کد خبر: ۲۵۸۹۴
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۰:۱۷
یکی از مهمترین اهداف امام حسین (ع) در قیام عاشورا که مکررا در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده عمل به فریضه امر به معروف ونهی از منکر است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ناحیه مقاومت خرم بید به نقل از  دانا  یکی از مهمترین اهداف امام حسین (ع) در قیام عاشورا  که مکررا در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده عمل به فریضه امر به معروف ونهی از منکر است.

امر به معروف ونهی از منکر درقرآن ؛
اگر برای‌ شناخت‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر نخواهیم‌ به‌ هیچ‌ کتاب‌ یا احادیث‌نبوی‌ مراجعه‌ کنیم‌ و تنها خود قرآن‌ را در نظر یگیریم‌، متوجه‌ می‌شویم‌ که‌ این‌ موضوع‌ دراین‌ کتاب‌ مقدس‌ آسمانی‌ چقدر تکرار شده‌ است‌ و چه‌ اندازه‌ بدبختی‌ ملل‌ گذشته‌ رامستند می‌کند به‌ اینکه‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر نداشته اند.
در سورة‌ آل‌ عمران‌ آیات‌ مربوط‌ به‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر، زیاد است‌. یکی‌ ازآیات‌ چنین‌ است‌: (واعتصموا بحبل‌ الله جمیعاًو لا تفرقوا) 
مردم‌ را دعوت‌ به‌ اتحاد و از تفرقه‌ نهی‌ می‌کند و پرهیز می‌دهد: بپرهیزید ای‌مسلمانان‌ از اینکه‌ در میان‌ شما تفرقه‌ و اختلاف‌ وجود داشته‌ باشد. کوشش‌ کنیداختلافاتی‌ که‌ به‌ وجود آمده‌ است‌ حل‌ کنید، اختلافات‌ را کمتر کنید و دائماً شکافها رازیادنکنید. 
از این‌ شکاف ها که‌ روز به‌ روز بیشتر می‌شود، چه‌ کسانی‌ استفاده‌ می‌برند؟ آیا غیر ازدشمن‌ اسلام‌، کس‌ دیگری‌ استفاده‌ می‌برد؟ آیا دشمن‌ اسلام‌ غیر از این‌ می‌خواهد که‌ مابا نامهای‌ مختلف‌ مذهبی‌ و فرقه‌ای‌، دائماًبه‌ جان‌ یکدیگر بیفتیم‌ و یکدیگر را فحش‌بدهیم‌؟ قرآن‌ می‌گوید: از تفرقه‌ بپرهیزید، بعد می‌فرماید: (ولتکن‌ منکم‌ امة‌ یدعون‌ الی‌الخیر) در میان‌ شما باید جمعیتی‌ باشد که‌ همیشه‌ مسلمین‌ را دعوت‌ به‌ وحدت‌ و اتحادکند و با تفرقه‌هایی‌ که‌ میان‌ مسلمین‌ است‌، مبارزه‌ کنند. مثل‌ اینکه‌ در اینجا منظور قرآن‌از «خیر»، بیشتر همان‌ اتحاد است‌. بعد می‌فرماید: (و لا تکونوا کالذین‌ تفرقواواختلفوا): مانند جمعیتهایی‌ که‌ متفرق‌ و مختلف‌ شدند، دسته‌ دسته‌ و فرقه‌ فرقه‌ شدند،نباشید. قرآن‌ در میان‌ خیرها، حسن‌ تفاهم‌، وحدت‌ و اتفاق‌ میان‌ مسلمین‌ را خیری‌ که‌مبدأ همة‌ خیرهاست‌، می‌داند و در میان‌ منکرات‌ و زشتیها و پلیدیها آن‌ را که‌ از همه‌پلیدتر و زشت‌تر می‌داند، اختلاف‌ و تفرقه‌ است‌ به‌ هر نام‌ و عنوانی‌. 
آیة‌ دیگر می‌فرماید: (کنتم‌ خیر امة‌ أخرجت‌ للناس‌): مسلمانان‌! شما بهترین‌امتی‌ هستید که‌ به‌ نفع‌ بشریت‌ ظهور کرده‌اید، یعنی‌ ملتی‌ بهتر از شما به‌ نفع‌ بشریت‌ظهور نکرده‌ است‌. چرا؟ به‌ موجب‌ چه‌ خاصیتی‌؟ (تأمرون‌ بالمعروف‌ و تنهون‌ عن‌المنکر): به‌ دلیل‌ آنکه‌ شما آمر به‌ معروف‌ و ناهی‌ از منکر هستید. 

