کد خبر: ۸۳۱۹۲
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۸
نقش روابط عمومی ها در سازمان
روابط عمومي عبارت از تلاش برنامه ريزي شده و مداومي است كه به منظور ايجاد و حفظ حسن نيت و شناخت بين سازمان و مخاطبان آن صورت مي گيرد.

تعريف مفهومي روابط عمومي :

درسال 1987، انجمن روابط عمومي (IPR) تعريفي از روابط عمومي ارايه كرد كه هنوز مورد استفاده قرار مي گيرد.در اين تعريف، روابط عمومي عبارت از تلاش برنامه ريزي شده و مداومي است كه به منظور ايجاد و حفظ حسن نيت و شناخت بين سازمان و مخاطبان آن صورت مي گيرد. كلمات"برنامه ريزي شده" و "مداوم" نشان مي دهند كه حسن نيت و شناخت، به آساني يا به خودي خود به وجود نمي آيند و در واقع بايد"ايجاد" و "حفظ " شوند و نيز مشخص مي كنند كه فعاليت هاي روابط عمومي ، برنامه ريزي شده است و نيز هدف روابط عمومي ، به وجود آوردن حسن نيت و شناخت است و كسب شهرت يا تاييد نيست. در آخرين تعريفي كه IPR ارايه كرد، روابط عمومي را عبارت از روشي تلقي كرد كه سازمان ها براي حفظ اعتبار؛ محصولات؛ خدمات يا كاركنان خود با هدف دستيابي به شناخت و حمايت در پيش مي گيرند. ظاهرا اين تعريف از تعريف هاي ديگر كامل تر است، زيرا كوتاه بوده و وظيفه روابط عمومي سازمان را( آنچنان كه بسياري تصور مي كنند) كسب شهرت نمي داند و به شناخت اهميت مي دهد. براي روابط عمومي واژه ها و مصداق ها و تعابير ديگري نيز به كار برده اند كه براي جلوگيري از اتلاف وقت مختصري از آنها بيان مي شود :روابط عمومي مغر متفكر و موتور محركه و شريان حياتي و دايمي دستگاه است .روابط عمومي هنر و علم اجتماعي است كه درون و برون دستگاه را به هم پيوند مي دهد.روابط عمومي هدف و چگونگي كليد برنامه ها را ترسيم مي كند .روابط عمومي مشاور امين مدير و كليه كاركنان دستگاه است. پس لازم است كه مدير و كاركنان صد در صد به وي اعتماد دشته باشند.روابط عمومي آيينه زيبايي هاست . يك اطاق شيشه اي است كه از هر طرف آن همه چيز زيبا ديده مي شود.روابط عمومي چشم و چراغ يك دستگاه است. روابط عمومي است كه بايد همه چيز را ببيند و همه چيز را نيز زيبا بنماياند .روابط عمومي حافظ منافع دستگاه مربوطه و مردمي است كه با آن سر و كار دارند.

تعريف كاربردي روابط عمومي :

مديريت ارتباطات يك سازمان با مخاطبان آن بخش از مسئوليتها و وظايف ارتباطي، مديريت سازمان كه از طريق آن مديران مي كوشند براي دستيابي به اهداف سازماني با محيط خود سازگار و هم صدا شده يا در صورت نياز در محيط تغييرات مطلوب ايجاد نموده و شرايط محيط را، به شرط مساعد بودن استمرار بخشند.روابط عمومي عبارت است از تلاش ها و اقداماتي آگاهانه، برنامه ريزي شده و سنجيده ، جهت استقرار و كسب تفاهم متقابل، بين يك سازمان و گروه ههاي مودنظر آن.روابط عمومي عبارتست از تلاش هاي آگاهانه و قانوني به منظور تفاهم و استقرار اعتماد و شناخت متقابل ياعموم كه براساس تحقيق علمي و عملي صحيح ومستمر ميسراست.روابط عمومي عبارت است از تلاشهاي مستمر و منطبق با روش هاي علمي و عملي كه مديريت سازمان هاي بخش خصوص و دولتي به منظور ايجاد تفاهم و پيدايش حس علاقمندي و تحصيل پشتيباني گروه هايي كه سازمان با آنها سرو كار دارد يا فكر مي كند در آينده سرو كار خواهد داشت به عمل مي آورد.روابط عمومي در هر سازمان چشم بينا ، گوش شنوا ، زبان گوياي آن سازمان ، سيستم و پل ارتباطي بين مردم و مسئولين به حساب مي آيد و سازمان را از نظريات انتقادات و خواست هاي مخاطبان آگاه مي سازد تا مديريت سازمان را در اتخاذ تصميم مناسب براي برآوردن نيازهاي مخاطبان ياري رساند و در حقيقت بايد مغز تجزيه و تحليل گر افکار عمومي باشد و بتواند از داده ها پيشنهادهاي سازنده و همسو با افکار عمومي ارائه نمايد. بي شک بي اعتنايي به روابط عمومي عواقب سوء و زيان باري را براي هر تشکيلات به همراه خواهد داشت .روابط عمومي علاوه بر انتقال و انعکاس اخبار بايد از حالت انفعالي به دور باشد و با فعاليت اثربخش خويش زمينه هاي مختلف فرهنگي و اجتماعي و سياسي را ارتقاء داده و با پويايي و تحرک خاصي تحليلگر مسائل مختلف باشد .

وظايف اصلي روابط عمومي :

وظايف روابط عمومي را اكنون به سه دسته اصلي طبقه بندي مي كنند:

 

1ـ اطلاع رساني2ـ تبليغ و ترغيب 3ـ مشاركت جويي، همگرايي و بهينه سازي امور

 

دانشمندان ارتباطات البته دو وظيفه فرعي نيز براي روابط عمومي بر شمرده اند كه عبارتند از تشريفات و تبليغات كه اين دو ابزار كار روابط عمومي هستند نه وظيفه و هدف و ماهيت آن .

تشريفات عبارتند از :تحويل ، تكريم ، استقبال ، همراهي ، اسكان و پذيرايي يك شخصيت يا مهمان دستگاه.

تبليغات عبارت است از :اطلاع رساني يك سويه درباره يك موضوع يا هدف خاص و سه نوع است : تعليمي مثل:تبليغ ايمني برق و گاز در تلويزيون.  مانوري يا اغوا كننده : كه مي خواهيم آنچه ما مي گوييم مخاطب بينديشيد.  رخ به رخ يعني آنچه انجام مي دهيم ديگران ببينند مثل:آذين بندي و مراسم، تاكيد اين نكته ضروري است كه تبليغات ابزار روابط عمومي است نه ماهيت و هدف اصلي آن .

