم منصرف كنيد، اظهار ضعف نكنيد و قوت خود را آشكار كنيد. اشتباه بعضي
از ما در چالش اقتصادي بزرگي كه كشور دچار آن است اين بود كه در زمينه
اقتصادي احساس ضعف شد. آنوقت كسي رويش بشود در مصاحبه بگويد كه ايرانيها
آنقدر به اين مذاكرات احتياج دارند كه رزمايش [ما عليه آنها] ضرري به
مذاكرات اقتصادي نميزند.»
در حالي دولت تمركز چهل و چند ماهه خود را
روي حوزه سياست خارجه آن هم تنها در حوزه هستهاي گذاشته كه برجام نتوانسته
عملاً گرهي از مشكلات اقتصادي باز و انتظارات حداقلي را برآورده كند و اين
در حالي است كه رهبري مكرراً از دولت خواستهاند تا به اقتصاد مقاومتي
توجه و برنامههاي خود را بر پايه آن طراحي كند. ايشان در پيام نوروزي و
روز نخست فروردين ماه 95 در سخنراني در حرم مطهر حضرت امام رضا (ع) به
دلايل وجوب اقتصاد مقاومتي تأكيد و سال اخير را به همين نام انتخاب
ميكنند، از آن روز تاكنون ايشان بارها در جلسات مختلف و از جمله در ديدار
با هيئت دولت يازدهم از مسئولان مختلف كشور به صورت جدي درخواست ميكنند كه
مسير را براي تحقق چنين هدفي هموار و در حوزه قانونگذاري و اجرا به
گونهاي عمل كنند كه كشور از مسير وابستگي به بيرون مرزها خارج شود.
ايشان
در ابتداي سال 93 سياستهاي اقتصاد مقاومتي را به دولت براي اجرا ابلاغ و
در سال 94 نيز چهار توصيه مكتوب براي اجراي موفق اقتصاد مقاومتي به دولت
حسن روحاني ابلاغ ميكنند.
در تمام اين ايام افكار عمومي انتظار داشت
دولت اندكي به توسعه درون زا توجه كند و در مسير تحقق اقتصاد مقاومتي گام
هايي را بردارد كه اگر چنين ميشد قطعاً دستاوردهاي مشخصي را براي كشور به
همراه داشت، آنچنان كه تكيه بر توان و سرمايههاي داخلي در حوزههاي مختلف و
مشخصي توانسته اهداف بسياري را محقق كند و حال كه 70روز تا روز برگزاري
انتخابات رياست جمهوري باقي مانده، جامعه خواهان ارائه گزارشهاي مستند و
متقن دولت در اين باره است.
جامعه سؤال دارد در شرايطي كه كشور با توجه
به درون در حوزههاي مختلفي پيشرفتهاي محسوسي را داشته چرا نبايد دولت
نيز چنين سياستي را در پيش بگيرد و تمركز اصلي تحرك و كار خود را بر توان و
ظرفيتهاي داخلي متمركز كند تا همانند «پيشرفتهاي چشمگير در توليد علوم
پيشرفته نانو، هوافضا، سلولهاي بنيادين و بيوداروها»، «خودكفايي در توليد
بنزين»، «ساخت جنگنده قاهر»، «دستيابي به فناوري ساخت زيردرياييهاي مدرن»،
«پيشرفت خيرهكننده در مقوله انرژي هستهاي و از جمله تأمين سوخت ۲۰ درصد و
توليد صفحات سوخت» و «دستيابي به فناوري توليد پهپادهاي رادارگريز» كه به
واسطه نگاه به درون رنگ تحقق يافته، اقدام چشمگيري در رسيدگي به مطالبات
مردم انجام دهد. جامعه انتظار دارد دولت بعد از ماهها مذاكره فشرده با غرب
(كه حاصل آن نقض برجام پرنقص و ضعف ساختاري بود) از مردم عذرخواهي كند و
تضمين دهد تا در ماههاي پاياني از عمر خود (پايان شهريورماه96) به جبران
گذشته بپردازد و در مسير اجراي عملي اقتصاد مقاومتي حركت كند.
چرا
نبايد دولت از موضعگيريهاي خود در طول سال 92 به اين سو عذرخواهي كند،
در جايي كه يكي از مسئولان ارشد دولتي در جلسه معارفه وزير خارجه اظهار
ميكند: «من كليد حل مشكلاتكشور را در دست سياست خارجي ميدانم»يا معاون
اول محترم رئيسجمهور در مراسم معارفه وزير اقتصاد بيان ميكند: «دولت در
گام اول به دنبال حل مشكلات اقتصادي از طريق تعامل با دنياست.»
اين
اظهارات نشان ميداد دولت راه فائق آمدن بر مشكلات اقتصادي را گفتوگو با
نظام سلطه ميداند؛ اعتقادي كه باطل بودن آن پس از گذشت 43ماه مبرهن شده
است.
هزينههاي 43 ماه گذشته در حالي است كه رهبر معظم انقلاب اسلامي
بارها نسبت به خطرات ناشي از ديپلماسي تك بعدي و خوش بينانه هشدار دادهاند
و از مسئولان دولتي خواستهاند در جهت تحقق مطالبات مردمي از طريق مسيرهاي
واقعي و نه دور از دسترس برآيند كه مهمترين آن اقتصاد مقاومتي است، به
عنوان نمونه معظم له در همان سال 92 و قبل از آنكه دولت رسماً كار خود را
آغاز كند، ميفرمايند: «درس بزرگي كه ما از اين فشارهاي اقتصادي دريافت
كرديم، اين است كه هرچه ميتوانيم، بايد به استحكام ساخت داخلي قدرت
بپردازيم، هرچه ميتوانيم در درون، خودمان را مقتدر كنيم، دل به بيرون
نبنديم. آنهايي كه دل به بيرون ظرفيت ملت ايران ميبندند وقتي با چنين
مشكلاتي مواجه شوند، خلع سلاح خواهند شد. ظرفيتهاي ملت ايران خيلي زياد
است. ما بايد بپردازيم به استحكام ساخت دروني اقتدار ملي. . .» همچنين در
ديدار با اعضاي هيئت دولت يازدهم در همان سال 92 ميفرمايند: «نگاهمان به
بيرون نباشد. اين، توصيه ماست، اين معنايش اين نيست كه از امكاناتي كه در
بيرون هست استفاده نكنيم، اين دو حرف با هم اشتباه نشود. اميدمان را به
بيرون از ظرفيت داخلي كشور ندوزيم.»