امر به معروف ونهی از منکر مهمترین هدف درقیام عاشورا ؛

امام حسین (ع) برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد. این نص کلام خود امام است: «این ما خرجت اشرا و لا بطلا و لا مفسدا و لا ظالما انما خرجت بطلب الاصلاح فی امه جدی اریدان امر به بالمعروف وانهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابی طالب علیه‌السلام» (مقتل خوارزمی- ۱۸۸/۱.) امام حسین (ع) یک شخص مصلح بود، روح اصلاح و امر به معروف و نهی از منکر تا لحظه آخر در وجود ایشان متجلی بود. به قول خود حضرت امر به معروف و نهی از منکر جزء خون و حیاتش شده بود و امکان نداشت از حسین (ع) جدا شود. بنابراین عنصر امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک اصل مستقل و یک عامل اساسی در نهضت امام حسین (ع) مطرح می‌باشد. 

برای درک بهتر هدف امام حسین (ع) در اجرا و احیای عنصر امر به معروف و نهی از منکر باید به شرایط و اوضاع واحوال آن دوران اشاره شود. شرایط با توجه به سخن امام حسین (ع) در اصلاح امت جدش به نظر می‌رسد که به گونه‌ای جامعه از اسلام راستین فاصله گرفته بود که صرفا از اسلام جز نام چیز دیگری باقی نمانده بود. حکومت معاویه و یزید یک حکومت جابرانه و ستمگر بود. خشونت در آن به حد اعلی رسیده بود و لحن علی (ع) بر روی منابر به عنوان یک عمل عبادی محسوب می‌شد.
در این شرایط بود که امام حسین (ع) ندا در می‌دهد که دین اسلام و دین جدم به جز با کشته‌شدن من برپا نمی‌ماند پس ای شمشیرها مرا دریابید. در حالی که رواج بیش از حد منکرات در عهد خلافت امویان، احیای سنن و ارزش‌های جاهلی، مهجور ماندن اسلام و در یک کلام استحاله دین رسول‌الله (ص) به دست خاندان اموی عامل زمینه‌ساز شکل‌گیری نهضت عاشورا بود، امام حسین(ع) با هدف وانگیزه اصلاح امت و امر به معروف و نهی از منکر و زنده نگه‌داشتن و پاسداری از سیره رسول‌الله برای مقابله با ستم و استبداد یزید بپا خاست. 
براین اساس ماهیت نهضت عاشورا احیای اسلام و خط‌مشی امام‌حسین(ع) برای تحقق دین واصلاح شهادت بود. چرا که خون امام حسین(ع) و یارانش استمرار و تداوم و بقای اسلام را موجشد. آثار انقلاب بزرگ امام حسین(ع) فقط محدود به زمین کربلا و مختص به روز عاشورا نشد بلکه اسوه و الگویی برای تمام حرکت‌های حق‌طلبانه در تمام اعصار و برای تمام نسل‌ها گردید و به عنوان میزان، عذر و بهانه را از همه ساقط نمود. امام حسین(ع) نه فقط قیام کرد بلکه چگونه رفتن و زیستن را نیز آموخت، نهضت مردم انقلابی و مسلمان ایران نیز در شرایطی آغاز شد که زمینه‌های تزلزل در ساختار نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فراهم گردیده بود.

حرکت سید الشهدا یک اقدام کاملا سیاسی بود که حضرت(ع) شرعا خود را مکلف به آن می‌دانست. هدف نهایی وفلسفه وجود این قیام، تلاش برای تشکیل حکومت اسلامی بود و فهم این فلسفه و درک علل قیام، دور از دسترس و خارج از توان ما نیست. این حرکت، یک اقدام کاملا انتخابی و به تشخیص خود امام(ره) بود و عملا راه برای سازش با دشمن نیز برای او باز بود. سید الشهدا(ع) در هر حال خود را پیروزی می‌دانست چرا که ملاک پیروزی، انجام تکلیف، مبارزه با ظلم و تلاش برای برپایی حکومت عدل بود.

حسین‌ بن‌ علی‌ (علیه السّلام) به‌ اصل‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر تمسک‌ کردند و اثبات‌نمودند که‌ من‌ به‌ این‌ دلیل‌ قیام‌ کردم‌ تا امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر را زنده‌ کنم‌. او درزمان‌ معاویه‌ علائم‌ و قرائنی‌ نشان‌ می‌داد که‌ معلوم‌ بود خودش‌ را برای‌ قیام‌ آماده‌ می‌کند.صحابة‌ پیغمبر را در منی جمع‌ کرد و برای‌ آنها صحبت‌ نمود. آنها را روشن‌ کرد، حقایق‌ رابه‌ آنها گفت‌ و مفاسد اوضاع‌ را برایشان‌ نمایاند. فرمود: شما هستید که‌ چنین‌ وظیفه‌ای‌دارید. 

حسین‌(علیه السّلام) در اواخر عمر معاویه‌ نامه‌ای‌ به‌ او می‌نویسد و او را زیر رگبار ملامت‌ خودقرار می‌دهد و از آن‌ جمله‌ می‌گوید: «معاویه‌ بن‌ ابی‌ سفیان‌! به‌ خدا قسم‌، من‌ از اینکه‌ الآن‌با تو نبرد نمی‌کنم‌، می‌ترسم‌ در بارگاه‌ الهی‌ مقصر باشم‌». 
می‌خواهد بگوید خیال‌ نکن‌ حسین‌ امروز ساکت‌ است‌، درصدد قیام‌ نیست‌، من‌ به‌دنبال‌ یک‌ فرصت‌ مناسب‌ هستم‌ تا قیام‌ من‌ مؤثر باشد و مرا در راه‌ آن‌ هدفی‌ که‌ برای‌رسیدن‌ به‌ آن‌ کوشش‌ می‌کنم‌ یک‌ قدم‌ جلو ببرد. اباعبدالله در بین‌ راه‌ و در مواقع‌ متعدد به‌این‌ اصل‌ تمسک‌ می‌کند و اسمی‌ از اصل‌ دعوت‌ و بیعت‌ نمی‌برد. 
عجیب‌ این‌ است‌ که‌ در بین‌ راه‌ هرچه‌ قضایای‌ وحشتناکتر و خبرهای‌ مأیوس‌کننده‌تر از کوفه‌ می‌رسد، خطبه‌ای‌ که‌ حسین‌ می‌خواند از خطبة‌ قبلی‌ داغتر است‌. بعد ازرسیدن‌ خبر شهادت‌ مسلم‌ می‌فرمایند: 
«الا ترون‌ ان‌ الحق‌ لا یعمل‌ به‌ و ان‌ الباطل‌ لا یتناهی‌ عنه‌؟ لیرغب‌ المؤمن‌ فی‌لقاءالله محقاً ؛ آیا نمی‌بینید به‌ حق‌ عمل‌ نمی‌شود؟ آیا نمی‌بینید قوانین‌ الهی‌ پایمال‌می‌شود؟ آیا نمی‌ بینید این‌ همه‌ مفاسد پیدا شده‌ و احدی‌ نهی‌ نمی‌کند و احدی‌ هم‌ بازنمی‌گردد؟ در چنین‌ شرایطی‌ یک‌ نفر مؤمن‌ باید از جان‌ خود بگذرد و لقاء پروردگار را در نظر بگیرد» در چنین‌ شرایطی‌ باید از جان‌ گذشت‌، یعنی‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر،اینقدر ارزش‌ دارد. 
در یکی‌ از خطابه‌ها در بین‌ راه‌ (بعد از تشریح‌ اوضاع‌) می‌ فرمایند: «انی‌ لا اری‌الموت‌ الا سعادة‌ ولا الحیوة‌ مع‌ الظالمین‌ الا برماً». 
ایها الناس‌! در چنین‌ شرایطی‌، در چنین‌ اوضاع‌ و احوالی‌، من‌ مردن‌ را جز سعادت‌نمی‌بینم‌. من‌ مردن‌ را شهادت‌ در راه‌ حق‌ می‌بینم‌. یعنی‌ اگر کسی‌ در راه‌ امر به‌ معروف‌ ونهی‌ از منکر کشته‌ شود، شهید شده‌ است‌. من‌ زندگی‌ کردن‌ با ستمگران‌ را مایه ملامت‌می‌بینم‌. روح‌ من‌ روحی‌ نیست‌ که‌ با ستمگر سازش‌ کند. 
از همه‌ بالاتر صریح‌ تر آن‌ وقتی‌ است‌ که‌ دیگر اوضاع‌ صد در صد مأیوس‌ کننده‌است‌، آن‌ وقتی‌ است‌ که‌ به‌ مرز عراق‌ وارد شده‌ و با لشکر حر بن‌ یزید ریاحی‌ مواجه‌ شده‌است‌. هزار نفر مأمورند که‌ او را تحت‌ الحفظ‌ به‌ کوفه‌ ببرند، در اینجا حسین‌ بن‌ علی‌ (علیه السّلام)خطابة‌ معروفی‌ را که‌ مورخین‌ معروفی‌ امثال‌ طبری‌ نقل‌ کرده‌اند، ایراد و در آن‌ به‌ سخن‌پیامبر تمسک‌ می‌کند؛ یعنی‌ به‌ اصل‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر تمسک‌ می‌نماید: 
«ایها الناس‌: من‌ رأی‌ سلطاناً جائراً مستحلاً لحرام‌ الله، ناکثاً لعهدالله، مستأثراًلفی‌ء الله، متعدیاًلحدود الله فلم‌ یغیر علیه‌ بقول‌ ولا بفعل‌ کان‌ حقاً علی‌ الله ان‌ یدخله‌مدخله‌. الا و ان‌ هؤلاء القوم‌ قد احلوا حرام‌ الله و حرموا حلاله‌ و استأثروا فی‌ءالله». 
یک‌ صغرا و کبرای کامل‌ می‌چیند. طبق‌ قانون‌ معروف‌، اول‌ یک‌ کبرای‌ کلی‌ را ذکرمی‌کند: ایها الناس‌! پیغمبر فرمود: هرگاه‌ کسی‌ حکومت‌ ظالم‌ و جائری‌ را ببیند که‌ قانون‌خدا را عوض‌ می‌کند، حلال‌ را حرام‌ و حرام‌ را حلال‌ می‌کند، بیت‌ المال‌ مسلمین‌ را به‌ میل‌شخصی‌ مصرف‌ می‌کند، حدود الهی‌ را برهم‌ می‌زند، خون‌ مردم‌ مسلمان‌ را محترم‌نمی‌شمارد، و در چنین‌ شرایطی‌ ساکت‌ بنشیند، سزاوار است‌ خدا (حقاًخدا چنین‌ می‌کند یعنی‌ در علوم‌ الهی‌ ثابت‌ است‌) چنین‌ ساکتی‌ را به‌ جای‌ چنان‌ جائر و جابری‌ ببرد. 
بعد صغرای‌ مطلب‌ را ذکر می‌کند: ان‌ هؤلاء... اینها که‌ امروز حکومت‌ می‌کنند(آل‌امیه‌)، همین‌ طور هستند. آیا نمی‌بینید حرام‌ها را حلال‌ و حلال‌ها را حرام‌ کردند؟ آیاحدود الهی‌ را به‌ هم‌ نزدند، قانون‌ الهی‌ را عوض‌ نکردند؟ آیا بیت‌ المال‌ مسلمین‌ را دراختیار شخصی‌ خودشان‌ قرار ندادند و مانند مال‌ شخصی‌ و برای‌ خودشان‌ مصرف‌نمی‌کنند؟ بنابر این‌ هر کس‌ که‌ در این‌ شرایط‌ ساکت‌ بماند، مانند آنهاست‌. بعد تطبیق‌ به‌شخص‌ خود می‌کند«و انا احق‌ من‌ غیر» من‌ از تمام‌ افراد دیگر برای‌ این‌که‌ دستور جدم‌ راعملی‌ کنم‌ شایسته‌ ترم‌. 
ابا عبدالله (علیه السّلام) در چنین‌ جریانی‌ ثابت‌ کرد که‌ به‌ خاطر امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر،به‌ خاطر این‌ اصل‌ اسلامی‌، می‌توان‌ جان‌، عزیزان‌ و مال‌ و ثروت‌ داد. 
چه‌ کسی‌ توانسته‌ است‌ در دنیا به‌ اندازة‌ حسین‌ بن‌ علی‌ (علیه السّلام) به‌ اصل‌ امر به‌ معروف‌و نهی‌ از منکر ارزش‌ بدهد؟ معنی‌ نهضت‌ حسینی‌ این‌ است‌ که‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ ازمنکر آن‌ قدر بالاست‌ که‌ تا این‌ حد در راه‌ آن‌ می‌توان‌ فداکاری‌ کرد.
«اشهد انک‌ قد اقمت‌ الصلوة‌ و اتیت‌ الزکوة‌ و امرت‌ بالمعروف‌ و نهیت‌ عن‌المنکر و جاهدت‌ فی‌ الله حق‌ جهاده‌» 
«شهادت‌ می‌دهم‌ که‌ تو اقامة‌ نماز کردی‌ و زکات‌ دادی‌ و امر به‌ معروف‌ و نهی‌ ازمنکر کردی‌ و در راه‌ خدا جهاد نمودی‌ و حق‌ جهاد را به‌ جا آوردی‌.»

ضرورت امر به معروف و نهی از منکر در جامعه کنونی ؛

امروزه و در شرایط فعلی اهمیت و ضرورت امر به معروف و نهی از منکر بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود، در شرایطی که استکبار جهانی برای القای فرهنگ منحط خود درصدد آلوده کردن فضای جامعه برآمده است و از تمامی وسایل تبلیغاتی ماهواره، اینترنت و... بهره می‌گیرد؛ برای حفظ هویت دینی و فرهنگی جامعه نیاز به همراهی و همیاری مردم با دولت اسلامی است. مردم نباید به اسلامی بودن حکومت اکتفاء نموده و از وظیفه امر به معروف و نهی از منکر خود غافل شده و همه مسئولیت را متوجه حکومت اسلامی بدانند با توجه به آیه شریفه: «و لتکُن مِنکُم اُمّة یَدعونَ‌الی الخیرِ و یأمرونَ‌ بِالمعروفِ و یَنهونَ عَنِ المنکَرِ...» و آیه شریفه «کنتُم خیر امَةٍ اُخرِجَت لِلنّاس تَأمرونَ بِالمَعروف و تَنهونَ عنِ المنکر و تُؤمنونَ بالله...»  امر به معروف و نهی از منکر دارای دو مرحله است یکی مرحله فردی که هر کس موظف است به تنهایی ناظر اعمال دیگران باشد و دیگر مرحله جمعی که حکومت اسلامی موظف است گروهی را به عنوان «آمر به معروف و ناهیان از منکر» مشخص نماید که وظایف نظارتی را انجام دهند. بنابراین وجود این گروه هیچ‌گونه منافاتی با عمومی بودن وظیفة امر به معروف و نهی از منکر ندارد.»و در واقع این دو مکمّل یکدیگرند. 
بر این اساس در قانون اساسی جمهوری اسلامی که برگرفته از اصول و مبانی اسلام است چنین آمده «در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه‌ای است همگانی و متقابل بر عهده مردم است نسبت به یکدیگر و دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت» بنابراین مردم نباید نسبت به منکراتی که در جامعه واقع می‌شود بی‌تفاوت بوده و از مسئولیت دینی و شرعی خود سرباز زنند و اگر امروز متأسفانه شاهد گسترش فساد و بی‌بند و باری در سطح جامعه هستیم، بخشی از آن ناشی از کوتاهی دولت در این امر و تسامح بعضی از مسئولان فرهنگی کشور است و بخش‌ دیگر ناشی از ترک این اصل مهم توسط مردم است: اگر در جامعه هر کس به میزان توانائی خویش نسبت به منکراتی که در اطراف او واقع می‌شود واکنش نشان دهد و امر به معروف و نهی از منکر نماید خود به خود جامعه اصلاح خواهد شد. حال اگر دیگران هم به وظیفه خویش عمل نکردند لااقل ما به وظیفه خویش عمل کنیم و به صرف احتمال عدم تأثیر آنرا ترک نکنیم، زیرا صرف احتمال تأثیر موجب سقوط وجوب امر به معروف و نهی از منکر نمی‌شود تا مادامی که به حد یقین یا اطمینان نرسد همچنین به صرف احتمال وجود ضرر آن را رها نکنیم مگر اینکه احتمال عقلائی و قابل توجه بدهیم امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمودند: «یَکونَ و فی آخرِ الزّمانِ قومٌ یُتَّبع فیهم قوم مراؤُُنَ‌ یَتَقََّرون و یتَنسّکوُنَ حدثاء سُفهاءُ لا یوجبونَ اَمرآ بِالمَعروفٍ و لا نهیاً عَنِ‌ المنکر الّا اذا آمنوا الضّررَ یَطلُبونَ لِاَنفسِهِم الرُّخَصَ و المعاذیرُ... یُقبِلونَ‌ علی الصلواةِ و الصیّامِ و ما لا یکلمهم فی نفسٍ و لامالٍ وَلَو اَضَّرَتِ الصلوةُ بسائهِ ما یَعمَلونَ باَموالهم و ابدانهم لرَفضواها کما رفضو اَسمَی الفرائضٍِ و اَشرَفِها» در آخر الزمان از گروهی پیروی می‌شود که برخی از آنها ریا کارند و به عبادت و زهد می‌پردازند تازه کارانی سفید هست که امر به معروف و نهی از منکر نمی‌کنند، مگر وقتی که از ضرر و خطر ایمن باشند. برای فرار از تکلیف به دنبال بهانه و راه گریز می‌گردند به نماز و روزه و هر چه که برای آنها ضرر داشته باشد رو می‌آورند و اگر نماز هم برایشان ضرر مادی داشته باشد، آن را ترک می‌کنند، کما این که برترین و ارزشمندترین واجبات (امر به معروف و نهی از منکر) را رها کرده‌اند.» 
نتیجه این که در شرایط فعلی و با توجه به وضعیت موجود جامعه، اولاً: حکومت اسلامی باید بدون تسامح نسبت به مفاسد و منکراتی که در سطح جامعه مطرح است، اقدام قاطعانه کند. ثانیاً: افراد جامعه نیز موظف هستند. در برابر منکرات بی‌تفاوت نبوده و حتی الامکان با رعایت شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر به وظیفه خویش به صورت لسانی عمل کنند و نکته‌ای که باید در نظر داشته باشیم این است که از این که در انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر تنها باشیم هراسی نداشته باشیم که «قُل اِنّما اَعظُکُم بواحدةٍ اَن تقوُموا لله مَثنی و فرادی...» بگو من شما را به یک سخن پند می‌دهم که شما برای خدا دو نفر دو نفر با هم یا هر یک یک در امر دینتان قیام کنید.»

بنابراین انتظار می رود مسئولان اجرائی کشور و متولیان این امر مانند مجلس شورای اسلامی با وضع قانون در این زمینه به وظیفه شرعی و قانونی خود  در خصوص احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر  که ضامن بقای اسلام هم هست عمل کنند.

انتهای پیام/

نام:
ایمیل:
* نظر: