جمعه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
berooz
۱۷:۵۱:۴۳
گزارش
گزارشی از منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان مرودشت
boletآبخیزداری و منابع طبیعی مرودشت
کد خبر: ۳۸۷۳۹
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۳۹۳ - ۲۳:۱۴
دکتر کریم مجتهدی از ضرورت اندیشیدن می گوید
در آغاز سال تحصیلی بر آن شدیم تا باز نویسی نمایم سخنان دکتر مجتهدی استاد فلسفه را برای دفاع از تفکر و حرکت در زندگی که شاید خیلی از ما با پشت سر گذاشتن روزهای شیرین اولین روز مدرسه و تحصیل هنوز نیازمند آموختن درست تفکر کردن می باشیم

سخنرانی پیش روی دهه هفتاد توسط استاد انجام شده است که پس از گذشت چندین سال  ارزش آن بیش از پیش هویدا می باشد .

دکتر مجتهدی در ابتدای این سخنرانی با اشاره به اهمیت تصمیم ها در زندگی آدمی به این موضوع پرداخته که دانش آموزان خود باید در زندگی تامل کنند و در باره خودشان تصمیم بگیرند . وی سخن خودر را با ناتوانی خویش از تعیین تکلیف به جوانان آغاز کرد : من قادر نیستم برای شما تعیین تکلیف بکنم که چه رشته ای را یا چه شغلی را  یا چه بحث خاصی داشته باشید ، تا این که در زندگی آتی خودتان موفق می شوید و امکانات زندگیتان را فراهم می کنید ، منشاء خدمت برای تاریخ این مملکت باشید . برای این که خواه ناخواه همه ما بخصوص ما که نسبت به شماجوانان پیرتر هستیم ، مقدار زیادی محصول تاریخ هستیم .

شما هم ساخته تاریخ هستید. این خانواده ها که شما هر کدام نماینده آنها هستید ، خواه تهرانی یا شهرستانی باشید بالاخره بخشی از تاریخ را منعکس می کنید. هر کس در حد خودش این کار را انجام می دهد . تاریخ را می سازد ، ولی آرمان ما هم بخشی از تاریخ را می سازد ، یعنی ان چیزی که ما می خواهیم نیز مقداری از تاریخ را می سازد و در آن تاثیر می گذارد ، یعنی آن اراده ما هم درتاریخ موثر واقع می شود . شما جوان هستید و آغاز زندگی با تصمیم و اراده است . اگر اراده بکنید می توانید منشاء اثر باشید و برای خودتان شخصی باشید که می تواند کاری انجام دهد.

دکتر مجتهدی درباره تاثیر مدها و تبلیغات و ضرورت فراررفتن از آنها برای دستیابی به شخصیتی مستقل ادامه داد : آنچه به نظر من خیلی اهمیت دارد این است که ما همیشه تحت تاثیر شعارها و تبلیغات هستیم . به ناچار انتخابمان آنچنان که باید اصل باشدو از نهاد ما برخیزد نیست . ما تحت تاثیر مد روز ،  عرفهای دیگران و امکانات یک شغل ، مانند پزشکی قرار می گیریم و این خاصه شما هم نیست . همه ما کم و زیاد این طور هستیم ، ولی شخصیت زمانی بروز می کند که فرد تحت تاثیر این جو و آن چیزی که این ظاهر جامعه دراختیار ما می گذارد ، قرار نمی گیرد و می گوید خودم می خواهم ببینم و بررسی کنم . خودم می خواهم بشناسم و تصمیم بگیرم ؛ به عنوان مثال جامعه شناسی ، اقتصاد ، مدیریت ، مهندسی خوب است . اما من باید بفهمم و بررسی کنم و یکی از آنها را برگزینم ، یعنی این بررسی صادقانه ، سازنده شخصیت شماست.

وی در ادامه به مسئولیت انسان برای ساختن شخصیت خود و اجتماع افزود : شخصیت داشتن مسئولیت انسان است . من مسئولم زندگی ام را آغاز می کنم ، بنابراین من مسئولم که ببینم چه کاری می توانم انجام دهم و یک قدمی حتی جزیی در این فرهنگ و تاریخی که داریم بردارم .

دکتر مجتهدی در توضیح اهمیت تخصص با اشاره به رابطه علم و عمل و خطرناک بودن فقدان یکی از آنها کناردیگری ادامه داد : یکی از شعارهایی که مدام می شنویم و خیلی ها هم تکرارمی کنند و خود من هم خیلی تکرار کرده ام این است که علم بدون عمل فایده ندارد . بدون این که بفهمیم این عمل را ضابطه تشخیص صحت علم قرار می دهیم . دیگر علم را مطرح نمی کنیم ، بلکه عمل را مطرح میکنیم و من هم فکر می کنم علم بدون عمل فایده ندارد ، ولی هیچ گاه فکر کردید که عمل بدون علم چقدر خطرناک تر از علم بدون عمل است . در اینجاست که بنده تخصص را کمتر از تعهد نمی توانم بدانم .

اگر متعهدم ، باید درتخصصم هم متعهد باشم و اگر متعهدم باید در تفکرم هم متعهد باشم . باید تعهدم درست باشد و صوری نباشد. باید آگاه باشم و شعور داشته باشم که برای چه تعهد دارم . اینجاست که علم برآن عمل ظاهری برتر می یابد. بظاهر هم ، همه می پذیرندکه علم بی عمل بدون فایده است ؛ ولی در اینجا هدف ، شناخت است . هدف آن چیزی است که من باید دریابم . درست است که من مقابل دیگران مسئولیت دارم . نمی خواهم من احمق بمیرم . من باید بفهمم . من به این دنیا نیامده ام که نادان و نادانسته از این جهان بروم . حق شناختن ، فهمیدن ، مطالعه کردن و ادامه تحصیل دادن دارم . باید من هم بفهمم ، حالا شاید شما بگویید ، خب حالا خیلی چیزها را فهمیدی ؛ اما وقتی دیگران به این اهمیت نمی دهند .چیزی از شما کم می شود و شما چیزی از دست داده اید ؟ من این را نمی پذیرم ، تفکر می خواهد زیر بنای دردها را تشخیص دهد ، تفکر تلاشی است برای این کار و نتیجه آن آنی نیست ممکن است دریک شخصی مصمم باشد که خدمتی بکند ، اگر با موانعی و ناراحتی هایی هم روبه رو بشود، بالاخره موفق میشود یا دست کم موفق می شود که حقانیت نظر خودش را به شکلی نشان بدهد تا دیگران ادامه دهند. در این حد همیشه موفق می شود .

دکتر مجتهدی در اهمیت هدفمندی جوانان افزود : می خواهم بگویم که جوان را نباید بی آرمان تربیت کرد . جوانان ما باید آرمان های اصیلی داشته باشند ، حتی اگر آن آرمان ها کاربردهای روزمره یا عملی آنی نداشته باشند ، آرمان آینده است .

جوانی که آرمان ندارد ، آینده ندارد و این خطر است و آینده هم فقط شعار نیست ، آینده ، هم شناخت ، هم علم ، هم تحقیق و هم پژوهش است . ایشان پس از این توضیح درباره هدفمندی به اهمیت شناخت خود اشاره کرد و نتیجه گرفت که به همین دلیل شما هنوز خودتان را نمی شناسید . به خودتان وقت بدهید و عجولانه انتخاب نکنید و خیال نکیند این رشته چون مزایای بیشبری دارد ، بهتر است سعی کنید ابتدا ، خودتان را بشناسید . آن استعداد ذاتی شما کجاست . استعداد لفظی نیست . گاهی شخص فکر می کند در ریاضیات می تواند پیشرفت زیادی بکند ، چون پدرش گفته است که چهار عمل اصلی تو بد نیست ، ولی بعد با مطالعه در استعدادهای خود می بیند که در ریاضیات اصلا استعدادی ندارد . به خودتان وقت بدهید و خود را آموزش داده و امتحان کنید تا آن استعداد نهایی تان نمایان شود و آن وقت آزادانه انتخاب می کنید و در راهی می روید که نتیجه می گیرید و من فقط یک نصیحتی به شما می کنم که اسیر مد روز نشوید و خودتان تامل داشته باشید. دیگران هرچه می کنند برای خودشان مهم است نه برای من . برای این که موفق بشوید باید روحیه تامل دانش و بخصوص تحقیق را در خودتان پرورش بدهید و با واقع بینی بیشتری تحقیق کنید و جنبه های مثبت و منفی خودتان را بیابید و الزاما به گفته های دیگران اکتفا نکنید.

ایشان در معرفی رشته فلسفه متذکر شد ، حالا شخصا من فلسفه را یک کالا نمی دانم که بخواهم به شما تبلیغ و ترویج کنم . من اصرار ندارم که شما حتما فلسفه را بخوانید ؛ اما یک چیزی را به شما تاکید می کنم و آن این که اگر هم فلسفه نخواندید در هر رشته ای که هستید حتما تفکر داشته باشید . لازم نیست اسمش را فلسفه بگذاریم . فلسفه یک لفظ است . این تامل کردن را در خودتان پرورش دهید و از فکر کردن نترسید. کتاب بخوانید و مطالعه کنید ، اما فلسفه را به عنوان همراه داشته باشید نه این که الزاما متخصص فلسفه باشید. ما باید تفکر را در سطوح مختلف زندگی سریان دهیم . چه در صنعت ، چه در خانواده و چه در علم بی تامل نباشید. اگر فیزیک می خوانید ، همان طور که دکتر گلشنی ( سخنران قبلی ) فرمودند تا زمانی که آن جنبه زیر بنایی فلسفی فیزیک نباشد ، وارد بحث عمیق نمی شویم . فرضیات در فیزیک کاملا فلسفی است و  بعد می خواهد نتایج تجربی بگیرد ، یک مثال ساده ، زمان ومکان در فیزیک نیوتن است یعنی ، فرض مطلق بودن زمان و مکان در فیزیک نیوتن ، ولی فیزیک جدید می گوید : خیر . زمان و مکان مطلق نیست ؛ بلکه نسبی است . اینها همه فلسفی است . یا مثلا کوپرنیک ستاره شناس و منجم لهستانی . ما هنوز از لحاظ هیات در عصر کوپرنیکی زندگی می کنیم بالاخره چیزهایی را تغییر داد.

شما اگر زندگینامه او را مطالعه کنید می بینید که او از آثار یک فیلسوف آلمانی تبار ایتالیایی استفاده می کند . آن چیزی که او را دانشمند کرد آن تفکراتی بود که او با دیگران مبادله می کرد و گفته های آنها را می فهمید ؛ بنابراین روی این اصل ، هر رشته ای را که می خوانید بخوانید  ، اما عمیق بخوانید. جامعه شناسی را اگر سطحی بخوانید اصلا فایده ندارد. اگر به عمق مطلب بروید آنجاست که جامعه شناسی را با یک تامل فلسفی همراه کرده اید و واقعا سالها بعد متوجه می شوید که کجا می توانید براین اساس خدمت کنید.

در پایان مجددا یاد آور می شوم ما بیشتر مصرف کننده علم جدید هستیم ، نه ابداع کننده آن ، علم را نباید به صورت کالای مصرفی دید. با اعتیاد به مصرف علم نمی توان ضوابط تفکر اصیل را تعیین کرد . برای اینکه فقط تفکر است که این ضوابط را مشخص می کند.   

روابط عمومی بسیج مهندسین استان فارس

/224224

مطالب مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر: