کد خبر: ۶۰۷۲۹
تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۹
دستاورد ها و تعهدات ايران در قبال 5 جهان از قرار زير مي باشد.
  به گزارش پايگاهاطلاع رساني سپاه ناحيه خرم بيد، 12سال مقاومت و  مذاکره، ۱۲ سال  رد و بدل شدن اخبار ضد و نقیض با چاشنی دبه کردن آمریکایی ها، پوزخند انگلیسی ها و سکوت دیپلماتیک ژرمن ها، ۱۲ سال خط و نشان کشیدن های بازماندگان موشه دایان و مناخم بگین، ۱۲ سال التماس آل سعود به فرزندان جرج واشنگتن، ۱۲ سال عشوه فرانسوی های ساکن کاخ الیزه و... خاطرات و صحنه هایی هستند که همواره در ذهن و ضمیر ملت ما باقی خواهد ماند، گذشته ای که در آینده نیز قطعا تکرار خواهد شد و همین موضوع، باید به محکم تر شدن گارد بسته ما در مقابل دشمنان هسته ای این مرز و بوم بیانجامد. امروز ۶ قدرت هسته ای دنیا در مقابل عظمت ملت قهرمان و شهدای مظلوم هسته ای ایران سر تعظیم فرود آوردند. امروز همه در اینجا از ایران می گویند و روح جمله «هیچ گاه یک ایرانی را تهدید نکنید» بیش از هر زمان دیگری در کالبد پایتخت موسیقی اروپا حلول کرده است.

فارغ از آنچه اکنون در وین می گذرد، لازم است نگاه واقع بینانه ای نسبت به معادله جاری داشته و احساس غرور مقدس دینی و ملی خود را در ذیل همین نگاه واقع بینانه هدایت کنیم.

در حوزه نگاه حقوقی، ما با واژگان، تعهدات، حقوق و تکالیفی مواجه هستیم که منظومه و دستور العمل ما را در اجرای توافق نهایی تشکیل می دهند.

 بر اساس جمع بندی انجام شده در برجام (برنامه جامع اقدام مشترک)، ایران به عنوان یک قدرت دارای فناوری هسته ای و برخوردار از برنامه هسته ای صلح آمیز، از جمله چرخه کامل سوخت و غنی سازی، توسط سازمان ملل متحد مورد شناسایی قرار می گیرد و قطعنامه­های تحریمی ناعادلانه شورای امنیت سازمان ملل متحد، شامل کلیه تحریم های اقتصادی و مالی تحمیل شده علیه کشورمان، در قالب یک چارچوب مورد تفاهم و از طریق صدور یک قطعنامه جدید به یکباره لغو خواهند شد.

همچنین با صدور قطعنامه جدید ذیل ماده ۲۵ منشور ملل متحد، ضمن اشاره به ماده ۴۱ منشور تنها در بندهای مربوط به لغو تحریم های گذشته، تحول ماهوی در نحوه برخورد شورای امنیت با ایران ایجاد خواهد شد.

دستاوردهای ایران

ادامه تحقیق و توسعه، بر روی کلیه سانتریفیوژهای کلیدی و پیشرفته ایران (از جمله IR-۴، IR-۵، IR-۶  و (IR-۸، ادامه فعالیت آب سنگین اراک،   ورود ایران به بازارهای جهانی هسته ای مخصوصا در قبال  فروش   اورانیوم غنی شده و آب سنگین، بی اثر شدن تحریم ها و محدودیت ها علیه صادرات و واردات مواد هسته ای، لغو یکجای تحریم های اقتصادی و مالی در حوزه های بانکی، مالی، نفتی، گازی، پتروشیمی، تجاری، بیمه، حمل و نقل وضع شده توسط اتحادیه اروپایی و آمریکا (که به بهانه برنامه هسته ای ایران وضع شده است) در ابتدای اجرای توافق، لغو ممنوعیت مطلق فعالیت موشکی کشورها در حوزه موشک های بالستیک، لغو تحریم های تسلیحاتی ایران و جایگزینی آن با برخی محدودیت ها، لغو  ممنوعیت خرید اقلام حساس با کاربرد دومنظوره، لغو کامل  تحریم تحصیل دانشجویان ایرانی در رشته های مرتبط با انرژی هسته ای، مرتفع گردیدن ممنوعیت خرید هواپیمای مسافربری، آزادسازی   ده ها میلیارد دلار از درآمدهای مسدود شده ایران در خارج از کشور، خروج   بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، کشتیرانی جمهوری اسلامی، شرکت ملی نفت ایران، شرکت ملی نفت کش و شرکت های تابعه، ایران ایر و بسیاری از دیگر نهادها، بانک ها و موسسات کشورمان (در مجموع حدود ۸۰۰ شخص حقیقی و حقوقی)،  دسترسی بیشتر ایران به حوزه‌های تجاری، فناوری، مالی و انرژی، رفع  ممنوعیت یا محدودیت همکاری های اقتصادی با ایران در تمامی عرصه ها از جمله سرمایه گزاری در صنایع نفت و گاز و پتروشیمی تعهدات غرب را تشکیل می دهد.

تعهدات ایران

در قبال این موارد، طرف ایرانی نیز تکالیفی را در خصوص محدود کردن فعالیتهای هسته ای خود پذیرفته است. بر این اساس ایران ضمن محدود کردن فعالیت هسته ای خود به حدود ۶۱۰۰ سانتریفیوژ(مجموع سانتریفیوژهای مستقر در اراک و فردو)، پروتکل الحاقی را داوطلبانه اجراء کرده و متناسب با ایفای تعهدات طرف مقابل، در مراحل بعدی آن را برای تصویب به مجلس  شورای اسلامی  تسلیم خواهد کرد.

بر همین اساس، ایران اجرای کد اصلاحی ۱/۳ را از سر گرفته، و در راستای اجرای مفاد پروتکل الحاقی، به آژانس اجازه نظارت بر مراکز تغلیظ اورانیوم به مدت ۲۵ سال و نظارت بر تولید لوله روتور و بیلوز سانتریفیوژهای خود را برای ۲۰ سال خواهد داد.

همچنین ایران مطابق با قوانین  خود و وفق مفاد موافقتنامه جامع پادمان، تسهیلات بیشتری برای کار آژانس قائل شده و به آژانس اجازه خواهد داد از برخی فن آوری های جدید راستی آزمایی که به صورت متعارف در سایر کشورها نیز مورد بهره برداری و صحه گذاری قرار گرفته، به طور مشخص دستگاه اندازهگیری میزان غنا وپلمب‌های الکترونیکی استفاده کند.

بر اساس همین توافق، ایران در چارچوب پروتکل الحاقی اجازه رسیدگی آژانس به اطلاعات مربوط به انجام فعالیت های هسته ای در مراکز اعلام نشده را خواهد داد. هر گونه اختلاف نظر احتمالی بین ایران و آژانس در زمینه نحوه رسیدگی شامل دسترسی مدیریت شده به مراکز مظنون به فعالیت های اعلام نشده هسته ای در یک بازه زمانی منطقی از طریق کمیسیون مشترک متشکل از ایران و اعضای ۱+۵ حل و فصل خواهد شد. با این حال    نه به آژانس و نه به هیچ فرد و نهاد دیگری اجازه اقدامات خارج از رویه های معمول، قوانین و مقررات پروتکل های بین المللی و بازرسی از مراکز  نظامی ایران داده نخواهد شد. همچنین نه به آژانس و نه به هیچ فرد و نهاد دیگری اجازه دسترسی به مراکز یا سیستم های موشکی ایران داده نخواهد شد.

در خصوص اجرایی شدن حدود و ثغور حقوقی این توافق، لازم است موارد زیر را مدنظر قرار دهیم:

۱) میان "اعلام" و " اجرای توافق" به لحاظ زمانی فاصله و شکاف وجود دارد. طرف مقابل در مرحله اعلام توافق (مرحله فعلی) نیز بسیاری از تعهدات اولیه حقوقی خود را پای میز مذاکره نقض کرده و یا بر سر مفاد  تبصره های آن دبه در آورده است. از این رو باید در نگاه حقوقی و سخت گیرانه خود، مراقب دبه در آوردنهای حقوقی  دوباره طرف مقابل باشیم.

۲)سوء برداشت عامدانه حقوقی نسبت به  توافق های اعلامی، اقدام دیگری است که واشنگتن قبلا صورت داده و در قبال جمع بندی مشترک اخیر صورت گرفته نیز صورت خواهد داد.

۳) مکانیزم نظارتی آژانس بین المللی انرژی اتمی در جمع بندی مشترک اخیر تا حدود زیادی تبیین شده است اما با این وجود باید مراقب خلط دغدغه های حقوقی و سیاسی آژانس در شیفت اعلامی ـ اجرایی این جمع بندی مشترک باشیم. در نظر گرفتن آژانس به عنوان یک متغیر حقوقی مستقل، نقطه آسیب بزرگی در اجرایی شدن توافق نهایی محسوب می شود که باید از آن اجتناب کرد.

۴) به لحاظ حقوقی، مخاطب ما در هر دو مرحله اعلام و اجرای جمع بندی و توافق نهایی مشترک، دولت ایالات متحده آمریکاست. بر هم زدن بازی دولت آمریکا توسط مجلس نمایندگان یا سنای آمریکا و حتی اعمال برخی تغییرات جزئی در مفاد توافق شده، به معنای بر هم خوردن کل پازل حقوقی چیده شده در وین خواهد بود. در اینجا اصل "تفکیک قوا "اصالت ندارد، بلکه اصل "مسئولت پذیری مطلق دولت"آمریکا موضوعیت خواهد داشت.

۵) حدود و ثغور فعالیت کمیسیون نظارتی مشترک بر بری مفاد توافق نهایی (مخصوصا  طی دو ماهه اخیر) باید به طور کامل، جزئی و مورد به مورد تبیین شود. کلی گویی در خصوص فعالیت این کمیسیون مشترک، می تواند منجر به سوء استفاده طرف مقابل و ایجاد تغییراتی بازدارنده در مکانیزم نظارتی توافق نهایی شود.

۶) در حوزه بازگشت فوری SNAP BACK کماکان اصلی ترین دغدغه کشور ما، متناظر بودن اجرای تعهدات طرفین است. بر این اساس مکانیزم حقوقی و نظارتی اجرای توافق نهایی باید متناسب با ضرباهنگ بازگشت فوری  ما به مواضع اولیه هسته ای (مواضعی که قبل از اعلام جمع بندی مشترک یا هرگونه توافق موقت داشته ایم) صورت گیرد.

۷) بین "جمع بندی مشترک" و " توافق نهایی" به لحاظ حقوقی مرزی پررنگ و معین وجود دارد. مکانیزم حقوقی نظارتی کنگره ایالات متحده آمریکا نشان دهنده عمق این شکاف حقوقی است. تلقی کردن جمع بندی مشترک به عنوان توافق نهایی، خبطی حقوقی محسوب می شود که می تواند در دقت و محاسبه راهبردی و تاکتیکی ما نسبت به این موضوع نیز اخلال ایجاد کند.

ملاحظاتی در خصوص خطوط قرمز راهبردی ما در قبال جمع بندی مشترک

در جریان امضای توافقنامه موقت ژنو یا قرائت بیانیه لوزان، همواره شاهد ترسیم ارتباطی مستقیم  میان "متن" و "فرامتن" اسناد و توافقنامه ها بوده ایم. در برخی نگاهها، "فرامتن" نسبت به  "متن " وزانت بیشتری داشته و در برخی تحلیلها و نگاههای دیگر، این معادله برعکس است.  واقعیت امر این است که متن و فرامتن یا نگاه حقوقی و راهبردی مترتب بر توافق نهایی احتمالی از یکدیگر تفکیک پذیر نیست. هر دوی این موارد باید در یک پازل و چارچوب واحد مورد بررسی قرار گیرد.

در خصوص مواجهه راهبردی با جمع بندی مشترک اخیر میان ایران و اعضای ۱+۵ در وین نیز لازم است نکاتی را مدنظر قرار دهیم:

۱) تاکنون بارها عنوان شده است که استراتژی "تبدیل آمریکا به دوست" در سیاست خارجی کشورمان محلی از اعراب ندارد. طی روزهای اخیر، بسیاری از رسانه های غربی و ضد انقلاب در صدد القای شیفت راهبردی ایران از "دشمنی با آمریکا" به سوی "دوستی با واشنگتن" هستند. اصلی ترین خط قرمز راهبردی ما در تحلیل راهبردی جمع بندی مشترک صورت گرفته میان ایران و اعضای ۱+۵، خروج از ذیل استراتژی "مدیریت رفتار دشمن" است.

۲) پذیرش ایران قدرتمند" کلید واژه ایست که در نگاه راهبردی یا فرامتنی ما نسبت به جمع بندی مشترک اخیر باید حکم یک مبنای ثابت و لایتغیر را داشته باشد. پذیرش ایران قدرتمند" نه یک " نقطه ایده آل " است و نه یک " تز انتزاعی"، بلکه ماهیتی کاملا رئالیستی دارد. به عبارت بهتر، پذیرش ایران قدرتمند محصول وجود نگاههای ایده آل گرایانه در دستگاه سیاست خارجی واشنگتن و اروپای واحد نبوده است، بلکه معلول قدرت واقعی ایران در معادلات جهانی و درک این قدرت از سوی طرف مقابل می باشد. "احساس نیاز غرب به ایران قدرتمند" نیز درست در چنین چارچوبی قابلیت تفسیر دارد.

۳) تضادهای آنتاگونیستی و بنیادین ایران و طرف غربی(اعم از آمریکا و تروییکای اروپایی) نباید در هیاهوی ناشی از جمع بندی مشترک اولیه صورت گرفته محو و یا حتی تعدیل شود. این تضادهای بنیادین خود را در مسائلی مانند حقوق بشر، حمایت از تروریسم و ...نشان می دهد. جمهوری اسلامی ایران قویا و بر اساس شواهد و مستندات فراوان و غیر قابل انکار معتقد است غرب اصلی ترین مولد تروریسم در منطقه و نظام بین الملل محسوب شده و به رویکرد مخرب خود در این روند ادامه می دهد. از سوی دیگر، ضد ارزشهای غرب در حوزه حقوق بشر و نگاه ابزاری آمریکا و متحدانش نسبت به این مقوله جایی را برای مفاهمه در این مقوله و مقولات مشابه باقی نخواهد گذاشت.

۴) حتی تبدیل جمع بندی مشترک به توافق نهایی، نمی تواند  حکم یک نقطه ثقل راهبردی و استراتژیک را در سیاست خارجی ما داشته باشد. یک نقطه ثقل باید به اندازه ای ثابت و محکم باشد که حتی امکان تغییر بالقوه آن نیز وجود نداشته باشد. این در حالیست که حتی در صورت امضای توافق نهایی و اجرایی شدن آن، کمترین اعتمادی نسبت به تعهد پذیری طرف مقابل و پایبندی ایالات متحده و بازیگران غربی در قبال توافقات صورت گرفته وجود ندارد. از این رو باید در ترسیم جایگاه توافق نهایی احتمالی در سیاست خارجی خود نهایت دقت و ظرافت ممکن را در نظر بگیریم.

۵) "ذوق زدگی " یا "تفریط" و اتخاذ رویکرد جناحی و  احساسی نسبت به جمع بندی مشترک صورت گرفته و حتی توافق نهایی منبعث از آن، پاشنه آشیل ما در این معادله راهبردی محسوب می شود. رسانه های معاند انقلاب اسلامی ایران از جمله بی بی سی فارسی و صدای آمریکا از اکنون بازی هدفمندی را با هدف ایجاد شکافها و جدلهای مزمن بر سر توافق نهایی احتمالی در ایران آغاز کرده اند. در چنین شرایطی واقع بینی نقادانه و در عین حال دوستانه، پیام وحدت ملت ایران در مقابل توطئه دشمنان قسم خورده انقلاب را به آن سوی مرزها مخابره خواهد کرد.

۶) " بی اعتمادی به اعضای دائمی شورای امنیت "، " تکیه بر ظرفیتهای داخلی" و " حفظ گارد بسته در مقابل غرب و افزایش ضریب احتیاط منطقه ای و بین المللی" سه گانه ثابتی هستند که باید در محاسبات راهبردی ما به صورت کامل و دقیق مدنظر قرار گیرد. جمع بندی مشترک اخیر و توافق نهایی برآمده از آن باید در دل همین مثلث (سه گانه راهبردی ترسیم شده)   تعریف شود.

در نهایت اینکه هم اکنون زمان واقعی بینی است! پیروزی ملت ایران  چه در  صورت تبدیل جمع بندی مشترک به توافق نهایی و چه در صورت عدم آن حاصل شده و هم اکنون زمان تحکیم  این پیروزی است. پیروزی بزرگی که پرده ای دیگر از اقتدار و پیروزی  انقلاب اسلامی و ملت ایران در قبال  سالها زیاده خواهی و توطئه  دشمنان مرز و بوم ماست ...

نام:
ایمیل:
* نظر: