به گزارش تنویر ،
رسول گرامي اسلام، حضرت محمد(ص) فرمودند: هر كسي، كاري كند كه بين زن و
شوهر اختلاف و جدايي بيندازد، خشم و لعنت خداوند، در دنيا و آخرت بر اوست و
كسي كه قصد داشته باشد كه بين زن و شوهر فساد بيندازد، هرچند باعث جدايي
نشود، در دنيا و آخرت در معرض خشم و لعنت خداوند قرار ميگيرد. در اينجا
سؤالاتي مطرح است كه بايد به آنها پاسخ داد. سؤالاتي از قبيل چرا عدهاي
قصد اختلافافكني در زندگي ديگران را دارند؟ چطور ميشود كه اين افراد،
موفق به اختلافافكني ميشوند؟ خانوادههاي هر يك از دختر و پسر چه مقدار
در دامن زدن به اين مسئله يا در حل آن دخيل هستند؟ زن و شوهر چطور
ميتوانند از دخالتهاي ديگران جلوگيري كنند؟ يا اگر مسئلهاي رخ داد كه
باعث بروز اختلاف بينشان شد، براي برطرف كردن آن چه اقدامي انجام دهند؟ و
سؤالات مهم ديگري كه بايد پاسخ آن را از افراد دلسوز و متخصص جويا شويم.
با رجوع به قرآن و روايات معصومين(ع) و با در نظر گرفتن حالات روحي انسان،
نكاتي را درمييابيم كه منشأ بسياري از مشكلات است.
آتش كينه در زندگي ديگران انداختن
اميرالمؤمنين علي(ع) ميفرمايند: سبب الفتن الحقد: علت فتنهها و آشوبها، كينهتوزي است.
برخي
از آدمها كه شامل اقوام و خويشان يا افراد غريبه ميشوند، با كينههايي
كه در دل نگه داشتهاند، دنبال فرصتي براي اختلافافكني هستند تا عقدههاي
دلشان را خالي كرده و به قول خودشان از طرف مقابل يا از خانوادهاش انتقام
بگيرند. ممكن است اين كينه برخاسته از سوءتفاهمها يا هر دليل ديگري
باشد. ولي به هر حال، فرد كينهاي، با نگه داشتن اين كينه در دلش، آشوب و
فتنهاي را در خانه يا خانوادهاي به پا خواهد كرد كه نتيجهاي جز خشم الهي
را در پي نخواهد داشت! افرادي كه جبران حقارتها، كينهها و كمبودهاي خود
يا خانواده خود را در ايجاد اختلاف و جدايي در زندگي ديگران ميبينند! حالا
كه دختر من بدبخت شده، چرا دختر فلاني اين قدر شاد زندگي كند؟! حالا كه
پسر من بيكار است و معتاد، چرا پسر فلاني هم كار دارد و هم زن و زندگي؟!
حالا كه شوهر من اين قدر بداخلاق است و زندگي را به كام من تلخ كرده، چرا
فلاني اين قدر با همسرش مهربان و خوشبرخورد است؟!
خواهر شوهر! مادر زن! جاري !
خواهر
شوهر! مادر زن! جاري !و... تا نام اين افراد به ميان ميآيد، بلافاصله
بعضي از عروسها و دامادها، موضع گرفته و ابراز نارضايتي ميكنند! قصد
پرداختن به اين موضوع ساختگي و تلقين شده از طرف افراد جاهل را ندارم. فقط
اين افراد را در معرض چند سؤال قرار ميدهم. شما كه دخترت را از مادر شوهر
ميترساني! آيا خودت مادر شوهر نيستي؟ شما كه از مادر زن، يك اژدهاي دو سر
ساختهاي! يعني مادر خودت وقتي دخترش را عروس كند، تبديل به اژدهايي دوسر
ميشود؟! شما كه به خون خواهر شوهرت تشنهاي! آيا زماني كه برادرت ازدواج
كند، همسرش بايد به خونت تشنه شود؟ در اين حديث شريف كه فرمودند: بهشت زير
پاي مادران است. منظور كدام مادر است؟ مادر زن يا مادر شوهر؟! پناه بر خدا
از اين حرفهاي بيپايه و اساس!
اجازه
دهيد تا به تفاوتي عجيب اشاره كنم. تفاوتي بين والدين قديم و والدين
امروزي. در قديم وقتي دخترشان ازدواج ميكرد و به خانه شوهر ميرفت،
والدينش به او ميگفتند: با لباس سفيد به خانه شوهرت رفتهاي و با لباس
سفيد از خانه شوهرت بيرون خواهي رفت. يعني با لباس سفيد عروسي آغاز كردهاي
و با لباس سفيد كه كفن است، تمام ميكني. اين جمله كنايه از اين بود كه
دخترم! برو و با شوهرت بساز. برو و مشكلات زندگي را تحمل كن و با هر
بهانهاي فكر جدايي را به سرت راه مده. امام خميني(ره) وقتي خطبه عقد عروس
و داماد را ميخواندند، ميفرمودند: برويد و با هم بسازيد. اما والدين
امروزي هنگام ازدواج دخترشان به او ميگويند: برو دخترم، ولي اگر كسي به تو
چپ نگاه كرد يا گفت بالاي چشمت ابرو است، برگرد به خانه و بدان كه آنها
لياقت تو را ندارند! به نظر شما كدام زندگي دوام خواهد آورد و سرانجامش
جدايي و طلاق نخواهد بود؟ به نظر شما در كدام يك از زندگيها زمينه اختلاف
فراهمتر است؟ به جاي اينكه به فرزندانمان آموزش دهيم تا رنجها را مديريت
كنند، آنها را به فرار از رنجها دعوت ميكنيم. والدين بزرگوار بايد همچون
راهنمايي دلسوز، روش درست زندگي كردن را به فرزندانشان بياموزند و در هنگام
بروز شكاف يا اختلافي به آنان كمك كنند.
خداوند
در سوره مباركه نساء به مطلب بسيار مهمي اشاره كردهاند كه عمل كردن به
آن، خيلي از اختلافات را از بين خواهد برد و خبري از جدايي و طلاق هم
نخواهد شد. اگر از جدايي و شكاف ميان زن و شوهر، بيم و هراس داشتيد، داوري
از خانواده شوهر و داوري از خانواده زن انتخاب كنيد تا به كار آنان رسيدگي
كند. اگر اين دو داور تصميم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق و اصلاح
آنها كمك ميكند. زيرا خداوند دانا و آگاه است. با دقت اندكي در اين آيه
شريفه، نكات بسيار مفيدي به دست ميآيد: قبل از اينكه اختلاف جدي شود،
پيشگيري كنيد. زن و شوهر در انتخاب داور حق يكسان دارند. كسي كه به عنوان
داور انتخاب شده است، بايد قصد اصلاح داشته باشد. كسي كه قصد قضاوت بين
آنان را دارد، بايد دلسوز و آگاه باشد. زن و شوهر بايد حكم و واسطهگري
آنان را بپذيرند و اختلاف را كنار بگذارند. اگر نيت اين افراد خير باشد،
خداوند دلهاي آنان را نرم ميكند.
حرف مردم فقط حرف مردم است
در
دروازه را ميتوان بست، ولي دهان مردم را نه. پس سعي نكنيد به تمام حرف و
سخنها ترتيب اثر دهيد. هر كسي نظر خاص خود را دارد. شما بايد از بين تمام
سخنان و پيشنهادها، مفيدترين و بهترينش را انتخاب كنيد. زمينه را براي ورود
ممنوع آمدن ديگران و اختلافافكني و اظهارنظرهاي بيهوده از بين ببريد. در
هنگام بروز مشكل يا اختلاف، از كسي كمك بگيريد كه دلش براي شما و زندگيتان
بسوزد و شناخت كامل از شما داشته باشد. با كسي مشورت كنيد كه اسرار شما را
فاش نكند و قصدش اصلاح باشد. هنگام بروز مشكل، از برخورد احساسي يا مشورت
با افراد احساساتي خودداري كنيد. در نهايت زن و شوهر بايد بدانند كه آنان
دو انسان متفاوت از هم هستند. داراي دو نوع نگاه و دو سليقه و دو طبيعت
متفاوت. زن و شوهر بايد بدانند كه بروز اختلاف، برخاسته از تفاوتهاي
موجود در آنهاست و با پررنگ كردن نقاط مشترك، ميتوان زمينه خيلي از
اختلافات را از بين برد. همانگونه كه خداوند بارك و تعالي ميفرمايند: لقد
خلقنا الانسان في كبد: «ما انسان را در رنج و سختي آفريديم». زن و شوهر
بايد بدانند زندگي يعني رنج و زندگي خوب يعني مديريت صحيح رنجها و مشکلات.
كمك كنيد اما دخالت نكنيد
از
دخالتهاي بيمورد و بيجا پرهيز كنيد. هر آنچه كه به فكرتان ميرسد را به
زبان نياوريد و سعي در راهنماييهاي بيهوده نداشته باشيد. خيلي از مسائل،
توسط خود زن و شوهر، قابل حل است. لطفاً شتاب در دخالتهاي ناخواسته نداشته
باشيد. آنچه را كه خودتان دوست داريد و به آن علاقهمند هستيد را به
ديگران تحميل نكنيد. هر كسي اختيار زندگي خودش را دارد. لطفاً از اعمال
قدرتهاي نابجا خودداري كنيد. آنچه را ميشنويد، به سرعت به ديگران بازگو
نكنيد چراكه ممكن است سوءتفاهم ايجاد کند و اسباب اختلاف شود. مانند
اميرمؤمنان(ع)، واسطه اصلاح شويد نه وسيله اختلاف و جدايي.
مراقب شرايط ماليمان باشيم
در
خاتمه بايد گفت از مقايسه كردن زندگي افراد از لحاظ مالي و اقتصادي و
تحصيلي به شدت بپرهيزيم. با يك مقايسه اشتباه مسير زندگي خود را از آرامش
خارج نكنيم و در حقيقت زندگي خود را به سمت تاريكي و نااميدي نبريم و از
سردي روابط خود جلوگيري كنيم.
دقت
داشته باشيم ازدواج و احساسي كه به همسر خود داريم جز احساسات خام نيست و
پشت رفتارها و تصميمات ما قوه عقلمان ايستاده و ميتوانيم با بهرهگيري از
آن از پس مشكلات خود بربياييم. نبايد ملاك ازدواج، انتخاب و شكلگيري
خانواده ما، ازدواج با پول، شهرت، زيبايي يا مقام طرف مقابل باشد. چون در
اين گونه ازدواجها زوجين پس از مدتي كه به خواستههاي خود رسيدند، از
زندگي و همسر خود خسته شده و دچار مشكلات روحي و بيماريهاي عصبي و افسردگي
و اضطراب ميشوند.
در
اوايل ازدواج افراد هنوز به اين شرايط تازه عادت ندارند، و دخالت بيش از
اندازه يا رفت و آمد زياد با آنها ميتواند ما را دچار مشكلاتي در زندگي
كند. چون شيوه زندگي و طرز فكر يك فرد مجرد خيلي متفاوتتر از يك فرد متأهل
است. براي همين زوجين بايد بيشتر مراقب اين عوامل بوده و آنها را كنترل
كنند تا از ايجاد يك سري بحث و جدل در رابطه خود جلوگيري و محافظت كرده
باشند.