تاريخچه روابط عمومي در جهان و ايران :

از سال 1900 ميلادي که اداره تبليغات بوستون آمريکا به عنوان اولين شرکت روابط عمومي درخان تأسيس گرديد تا به امروز صدها و هزاران انجمن ، دفتر روابط عمومي درجان بويژه در کشورهاي صنعتي و غربي تأسيس شده است و هر روز با گذشت زمان اين علم و هنر حالت تخصصي تري در حوزه هاي مختلف به خود گرفته و به فعاليت و اثر بخش خويش مشغول است در کشور ما ايران نيز روابط عمومي با بيش از نيم قرن فعاليت در سالهاي اخير با برگزاري چندين کنفرانس بين المللي معتبر ايجاد موسسات علمي و تحقيقاتي ، چاپ و انتشار و دهها و صدها فعاليت ديگر جايگاه نسبتاً مناسبي درجامعه پيدا كرده است . اصطلاح”روابط عمومي" براي نخستين بار در ايالات متحده آمريكا و در نوشته هاي اداره  اتحاديه راه آهن ايالات متحده بكار برده شد و در دهه اول قرن بيستم نخستين دفاتر روابط عمومي در مؤسسه هاي اين كشور ايجاد گرديد.در سال 1906 اولين شركت خصوصي كه تنها خدمات روابط عمومي را به مشتريـان خود ارايه مي‌كرد، بوجودآمد. نخستين شركت روابط‌عمومي‌ توســط ”ايوي‌لي" فارغ التحصيل  دانشگاه پرنيسون و خبرنگار اقتصادي در شهر نيويورك تأسيس شد. پس از اين شركت  مؤسسه هاي ديگر نيز به تأسيس دفاتر روابط عمومي اقدام كردند و روابط عمومي به عنوان  يك حرفه به وجود آمد و شناخته شد .

روابط عمومي در ايران :

در سال 1322 شمسي با تصويب هيأت وزيران ، اداره يي به نام « اداره كل انتشارات و تبليغات » تشكيل شد كه وظيفه اصلي آن بيشتر در جهت انتشارات وتبليغات درآن زمان بود.

روابط عمومي در ايران هم اكنون نزديك قدمت60 ساله دارد. اولين روابط عمومي در سال 1327 شمسي از طرف شركت نفت در ايران به وجود آمد .بدين ترتيب شركت ملي نفت ايران به وجود آورنده اولين تشكيلات روابط عمومي درايران است . تا اين كه به موجب لايحه قانوني مصوب هشتم فروردين ماه 1343 شمسي ، وزارت اطلاعات تشيل شد و بعد از تأسيس وزارت اطلاعات در اواخر دهه چهل اين وزارتخانه به مسأله روابط عمومي اهميتي جدي داد و براي شروع ، سازمان روابط عمومي صنعت نفت با تشكيلاتي دولتي ، پس از مدتي تغييراتي كلي در روابط عمومي دولتي در وزارت اطلاعات انجام شد.در سال 1348 شمسي به پيشنهاد وزارت اطلاعات وجهانگردي و تصويب هيأت وزيران ، نام دفتر هاي اطلاعات وانتشارات دركليه وزارتخانه ها وسازمان هاي دولتي و وابسته به دولت به اداره « اطلاعات و روابط- عمومي » تغيير نام يافت.اداره هاي روابط عمومي وزارتخانه ها و مؤسسه هاي دولتي در عين اين كه فعاليت مستقل داشتند ولي از نظر سياسي عموم فعاليت هاي خود را با يك اداره كل در وزارت اطلاعات و جهانگردي به نام شوراي اطلاعات و انتشارات روابط عمومي هماهنگ مي ساختند و رييس يا مديران كل روابط عمومي وزارتخانه ها و مؤسسه هاي دولتي با تأييد وزارت اطلاعات به اين سمت برگزيده مي شدند.در سال 1363 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي سيمناري را با شركت  روابط عمومي ها در تهران برگزار كرد كه در واقع زيربناي حركت روابط  عمومي را براي تجديد حيات آن پي ريزي كرد .در حال حاضر رشته روابط عمومي در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه  علامه طباطبائي و دانشگاههاي علمي ـ كاربردي تدريس مي شود و ادارات كل روابط عمومي وزارتخانه ها و مؤسسات در مراكز استان نيز اقدام به تشكيل دوره هاي آموزشي روابط عمومي براي كارمندان خود كرده اند. ازسال 1368 نيز سازمان اموراداري و استخدامي كشور آيين‌نامه كاري دفاتر روابط عمومي را تصويب كرده است.

جايگاه و وظايف روابط عمومي در کشور ما:

با توجه به وضعيت موجود زيرساخت هاي فناوري اطلاعات در ايران وکيفيت کارکرد روابط عمومي ها از نظر فعاليت هاي الکترونيک و اينترنتي، مي توان گفت در ميان همه اشکال روابط عمومي مدرن، ما فعلا در حد فاصل روابط عمومي الکترونيک و روابط عمومي ديجيتال قرار داريم.با توجه به اينک از پيدايش روابط عمومي در ايران بيش از نيم قرن مي گذرد هنوز روابط عمومي با مسايل مختلفي مواجه است . متاسفانه بررسي تاريخي اين دانش در ايران نشان مي دهد که به رغم وجود انديشه ها و ايده هاي اصلاح طلبانه براي توسعه آن ، هيچ گونه اقدام عملي بنيادي در اين زمينه صورت نگرفته است به همين دليل است که امروزه روابط عمومي ها بيشتر وقت خود را صرف برطرف ساختن مشکلات خود مي کنند .  ورود به اين مشکلات ، توان و شرايط  ايفاي وظايف و رسالت راستين را از روابط عمومي گرفته است . در جامعه ايران نگرش به روابط عمومي صرفاً تبليغاتي است که اين امر تحريف افکار و دورشدن روابط عمومي از رسالت اصلي خود شده است . در حال حاضر اين نهاد مؤثر در ايران با نوعي مظلوميت رسانه اي و فرهنگي مواجه است . امروزه به نظر مي رسد که معيارهاي قالب در جامعه ما بي توجهي به ارزش هاي نهفته در کار روابط عمومي هاست به طوري که اين امر باعث شده که در بسياري از سازمان ها بخش روابط عمومي مبدل به بخش تبليغات سازمان شود و کمتر به مفاهيم و ارتباطات دو سويه بپردازد .صاحب نظران معتقدند اگر نقش روابط عمومي در ايجاد يا تقويت فرهنگ توسعه، در بومي کردن سرمشق هاي توسعه، کشف و معرفي ظرفيت هاي جامعه، باز آفريني فرهنگي، حفظ تعلق و پيوستگي بدانيم روابط عمومي بايد بتواند از هر نوع گسستگي و ناپيوستگي جلوگيري کند و يا حداقل کاهش دهنده فاصله و شکاف ميان جامعه و دستگاههاي اجرايي باشد.

انواع روابط عمومي درسازما ن ها :

روابط عمومي هاي موجود سازمان ها را از نظر كيفيت كار يعني ياري به مديريت سازمان در تحقق اهداف سازماني، اعتقاد به شفافيت امور و پاسخگويي، رعايت حقوق شهروندان، شناخت تكاليف و مسئوليتهاي حكومتي، حق نظارت مردم بر كارها و حق مردم در نقد و ارزيابي برنامه ها و عملكردهاي سازمان و داشتن راهبردها و برنامه هاي معين به سه دسته زير تقسيم بندي مي كنند.

1ـ روابط عمومي توجيه گر 2ـ روابط عمومي تبيين گر 3ـ روابط عمومي تحليل گر

روابط عمومي توجيه گر يك روابط عمومي سازمان محور و مدير محوراست كه به طور مستمر درتوجيه ديدگاههاي مديران سازمان و منافع سازمان خود مي كوشد و با تحريف ، پنهان كاري، دروغ و گمراهي و بستن راههاي نشر اطلاعات واقعي و عيني سازمان به خارج با حجم زيادي از اطلاع رساني و تبليغات فريب دهنده سعي در بَزَك كردن و مشاطه كردن اهداف برنامه ها و فعاليتهاي سازمان مي نمايند.

روابط عمومي تبيين گر در خوشبينانه ترين شكل خود يك روابط عمومي توصيف كننده و روايتگر است كه به دنبال رويدادها و وقايع حركت مي كند و تنها به شرح و بيان و گزارش آنها مي پردازد. اين نوع روابط عمومي فاقد برنامه استراتژيك و برنامه هاي اجرايي است و به صورت منفعل، بدون ابتكار و خلاقيت با روزمرگي انجام تكليف مي كند.

روابط عمومي تحليل گر يك روابط عمومي با برنامه است كه پيشاپيش امور، رويدادها و روندها حركت مي كند و به سطح مشاور مديريت ارتقاء مي يابد و در تعيين سياست ها و خط مشي هاي سازمان مشاركت مي نمايد. اين روابط عمومي تقويت درك متقابل با مخاطبان را هدف خود قرار داده و با اعتماد به نفس و استدلال، منطق قوي ضمن صيانت از منافع سازمان، از منافع مردم، دولت و سازمان هاي ديگر هم پاسداري مي كند.

روابط عمومي تحليل گر خواست ها، نيازها و گرايشهاي مخاطبان سازمان را تشخيص داده و به مديران سازمان انتقال مي دهد و با ارائه مشاوره هاي تخصصي به سياستگذاران سازمان سهم قابل ملاحظه اي در تدوين سياست ها و برنامه هاي اجرايي سازمان ايفاء مي نمايد.

 

انواع روابط عمومي درعصر امروز:

روابط عمومي الکترونيک

به نوعي از روابط عمومي اطلاق مي شود که در آن از ابزارهاي الکترونيک نظير سيستم پاسخگويي الکترونيک، راديو، Voice و نظاير آن براي انجام ماموريت هاي روابط عمومي استفاده مي شود. قرار دادن متون انتشاراتي توليد شده در روابط عمومي با همان شکل و فرمت مثلا در قالب PDF نيز در چارچوب روابط عمومي الکترونيک قرار مي گيرد.

روابط عمومي ديجيتال

شايد بتوان گفت بعد از پروسه تبديل روابط عمومي سنتي به روابط عمومي الکترونيک، انجام فعاليت ها در چارچوب روابط عمومي ديجيتال، دومين گام بنيادي در اين راستا تلقي مي شود. در روابط عمومي ديجيتال متون توليدي و محتواي مورد نظر Contents از فرمت معمولي چاپي "printed" به فرمت صفر و يک تبديل و به عبارت ديگر در اين حالت، صفحات pdf تبديل به صفحات HTML مي شود. در روابط عمومي ديجيتال هنوز محتواها همان محتواهاي روابط عمومي سنتي هستند با اين تفاوت که قابليت جستجو (Search) و کپي مطالب به صورت Text براي مخاطب وجود دارد.

روابط عمومي آنلاين

با آنلاين شدن روابط عمومي، خدمات به صورت شبانه روزي در اختيار مخاطب و مشتري قرار مي گيرد. براي رسانه هاي مبتني بر web اعتبار قائل مي شود، خبردهي و خبريابي مبتني بر فضاي وب مرسوم مي شود، اخبار روابط عمومي علاوه بر رسانه هاي مکتوب printed Media و رسانه هاي صوتي و تصويري، براي رسانه هاي آنلاين و اينترنتي نيز ارسال مي شود.

روابط عمومي سايبر

منظور از روابط عمومي سايبر، فرآيندي است که در آن روابط عمومي به صورت کاملا آنلاين درآمده که ويژگي تعاملي و مشارکت پذيري آن بسيار برجسته و بارز است. مخاطب يا مشتري در روابط عمومي سايبر در جايگاه اول اهميت ايستاده است و به جاي توده هاي انبوه به تک تک افراد توجه کامل مي شود. هيچ نامه اي بدون پاسخ نمي ماند و هيچ انتقادي از نظرها پنهان نمي شود، کارکنان روابط عمومي سايبر نه فقط در ساعات اداري، بلکه در تمام مدت شبانه روز و در تمام ايام هفته (بدون تعطيلي) و در تمام زمان ها و مکان ها به انجام فعاليت مي پردازند.

روابط عمومي اينترنتي

در روابط عمومي اينترنتي با مفهوم و چارچوب فوق، همه امور فوق العاده تخصصي و فني است و استفاده حداکثري از تکنولوژي هاي نرم افزاري و اطلاعاتي صورت مي گيرد.

روابط عمومي اينترنتي خود به دنبال ابداع شيوه ها و متدهاي جديد براي رشد سازمان و ارتقاي جايگاه آن در جهان است.

روابط عمومي مجازي

روابط عمومي مجازي را مي توان نوعي از روابط عمومي دانست که وجود خارجي ندارد، هرچند ممکن است سازمان اصلي متبوع آن در جهان واقعي وجود داشته باشد. اين فرآيند اشاره به نوعي از فعاليت روابط عمومي دارد که فعاليت هاي آن در چارچوب سازمان بروکراتيک نيست و هر يک از ماموريت هاي آن توسط بخش خصوصي يا اشخاص منفرد در خارج از سازمان انجام مي شود.

جايگاه روابط عمومي در ساير بخش ها :

جايگاه روابط عمومي در جامعه اطلاعاتي

جامعه اطلاعاتي يك جامعه پست مدرن است كه بر توليد اطلاعات متكي است. مشخصه عصر مدرن صنعت و توليدات صنعتي بود، اما در زمانه پست مدرن اين مشخصه، اطلاعات است. گرانبهاترين كالا در جامعه اطلاعاتي،‌ اطلاعات است. در جامعه اطلاعاتي اين فكر است كه داراي ارزش است و در چنين جامعه‌اي با فكرسالارها سر و كار داريم. نيروي كار اين جامعه كارگزاران اطلاعاتي هستند.جامعه اطلاعاتي از سه گروه‌: اطلاع‌سازها، اطلاع‌پردازها و اطلاع‌خواه‌ها تشكيل شده‌ است. مهمترين نقش روابط عمومي در جامعه اطلاعاتي مديريت اطلاعات است. يكي از پيامدهاي انقلاب اطلاعات، انفجار اطلاعات است. توليد حجم زيادي از اطلاعات كه دسته‌بندي و نحوه استفاده از آن امر بسيار دشواري است. در اين هجمه سنگين اطلاعاتي روابط عمومي نقش بسيار مهمي را ايفا مي‌كند. مديريت اطلاعات در توليد، انعكاس و همچنين گردآوري اطلاعات و بهره‌گيري از آن در اقيانوس اطلاعاتي وظيفه روابط عمومي است. يكي از مهمترين ويژگي‌هاي جوامع پيشرفته و به اصطلاح شمال، در راستاي توسعه اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي توجه روزافزون به مديريت اطلاعات است. روابط عمومي بخشي از اعمال مديريت است و جايگاه خاص روابط عمومي نيز در رده کارهاي مديريتي قرار دارد . همانگونه که مدير يک مؤسسه براي اداره امور سازمان نياز به ساماندهي ، تامين نيروي انساني ، هدايت و نظارت امور ، هماهنگي و برنامه ريزي دارد بايد کوشش کند تا بر ذهن مردم نيز تاثير گذارد و نظرات مثبت مردم را درباره مؤسسه خود حفظ کند و از اين راه منفعت مادي و معنوي براي سازمان به دست آورد .نکته مهم اين است که کار روابط عمومي خدمت به مديريت است نه مدير براي آنکه محور اساسي کار روابط عمومي کسب منافع براي کل سازمان است نه براي شخصي که در رأس حرم سازماني قرار گرفته است . بنابراين بايد به روابط¬عمومي و کارکردهاي آن ، بهتر و منطقي تر نگاه کرد. در اين صورت است که روابط¬عمومي مي¬تواند در فراز و نشيب¬هاي سازماني سربلند و سرافراز شود.

روابط عمومي و جايگاه آن دراسلام ضرورت و اهميت روابط عمومي

 قرن حاضر را علاوه بر قرن تسخير فضا ، اتم ، کامپيوتر، ليزر و غيره ناميده اند اما به عنوان شاخص تفاسير بعنوان عصر ارتباطات هم نامگذاري گرديده است که شبيه دهکده جهاني مي ماند که در اين حلقه ارتباطات انسانها بهم نزديک و افکار و اعمال انسانها و جمعيت ها ديگر از ديد و نظر يکديگر پنهان نيست .در قرآن كريم سوره مباركه آل عمران آيه شريفه 200 ( يا ايها الذين آمنوا صبرو و صابرو و رابطو واتقوالله لعلكم تفلحون ) در اين آيه شريفه ضمن دعوت امت به برقراري رابطه اجتماعي داشتن شكيبايي و در پيش گرفتن تقواي الهي را براي رسيدن به رستگاري و فلاح مورد تأكيد قرار داده است نكته جالب قرآن موضوعي كه امروزه به عنوان اخلاق در روابط عمومي به شكلي بسيار ناقص در مجامع روابط عمومي مطرح است دراين آيه شريفه با زيبايي هر چه تمامتر بيان و اشاره مي شود .

اينجاست که اهميت نقش روابط عمومي نمايان مي گردد نقشي که مبتني برداشتن حجاب غربت و بيگانگي و افشاندن عطر خوش آشنايي است و روابط عمومي مي توانند پل ارتباط بين افراد جامعه و سازمان ها باشند البته پل هايي که اگر مستحکم نباشند يقيناً از بهره ذهني لازم و کارآيي لازم رانخواهد داشت.

جايگاه روابط عمومي در ميان سازمان ها

دنياي امروز دنياي ارتباطات است . در هر ثانيه ميليون ها واحد اطلاعاتي در سطح جهان رد و بدل مي شود. از زماني كه تحولات زندگي بشر سرعت گرفت ، نياز به اطلاعات و ارتباطات هر روز افزايش يافت و امروزه داشتن اطلاعات دقيق و به روز از نان شب هم براي مردم مهمتر است و هر كه بيشتر بداند ، موفق تر است . ( دانايي = توانايي )

در سازمان هاي دولتي داشتن اطلاعات موثق ، دقيق و به موقع با توجه به هدف و ساختار ، بزرگ ترين سرمايه يك سازمان است و حيات يك سازمان به داشتن يك ارتباط دو سويه درون و برون سازماني و انجام تبليغات و كسب اطلاعات به روز و مفيد بستگي دارد و اين جاست كه لزوم وجود روابط عمومي واقعي در ايستگاههاي روابط عمومي نمايان مي شود.در دنياي امروز که مرزهاي ارتباطات شکسته شده و انسان به دنبال کشف راهکارهاي مطلوب زيستن و نگرش جامعه مدار است، آموزه هاي علمي ما را به کنکاش و توجه درباره وضعيت چگونگي تعامل و برخورد کردن رهنمون مي سازد. بي شک يک سازمان و يا يک اداره نمي تواند خود را جزيره اي بي ارتباط فرض نمايد و از تکنولوژي و آورده هاي آن بي نياز و با آن بيگانه باشد. روابط عمومي بايد بر محور تفکر مداري، مشارکت مداري و اطلاع مداري باشد تا بتواند در راستاي کمک به اثربخشي سازمان موثر باشد و با نوانديشي و نوگرايي، ابتکار و خلاقيت مستمر عجين شود و خود را با تحولات و پاسخگويي مرتب به افکار عمومي منطبق و هماهنگ سازد. با توصيف چنين روابط عمومي اي، صد البته بايد مديرش متملق و چاپلوس مافوقش نباشد و جاده صاف کن وي نگردد؛ و اميد آنکه اين گونه مديران که با رانت و فاميل سالاري يا باندبازي و يا... بدين جايگاه رسيده اند به زير کشيده شوند!!

نياز و ضرورت اجتماع به روابط عمومي

امروزه از دانش و هنر روابط عمومي به عنوان يک نهاد شبه مدني در جهت تسهيل ارتباطات دو طرفه بين دولت و آحاد مردم ياد مي شود و با پيچيده تر شدن نظام اجتماعي بر ضرورت، گسترش و توسعه اين علم و حرفه جديد بيش از پيش اتفاق نظر حاصل مي آيد تا آنجا که امروز کمتر نهادي يا سازماني خود را بي نياز از تشکيلات روابط عمومي مي بيند.

رسانه ها و روابط عمومي ها

عدم اعتماد متقابل ميان رسانه ها (بويژه مطبوعات) با روابط عمومي ها يک مشکل و بيماري تاريخي است که از عوارض بيماري کلي ساختار سياسي - اجتماعي جامعه است. اين ارتباط بويژه ميان روابط عمومي ها و خبرنگاران مطبوعات داراي چالش هاي بيشتري است زيرا روزنامه ها نگاه انتقادي بيشتري به عملکرد سازمان و دستگاه ها و قواي حکومتي دارند. از ديرباز و از زماني که رسانه ها و روابط عمومي ها، هويت مستقل و حرفه اي خود را پيدا کرده اند، بحث ارتباط روابط عمومي با رسانه ها و متقابلارسانه ها با روابط عمومي ها با چالش هاي خاص خود همراه بوده است.رسانه ها معمولاروابط عمومي ها را پنهانکار معرفي مي کنند و اعتقاد دارند آنها اخبار مورد نياز رسانه ها را باتوجه به مصلحت ها و مقتضيات سازماني خود پنهان مي کنند و روابط عمومي ها نيز بر اين باورند که رسانه ها اخبار آنها را آن گونه که بايد منتشر نمي کنند و در مقابل انتشار اخبار و اطلاعات مربوطه به رسانه ها چشمداشت برخورداري از امتيازات مادي و معنوي در اختيار آن سازمان را دارند. اين قلم اعتقاد راسخ دارد اين عدم اعتماد اجتماعي و حرفه اي و معضل ارتباطي ميان اين دونهاد جهت ده و افکار ساز ناشي از توسعه نيافتگي کشورماست و لذا نگارنده معتقد است مشکل مطرح شده تنها از طريق بسط دموکراسي در جامعه و پاسخگو شدن نهادهاي قدرت و ساختار سياسي - اجتماعي، حل خواهد شد همان طور که رشد و توسعه رسانه ها و مطبوعات نيز از همين طريق ميسر مي شود.روابط عمومي ها و رسانه ها، دو بال مهم اطلاع رساني به جامعه هستندکه مي توانند با کمک يکديگر به گردش آزاد اطلاعات و کسب وجهه سازمان و اعتماد مردم ياري رسانند. روابط عمومي ها بايد براي ارتباط دائمي و علمي با رسانه ها هميشه پيشقدم باشند، تا بتوانند از پتانسيل هاي موجود در عرصه رسانه ها بهره هاي بيشتري ببرند و فقط به برگزاري و تشکيل جلسه هاي مطبوعاتي و ارتباطي خبري اکتفا نکنند. تحقق اين مهم يعني استفاده بهتر و بيشتر از توان رسانه ها منوط به ايجاد و تعامل منطقي وعملي با رسانه هاست که سهم روابط عمومي ها و تلاش براي ايجاد اين ارتباط بسيار بالاست. آنها هستند که بايد براي ايجاد ارتباط به سراغ رسانه ها بروند، برداشتن ديوار بين آن دو براي دستيابي به توسعه پايدار لازم و ضروري است.

روابط عمومي بين المللي

شايد در کشور با اداراتي که نام "روابط عمومي و امور بين الملل" براي خود برگزيده اند مواجه شده ايد. روابط عمومي بين المللي يکي از وظايف سازمانهاي بين المللي به شمار مي رود. بطور مثال دفتر اطلاعات سازمان ملل متحد که مقر آن در نيويرک است، روابط عمومي را از راه روابط خارجي، مطبوعاتي، انتشارات، روش هاي سمعي و بصري و بيانيه هاي مطبوعاتي در چارچوب تلاش براي تفاهم بهتر سازمان ملل، اجرا مي کنند. يا در اروپا، از روابط عمومي به عنوان وسيله اي براي تقويت وحدت اروپا و تلاش براي ازايش تفاهم بين ملل اروپايي استفاده شد. اما روابط عمومي در آمريکا چيزي فراتر از روابط عمومي در ساير کشورهاست. به عنوان نمونه تحقق اهداف سياسي خارجي آمريکا، يا مثبت جلوه دادن اقدامات دخالت جويانه آمريکا در ساير کشورها و همچنين گزارشي از تغيير و تحولات ساير مناطق هدف و راه هاي مقابله با آن از وظايفي است که برنامه ريزي آن به بنگاه هاي روابط عمومي آمريکا سپرده شده و از طريق شوراي امنيت ملي گزارش هاي آن به رييس جمهور آمريکا ارايه مي شود. از سال ها پيش نقش روابط عمومي بين المللي پررنگ شد. در ايتاليا انجمن دگرگون سازي روابط عمومي در سال 1954 تاسيس شد تا تغييرات اساسي در کارهاي روابط عمومي انجام پذيرد. اين انجمن بعدها به FERPI يا اتحاديه روابط عمومي هاي ايتاليا (the Italian Federation of Public Relations) تغييرنام يافت. در بلژيک، انجمن روابط عمومي در سال 1953 با هدف توسعه و تقويت نقش روابط عمومي تاسيس شد.

کنفدراسيون متخصصان روابط عمومي اروپا (European Public Relations Confederation (CERP

در سال 1959 با مشارکت کشورهاي بلژيک، فرانسه، آلمان، ايتاليا و هلند به منظور ايجاد ارتباط، تبادل نظر و همکاريهاي متقابل بين المللي ميان انجمن هاي روابط عمومي اروپا و اعضاي آن در سراسر جهان تاسيس شد.

پيوند تبليغات و روابط عمومي با يکديگر

مقوله تبليغات، مقوله اي است که به لحاظ لفظ با آن آشنايي داريم، سخني هم هست که مي گويد: تبليغات سلاح خيلي برنده اي است و هرکس مجهز به اين سلاح باشد قطعا در صحنه توفيق بيشتري خواهد داشت. به طور کلي مي توان گفت: تبليغات ابزاري است که روابط عمومي ها از آن بهره مي گيرند و براي استفاده و بهره مندي از آن بايد اين ابزار را بشناسند و طريقه استفاده آن را بدانند.  روابط عمومي مدون و برنامه ريزي شده يکي از ابزارهاي قوي مديريت افکار است، روابط عمومي به عنوان اصلي ترين حلقه ارتباط بين مديران و کارکنان، مسئوليت خطيري در فرآيند دسترسي مديران و افکار جمعي کارکنان دارند.

بدون شک روابط عمومي به عنوان يک «فن» و «هنر» نقش بسزايي در برقراري و تسهيل ارتباط دوسويه بين مديران سازمان و کارکنان دارد، به طوري که امروزه کمتر سازماني را مي توان يافت که خود را بي نياز از روابط عمومي بداند و در عين حال موفقيت هاي چشمگيري را در زمينه هاي مورد نظر و تحقق اهداف از پيش تعيين شده به دست آورده باشد.

اگر در رأس اين حوزه مديري لايق، متين و کارآمد وجود داشته باشد، مي تواند با به کار گماري کارگزاراني با مهارت در اين موضوعات منشأ اثر در جهت تحقق اهداف سازماني باشند.

مهمترين اصول يك روابط عمومي پيشرو و آرماني :

اصول مهم روابط عمومي را مي توان سعي در رسيدن به تفاهم با مخاطب ، تأكيد بر اطلاع يابي در كنار اطلاع رساني ، مخاطب گرايي ، عمل به اصول اخلاقي ، انتخاب الگوي ارتباطي دوسويه ، تأثيرپذيري از افكار عمومي در كنار تأثيرگذاري بر آن ، تأكيد بر رسيدن به تفاهم از طريق گفتگو ، وجود موازنه بين منبع و مخاطب در فرايند ارتباط و مشاركت گرايي ذكر كرد . 1- اصل مخاطب مداري 2- اصل مشاركت گرايي 3- اصل اطلاع رساني و اطلاع يابي 4- اخلاق5- گفتگو6- اصل تفاهم7- اصل موازنه قدرت بين منبع و مخاطب

ويژگي مديريت استراتژيك روابط عمومي پويا :

1-انسان محور هر حركت و تحول2-ارتباطات گسترده و همه جانبه3-شكل گيري سازمان هاي مجازي 4-توجه ويژه به منابع انساني در سازمان ها و استفاده بهينه از آن 5-ضرورت افزايش دانش كاركنان6-توجه به اقتصادهاي فرا ملي و حركت به سوي خصوصي سازي و جهاني شدن8-ساختارهاي سازماني تازه9-افزايش گستره همگاني 10-جهان كوچك با رسانه هاي جمعي انبوه

 

چرا روابط عمومي جايگاهي ندارد ؟

 به اعتقاد علماي علم ارتباط ، برآورده کردن انتظارات کارکنان و مشتريان ، در نظر گرفتن شرايط بازار و رقبا ، روان کردن مسير جريان اطلاعات در درون و بيرون سازمان ، حضور و مشارکت در برنامه هاي بلند مدت و کوتاه مدت سازمان ، کسب اطلاعات ، پردازش آن ، تفسير و تلخيص و در اختيار گذاشتن آن در سطوح مديران براي اطلاح برنامه هاي در جريان و دهها مورديکه به نوعي مستقيما با سازمان و مخاطبان آن ارتباط دارد ، بسيار مهم تر از کسب نظر رضايت مديران ارشد سازمان است . گفته مي شود روابط عمومي ها حلقه واسط بين دولت و مردم بوده و يکي از ابزارهاي مهم اطلاع رساني به جامعه و اطلاع يابي از نظر ديدگاه مردم و انعکاس آن به دولت مردان بشمار مي روند . به عبارت ديگر روابط عمومي ها با عملکرد خوب و اثر گذار خود مي توانند بازيگر نقش خطير و حساس ايجاد ارتباط فعال و اثر بخش بين کارگزاران حکومتي و مردم باشند و فاصله ها را کاهش دهند و زمينه ايجاد تفاهم و هم انديشي بين مسئولان و مردم را فراهم سازند و تصميم گيريها را به سمت منافع عمومي سوق دهند و نهايتا زمينه تحقق يک جامعه دموکراتيک فراهم شود . اين نقش روابط عمومي ، يک نقش کلي در جامعه است که در اجرا وظيفه خطير سياست گذاري ، برنامه ريزي و عملکردي و دست يابي به هدفها و ارزيابي ميزان توفيق يا عدم توفيق آن را بدنبال دارد . دست يابي به چنان نقشي ، سازمان متشکلي را طلب مي کند تا بدرستي جايگاه روابط عمومي را تشخيص داده و از آن حمايت کند .اين حمايت در قالب اعتماد مي تواند کارساز تر شود . چرا که در سايه اعتماد مديران سطح بالا ، اقتدار روابط عمومي تثبيت ميشود . حمايت هاي ديگر نظير حمايت مادي و انساني نيز در سايه اعتماد و اقتدار حاصل مي شود .زمانيکه بحث اقتدار در سازمان مطرح مي شود ، مشکل عمده اي در ساختار سازماني ايجاد ميگردد. چرا که مديران رده بالا و برخي از مديران هم سطح ، موضع خود را در مقايسه با جايگاه روابط عمومي در سازمان ، ضعيف تر ارزيابي مي کنند و غافل از آنند که دست آوردهاي روابط عمومي که حاصل زحمات زياد مجموعه کارکنان آن واحد است ، در جهت اقتدار کلي سازماني است و اساسا روابط عمومي به لحاظ ساختاري و فلسفه فکري خود نمي تواند فردي عمل نموده و بدنبال منافع غير سازماني باشد . طبيعي است عملکرد مدير روابط عمومي پس از گذشت مدتي که صرف شناخت ساختار و ظرفيت سازماني و افراد درون و برون سازماني ميشود ، نه تنها نمي تواند روال گذشته سازمان را هدايت کند ، بلکه به رويکرد هاي ديگري گرايش پيدا مي کند که عوام اين تغييرات را ناشي از تحول تلقي مي کنند . اين انحراف ، در سايه خواستهاي مديران ، نداشتن تخصص فردي ، نداشتن تجربه و آگاهي در زمينه هاي روابط عمومي ، بيشتر از همه مصلحت انديشي ، بروز نموده و عملا اينگونه مديران منابع ، اعم از مادي و انساني را به هدر مي دهند . علاوه بر هدر رفتن منابع و انرژي هاي انساني و عدم دست يابي به اهداف سازماني ، طرز تلقي و تعاريف روابط عمومي در اذهان سطوح مديران را نيز تحت تاثير قرار داده و آنها را به مرور با عمليات غير علمي و غير حرفه اي در زمينه روابط عمومي بتدريج اجتماعي مي کنند . بطوريکه تلقي آنان از يک روابط عمومي ، برآورده شدن خواسته هاي مديران و اطاعت از دستوراتشان است که گاهي تا حد يک منشي گري يا اداره کننده دفتر يک مدير ، اين جايگاه سقوط مي کند .به کلام ساده مي توان گفت يکي از دلايل عدم شناخت افراد جامعه ، در سطوح عام و حتي کارکنان و مديران و متأسفانه در برخي موارد مديران ارشد سازمانها ، از جايگاه روابط عمومي ، حاصل عملکرد ناکارآمد مديران روابط عمومي در گذشته بوده است که بعلت نداشتن تخصص و آگاهي به سمت و سوي مختلف خدماتي گرايش پيدا کرده اند و نهايتاً سازمان را نيز از داشتن يک روابط عمومي که مي توانست بسيار ثمر بخش باشد محروم ساخته اند.

چالش هاي روابط عمومي در ايران :

براساس نظريه كارشناسان اين علوم ،چالشهاي روابط عمومي در ايران را مي توان در دو بخش اصلي ( تشکيلات ، اعتبارات ، آموزش ، نحوه عمل ، نيروي انساني  و وجود نگرش هاي  منفي ) و فرعي ( نداشتن متولي مشخص ، نبود تشکل هاي حرفه اي کافي و نبود قانون مندي مسئوليت هاي استراتژيک و حرفه اي روابط عمومي) تقسيم کرد. دستيابي تشکيلاتي را ميتوان به عنوان نخستين چالش روابط عمومي در سازمان دانست. منظور از دستيابي تشکيلاتي ، نبود پويايي در طراحي تشکيلاتي است . نمودارهاي تشکيـلاتي در تاريخ روابط عمومي ايران حاکي از نبود تفکر و تلاش در ايجاد بـخش هايي در تشکيلات روابط عمومي است که متناسب با  تحولات اجتماعي ايران باشد . به رغم اين که در کشور گرايش زيادي براي حرکـت به سمت " جامعه مدني " و توانمندي  و قابليتهاي روابط عمومي وجود دارد ، تا کنون كمتر روابط عمومي توانسته است از اين وضع براي تسريع روند جريان توسعه خود استفاده کند .چالش دوم روابط عمومي ، وابستگي صرف روابط عمومي به مديريت سازمان است . اين وابستگي کامل گاه " خطر مديريت مداري " را در روابط عمومي يک سازمان افزايش مي دهد . چالش سازماني سوم " آميختگي تشکيلاتي " روابط عمومي با سايربخشهاي تشکيلاتي سازمان چون اطلاعات ، انتشارات ، امور بين الملل و حوزه رياست است . چالش ديگر روابط عمومي ، چالش حرفه اي بودن کارکنان و کارشناسان آن است . متأسفانه تعداد نيروها ي متخصص و کارشناس در روابط عمومي بسيار اندک است . به طوري که اين نيروها چه به لحاظ تعداد و چه به لحاظ تخصص ، جوابگوي نياز دستگاه ها نيستند . در طراحي ساختار سازماني روابط عمومي در هر سازمان بايد ويژگي هاي خاص آن سازمان را لحاظ کرد . نحوه طراحي تشکيلات روابط عمومي در ايران بيانگر ناهمگوني در عنوانهاي شغلي ، واحدهاي سازماني و نحوه نگرش به فعاليتهاي روابط عمومي است . براي اين منظور تدوين الگوي مشخص و ايده آل براي واحدهاي روابط عمومي در سازمان ضروري است .يکي از مشکلات اساسي روابط عمومي روزمرگي و درگيري با کارهاي عادي و جاري است . اين امر باعث مي شود روابط عمومي از برنامه ريزي هاي کلان و استراتژيک  غافل شود .متاسفانه اکثر روابط عمومي ها با کمـبود کارشناس متخصص درعلـوم ارتباطـات مواجه هستند .مشکل ديگرناآگاهي مديران ارشد سازمانها از نقش و مؤثر روابط عمومي در اقناع و جلب مشارکت مردم است که اين امر مستلزم آموزشهاي لازم جهت تغيير نگرش مديران ارشد است . دليل اينکه روابط عمومي در کشورمان جايگاه واقعي خود را ندارد آنست که مديران نگرش مثبتي به نقش مديريتي روابط عمومي ندارند و آن را واحد زائد و مزاحم تلقي ميکنند . روابط عمومي کانال ارتباطي سازمان و مخاطبان و انتقال دهنده نظرات ، پيشنهادات و انتقادات مخاطبان به سازمان است .

در نحوه فعاليت روابط عمومي آسيب هاي وجود دارد که موجب ناکارآمدي روابط عمومي مي شود. مهمترين اين آسيب ها عبارتند از :1-جابه جا شدن وظايف 2-گسترش يافتن وظايف 3-ناهمگون بودن وظايف 4-پيش بيني شدن وظايف5-موازي بودن وظايف

به همين دليل پيشنهاد مي شود براي رفع اين آسيب ها و کاستي ها ، ساختار سازماني مناسب براي روابط عمومي طرح ريزي شود .

راهکارها ي مناسب براي حل اين چالش ها:

به نظر مي رسد يكي از ضعفهاي روابط عمومي در كشورمان فقدان همگامي استعداد ذاتي و مدارج تحصيلي است. همچنين مديران روابط عمومي بايد به دو علم ارتباطات و مديريت آشنايي كامل داشته باشند. بيشتر مديران روابط عمومي فاقد نگرش تفكرمدارانه به روابط عمومي هستند. داشتن توانمندي و استعداد ذاتي براي يك مدير از ويژگيهاي مهم است.هر كس كه تحصيلات ارتباطي را گذرانده، متخصص روابط عمومي نخواهد بود؛ زيرا گذراندن تحصيلات به هيچوجه نشاندهنده تخصص در اين حوزه نيست. مديران ارشد، بايد شناخت دقيقي از حوزه هاي روابط عمومي داشته باشند . روابط عمومي تركيبي از فن و هنر و برقراري ارتباط صحيح با مردم است. متاسفانه بحث انتخاب مدير روابط عمومي در حال حاضر بيشتر روابطي شده است، در حاليكه يك مدير موفق روابط عمومي، بايد فرهنگ عمومي كشور را به خوبي بشناسد و از طرفي با علم روانشناسي و روانشناختي نيز تا حدي آشنايي داشته باشد. سايرمشخصه هاي يك مدير روابط عمومي خوب و كارآمد صاحبنظر بودن او در امور فرهنگ اجتماعي؛ بهره مندي چگونگي استفاده از مشاوران نيروهاي كارشناس بيرون از سازمان ؛ تسلط بر فعاليتها ؛ ساز و كار وتصميمات سازمان متبوع و ... است. اگر براي روابط عمومي وظايفي چون اطلاع رساني، فرهنگ سازي، شكل دهي به افكار عمومي و ارتقاي سطح آگاهي هاي عمومي قايل باشيم؛ وظيفه پاسخگويي به افكار عمومي؛ يكي از مهم ترين وظايف اين واحد سازماني است؛ به طوري كه پاسخگويي دربرگيرنده و نتيجه تمامي تلاش هاي صورت گرفته روابط عمومي است. افكار عمومي بزرگ ترين قدرت نامريي است كه جريان هاي اجتماعي و فرهنگي را به وجود مي آورد و اين جريان ها قوي تر از هر سياستي؛ عمل مي كند. به همين دليل قبل از اجراي هر سياستي؛ ابتدا بايد زمينه پاسخگويي به افكار عمومي را فراهم كرد. روابط عمومي با ارتقا جايگاه پاسخگويي سازمان ها؛ به عنصري موثر در جهت شفاف كردن روابط اجتماعي؛ جلب اعتماد باورهاي عمومي؛ درستگويي ، درستكاري ؛ رواني حركت و چرخش اطلاعات تبديل مي شود. بابرداشتن ديوارهاي ميان روابط عمومي ها؛رسانه هاومردم ونيزباشفاف سازي سازمان ها؛ سياست دو سويه شدن ارتباط تحقق مي يابد. كارشناسان بر اين عقيده اند كه با وجود اهميت روابط عموميها و نقش موثري كه مديران اين حوزه در سازمانها و وزارتخانه هاي مختلف برعهده دارند، متاسفانه در كشور نگاه تخصصي و برنامه اي به موضوع روابط عمومي وجود ندارد و شاهديم كه اكثر روابط عموميها با پرداختن به كارهاي زودبازده، به برنامه هاي درازمدت اهميت نداده و سرمايه گذاري لازم راانجام نميدهند.

پيشنهاد هاي لازم براي توانمندي روابط عمومي ها:

توجه جدي به افکار همه کارکنان در ايجاد حرکت، اصلاح و جريان سازي سالم بدون در نظر گرفتن اميال و رويکردهاي سياسي مخرب که متأسفانه يکي از معضلات روابط عمومي هاست.

ارائه مشاوره هاي مؤثر به مديران ارشد سازمان که اين در صورتي محقق خواهد مي شود که مدير روابط عمومي بهره اي از علوم مشاوره اي، روانشناسي، علوم تربيتي، جامعه شناسي، مردم شناسي و ... داشته باشد؛ که اين موضوع خلأ بزرگي در بسياري از مديران روابط عمومي هاي فعلي است.

دفاع از جايگاه روابط عمومي در مقابل دخالت هاي غيرمسئولانه واحدها و افراد.

حفاظت از حريم سازمان در مقابل جوسازي ها، خلاف گويي ها، دروغ پردازي ها، تهديدها و ... اين در حالي محقق مي شود که مدير روابط عمومي خود مبرا از اين مسائل باشد.

خروج روابط عمومي از موضع انفعالي به موضع فعال

تغيير فرهنگ سازماني غلط، به اين نکته بايد توجه کرد، کارگزار روابط عمومي موقعي در جهت تغيير فرهنگ سازماني مي تواند حرکت کند که با مقوله فرهنگ آشنايي داشته و ديگر اين که با علم رفتار سازماني مأنوس باشد.

ايجاد حسن رابطه بين کارکنان، مشاوران و مديران سازمان.

کمک در جذب استعدادهاي درخشان کارکنان يا به عبارتي ايجاد بستري مناسب در جهت بالندگي انديشه کارکنان.

تقويت ارزش ها و ويژگي هاي مطلوب انساني.

معرفي الگوهاي آموزشي مناسب درون سازماني و برون سازماني.

سازماندهي خبري سازمان (تلاش براي اطلاع يابي و اطلاع رساني به موقع با روش ها و ابزارهاي ارتباطي).

تدوين نظام ارتباطي منسجم و تبليغي شفاف و روشن.

تغيير نگرش مسئولان نسبت به نقش روابط عمومي و جايگاه و اهميت آن.

جهت گيري و جهت دهي سازمان به سوي کارمند محوري.

همکاري فعال و مستمر با مطبوعات و رسانه ها.

تأکيد هماهنگ بر بهبود روابط درون سازماني و برون سازماني.

تنظيم برنامه مدون و ساليانه.

انعکاس انتقادات و اخبار به صورت شفاف و عدم مميزي نمودن آن به مسئولان و دريافت بازخورد آن جهت ارائه به کارکنان.

برگزاري جلسات داخلي بين کارکنان و مديران به صورت ماهيانه يا فصلي.

تهيه مقاله هاي علمي در حوزه فعاليت هاي سازمان و نشر آن در رسانه هاي گروهي.

معرفي مطلوب مقالات و تحقيقات کارکنان در سطح سازمان.

انعکاس تجربه هاي موفق کارکنان سازمان.

چاپ بروشور پيام هاي آموزشي، پژوهشي و ديگر فراورده هاي سازماني.

تهيه فيلم براي معرفي سازمان.

تهيه و تنظيم منشور اخلاقي روابط عمومي سازمان.

با اميد به روزي که شاهد ارتقاء جايگاه روابط عمومي در کشوربه عنوان مهمترين بخش شناسايي ، پيش بيني مسائل و شکل بخشيدن به رويدادها و آينده باشيم .اگر مديران سازماني مي خواهند هنر مردم داري را تحقق بخشند، لازمه آن به کارگيري مديران روابط عمومي کاردان، متخصص، بااخلاق و هنرمند در برقراري ارتباط با مخاطبان است.

سخن آخربه هر حال جوامع امروزي اينک در حال گذار به جامعه اطلاعاتي آينده هستند، جامعه اي که در فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات تمامي ابعاد زندگي انسان ها را تحت تاثير قرار خواهد داد. جامعه ما نيز ناگزير از اين روند خواهد بود و خواه ناخواه به اين سمت و سو کشيده خواهد شد. در همين راستا دولت و مسئولان نظام ضمن آنکه بايد دغدغه هاي رهبري معظم انقلاب را درخصوص روابط عمومي هاي دستگاه خود جدي تلقي نمايند، چاره اي باقي نمي ماند که با انديشيدن و تدابير لازم، تلاش مضاعف نمايند تا با لحاظ کردن تغييرات ضروري، روابط عمومي هاي سنتي را به سوي روابط عمومي هاي ديجيتال سوق داده و آماده سازند و اين امر مهم محقق نخواهد شد مگر با ايفاي نقش مديران که فناوري جديد را درک کنند و آگاهي مناسب از آن داشته باشند.

نام:
ایمیل:
* نظر: